eitaa logo
بهلول عاقل | داستان کوتاه
37.8هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
6.8هزار ویدیو
70 فایل
📚حڪایات شیرین بهلول عاقل و داستانهاے آموزنده 😊 . . .کپی بنرهای کانال شرعا حرام است . . تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹 همراهی شما باعث افتخار ماست ♥️😍
مشاهده در ایتا
دانلود
رفاقت کیلویی چند ؟ یکی از چیزایی که هر چی سنت بالاتر می ره و تجربه ات بیشتر میشه بهش می رسی ، اینه که تو زندگیت فقط خودتی و خودت و هیچکس به فکر تو نیس ( به جز خانواده البته ) 👈 تا منافعی براش نداشته باشی. هر فردی محیط های مختلفی رو در مسیر زندگی اش طی می کنه مثل مدرسه ، دانشگاه ،کار و ... که در این مسیر ارتباطات و دوستانی هم پیدا می کنه. معمولا افراد به چند دسته تقسیم میشن : گروه اول کسانی هستن که می شناسنت ،اگر در جایی همدیگر رو ببینید روابطتون در حد سلام و علیک و حال و احوال هست ، معمولا هم تا کاری باهات نداشته باشن حالی ازت نمی پرسن، ممکنه در دایره دوستانت هم قرار نگیرن و تعدادشون هم کم نیس. گروه دوم افرادی ان که یه مرحله از گروه اول از نظر رفاقت جلوترن ، روابط از حال و احوال پرسیدن کمی عمیق تر و ممکن درباره مسایل جدی تری هم با هم صحبت کنین،تعداد اینا نسبت به گروه اول کمتره و افرادی هستن که در تلاش برای آشنایی بیشتر باهاشون هستی و امکان اینکه از این گروه به دوستان صمیمی ات هم اضافه شن وجود داره و از نظر الویت ممکنه زمانی رو بهشون اختصاص بدی. گروه سوم که تعدادشون هم خیلی کمه افرادی هستن که باهاشون رفاقت صمیمی داری، روابط معمولا عمیق و حتی مسایل شخصی ات هم ممکنه باهاشون به اشتراک بزاری، همیشه برات الویت دارن ، می تونی روشون حساب کنی و حس اطمینان رو بهت می دن، خیلی سخت دوستانی در این سطح بتونی پیدا کنی و معمولا تعداد این دوستان به انگشتان دست نمی رسه ،ولی به شدت برات ارزشمند هستن. جدا از بحث تقسیم بندی افراد از نظر سطح روابط و ارتباط ، از نظر شخصیتی و فرهنگی حالت های زیر در هر سه گروه دیده می شن: شخصیت بی تفاوت : این افراد کلا چیزی واسشون مهم نیس ، نسبت به همه چی بی تفاوتن ، زیاد نمیشه روشون حساب کرد ، معمولا هم از سطح گروه دوم در روابط بالاتر هم نخواهند اومد. شخصیت منفعت طلب ، ریاکار و دورو : از نظر رفاقت این گروه خطرناک ترین در بحث رفاقت هستن و حتی ممکن در دایره دوستان صمیمی هم با دورویی و ریاکاری وارد شون، چون شناخت این افراد با گذشت زمان و در موقعیت های سخت اتفاق میوفته و در اون شرایط معمولا می تونی شخصیت واقعیشون رو ببینی، این افراد فقط دنبال منافع خودشونن و در جاهایی که احساس کنن منافعشون به خطر میوفته ممکن رفاقت با تو رو هم حتی تکذیب کنن ، خیلی موقع ها در جلو روی تو ازت تعریف می کنن و در پشت سر بدت رو می گن، این گروه از نظر شخصیتی تعداد زیادی از افراد رو شامل می شن و تعدادشون کم هم نیس. شخصیت روراست ، رک و همراه با معرفت : این گروه از نظر شخصیتی جزو آدم حسابی ها هستن ، دورویی در اونها نمی بینی ، علاوه بر شادی ها در سختی ها و غم ها هم همراهت خواهند بود ، می دونی که می تونی همیشه روشن حساب کنی و یه جورایی پشتت بهشون