مادر میگوید: از نبود فرزندانم غصه میخورم، دلتنگشان میشوم و هنوز هم در خواب و بیداری وجودشان را در خانه حس میکنم، اما فرزندانم به کنار، تمامی زندگیمان فدای اسلام و انقلاب. فرزندان من برای تداوم انقلاب و اسلام راه جبههها را در پیش گرفتند، من نیز با ناراحتی اما با شوق فرزندانم را عازم جبههها کردم تا پرچم اسلام پابرجا بماند. گویی که خداوند آنها را برای شهادت انتخاب کرده بود، از همان دوران کودکی صالح و با گذشت بودند، در نهایت نیز پای در رکاب جنگ گذاشته و جان خود را نثار راه اسلام کردند.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
یعقوب و رضا نیز همرزم بودند که در جزیره مجنون در عملیات خیبر شهید شدند، اما پیکرهایشان سالها مفقودالاثر بوده و هست. جنگ که تمام شد خبری از یعقوب و رضا نبود و ما چشمانتظار بودیم، ۳۵ سال را با چشم گریان و منتظر گذراندیم. همین که کسی در میزد یا تلفن زنگ میخورد، میگفتیم نکند خبری از فرزندانمان برسد، وقتی میشنیدیم پیکرهای شهدا را میآورند، گوش به زنگ میشدیم که ما را نیز خبر کنند، اما ۳۵ سال خبری نبود.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
بعد از ۳۵ سال، استخوانهای پسرم یعقوب رسید و دردهایمان قدری تسکین یافت، خداوند تمامی چشمانتظاران را مژده وصال داده و از چشم انتظاری برهاند؛ اما هنوز هم منتظر فرزندمان "رضا" هستیم و انشاءالله پیکر او را هم بیاورند و از چشمانتظاریهای چندین ساله رها شویم.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
یعقوب با وضو و نماز لباس سپاهی را بر تن کرد
یعقوب حین اعزام به جبهه لباسهای سپاهی را آورد و گفت: «مادرجان نمیشود بدون وضو با این لباسها عازم جبهه شد». وضو گرفت و بعد از دو رکعت نماز، دست به دعا شد و گفت: «خدایا توفیق بده با این لباسها در حضور تو روسیاه نشویم و در راه تو خدمت کنیم
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
رضا نذر کرده بود بعد از اتمام دبیرستان به مناطق دور افتاده جهت خدمت برود، نذرش هم قبول شد و توانست در نقاط دور افتاده بستان آباد خدمت کند؛ اما جنگ که شد تحمل نکرد و قصد عزیمت به جبهه کرد. اهالی محله مانع از رفتن وی به جبهه شدند و گفتند، بگذار دو برادر دیگرت بازگردند بعد تو برو. من هم این صحبتها را با او در میان گذاشتم اما رضا رو به من کرد و گفت: «مادر این امتحانی برای ماست هرکس باید امتحان خود را پس دهد، باید در قیامت پاسخگو باشیم». با شنیدن این سخنان بدنم لرزید و گفتم: هر آنچه صلاح میدانی پسرم. اینگونه بود که رضا از مسجد دیگری عازم جبهه شد.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
از فرزندانم خواستم مرا نیز در قیامت شفاعت کنند، خدا کند روز قیامت، روسیاه شهدا و ائمه (ع) نشویم.
فرزندانم همواره به دین و شرعیات پایبند بودند / همیشه رزق حلال به فرزندانمان میدادیم
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
هنوز هم چشمان پدر و مادر منتظر رسیدن خبری از رضاست. میگویند: پیکر یعقوب که رجعت کرد، قدری از بی قراریهایمان کاسته شد اما هنوز هم منتظریم و این انتظار عجیب همواره در چشمانمان جاری است؛ گویی که چیزی را گم کردهایم.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم_تویسرکان
🌷شهیدی از عملیات بدر
نگاهی به زندگی #شهید_رضا_زلفخانی، معاون گردان حر
💠 ارائه : جناب جامانده از شهدا
📆 چهارشنبه ۱۴۰۰.۰۶.۱۰
⏰ ساعت ۲۱:۰۰
🕊گروه جامانده از شهدا
eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84
کانال غواص ها بوی نعنا می دهند👇🍃
eitaa.com/booyenaena
شهیدی از عملیات بدر؛
نگاهی به زندگی شهید رضا زلفخانی؛ معاون گردان حر
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت
#قاسم_تویسرکان
شهید رضا زلفخانی بیست و چهارم اسفند ماه 1363در عملیات بدر به شهادت رسید
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت
#قاسم_تویسرکان
شهید رضا زلفخانی سال 1338 ه ش در خانواده اي کشاورز در روستاي ينگجه در زنجان به دنيا آمد . مادرش ، افسانه اسماعيلي در باره دوران بچگي او مي گويد : رضا خيلي شلوغ و پر جنب و جوش بود . پنج ساله دوره ابتدايي را در روستايمان با موفقيت پشت سر گذاشت ولي به دلايلي از ادامه تحصيل به مدت دو سال جا ماند . بعد به زنجان آمد و دوران راهنمايي را در مدرسه انوري واقع در خيابان امير کبير گذراند و بعد از آن دوره دبيرستان را به صورت شبانه آغاز کرد اما مجبور به ترک تحصيل شد و در کارخانه مينو به کارگري مشغول شد .
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت
#قاسم_تویسرکان