◾️در روز عاشورا امورات دنیایی را ترک کنید...
🌹 امام رضا علیه السلام فرمود:
هرکس روز عاشورای امام حسین علیه السلام، دنبال کسب و کار نرود، خداوند متعال خواسته ها و حوائج دنیا و آخرت او را برآورده می نماید و هرکس عاشوراء روز مصیبت و حزن و گریه اش باشد، خداوند عزوجل روز قیامت را روز شادی و سرورش قرار خواهد داد و در بهشت چشمانش به دیدار ما اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السلام روشن خواهد شد.
📚أمالی صدوق ص ۱۲۹
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
16.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✉️ نامههای #ماریه | قسمت دهم
▪️این آخرین نامه ماریه است. اون از بدترین روز زندگیش نوشته. از روزی که آدم بدها آقای امام حسین و یارانشون رو شهید کردن و به دستهای همه مادرا و بچهها زنجیر زدن.
▪️اون به کبوترش گندم سپرده تا داستان امام حسین رو برای همه پرندههای جهان تعریف کنه و به گوش همه آدمها دنیا برسونه
🖊 نویسنده: حامد عسکری
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
11.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 شهیدی که به کربلا دیر رسید
💢 هفهاف را پهلوانی قوی هیکل و شیرافکن توصیف کردهاند. مردی از شجاعان بصره که دلدادگیاش به امیرالمومنین علیهالسلام شهره شهر بود. او عصر عاشورا بعد از شهادت سیدالشهدا علیهالسلام خودش را به کربلا رساند
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
📚سلوک عاشوراییان
عصر عاشورا، پس از شهادت اصحاب و ياران، حضرت عباس عليه السلام تنهایی و بی كسی امام را نتوانست تحمل كند. محضر امام علیهالسلام رسيد و رخصت ميدان رفتن و جانفشانی خواست و عرضه داشت: مولای من! اجازه ميدان میدهی؟ امام حسين علیهالسلام گريه شديدی كردند و فرمودند: برادر! تو پرچمدار منی. عباس علیهالسلام عرض كرد:« سينه ام تنگی میكند و از زندگی سير گشته ام.» امام فرمودند: مقداری آب برای اين طفلان تهيه نما.
▪️جناب قمر بنی هاشم علیهالسلام نگاهی به چهره معصوم كودكان انداخت و با شنیدن صدای العطش کودکان بدون تأمل مشک را برداشت و سوی شريعه فرات رفت و به نگهبانان و منع کنندگان آب شريعه حمله كرد و جمع كثيری را كشت و وارد فرات شد، دست زير آب برد تا مقابل صورت آب را بالا آورد. «ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته» به ياد لبان خشكيده حسين و اهل بيتش افتاد و آب را برگرداند به شريعه.
▪️ هنگام بازگشت، دشمن راه را بر او بست. حضرت برای محافظت از مشك به سمت نخلستان رفت و دشمن نيز به دنبالش. از هر طرف تير و نيزه به سمتش پرتاب می كردند، تا اينكه زره از انبوه تيرها همچون خار پشت به نظر میرسيد. ابرص بن شيبان دست راست حضرت را قطع نمود، حضرت مشک را به دوش چپ انداخت و با دست چپ جنگيد و اين گونه رجز خواند:« وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني» به خدا قسم اگر دست راستم را قطع كنيد، من از حمايت از دينم دست بر نمی دارم.
▪️ در آخر دشمن ضربتی بر سر مبارک حضرت وارد کرد و او را بر زمين انداخت. عباس علیه السلام عرضه داشت:«يا ابا عبد الله عليك مني السلام» ای اباعبد الله بر تو سلام، مرا درياب. امام خود را به برادر رسانيد، وقتی قمربنی هاشم در بالين امام حسين علیهالسلام جان سپرد، حضرت فرمودند:« الان انْكَسَر ظَهري» عباسم الآن كمرم شكست و چاره ام از هم گسست.