گرمه، تعدادشون به شدت کمه ممکنه بدی های مارو خیلی رک به رومون بیارن ولی اگر رفقای اینجوری داشته باشید خیالتون جمع خواهد بود. به جز گروه آخری که درباره اش صحبت کردم ، برای اکثر افراد شما اهمیتی ندارید ، مگر زمانی که به مقام یا جایگاه مهمی برسی که چون مگسان دور شیرینی پیداشون میشه ولی باز هم در اصل موضوع تغییری ایجاد نمیشه و تنها به فکر منافع خودشون هستن 👈در زندگی فقط روی خودتون حساب کنید به هیچکس امیدوار نباشید ناگفته پیداست که اغلب دوستان شما تا وقتی نام دوست رو یدک میکشند که شما نفعی براشون دارید یادبگیریم که رو پای خودمون بایستیم و در مسیر زندگی قدم برداریم دکتر فربد قطبی جامعه شناس ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادربزرگ سلام... این روزها همه چیز فرق کرده دیگر کسی غذا را بر روی چراغ نفتی بار نمی‌گذارد، و دغدغه‌ای هم برای خاموش شدن بخاری نفتی سر صبح بعد از تمام شدن نفت ندارد، دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست... دیگر خبری از آن دور همی‌های گرم و شاد و صمیمی نیست، راستی دلم خیلی برای عطر دمپختک‌‌هایت تنگ شده است... ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فيلم كوتاه.... فیلم دو دقيقه‌ای كه سازنده‌ بيست‌ ساله آن برنده جایزه جهانی شده است .. در این کلیپ به نحو بسيار زيبایی اسارت‌شدید انسانها‌ به‌ فضای‌ مجازی که‌ باعث‌ سقوط در‌ ورطه خسارت‌آور همگانی‌ شده به‌ تصویر درآمده است! مراقب خودمان باشیم... ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
4_5823633005180094871.mp3
9.09M
🎧 📕 جوجه اردک زشت درون ✍🏻 🎙 راوی ترجمه قسمت : دوم ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
‌ 🔴اگر کسی‌ از گناهان‌ کبیره‌ اجتناب‌ کند، گناهان‌ صغیره‌اش‌ خود بخود آمرزیده‌ می‌شود؛ و دیگر برای‌ آمرزش‌ آن‌ نیازی‌ به‌ شفاعت‌ ندارد. آیه قرآن چنین می‌فرماید: •{ إِن‌ تَجْتَنِبُوا کبَآئرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکفِّرْ عَنکمْ سَیئاتِکمْ }• اگر شما از گناهان‌ بزرگی‌ که‌ از آن‌ نهی‌ شده‌اید اجتناب‌ ورزید، ما گناهان‌ کوچک‌ شما را می‌آمرزیم.. پیامبراکرم نیز در این باره فرمودند: إنَّ شَفَاعَتِی‌ لاِهْلِ الْکبَآئِرِ مِنْ أُمَّتِی‌ شفاعت من برای گناهان کبیره امت من است. 📚سوره نساء 31 📚المیزان ج‌14ص‌308 ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
نیایش صبحگاهی خــداونـدا امروز را برای همه ما به گونه ای ورق بزن که لحظه لحظه آن عشق باشد و امیـد ای خدای مهربان امروز ، صبروبردباری فروتنی و تسلیم لبخندو گذشت صلح و آرامش برکت و بخشش بسیار نصیب همه ما بگردان🙏 صبح بخیر ... ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
