💢فرجام مذاکره با استکبار؛ از ترکمانچای تا برجام💢
نوزدهم اردیبهشت سالروز الغای امتیاز استعماری #کاپیتولاسیون توسط مجلس شورای مجلس ملی بود. قانونی که با سستی و بیدرایتی #شاه قاجار؛ در قالب معاهده ننگین #ترکمانچای به ملت عزیز ایران تحمیل شد.
از تاریخ #مذاکراتی که منجر به عقد قرارداد ترکمانچای شد بیش از صد و نود سال میگذرد امّا #عبرتهای_تاریخی آن همیشه برای ما زنده است و میتواند سؤالات روز ما را پاسخ دهد:
❓آیا نرمش در برابر استکبار باعث افزایش اعتبار کشور در عرصه بینالمللی و جلب احترام برای ما میشود ؟ یا جایگاه و اعتبار ما را کاهش میدهد؟
❓در صورت کرنش و ذلتپذیری مسؤولان؛ واکنش مردم ایران چه خواهد بود؟ آیا ملت ایران نیز ملتی ذلتپذیر هستند؟
خوانش روایتی تاریخی ما را به جواب نزدیک میکند. این روایت مربوط به زمانی است که قرارداد ترکمانچای امضا شده و گریبایدوف به عنوان سفیر کشور طرف قرارداد در ایران، مسؤول عملیاتی کردن مفاد این معاهده شد. او در خاطرات خود مینویسد:
🔘« استپان عزیز! بدبختی بزرگی به من رو آورده که برایت شرح میدهم. میخواهند مرا به مأموریت خارج بفرستند. فکر میکنی به کجا؟ به #ایران که در آنجا زندگی کنم. هرچه تلاش کردم که از این مأموریت معافم کنند فایده نداشت. پریروز که رفته بودم پیش وزیر، گفتم به شرطی حاضر میشوم به تهران بروم که دو درجه ترفیع یکجا بدهند. اول مخالف بود و من با فصاحت و بلاغت به زبان فرانسه استدلال کردم که انصاف نیست من بهترین سالهای جوانی خود را بین #مردم_وحشی آسیا بگذارنم و این عمل در حقیقت یک #تبعید داوطلبانه است که برای مدت طولانی از بستگان و دوستانم دور شوم... و خلاصه در مقابل این #محرومیتها و فداکاریها اقلا اجرت خوبی باید دریافت دارم.»
این #تصویر_تحقیرآمیز از ملت ایران که در طول مأموریت گریبایدوف بر رفتار و افکار وی حاکم بود در کنار شرایط ذلتباری که قرارداد ترکمانچای و اصل کاپیتولاسیون در این قرارداد، به ملت ایران تحمیل کرده بود باعث شد که این مأمور مغرور و متکبر در اجرای بخشی از بندهای قرارداد شوم ترکمانچای آنچنان خانوادههای ایرانی حتی خانوادههای وابسته به دربار را تحت فشار و آزار و اذیت و تحقیر قرار دهد که صبر مردم لبریز شود و کنسولگری را با خاک یکسان سازند. (فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ص50، شماره 41 و 42)
عبرت تاریخی این نوشتار، خطاب به تمام مسؤولانی است که نرمش در برابر استکبار را به عنوان نسخه پیشرفت ایران تجویز میکنند.
🔸اول: اگر مذاکره با استکبار منجر به عقد قراردادی مثل ترکمانچای هم بشود؛ باز هم هاضمه سیری ناپذیر استکبار دست از یاغیگری و بلعیدن سرمایه ملت ایران نخواهد کشید و آزار و اذیت مستکبران متوجه خود آنان نیز خواهد بود.
🔸دوم: ملت ایران در طول تاریخ پرافتخار خود هرگز ذلتپذیر نبوده و در آینده نیز نخواهد بود. طبیعی است در عصر جمهوری اسلامی و پس از اشغال لانه جاسوسی آمریکا دیگر نیازی به تصرف و حمله به سفارتخانهها و کنسولگریها نیست اما در هر صورت بهتر است که مسؤولان پیش از واکنش ملت ایران دست از موضعگیریهای صوری و اقدامات شبهنمایشی برداشته؛ اشتباهات گذشته خود را در صورت امکان جبران کنند.
@Bonaydtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
💢جریان دفتر تبلیغات و بازتولید شبهات پیش از انقلاب💢
هجدهم اردیبهشت؛ دیدار به یاد ماندنی رهبر معظم انقلاب با طلاب حوزه علمیه قم بود و بیانات و استدلالات متقن و روشنگرانه ایشان در خصوص چیستی و #هویت_حوزه_علمیه ضربهای مهلک به بدنه ایدئولوژیک #حوزویان_سکولار زد. طبیعی بود که دستگاههای رسانهای این طیف بیتفاوت نماند و سعی در خنج زدن به این بنای مستحکم کند.
در همین راستا؛ یکی از رسانه های همین طیف تنها یک روز پس از سخنان رهبر معظم انقلاب مطلبی به نقل از دکتر میراحمدی؛ از مسؤولین پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی وابسته به #دفتر_تبلیغات؛ منتشر کرد با عنوان:
«وظیفه فقه سیاسی مدلسازی نیست.»
سخنی که پیش از این نیز از جانب فردی دیگر مطرح شده بود و با پاسخهای متقن بزرگان و فضلا مواجه شد.
سخن در این باره بسیار است و فضلای نخبه و بزرگان قم در راستای نظامسازی تلاشهایی را انجام دادهاند که ثمرات آن قطعا شامل حال نظام اسلامی و ملت خواهد شد امّا در پاسخ به این سخن گوشهای از سخنان امام خمینی (قدس سره) را مرور میکنیم. سخنانی که نشان میدهد پیش از انقلاب نیز کلمات مشابه این صحبتها مطرح بوده است. :
«الان طبقات مسلمین چه تحصیلکرده از متجددین و چه تحصیلکرده از روحانیین، فضلاً از توده مردم، اسلام را درست نفهمیدهاند و همانطور که غربا را مردم نمیشناسند، اسلام هم تقریبا به وضع غربت در دنیا زندگی کرده است و چنانچه کسی بخواهد اسلام را آنطور که هست معرفی کند، به این زودیها مردم باورشان نمیآید.
حدود پنجاه کتابی که احکام اسلام در آن مجتمع است، سه-چهار جلدش مربوط به عبادیات و وظایف انسان با ربالارباب است و کمی از احکام هم مربوط به اخلاقیات است، مابقی کتابها همه مربوط به اجتماعیات، اقتصادیات، حقوق و سیاسیات میباشد...
آن روز که دنیا غرق در جهالت بود و از اروپا خبری نبود و دو امپراتوری بزرگ که بودند، در حال استبداد به سر میبردند و اصلا قانونی وجود نداشت، اسلام قوانینی آورد که جامع قوانین حکومتهای زنده دنیاست و از آن هم جامعتر است و همه جهاتی که بشر در امور مربوط به جنگ، صلح، زندگی خصوصی، معاشرت با دیگران... و دیگر امور به آن محتاج است، در قوانین اسلام آمده است...»(نهضت امام خمینی (قدس سره) ج2 ص723-722)
حال جناب آقای دکتر میراحمدی باید بفرمایند که آیا از میان حدود 45 باب فقهی؛ با این حد از بذل وسع و دقت نظر و عمقی که فقهای عظام اعلی الله مقامهم الشریف در طول هزار و دویست سال تفقه شیعی به خرج دادهاند؛ حتی یک مدل سیاسی هم نمیشود استخراج نمود؟ یا میشود اما فکر و سواد برخی توان استخراج و استنباط را ندارد؟
همچنین ایشان در بخش دیگری از این مصاحبه گفته اند:
« نمی توان توقع داشت فقه قواعد و فرمول هایی برای مدیریت امور اقتصادی، اجتماعی یا مدیریت امور فرهنگی به ما ارائه دهد.» از طرفداران این فرضیه باید پرسید: آیا فقه اسلامی که متکفل اداره زندگی فردی و اجتماعی انسانهاست بدون قاعده و فرمول توانست دو امپراتور بزرگ را شکست دهد و «قوانینی آورد که جامع قوانین حکومتهای زنده دنیاست.»؟ آیا فقه اسلام بدون قاعده و نظام و به صورت آشفته و پراکنده قوانینی دارد که از قوانین تمام حکومتها جامعتر است؟
در هر صورت صحنه امروز قم با دو سطح از سکولاریسم درگیر است: « #سکولاریسم_عریان » که به نفی امکان ورود فقه به مسائل اجتماعی میپردازد و « #سکولاریسم_پنهان » که به ظاهر امکان ورود فقه به مسائل اجتماعی را نفی نمیکند ولی امکان نظامسازی را نمیپذیرد و این بدان معناست که ارائه نظریات فقهی در حد حل المسائل و به سبک استفتاءمحور صورت گیرد که طبیعتا تمامی استفتائات و حل المسائل بدون زمینه و نظاموارگی اسلامی و در بستری از نظامات سکولار و الحادی قرار خواهد گرفت و چنین عملیاتی قهرا به سکولاریسم خواهد انجامید. آیا دکتر میراحمدی و دکتر واعظی به عنوان رئیس دفتر تبلیغات از این سیر قهقرایی با خبرند و دانسته دست به تقابل با تفکر عمیق امام (قدس سره) میزنند؟
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔆حمایت عملی امام از طلاب افغانستانی و سایر طلاب غیرایرانی🔆
✳️«امام در اولین ماه رمضان اقامت خود در نجف اشرف، در سال 1344 بین عموم روحانیان و محصلان حوزه علمیه نجف اعم از ایرانی، #افغانی، پاکستانی، هندی، عرب و سایر کشورها وجوهی را به عنوان مساعدت به طور مساوی تقسیم کرد و به هر نفر اگر دارای همسر بود دو دینار وگرنه یک دینار، که معادل 20 و 40 تومان آن روز ایران بود پرداخت که بازتاب وسیع و شگفتآوری در سطح حوزه داشت و برای مدتی افکار را به خود جلب کرد و در هر مجلس و محفلی از آن سخن میرفت، زیرا برای اولین بار بود که مرجع تقلیدی در حوزه نجف بین روحانیان ایرانی و غیرایرانی در تقسیم وجوهات فرق نمیگذاشت و همه را به طور مساوی مینگریست، این در حقیقت نخستین گامی بود که در حوزه علمیه نجف جهت در هم شکستن تبعیض نژادی برداشته میشد.