📚 شرح شمع ٫ صفحه ۲۱۰ و ۲۱۱
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯 اتفاقات شام عاشورا
سپاه دشمن غروب عاشورا زنان را از خیمهها بیرون کردند و خیمهها را آتشزدند. در این هنگام زنان فریاد میزدند و چون چشمشان به کشتگان خود افتاد لطمه به صورت زدند.
عمر بن سعد غروب عاشورا سر امام حسین (ع) را با خولی اصبحی و حمید بن مسلم ازدی و سرهای یاران و خاندان او را که هفتاد و دو سر بود، به همراه شمر، قیس بن اشعث و عمرو بن حجاج و عزره بن قیس نزد ابن زیاد فرستاد.
عمر سعد خود با جمعی از لشکریانش آن شب را در کربلا ماند و روز بعد نزدیک ظهر پس از دفن کشتگان سپاه خود، همراه اهل بیت امام حسین (ع) و دیگر بازماندگان، به سمت کوفه حرکت کرد.
نقل کردهاند که در شب یازدهم محرم که شام غریبان بود، حضرت زینب (س) نماز شبش را ترک نکرد؛ اما به سبب ضعفی که او را فرا گرفته بود، نماز را نشسته خواند.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
🕯تاریخچه سوگواری شام غریبان
این عزاداری، تا قبل از مظفرالدین شاه، در تهران معمول نبود و چون نوحه دستهگردانی شام غریبان به زبان ترکی است، میتوان حدس زد که این عزاداری همراه ترکها با مظفرالدین شاه، به تهران آمده باشد؛ چنانکه بزرگترین شام غریبان را هم در مسجد شیخ عبدالحسین، تکیه ترکها میگرفتند.
در کتابهای زیارات، برای عصر روز عاشورا، زیارتی وارد شده که به منزله عرض تسلیت به پیغمبر (ص)، امام علی (ع)، حضرت فاطمه (س) و امام حسن (ع)، یعنی صاحبان عزا است. شاید مراسم شام غریبان نیز از این زیارت ناشی شده باشد.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
12.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤شب های دلتنگی
🕯شام غریبان
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
🔴 نظر اجنه درباره آیت الله بهجت!
وارد منزل عمویم در ڪربلا شدم خواستم بروم داخل اتاق، صاحبخانه گفت:آنجا نرو #جــن دارد. گفتم: باشد به من ڪــاری ندارند.رفتم داخل اتاق دراز ڪشیدم ، عمامهام را پهلوی خودم گذاشتم و عبایم را روی سرم ڪشیدم.پاسی از شب ڪه گذشت ، صدای پای آنها را بیرون در اتاق میشنیدم. یڪ دفعه احساس ڪردم ڪه 😰.....
ادامه ماجرا در ڪانال سنجاق شده👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/371195984Cc861b12aed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹درود ، به امروز خوش آمدید 🌹
🌸آدینه تون زیبا
🌺فقط خداست که میشود
🌸با دهانِ بسته صدایش کرد
🌺میشود با پای شکسته هم به سراغش رفت.
🌸تنها خریداریست که اجناس شکسته را بهتر بر میدارد،
🌺تنها کسی است که وقتی همه رفتند او میماند.
🌸خدایا از همهی سختی ها به تو پناه میبرم.
🌺دوست مهربانم روز زیبایت در پناه پروردگار
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
📚شب کرامت
پیرزن از همان دیشب که بچهها گفتند هماهنگ کردهاند روضهخوان بیاید به منزلش دل توی دلش نبود. پارچه سیاهیها را بیرون آورده بود و آماده گذاشته بود تا بچهها دیوارهای خانهاش را سیاهپوش کنند. با همان ناتوانیاش خانه را جارو کرده بود، هرچه برای روضهی فردا لازم داشت را هم سفارش داد تا بچهها برایش بگیرند.
معلم قرآن مسجد بود و تقریباً هرکس از خانمهای محل قرآن خواندن را بلد بود او را میشناخت. جلسات قرآن دوشنبههایش هم در هیچ شرایطی تعطیل نمیشد. محرمها هم در به در مجالس روضهی مساجد و خانههای اهالی محل میشد. نمیتوانست یک روز را بدون روضه سر کند.