ساعت حدود شش صبح در فرودگاه مهرآباد به همراه دو نفر از دوستانم منتظر پرواز به تبریز بودیم. پسرکی حدود هفت ساله ، با موهای خرمایی ، جثه ای متوسط ، گردنی افراشته ، چشمانی که برق میزد ، صورتی گندم گون و کمی خسته ، لباسهایی نه چندان تمیز و دستانی چرب ، جلو آمد و گفت: واکس میخواهی؟ کفشم واکس نیاز نداشت ، اما حس کرامت و بزرگواری و فرهیختگی مرا وا داشت که بگویم : بله به چابکی یک جفت دمپایی جلوی پاهایم گذاشت و کفش ها را درآورد. به دقت گردگیری کرد ، قوطی واکسش را با دقت باز کرد ، بندهای کفش را درآورد تا کثیف نشود و آرام آرام شروع کرد کفش را به واکس آغشتن ، آنقدر دقت داشت که گویی روی بوم رنگ روغن می مالد ، کفش که حسابی واکسی شد را کنار گذاشت تا واکس را جذب کند ، حالا موقع پرداخت بود ، با برس مویی شروع کرد به پرداخت کردن واکس ، کم کم کفش برق افتاد ، در آخر هم با پارچه حسابی کفش را صیقلی کرد . گفت : مطمئن باش که نه جورابت و نه شلوارت واکسی نمی شود در مدتی که کار میکرد با دوستانم فکر می کردیم که این بچه با این سن ، در این ساعت صبح چقدر تلاش می کند! کارش که تمام شد ، کفشها را بند کرد و جلوی پای من گذاشت ، کفش را پوشیدم ، بندها را بستم. او هم وسایلش را جمع کرد و مودب ایستاد گفتم : چقدر تقدیم کنم؟ گفت : امروز تو اولین مشتری من هستی ، هر چه بدهی ، خدا برکت گفتم : بگو چقدر گفت : تا حالا هیچوقت به مشتری اول قیمت نگفتم گفتم : هر چه بدهم قبول است؟ گفت : یاعلی دیشب برای خرید یک آب معدنی کوچک، اسکناس هزار تومانی را به فروشنده داده بودم و او یک پانصد تومانی کهنه و پاره را به من پس داده بود که توی جیب پیراهنم گذاشته بودم با خودم فکر کردم که او را امتحان کنم ، با آنکه می دانستم حقش خیلی بیشتر است ، از جیبم پانصد تومانی را درآوردم و به او دادم شک نداشتم که با دیدن پانصد تومانی اعتراض خواهد کرد و من با این حرکت هوشمندانه به او درسی خواهم داد که دیگر نگوید هر چه دادی قبول در کمال تعجب پول را گرفت و به پیشانی اش زد و توی جیبش گذاشت ، تشکر کرد ، کیفش را برداشت که برود سریع اسکناسی ده هزار تومانی را از جیب درآوردم که به او بدهم قدش کوتاهتر من بود ، گردن افراشته اش را به سمت بالا برگرداند ، نگاهی به من انداخت و گفت : من گفتم هر چه دادی قبول گفتم : بله می دانم ، می خواستم امتحانت کنم نگاهی بزرگوارانه به من انداخت ، زیر سنگینی نگاه نافذش له شدم گفت : تو !! ، تو میخواهی مرا امتحان کنی؟ واژه "تو" را چنان محکم بکار برد که از درون شکست خوردم تمام بزرگواری و سخاوت و کرامت و فرهیختگی را در وجود من در هم شکست رویش را برگرداند و رفت ، هر چه اصرار کردم قبول نکرد که بیشتر بگیرد ، بالاخره با وساطت دوستانم و با تقاضای آنان قبول کرد ، اما با اکراه رفت وقتی که میرفت از پشت سر شبیه مردی بود ، با قامتی افراشته ، دستانی ورزیده ، شانه هایی فراخ ، گامهایی استوار و اراده ای مستحکم مردی که معنای سخاوت و بزرگواری را در عمل می آموخت جلوی دوستانم خجالت کشیده بودم ، جلوی آن مرد کوچک ، جلوی خودم ، جلوی خدا شاید باید دوباره بیاموزم آنچه را که به آن دلخوشم! ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
هدایت شده از barg
11.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۱۰ پیش بینی بزرگ سیمپسون‌ها که به واقعیت پیوستند 🔹انیمیشن خانواده سیمپسون‌ها از آغاز نمایش خود در ۳۲ سال پیش، پیش‌بینی‌های دقیق و ترسناکی در مورد همه چیز از جمله سیاست و فناوری داشته است. 🔹در این ویدئو قصد داریم نگاهی داشته باشیم به مهم ترین پیش بینی های آن ها ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
‌ ♦️دو پیرمرد که یکی از آنها قد بلند و قوی هیکل و دیگری قد خمیده و ناتوان بود و بر عصای خود تکیه داده بود، نزد قاضی به شکایت از یکدیگر آمدند. اولی گفت: به مقدار ١٠ قطعه طلا به این شخص قرض دادم تا در وقت امکان به من برگرداند و اکنون توانایی ادا کردن بدهکاریش را دارد ولی تاخیر می‌اندازد و اینک می‌گوید گمان می‌کنم طلب تو را داده‌ام. حضرت قاضی! از شما تقاضا دارم وی را سوگند بده که آیا بدهکاری خودش را داده است، یا خیر. چنانچه قسم یاد کرد که من دیگر حرفی ندارم. دومی گفت: من اقرار می‌کنم که قطعه طلا از وی قرض نموده‌ام ولی بدهکاری را ادا کردم و برای قسم یاد کردن، آماده هستم. قاضی: دست راست خود را بلند کن و قسم یاد کن. پیرمرد: یک دست که سهل است، هر دو دست را بلند می‌کنم. سپس عصا را به مرد مدعی داد و هر دو دستش را بلند کرد و گفت: به خدا قسم که من قطعات طلا را به این شخص دادم و اگر بار دیگر از من مطالبه کند، از روی فراموشکاری و نا آگاهی است. قاضی به طلبکار گفت: اکنون چه می‌گویی؟ او در جواب گفت: من می‌دانم که این شخص قسم دروغ یاد نمی‌کند، شاید من فراموش کرده باشم، امیدوارم حقیقت آشکار شود. قاضی به آن دو نفر اجازه مرخصی داد، پیرمرد عصای خود را از دیگری گرفت. در این موقع قاضی به فکر فرو رفت و بی‌درنگ هر دوی آنها را صدا زد. قاضی عصا را گرفت و با کنجکاوی دیواره آن را نگاه کرد و دیواره‌اش را تراشید، ناگاه دید که ده قطعه طلا در میان عصا جاسازی شده است. به طلبکار گفت: بدهکار وقتی که عصا را به دست تو داد، حیله کرد که قسم دروغ نخورد ولی من از او زیرک‌تر بودم. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
📚 مرد سرمایه داری در شهری زندگی میکرد اما به هیچکس ریالی کمک نمیکرد. فرزندی هم نداشت. و تنها با همسرش زندگی میکرد. در عوض قصابی در آن شهر بود که به نیازمندان گوشت رایگان میداد. روز به روز نفرت مردم از شخص سرمایه دار بیشتر میشد مردم هرچه او را نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی؟ در جواب میگفت: زندگی من به کسی ربط ندارد. تا اینکه او مریض شد احدی به عیادتش نرفت و در نهایت در تنهایی جان داد. هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود... همسرش به تنهایی او را دفن کرد اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد. او گفت کسی که پول گوشت را پرداخت میکرد دیروز از دنیا رفت...!! قضاوت کار ما نیست... به کانال بهلول عاقل بپیوندید 🔽 http://eitaa.com/joinchat/4033871893C0cb7888cc3 ─┅═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═┅─
‌ ♦️ادگار به مرکز سفارش پستی کتاب رفت و کتابی در مورد عکاسی سفارش داد و هر روز چشم به در، منتظر آمدن پستچی و تحویل گرفتن بسته ی پستی خود شد. سرانجام پستچی با یک بسته از راه رسید. وقتی ادگار بسته را باز کرد، بسیار دلسرد و حتیعصبانی شد زیرا به جای کتاب عکاسی، کتابی در مورد تقلید صدا فرستاده بودند. از این موضوع واقعاً ناراحت شد. ادگار بلافاصله تصمیم گرفت کتاب را بسته بندی و آن را مرجوع کند، اما ناگهان تصمیم گرفت این کار را نکند و ببیند با چنین