این عمل اسلامی و انسانی امام، جایگاه والایی برای او در دل عموم روحانیان و محصلان کشورهای اسلامی در نجف اشرف به وجود آورد و محبوبیت ژرف و عظیمی را در پی داشت. محصلان محروم و بیپناه غیرایرانی به ویژه #افغانی و پاکستانی که سالیان درازی در حوزه نجف به جرم افغانی و پاکستانی بودن #تحقیر شده بودند، به امام رو آوردند و او را برای #مستضعفان و بیپناهان، پشتیبان و یاور یافتند، از حمایتی که امام با این عمل ارزنده و برجسته از آنان کرده بود، نیرو گرفتند و از آنکه به سالیان درازی به جرم ایرانی نبودن تحقیر شده بودند و درست نصف شهریه محصلان ایرانی را دریافت داشته بودند، سخت خشمگین شدند، در مقام اعتراض برآمدند و برای گرفتن حق خود و پایان دادن به #تبعیض_نژادی در حوزه نجف دست به شورش زدند و کشمکش شدید و تندی با اطرافیهای بعضی علما...پیدا کردند و سرانجام دیگر علما نیز ناچار شدند به آن رسم غلط پایان دهند و به عموم افراد حوزه به طور مساوی ماهانه بپردازند»(گزیدهای از نهضت امام خمینی ج2 ص271)
پینوشت:
بیش از نیم قرن از این حرکت ضدتبعیضی امام (قدس سره) میگذرد امّا اینکه چگونه برخی مسؤولین کشور پس از پیروزی نهضت امام و امت هنوز در فضای نژادپرستانه سخن میگویند و تصمیم میگیرند جای تعجب دارد. آیا وقت آن نرسیده که برخی مسؤولین محترم با روشنبینی و داشتن دید انسانی ذهن خود را از رسوبات نژادپرستانه بزدایند و حمایت از مستضعفان را که از شاخصههای هویتی انقلاب است سرلوحه کار خود قرار دهند؟
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
💢 #یادداشت_اختصاصی💢
⭕️سپاه ستیزی و حمله به نهادهای حاکمیتی و امنیتی، در تازه ترین جلد از خاطرات منسوب به مرحوم هاشمی رفسنجانی
جلد جدید از سری خاطرات روزنوشت منسوب به حجت الاسلام والمسلمین #هاشمی_رفسنجانی، با عنوان #سردار_سازندگی در بهار ۹۸ انتشار یافت.
در این مجموعه که حاوی وقایع سال ۱۳۷۵ یعنی آخرین سال عمر #دولت_سازندگی است، مسائل مهمی مطرح شده که بعضا بسیار تأمل برانگیز است و انتساب مطالب کتاب به مرحوم هاشمی را با تردید جدی مواجه می سازد.
از آن جمله، در جای جای این اثر، نهادهای انقلابی و خدوم نظام، خصوصا #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و #شورای_نگهبان، مورد هجمه مستقیم قرار می گیرند و نویسنده به بهانه اعمال دقت نظر این نهاد ها در تأمین سلامت و امنیت انتخابات مجلس پنجم شورای اسلامی، آنها را به #دخالت و #تقلب در انتخابات متهم می سازد.
امری که اولا به این صورت و با این ادبیات در مجلدات قبلی خاطرات هاشمی مسبوق به سابقه نیست و ثانیا نشان از نوعی تصفیه حساب سیاسی در قالب خاطره گویی دارد که بدون اظهار نظر رسمی این نهادها، پذیرش آن معقول و منطقی به نظر نمی رسد.
همزمانی آتش تهیه هاشمی ها علیه سپاه با فشار آمریکایی ها نسبت به این نهاد خدوم و مردمی، ابعاد ماجرا را کمی پیچیده می سازد.
خصوصا که این خاطرات در غیاب نویسنده منتشر می گردد و خاندان هاشمی که پیشتر از بازنشر وصیت نامه وی طفره رفته بود و یا بدون هیچ سند و مدرکی جهت جلب توجه و مظلوم نمایی، شبهه قتل مرحوم هاشمی را مطرح کرده بود، نشان داده که در کتمان و وارونه نمایی برخی حقائق، تبحر دارد.
از این جهت مادامی که محتوای این خاطرات به تأیید کارشناسان خبره و مراکز معتبر تاریخ نگاری جمهوری اسلامی نرسد، نمی توان آن را مطابق با واقع دانست و باید این مجموعه ها خاطرات منسوب به هاشمی بر شمرد.
موید تردید و ابهام در محتوای خاطرات، اظهارات تعجب برانگیز محسن هاشمی در مقدمه کتاب است که صراحتا نیروهای حزباللهی و ائمه جمعه و ارباب مطبوعات منتقد دولت را عناصری خودسر، تندرو، مدعی، عامل اختلاف بین رهبری و رئییس جمهور، سخنگوی خودخوانده مواضع رهبری، ارعاب کننده سرمایه گذاران، تضعیف کنندگان دولت، شایعه سازان علیه دولت، زهدفروشان پرمدعا، تأمین کنندگان خوراک برای رسانههای معاند، معرفی می کند!
وی در صحت مدعای خود به بخش های مختلف خاطرات منسوب به پدرش ارجاع می دهد و این گمانه را تقویت می کند که گزاره های مندرج در کتاب، ولو اینکه از اساس جعل نشده باشد، حداقل به صورت مهندسی شده در این کتاب گردآوری و منتشر شده است.
فرضیه ای که بررسی و صحت سنجی آن نیازمند تحقیقات عمیق کارشناسی است که امید است توسط طیف های مختلف از کارشناسان و تاریخ پژوهان صورت پذیرد.
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
💢شبح جنگ، بازی مذاکره و عکسالعمل ترسوها
« آمریکاییها اخیرا با ما هم بیشرمانه حرف میزنند. غیر از تحریم دو چیز دیگر را مطرح میکنند، یکی مسئله #جنگ و یکی مذاکره. شبح جنگ را مطرح میکنند تا ترسوها را بترسانند. در مسئله مذاکره هم یک بازی پیش پا افتاده میکنند، یکی میگوید مذاکره با پیش شرط، یکی میگوید مذاکره بدون پیش شرط. دو کلمه در این باره به مردم بگویم: جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد.»(رهبر معظم انقلاب؛ 22مرداد1397)
حدود یک سال از این سخن میگذرد و دو قطبی مذاکره-جنگ که به خاطر سستی منطقش گمان میکردیم تنها مصرف انتخاباتی دارد بار دیگر بر سر زبان #ترسوهای_لیبرال افتاده است. البته سیاستمداران؛ حتی سیاستمداران برجامنویس؛ امروز معتقدند جنگی رخ نخواهد داد امّا مقطع کنونی فرصت مناسبی است که به سه سؤال پاسخ دهیم:
❓1. ایجاد ترس از جنگ برای کشاندن دولتیها به میز مذاکره به چه زمانی از تاریخ معاصر باز میگردد؟
❓2. چرا جنگ با آمریکا رخ نخواهد داد؟
❓3. چرا با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد؟
🔆پاسخ به سؤال اول:
ترساندن دولتیها برای کشاندنشان به میز مذاکره و گرفتن امتیازات سنگین از آنها؛ به زمان انعقاد #قرارداد_ترکمانچای باز میگردد. آنجا که دیوانسالارانی مثل #میرزا_ابوالحسنخان_ایلچی و سایر همقطاران او که با فراماسونها و بیگانگان نیز ارتباط داشتند، پیوسته در گوش فتحعلی شاه و عباس میرزا و قائم مقام فراهانی #شبح_جنگ و شبح از دست رفتن تبریز و آذربایجان را خواندند و در نهایت نیز با عقد قرارداد ترکمانچای بخش بزرگی از خاک ایران را به روسها بخشیدند.
🔆پاسخ به سؤال دوم:
آمریکا درگیر مشکلات فراوان داخلی و خارجی است در نتیجه توان جنگافروزی ندارد. این مشکلات را به نقل از برژینسکی که از معروفترین استراتژیستهای آمریکایی که سالها در ردیف مشاوران امنیت ملی دولت آمریکا بوده میخوانیم.
بیست مشکل اساسی ایالات متحده آمریکا؛ از زبان برژینسکی:
1. چهار تریلیون دلار #بدهی تا سال 1993 که تا سال 2018 به رقم وحشتانگیز بیست و یک تریلیون دلار رسیده است که قطعا رقمی بحرانزاست.
2. کسری موازنه تجاری.
3. کاهش سطح پسانداز و سرمایهگذاری.
4. فقدان قدرت رقابت صنعتی با اروپا، ژاپن و چین.
5. کاهش سطح رشد تولید در مقایسه با رقبای اصلی و افزایش اعتراضات و اعتصابات کارگری و کاهش اخلاق کاری.
6. وضع نامناسب بیمههای درمانی و کاهش سطح متوسط عمر و افزایش مرگ و میر کودکان نسبت به اروپا و ژاپن.
7. کیفیت ضعیف آموزش متوسطه و بیسوادی عملی بیش از 23 میلیون آمریکایی که تا سال 2018 به بیش از 44 میلیون رسیده است.
8. زوال شالودههای اجتماعی و #انحطاط_ارزشهای_مدنی به گونهای که محلههای فقیرنشین آمریکا وضعی شبیه وضع جهان سوم پیدا کردهاند.
9. حرص و طمع طبقه ثروتمند.
10. نارضایتی ناشی از نظام قضایی آمریکا.
11. ریشه دواندن مشکل فقر و تبعیض نژادی.
12. گسترش جنایت و خشونت.
13. گسترش فرهنگ اعتیاد.
14. رشد روحیه ناامیدی اجتماعی.
15. بیبند و باری جنسی.
16. تبلیغ گسترده فساد اخلاقی.
17. روحیه بیتفاوتی در میان اقشار جامعه.
18. ظهور چند فرهنگی بالقوه تفرقهافکن.
19. ظهور بنبست در نظام سیاسی.
20. گسترش فزاینده احساس پوچی معنوی.(خارج از کنترل،اغتشاش جهانی در طلیعه قرن بیست و یکم، زبیگنیو برژینسکی ، صص122-118)
🔆اما پاسخ به سؤال سوم:
مذاکره حتی در راهبرد استراتژیستهای غربی، وقتی وجوه منطقی و عقلانی دارد که اولا بر سر حفظ و نگهداری تجهیزات نظامی و آمادگی ارتش یک کشور نباشد ثانیا طرف مذاکره هوادار سرسخت سازش و تسلیم محض طرف مقابل نباشد. حال با این مقدمه؛ مذاکره با آمریکا که آشکارا از ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی تا سال 2025 سخن میگوید و به دنبال خلع سلاح ماست چه منطقی دارد؟ و دیوانسالاری دولت تدبیر و امید با کدام عقل سیاسی و دیپلماتیک با مذاکرات خود محور شرارت جهانی؛ آمریکا را به رسمیت شناخت و #پازل_شرارت او را تکمیل کرد؟
بنابراین؛ جنگ با آمریکا صرفا توهمی برای ترساندن ترسوها و مذاکره با او تنها راهی برای فریب دادن دیوانسالاران کمعقل و پیروان ترکمانچای است و راهبرد منطقی و عقلانی همان راهبرد «نه جنگ، نه مذاکره» و تکیه به نیروی و جوان داخلی برای پشرفت هرچه بیشتر است.
📜منبع: گزیدهای از مقاله «شبح جنگ، بازی مذاکره و عکسالعمل ترسوها» نوشته دکتر مظفر نامدار، فصلنامه15 خرداد، شماره 56، تابستان97)»
◀️متن مقاله؛ در مطلب بعد:
https://eitaa.com/bonyadtarikh/361
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
شبح جنگ، بازی مذاکره.pdf
216.4K
مقاله «شبح جنگ، بازی مذاکره و عکسالعمل ترسوها» نوشته دکتر مظفر نامدار، فصلنامه 15 خرداد، شماره 56، تابستان97.
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
💢پیوند تاریخی دانشگاه با آرمانهای امام (قدس سره)💢
❇️گرچه #ملت_ایران از ابتدای نهضت امام خمینی (قدس سره) با این حرکت عظیم همراه بودند امّا #قشر_دانشجو در آن زمان نیرویی ویژه برای نهضت محسوب میشد. با نگاهی به تاریخ معاصر کشورمان میبینیم که دانشجویان حقطلب و شجاع از روزهای آغازین نهضت همراه قیام بودند و امروز نیز با همان حرارت و با عمق بیشتر یار صادق انقلاباند.
خواندن روایت تاریخی زیر از 14 خرداد 1342 گویای همین مطلب است:
❇️« یازده محرم هنوز ساعت، 8 صبح را اعلام نکرده بود که مسجد شاه آکنده از جمعیت شد و دنباله جمعیت تا قسمتهایی از بازارهای اطراف مسجد کشیده شد. تظاهرات آغاز گردید. شعارهای روز پیش:
خمینی، خمینی...
خمینی بتشکن...
خمینی تو فرزند حسینی... و....
در فضای مسجد و بازار طنینافکند. تظاهرکنندگان به حرکت درآمدند و از طریق خیابان ناصرخسرو و توپخانه وارد خیابان فردوسی شدند. در مقابل #سفارت_انگلیس یکی از بازاریان به نام مجاهدی روی کرسی قرار گرفت و نطق پرشور و جالبی ایراد کرد... پس از پایان نطق او، راهپیمایی و تظاهرات مردم با شور و هیجان بیشتری ادامه یافت. تظاهرکنندگان به منظور ابراز وحدت و همبستگی بازار و دانشگاه، به سوی دانشگاه رفتند و تقریبا ساعت 12 به دانشگاه رسیدند. دانشجویانی که در کلاسها بودند، با شنیدن فریاد رعدآسای «خمینی، خمینی» از کلاسها بیرون ریختند و به استقبال تظاهرکنندگان شتافتند.
با پیوستن هزاران دانشجو به دهها هزار توده انقلابی، تظاهرات شور و هیجان تازهای به خود گرفت. فریاد خمینی بتشکن... هرچه محکمتر، رساتر و پرشورتر به آسمان بلند شد، مشت گرهخورده دانشجو و پیشهور جنوب تهران با هم به حرکت آمد، قلب گرم آنان، به فرمان رهبر ملت به تپش درآمد. در آن روز گرم و پرحرارت 14 خرداد، دانشجو و روحانی و پیشهور و کارگرد در مقابل درب دانشگاه با هم #پیمان بستند که در راه امام تا آخرین نفس از پای ننشینند و از مبارزه باز نایستند و #پرچم_انقلاب_خمینی را هماره در آسمان ایران در اهتزاز نگه دارند و در صف واحد و متشکل، #راه_خمینی را دنبال کنند و برای او و در راه او از هیچ فداکاری دریغ نورزند. اینجا بود که ناگهان فریاد «تا مرگ دیکتاتورها نهضت ادامه دارد»، محیط دانشگاه را به لرزه درآورد...»(نهضت امام خمینی ج1 ص474-473)
◀️این روایت مربوط به حدود 54 سال پیش بود و وقایع 23 اردیبهشت 98 دانشگاه تهران نیز نشان داد که دانشجویان بر عهد خود همچنان وفادارند و استکبار جهانی و نفوذیهای داخلی نمیتوانند از آنان برای اهداف خود استفاده کنند و این ویژگی است که اکثریت دانشجویان دانشگاههای ایران دارند. اما سؤال اساسی اینجاست که مسؤولین مربوطه در زمان تحصیل خود دانشجوی کدام کشور بودهاند که امروز توان یا اراده برخورد با مفاسد آشکار اخلاقی در مجموعههای آموزش عالی را ندارند؟
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔴غارتگری؛ از شاهدوستی دیروز تا غربزدگی امروز🔴
⚫️فروردین 1342 فیضیه به دست مأموران وحشی #پهلوی به خاک و خون کشیده شد و حتی مجروحان هم از این بیرحمی بینصیب نماندند و از بیمارستانها اخراج شدند. شاه گمان میکرد نقش امام با همین حمله پایان یافته و دیگر اثری از نهضت باقی نخواهد ماند. او در اینگونه افکار و خیالات سست و ارتجاعی غوطهور بود که ناگهان اعلامیه طوفانی امام صادر شد:
« شاهدوستی یعنی غارتگری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین و تجاوز به مراکز علم و دانش، شاهدوستی یعنی ضربهزدن به پیکر قرآن و اسلام، سوزاندن نشانههای اسلام و محو آثار اسلامیت، شاهدوستی یعنی تجاوز به احکام اسلام و تبدیل احکام قرآن، شاهدوستی یعنی کوبیدن روحانیت و اضمحلال آثار رسالت»(نهضت امام ج1 ص297-296)
امام که در آن زمان #مرجع_تقلید و زعیم دینی مردم بود وظیفه اسلامی خود را با صدور این اعلامیه انجام داد و مقابل شاه ایستاد. اما امروز...
در زمانه ما به برکت #قیام_امام دیگر پهلوی نیست اما آئین پهلوی هنوز زنده است و آئین و مسلک پهلوی چیزی نبود جز « #غربزدگی » و حوادث تلخ دانشگاه تهران نشان داد که متأسفانه هنوز غربزدگی زنده است و نشان داد:«غربزدگی یعنی غارتگری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین و تجاوز به مراکز علم و دانش»
پهلوی رفت امّا روح خبیث او در پیکر اندک افراد #لیبرالمسلک بیدار؛ و البته این آئین ارتجاعی پهلوی در حال احتضار است.
اکنون ملت مؤمن ایران منتظر اعلامیه طوفانی دیگر از حوزه علمیه قم است:«غربزدگی یعنی غارتگری، هتک اسلام...»
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
⚫️مادر دوازده امام علیهم السلام
⚫️«این بزرگوار این امتیاز را دارد که از همه اموال خودش خارج شد و همه را صرف کرد در راه #ترویج_اسلام و تقویت پیغمبر. بعد هم دچار آن سختىها و آن مشکلات طاقتفرسا [شد] که یکىاش همین مسئلهى شِعب ابىطالب بود و آن سه سالى که آنجا بودند و آن سختىهایىکه این بزرگوار متحمّل شد و این ایمان را محکم نگه داشت...
حالا شما میگویید مادر یازده امام، [امّا] در واقع مادر دوازده امام؛ چون ایشان مادر امیرالمؤمنین هم هست. ایشان امیرالمؤمنین را در آغوش خودش، در دامان خودش، در زندگى خودش پرورش داده تا چند سالگى.»(رهبر معظم انقلاب اسلامی 1395/10/2)
🔳 بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی وفات أم المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها را تسلیت عرض می کند.
#حضرت_خدیجه
#أمالائمه
#أمالمؤمنین
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
💢وظایف فقیه؛ از رسالهنویسی تا اداره جهان بشریت
با نگاهی به صحنه امروز حوزه علمیه قم اقلیتی از حوزویان را میبینیم که سقف فعالیتهای فقیه را پرداختن به فقه فردی میدانند و بر خلاف سنّت مراجع عظام فعلی حفظهمالله و گذشتگان از علمای صالح سلف، با وجود آنکه مراجع مسلم در قید حیاتاند دست به #چاپ_رساله و پاسخ به استفتائات و تلاش برای تصدّی #پست_و_مقام مرجعیت میزنند.
ورای اهداف و آثار ناپسند این فعالیتها؛ آیا واقعا سقف انتظاراتی که اسلام از فقها دارد چاپ رساله و پاسخ به استفتاء است؟ اساسا #هویت_حقیقی_فقیه از دیدگاه اسلام چیست؟ پاسخ به این سؤال را از نامه مجاهد فقید؛آیتالله #ربانی_شیرازی رحمهالله میخوانیم. نامهای که چند ماه پس از طرح حکومت اسلامی توسط امام، برای حجتالاسلام و المسلمین #سیدحمید_روحانی نوشته و دیدگاههای خود را درباره حکومت اسلامی و جایگاه فقیه در این حکومت بیان داشتند.همچنین این نامه تفاوت سطح فکری یاران امام با حوزویان غیرانقلابی مشخص میکند. بخشی از این نامه را مرور میکنیم:
📜«... #فقیه_کیست؟ آیا ولایت و حکومت جهانی اسلام برای همین فقهایی است که ذکر شده [است]؟ نه. فقیه در کتاب و سنت و در صدر اسلام به معنی امروزی نیست.
«تفقه فی الدین» صرف دانستن احکام و از لحاظ حقوقی نیست، تفقه در دین، فهم در دین به معنی وسیع کلمه است. دینی که میخواهد نه به کره زمین بلکه بر سایر کرات فرمانروایی کند، فهم این دین از لحاظ ایدئولوژی، اقتصادی، نظامی، سیاسی و بالجمله تمام شئونی که بر جامعه از حیث اخلاق، معارف، سیاست، روابط اجتماعی، اقتصاد و غیر حکومت میکند، فهم این شئون تفقه در دین است، عالم به این شئون فقیه است، العلماء ورثة الانبیاء الفقها خلفاء الرسول ...
اگر بخواهیم بگوییم فقیه [صرفا یک] حقوقدان [است]، آن هم این حقوقدانهایی که میشناسیم، زعامت اسلام را کوچک کردهایم، حکومت اسلامی را به صورت کدخدایی درآوردهایم، یک حقوقدان نمیتواند بر جامعه کوچکی چه برسد به جامعه بزرگی که یک جزئش کره ارض است ...حکومت کند، بلکه جهانبینی میتواند حکومت کند. رئیس جمهور آمریکا با اعوان، انصار و و متخصصین، نقشه کره زمین را بررسی میکند و امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن را تجزیه و تحلیل میکند. حاکم اسلامی باید جهانبینی داشته باشد و بتواند امور جهان را تجزیه، تحلیل و تدبیر نماید، پس اول شرط حاکم جهانبینی است و فقیهی حاکم است که جهانبین باشد.
فقیه علاوه بر جهانبینی شرط است جهانگیر باشد، چون مأمور به تشکیل #حکومت_اسلامی در زمین است و کلیه حکومتها را غاصب و باطل میداند و در قرآن و سنت اشارات زیادی به این شرط است « و زاده بسطة فی العلم و الجسم ».
فقیه باید به فنون جهانداری آشنا باشد و عدالت جزئی از این شرط است. پس ما حصل شرایط حاکم در همین سه شرط دور میزند:
1. جهانبینی
2. جهانگیری
3. جهانداری.»(نهضت امام خمینی ج2 ص755-747)
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
❇️مرجعیت جهانی امام؛ ستیزها و گریزها❇️
پس از درگذشت مرحوم آیتالله #حکیم در سال 1349 این هراس در دل رژیم پهلوی و نظام استکبار زنده شده که مقلدان آن مرحوم در بسیاری از کشورهای منطقه به امام خمینی (قدس سره) رو آورند. از این رو تمام تلاش خود را کرد که اولا از #مرجعیت_جهانی ایشان جلوگیری کند و ثانیا مراجع مورد نظر خود مثل #سیدکاظم_شریعتمداری یا افراد دیگری غیر از امام را به عنوان مرجع شیعیان معرفی کند. در کنار رژیم پهلوی، گروههای دیگر هم با اغراض مختلف به مقابله با مرجعیت جهانی امام (قدس سره) پرداختند، از سیدموسی صدر در جنوب لبنان تا حزبالدعوة عراق و حتی روزنامههای مزدور پهلوی در پاکستان. امّا مواجهه امام در برابر سیاست بینالمللی علیه مرجعیت جهانی او چه بود؟ سیره ایشان همان سیره پس از رحلت مرحوم آیتالله بروجردی بود: مرجعیتگریزی و پرهیز از دنیاطلبی و مقامخواهی.
🗞«خبرگزاری رویترز نیز به دنبال درگذشت آقای حیکم، بیدرنگ خبر دروغی را برای پیشگیری از مرجعیت جهانی امام، به سراسر جهان مخابره کرد و آن این بود که «آیتالله #سید_ابوالقاسم_خویی به عنوان مرجع شیعیان تعیین شدند.» تا از این راه شیعیانی را که در گوشه و کنار و در نقاط دوردست جهان زندگی میکنند، فریب داده، از تقلید امام بازدارند!
🎙«حزبالدعوة» که در آن روز حقد و کینه ویژهای نسبت به امام داشت نیز تمام نیروی خود را برای مرجعیت آقای خویی به کار انداخت و تبلیغات گستردهای به منظور معرفی او به عنوان «مرجع اعلم» انجام داد و عناصری از اعضا و هواداران حزب را برای تبلیغات به نفع آقای خویی به بسیاری از کشورهای اسلامی از قبیل پاکستان، افغانستان، هند و... گسیل داشت. در لبنان و کشورهای خلیج فارس و دیگر کشورهای عربی و اسلامی نیز افراد «حزبالدعوة» در مبارزه با امام تا آنجا پیش رفتند که مقلدین او را مورد نکوهش و سرزنش قرار میدادند و تلاش میکردند که با برچسب ناچسب و نسبتهای ناروا به امام، مقلدین او را متزلزل کنند و به تقلید آقای خویی وادارند...
