📚داستان کوتاه
درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشارهای به او کرد . کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند .
کریم خان گفت : این اشاره های تو برای چه بود ؟
درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم .
آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه میخواهی ؟
درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است !چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت . خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد !روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت .
ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشارهای به کریم خان زند کرد و گفت : نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست . . .
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
🛕"داستان قلعه زنان وفادار"
در شهر وینسبرگ آلمان قلعه ای وجود دارد به نام زنان وفادار که داستان جالبی دارد و مردم آنجا با افتخار آنرا تعریف میکنند !
در سال 1140 میلادی شاه کنراد سوم شهر وینسبرگ را تسخیر میکند و مردم به این قلعه پناه میبرند و فرمانده دشمن پیام میدهد که حاضر است اجازه بدهد فقط زنان و بچهها از قلعه خارج شوند و به رسم جوانمردی با ارزش ترین دارایی خودشان را هم بردارند و بروند به شرطی که به تنهایی قادر به حمل آن باشند.
قیافه فرمانده دیدنی بود وقتی دید هر زنی شوهر خودش را کول کرده و دارد از قلعه خارج میشود...! زنان مجرد هم پدر یا برادرشان را حمل میکردند، شاه خندهاش میگیرد، اما خلف وعده نمیکند و اجازه میدهد بروند
و این قلعه از آنزمان تا به امروز به نام "قلعه زنان وفادار" شناخته میشود !
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚آوردهاند که وقتی هارونالرشید خوابی دید، چنان نمود که دندانهای او ریخته بود و از دهان او بیرون افتاده.
از معبّری پرسید. گفت: زندگانی امیر دراز باد، که اقربای تو پیش تو بمیرند.
هارونالرشید به غایت برنجید و بفرمود که صد چوب او را بزدند....
ادامه داستان☝️🏻☝️🏻
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
6.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍁پاییز همان فصل زرد زندگی تمامی ما آدم هاست
حال آدم همیشه خوب نیست
همیشه سرحال نیست
روزهایی میرسند که زرد و خشکیده
به زور خودمان را به شاخهی زندگی چسباندهایم
و فقط کافیست تا نسیمِ اتفاقی بوزد
و ما را بر زمین بیاندازد
اما این پایان داستان نیست ...
باید دوباره جوانه زد , شکوفه شد و از نو ساخت
پاییز اگر چه سرد ، اما نوید گرمی دارد
و هیچــگاه پایان ماجرا نیست
مگر ، ریشههای روحت پوسیده باشد
آنوقت است که هزار پاییز و بهار هم بروند و بیایند
جانت قرار نمیگیرد ...
خدا که در ریشههای روحت جاری باشد ،
هر چقدر هم سرد , هر چقدر هم زرد , هر چقدر هم دیر
اما دوباره برمیخیزی ...👌🍂
🍁🍂🍁🍂🍁
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔کدام سلبریتی شما را مصرف میکند؟؟
شما در شبکه های اجتماعی هر کسی را فالو میکنید همان هستید ...!!
❌شما در حال مصرف شدنید ...!!!
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
📚دروغ سفید نگویید تا پیشرفت کنید
دروغهای سفید دروغهایی است که برای آسیب به دیگران گفته نمی شوند:
1-در جاده با سرعت ۵۰ کیلومتر در ساعت رانندگی میکند اما در جمع دوستان میگوید که کمتر از ۱۲۰ کیلومتر در ساعت نمیرود!
2-روزی یک صفحه کتاب میخواند اما در حضور دیگران میگوید اگر کمتر از ده صفحه در روز بخوانم نمیخوابم!
پاول اکمن می گوید:
«من دروغهای سیاه را بخشودنی می دانم ...
اما دروغ سفید نابخشودنی است.
این دروغ انسانها را به پرتگاه نابودی می برد».
ما با دروغ سفید دیگران را فریب نمیدهیم بلکه «خود» را «فریب» میدهیم.
به اندازه ای که تصویر بیرونی ما با واقعیت درونی ما تفاوت دارد،
دچار تعارض و اضطراب و تنش میشویم.
به همان اندازه وادار میشویم در مواجهه با دیگران نقاب بر چهره بزنیم و به همان اندازه از تحقق برنامه های توسعه تواناییهای فردی خویش، جا می مانیم ...
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر قرارست خوشبخت باشی
همین امروز شروع کن
منتظرِ هیچ معجزهی عجیب
و غریبی نباش
رویِ پایِ خودت بایست و
لحظههایت را زیباتر از همیشه بساز
آدمهایِ بیهمت همیشه
#شانس را بهانه میکنند
اجازه نده با بهانههایشان ناامیدت کنند
قوی باش و هدفهایت را دنبال کن...
به قلهی خوشبختیات که رسیدی
برایشان دست تکان بده
ثابت کن که هیچ توانستنی اتفاقی نیست
باید هم بخواهی ، هم تلاش کنی
برای رسیدن به قله
باید صخرههایِ بلندی را
پشتِ سر گذاشت.
باید به ترسهایِ زیادی غلبه کرد
و با سختیهایِ زیادی جنگید
باید جسورانه ادامه داد...
یادت نرود آدمهایی که
از ارتفاع میترسند
هیچ وقت به قله نخواهند رسید...
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
بچه که بودیم
بهتر میدانستیم چطور باید از
داشته هایمان مواظبت کنیم و برایشان بجنگیم
بهتر بلد بودیم دوست داشتن واقعی را
شاید اندازه ی سن مان نبود اما عشق و وفاداری را خوب می شناختیم
فرقی نمیکرد آنچه داشتیم
پدر و مادر باشد
دوست باشد، دوچرخه یا عروسک
توپ یا مداد رنگی
هر چه بود سهم ما بود
دوست داشتنی بود
و با هیچ چیز در دنیا عوضش نمیکردیم
آن روزها نمیدانستیم خستگی یعنی چه،
دلزده گی یعنی چه
نه اهل رها کردن بودیم
نه تنهایی ترجیح مان بود و نه فرار راه نجات
حالا اما،
ما همان بچه ها هستیم
که حتی روزی فکرش را هم نمیکردیم
کمی قد کشیدن و بزرگ شدن
اینهمه دنیای مان را عوض کند...
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
" جلد دفترهای قدیمی " به بهانه ی آغاز سال تحصیلی .
چقدر مشق نوشتیم و آموزگار هی خط زد و ما باز نوشتیم
پیشکش به تمامی پدران و مادران 😍
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋نیایش شبانگاهی🦋
خـــدای عــزیز و مـهربان ، مهربانیت همانند امواج دریا پی در پی ساحل وجودم را در بر میگیرد و به دستِ قدرت تو ، تمام تیرهای بلا شکسته میشود. تو هر زمان با من و در کنار من بودهایی من در گهوارهی محبتت چه آسوده آرام گرفتهام... پس ای خـــــداے مهربانم به ذکر نام زیبایی و نیایش لحظههایت،وجود زمینیَم را ملکوتی گردان تا آنچه تو میخواهی باشم و از آنچه من هستم رها شوم ، که تو بی نیاز و من "غرق" نیازم.
⭐شبتون در پناه پروردگار مهربان🌙
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹درود و صد سلام به امروز خوش آمدید
🌼خدای بزرگ و مهربان
🌸این روز دل انگیز را با نام
🌼زیبایت آغاز میکنیم
🌸دراین فصل زیبا به ما
🌼رحمت و برکت عطاکن
🌸و یاریمان کن تا زیباترین
🌼روز را داشته باشیم
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬ @bohlool_aghel