کتابی چه می تواند بکند. حتماً تا حالا حدس زده ایدکه ادگار همان »ادگار برگن« است. برگن، مشهورترین تقلید کننده ی صدا در جهان، هنرمندان دیگری را بعد از خود پرورش داد. برگن با شوخ طبعی تمیز و ظریف خود زندگی را برای بسیاری از مردم شفاف و شاد گردانید و در واقع بسیار موفق شد. برگن فکر و عقیده ی ساده ای داشت. او در واقع به فال نیک گرفت و تلخی را به شیرینی بدل کرد. اگر جویای نیکی و خیر باشید، آن را از هر وضعیت و در هر زمان می توانید کسب کنید! ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel
🔴 وقایع ظهور حضرت مهدی علیه‌السلام... ⭕️ اجتماع یاران خاص حضرت در مکه (دو شب قبل از قیام)... 🌕 آقا امام باقر علیه السلام فرمودند: «صاحب این امر در بعضی از این دره‌ها غیبتی دارد. سپس با دستش به ناحیه ذی طوی اشاره کرد؛ تا اینکه دو شب قبل از قیامش، غلامی که در خدمت اوست می‌آید تا به بعضی از اصحاب حضرت می‌رسد و می‌پرسد: «شما اینجا چند نفرید؟» پس می‌گویند: «حدود چهل نفر!» آن غلام می‌گوید: «اگر صاحبتان را ببینید چه می‌کنید؟» می‌گویند: «به خدا قسم هر آینه اگر این کوه‌ها در میان خودشان به ما منزل بدهند، با آن حضرت در آنجا منزل می‌کنیم!» (با بیان چنین جمله‌ای از عمق اعتقادشان به حضرت مهدی علیه‌السلام و آمادگی فراوان‌شان برای قربانی شدن و شهادت و انجام فرمان آن حضرت سخن می‌گویند). همان غلام شب بعد نزدشان می‌آید و می‌گوید: «ده نفر از پیران و خوبانتان را به من نشان دهید.» پس آنها را به او نشان می‌دهند و او آنها را خدمت حضرت می‌برد و حضرت آنها را به شب آینده وعده می‌دهد...» شب‌های دیگر برای افرادی دیگر فرصت پیش می‌آورند تا به صورتی علنی با حضرت مهدی علیه‌السلام ملاقات نمایند. سرانجام تعداد مشخصی یعنی سیصد و سیزده نفر نزد امام حاضر گردیده؛ با آن بزرگوار در مکه و یا یکی از نواحی اطراف آن جمع می‌شوند. عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَی الْحَلَبِیِّ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام: یَکُونُ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَیْبَةٌ فِی بَعْضِ هَذِهِ الشِّعَابِ ثُمَّ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَی نَاحِیَةِ ذِی طُوًی حَتَّی إِذَا کَانَ قَبْلَ خُرُوجِهِ بِلَیْلَتَیْنِ انْتَهَی الْمَوْلَی الَّذِی یَکُونُ بَیْنَ یَدَیْهِ حَتَّی یَلْقَی بَعْضَ أَصْحَابِهِ فَیَقُولُ کَمْ أَنْتُمْ هَاهُنَا فَیَقُولُونَ نَحْوٌ مِنْ أَرْبَعِینَ رَجُلًا فَیَقُولُ کَیْفَ أَنْتُمْ لَوْ قَدْ رَأَیْتُمْ صَاحِبَکُمْ فَیَقُولُونَ وَ اللَّهِ لَوْ یَأْوِی بِنَا الْجِبَالَ لَآوَیْنَاهَا مَعَهُ ثُمَّ یَأْتِیهِمْ مِنَ الْقَابِلَةِ فَیَقُولُ لَهُمْ أَشِیرُوا إِلَی ذَوِی أَسْنَانِکُمْ وَ أَخْیَارِکُمْ عَشَرَةً (عَشِیرَةً) فَیُشِیرُونَ لَهُ إِلَیْهِمْ فَیَنْطَلِقُ بِهِمْ حَتَّی یَأْتُونَ صَاحِبَهُمْ وَ یَعِدُهُمْ إِلَی اللَّیْلَةِ الَّتِی تَلِیهَا 📗تفسير البرهان، ج ۲، ص ۶۸۶ 📗التفسير (للعیاشی)، ج ۲، ص ۵۶ 📗بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۴۱ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @bohlool_aghel