🔸آقای سیدموسی صدر نیز به دنبال درگذشت آقای حکیم، طی کنفرانسی در مجلس اعلای شیعیان در لبنان، آقای خویی را به عنوان مرجع رسمی شیعیان جهان معرفی کرد و از آقایان #شریعتمداری، سیدمحمدباقر صدر و خمینی به ترتیب به عنوان مراجع طراز دوم نام برد!
🔸#ارتجاع_نجف نیز با وجود کشمکشهای دیرینهای که بر سر گرفتن مسند، با یکدیگر داشتند، در برابر امام، موضع یگانهای گرفتند و آقای خویی را به عنوان اعلم معرفی کردند و تمام نیروی خود را برای ضربه زدن به امام و دور کردن مردم عراق از او به کار گرفتند. غافل از آنکه روح آراسته و بزرگ امام، کوچکترین توجهی به این #بازیهای_کودکانه ندارد و آنچه برای تنگنظران کوردل و از خدا بیخبر با ارزش است، به نظر امام بیارزش است.
◀️آنگاه که امام بر آن شد که برای آقای حکیم مجلس بزرگداشتی برپا کند، اولا صبر کرد که همه علمای طراز اول و طراز دوم نجف مجالس و مراسم یادبود برگزار کردند و تقریبا آخرین نفری بود که برای آن فقید مراسمی برگزار کرد و ثانیا دستور داد که برای اعلام مجلس مزبور از طرف او، اسم او را بدون هیچ القابی ببرند؛ و از این رو، وقتی بلندگوی صحن مطهر حضرت علی (علیهالسلام) در اعلام مجلس یادبود، از طرف امام، بدون هیچ القابی با عنوان «سیدخمینی» از او نام آورد! مورد اعتراض بسیاری از روحانیان و مردمی که در صحن مطهر بودند، قرار گرفت و وقتی دریافتند که امام شخصا دستور داده است که اینگونه از او نام ببرند، شگفتزده شدند.» (نهضت امام خمینی ج2 صص811-809)
پینوشت:
این سیره قطعی امام خمینی (قدس سره) حاوی دو نکته است:
1. تکتک حوزویان و طلاب موظف به دنیاگریزی و پرهیز از نزدیک شدن به مقامطلبی و دنیاپرستی هستند.
2. معدود #نوشریعتمداریها که احیانا به قصد دنیاپرستی تلاش میکنند با سایت و کانال مجازی به مرجعیت برسند بدانند، نظام مرجعیت تقلید در قاموس تشیع با این قبیل اقدامات به دست نخواهد آمد؛ که اگر قرار بود پروپاگاندا و تبلیغات رسانهای کسی را به مرجعیت قابل اعتنایی برساند، کسی مثل #سیدکاظم_شریعتمداری با پشتیبانی پهلوی باید به جایی میرسید.
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔵جلوهای از مرجعیتگریزی امام خمینی (قدس سره)
« روز سهشنبه 12 خرداد 1349 [آیت الله العظمی] حاج سیدمحسن حکیم در یکی از بیمارستانهای بغداد چشم از جهان فروبست و جهان تشیع را عزادار ساخت.
نکتهای را که باید خاطرنشان کنم آنکه به دنبال بستری شدن او در بیمارستان بغداد، علما و روحانیان عالیمقام #نجف یکی پس از دیگری به بغداد رفته از او عیادت کردند، لیکن هرچه به امام پیشنهاد شد وو روی آن اصرار و پافشاری به عمل آمد که به بغداد برود و از او عیادت کند، نپذیرفت. به امام گفتند: مراجع نجف به بغداد رفته از آقای حکیم عیادت کردند، خوب است شما هم همچنین کنید. در پاسخ فرمود:
◀️« آقایان مراجع به عیادت ایشان رفته و میروند، به من طلبه چه ربطی دارد.»(نزدیک به این مضمون) البته امام از آقای حکیم در نجف پیش از انتقال او به بیمارستان بغداد عیادت کرده بود.
امام از هرگونه حرکتی که #شائبه_آیندهسازی برای خویشتن داشته باشد سخت گریزان بود و از این رو نمیخواست کاری را که علمای طراز اول نجف انجام دادهاند، تقلید کند و از این راه، خود را در ردیف آنان قرار دهد و این از روح خداجویی، سلوک عرفانی و #تهذیب_نفس امام ریشه میگیرد. چنانکه در شب سهشنبه 12 خرداد ماه 49 وقتی خبر درگذشت حکیم به نجف رسید، بنا به گفته آقای حاج شیخ عبدالعلی قرهی، امام آن شب را نخوابید و شب را به دعا و تفکر گذراند و صبحگاهان پس از ادای نماز، نامبرده را به حضور طلبید و فرمود: به دوستانم بگویید من راضی نیستم در این کشمکشهایی که در سطح حوزهها بروز خواهد کرد، وارد شوند و به نفع من بخواهند کاری انجام دهند. »(نهضت امام خمینی ج2 ص793)
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.