اما حالا شرایط فرق کرده بود، ماه رمضان آمده بود و رفته بود، اما بخاطر کرونا مساجد باز نشدند، او هم برای سن و بیماریهایش مدتها بود پایش را از خانه بیرون نگذاشته بود. حالا که چهار روز از محرم گذشته بود و کارش شده بود روشن کردن تلویزیون و زیر و رو کردن کانالها برای پیدا کردن ذکر و روضهای ولو اندک، خیلی دلش گرفته بود.
همین شب قبل بود که خواب «آقا» را میدید. آقا همان روضهخوانی بود که سالهای دور ماهی یک بار به خانهاش میآمد و روضهی مختصری میخواند و میرفت. خواب دیده بود که مثل تمام روزهای آمدن آقا، بچهها را دم صبح فرستاده بود درب خانهی همسایههایش تا دعوتشان کنند به مجلس روضه. بعد دیده بود که آقا نشست روی همان صندلی همیشگی و صلیاللهعلیک یا ابا عبدالله گفت، از صدای هقهق خودش از خواب پریده بود و دلش پر زده بود برای یک روضهی آقا....
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
◾️ماجرای عجیب ابن زیاد و ماری که در بینی اش بود
«عبیدالله بن زیاد» در کنار شهر موصل به دست ابراهیم بن مالک اشتر، کشته شد، ابراهیم سرهای بریده ابن زیاد و سران دشمن را برای مختار فرستاد، مختار در این هنگام غذا می خورد که سرهای بریده دشمنان را کنار مسند مختار به زمین ریختند. در این هنگام دیدند مار سفیدی در میان سرها پیدا شد و وارد سوراخ بینی ابن زیاد شد و از سوراخ گوش او بیرون آمد، و از سوراخ گوش او وارد گردید و از سوراخ بینی او بیرون آمد، و این عمل چندین بار تکرار گردید.
مختار پس از صرف غذا برخاست با کفشی که در پایش بود به صورت نحس ابن زیاد زد، سپس کفشش را نزد غلامش انداخت و گفت: «این کفش را بشوی که آن را بر صورت کافر نجس نهادم».
مختار سرهای نحس دشمنان را برای محمد حنفیّه در حجاز فرستاد، محمد حنفیّه سر ابن زیاد را نزد امام سجاد (ع) فرستاد، امام سجاد در آن وقت، غذا می خورد، فرمود: روزی سر مقدس پدرم را نزد ابن زیاد آوردند، او غذا می خورد، عرض کردم: خدایا مرا نمیران تا اینکه سر بریده ابن زیاد را در کنار سفره ام که غذا می خورم بنگرم، حمد و سپاس خدا را که دعایم را اکنون به استجابت رسانیده است.
نکته قابل توجه ڪـافی
مرحوم حاج شیخ عباس محدث قمی می نویسد: آن مار، مکرر از بینی ابن زیاد وارد می شد و از گوش او بیرون می آمد، و تماشاچیان می گفتند: قََد جائت قَد جائت: «مار باز آمد، مار باز آمد» و می نویسد: همان هنگام که ابن زیاد در مجلس خود با چوب خیزران مکرر بر لب و دندان امام حسین (ع) می زد، شاید بر اساس تجسم اعمال، همان چوب خیزران (در عالم برزخ) به صورت مار درآمده و مکرر از بینی او وارد می شده و از سوراخ گوش او بیرون می آمده، تا در همین دنیا، مردم مجازات ننگینش را ببینند.
📚منابع:
1- منتهی الآمال، ج1: 299.
2- بحارالانوار، ج6: 248؛ 45: 334- 336.
3- عالم برزخ در چند قدمی ما: 172- 175.
به کانال بهلول عاقل بپیوندید🔽
http://eitaa.com/joinchat/4033871893C0cb7888cc3
کپی پست فقط با ذکر لینک مجاز⛔️
9.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سرنوشت ملعونی که آب را در کربلا بست
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel