بعد از شرکت در عملیات فتح المبین با سمت فرمانده گردان سلمان فارسی در عملیات بیتالمقدس شرکت کرد و سرانجام در جاده اهواز – خرمشهر در تاریخ ۱۳۶۱/۲ / ۱۶ در سن ۲۴ سالگی شربت شهادت را نوشید و بر اثر اصابت گلوله به سرش به دیدار حق شتافت.
#زندگینامه_شهید
#حسین
#قجه_ای
#شهید_شهادت_دفاع_مقدس
وصیت نامه شهید حسین قجه ای
ای افراد باایمان شما را چه شده که به وقتی به شما گفته شود در راه خدا برای مبارزه با دشمنان حق و عدالت حرکت کنند به زمین سنگینی میکنید.
#زندگینامه_شهید
#حسین
#قجه_ای
#شهید_شهادت_دفاع_مقدس
… بدانید که لذت دنیا در برابر خوشیهای آخرت اندکی بیش نیست. با درود و سلام فراوان به کلیهی شهدای صدر اسلام تاکنون …از اینکه متعهد شدم در جنگ شرکت کنم یک وظیفهی دینی خود دانستم و به والله قسم همیشه قلبم برایش میتپید چون بیشتر در معرض آزمایش قرار میگرفتم و سعی میکردم تا اندازهی رشدم کمبودهایم را برطرف کنم ولی همیشه به این فکر بودم که نکند خالص نشوم و در جنگ از بین بروم(از دنیای ظاهری) تا اینکه مرتبهی اول و دوم گذشت برای مرتبه سوم به فکر این افتادم که حتماً بسیار گناهکارم که از فیض شهادت محروم ماندهام. سعی کردم خالصانهتر و استوارتر شروع کنم تا شاید خداوند نظر عنایتی بکنند و مرا از نعمت بزرگش سیراب کند.
#زندگینامه_شهید
#حسین
#قجه_ای
#شهید_شهادت_دفاع_مقدس
الحمدالله …. «خداوند به شما امر میکند که امانتها را به صاحبان آن بسپارید.» ای خمینی عزیز مطمئن باش که به آیهی قرآن وفادار خواهیم ماند و همیشه از حرکت در خط پیامبرگونهات تا ظهور حضرت مهدی(عج) ضعف از خود نشان نخواهیم داد. خدایا ما ابزار و وسیلهای بیش نیستیم. تویی که مرا هدایت و از خطرات عقیدتی به دور میداری. از تمامی خانواده، اقوام، دوستان و همشهریان و کلیهی مسلمانان درخواست عاجزانه دارم که از خط رهبریت امام امت پیروی کنید تا سرعت و ضربات مشت بر دهان ابرقدرتها بیشتر شود. برای اینکه جوانان متعهد و شجاع بارآیند، و از مرگ نترسانید که زیر بار ذلت زندگی کنند ولی از ترس مرگ خروش نکنند، قربانی شدن در راه تحقق اسلام و اهداف انقلاب اسلامی آرزوی ماست بگذارید ما فدا شویم اما نگذارید که جمهوری اسلامی و خط امام بیش از این دستخوش حملات مخالفان شود … ولی درد دلی با برادران پاسدار! شما را قسم به آنچه برایش ایثارگری میکنید کاری کنید که سخنان امام با شما تطبیق کند و قلب امت دردناک نشود. چون خیلی شما از جانگذشتگان را دوست دارند.
#زندگینامه_شهید
#حسین
#قجه_ای
#شهید_شهادت_دفاع_مقدس
جملات امام به پاسداران (شما جنداللهاید- شما دست خدا هستید- شما سربازان امام زمان (عج) هستید) معنی جملات و برداشت آنها یعنی اگر اینها که گفته شد نیستید سعی کنید چنین باشید تا بتوانید به اسلام خدمت کنید & همگی برای پیروزی و گسترش اسلام و طول عمر امام در دل شب و وقت نمازها دعا کنیم.والسلام
#زندگینامه_شهید
#حسین
#قجه_ای
#شهید_شهادت_دفاع_مقدس
6.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#زندگینامه_شهید
#حسین
#قجه_ای
#شهید_شهادت_دفاع_مقدس
در توصیف شهادت، این سخن پیر جماران که #شهادت را هنر مردان خدا دانسته، گویای افتخاری بس بزرگ می باشد که فقط نصیب انسان های #پاک و وارسته از بند تعلقات مادی می گردد...
#کلام_شهید
💐معرفی پاسدار #دفاع_مقدس #زمینه_ساز_ظهور #شهید_مهدی_نریمی
🌏 زمینی شدن : ۴۲.۰۹.۲۵، امیدیه - نیمه شعبان
💫 آسمانی شدن : ۶۷.۰۴.۰۴
🕊رجعت : ۸۹.۰۷.۰۱
💠 ارائه : جناب جامانده از شهدا
📆 پنج شنبه ۹۸.۰۹.۲۱
⏰ ساعت ۲۱:۳۰
💐همزمان با ایام ولادت شهید معزز
🕊گروه به یاد شهدا
http://eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84
#زندگی_نامه_سردار_شهید_حاج
#مهدی_نریمی
#شهادت_شهید_دفاع_مقدس
متن زیر مروری کوتاه بر زندگی و نحوه سلوک و رفتار آن سردار شهید عزیز می باشد. انشاءاله مورد قبول حق تعالی قرار گرفته وشفاعت آن شهید سعید را، شامل حال ما سازد. در شامگاه سرد پاییزی بیست و پنجم آذرماه سال 1342 هجری شمسی مصادف با نیمه شعبان سال 1383 هجری قمری کودکی در شهر امیدیه چشم به جهان گشود که پدر بزرگش نام او را به میمنت شب میلاد آن عزیز عالم هستی، مولا و آقایش امام زمان(عج)" مهدی " نهاد. مهدی از پدر و مادری متدین، روستازاده و با صفا متولد گردید و در خانواده ای مذهبی رشد و نضج یافت. پدربزرگ هایش هردو متدین، خداترس بودند. نیای پدریش معروف به آخوند، زاهد مؤمن روستا بود. نیای مادریش حاج عباس نیز اهل دل، قاری قرآن و از معتمدین و متدینین منطقه آغاجاری به شمار می رفت. باری مهدی در دامان چنین خانواده ای پرورش یافت و روح لطیفش با تعالیم روح بخش دین مبین اسلام و معارف الهی آشنا و عجین
#زندگی_نامه_سردار_شهید_حاج
#مهدی_نریمی
#شهادت_شهید_دفاع_مقدس
بسم رب الشهداء والصدیقین
" یاد شهدا کمتر از شهادت نیست " (مقام معظم رهبری)
در توصیف شهادت، این سخن پیر جماران که شهادت را هنر مردان خدا دانسته، گویای افتخاری بس بزرگ می باشد که فقط نصیب انسان های پاک و وارسته از بند تعلقات مادی می گردد. آن هایی که وجودشان و دل های دریایی شان در ظرف زمان و مکان نمی گنجد و این کره خاکی را با همه بزرگی و وسعت تنگ و کوچگ یافته و عطای این دنیای فانی را به لقای دوست و دیار باقی می بخشند. سیری در زندگی و سلوک این افلاکیان، و راه و رسم صحیح زندگی و دستیابی به قلل رفیع والای انسانی و آسمانی هاست. او بهترین سال های عمرش را صرف تلاش و مجاهدت در راه خدا و حفظ دین مبین اسلام نمود و تا بدان جا استقامت ورزید تا به آنچه استحقاقش را داشت یعنی همان شهادت و مرگ با عزت در راه خدا و اعتلای کلمه حق دست یافت.
#زندگی_نامه_سردار_شهید_حاج
#مهدی_نریمی
#شهادت_شهید_دفاع_مقدس
او که از ذهنی خلاق و پویا برخوردار بود، ضمن تحصیل بعنوان سر دسته ی گروه نوجوانان هم سن و سال خود در فامیل و محل شناخته می شد و قدرت مدیریت خوب خود را در همان سالهای نوجوانی به هم سالان خود دیکته می نمود. سال 1356 اتفاق مهم و سرنوشت سازی در زندگی مهدی جوان رخ داد. در این سال خانواده وی با پس انداز و استقراض موفق شدند خانه ای در مقابل مسجد امام حسین(ع) واقع در لین 3 کوی بیست متری شهرداری خریداری نمایند. این اتفاق مبارک، باعث آشنایی بیش از پیش مهدی با معارف ناب اسلام و تلطیف روح و صفای باطن وی شد. به طوری که در آن سال ها بین خانه و مسجد تفاوتی قائل نبود و اغلب اوقات خود را در مسجد و در حال انجام دادن فعالیت های مذهبی بود. باید گفت که آن شهید از همان دوران آماده پذیرش نقش های فعال خود در حوادث آتی شد.
#زندگی_نامه_سردار_شهید_حاج
#مهدی_نریمی
#شهادت_شهید_دفاع_مقدس
پرورش در چنین محیطی باعث آشنایی عمیق و عاشقانه مهدی با روح تعالیم اسلامی و دلداری و دلبستگی به ائمه اطهار(ع) شد به طوری که مهدی از همان دوران کودکی در مساجد حضور پیدا می گردد و نماز خواندن را در کنار خانواده آغاز نمود و تا لحظه دیدار معبود آن را رها ننمود.او پسری فعال، جسور، بی باک و پرشور بود. در همان اوان کودکی با شیرین کاری هایش و شیطنت های کودکانه دل پدر و مادر را بلکه دل همه فامیل را ربود و مورد محب دوستان، هم سالان و اهالی محل بود. مهدی در سال 1348کلاس اول دبیرستان را در مدرسه ابن سینا امیدیه آغاز نمود، ذهن فعال و استعداد خدادادی وی باعث شد او دانش آموزی ساعی،کوشا و موفق باشد و مدارج ترقی را یکی پس از دیگری پشت سرگذارد. در سال 1350 پدرش برای بهبودی وضع معیشت خانواده و برای یافتن کار مناسب آنها را به شهرستان اهواز منتقل نمود و در محله آسیه آباد که از محله های قدیمی و مستضعف نشین شهر اهواز بود سکنی گزیدند. مهدی کلاسهای سوم تا پنجم ابتدایی را در دبستان علامه آن محل تحصیل نمود. در آن سال ها به تناوب در مناطقی چون زیتون کارگری و بیست متری شهرداری که آنها نیز از مناطق قدیمی و هم جوار محله آسیه آباد بود سکونت گزیدند. شهید نریمی دوران تحصیل راهنمایی را در مدرسه ای واقع در زیتون کارگری که اکنون به نام شهید عزیز و گران قدر عبدالرضا شجرات نامیده می شود گذراند. این دوران اوج شور و نشاط مهدی نوجوان و فعال بود
#زندگی_نامه_سردار_شهید_حاج
#مهدی_نریمی
#شهادت_شهید_دفاع_مقدس