eitaa logo
🇮🇷غواص‌ها بوی نعنا می‌دهند🇮🇷
109 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
44 ویدیو
4 فایل
مرد غسال به جسم و سر من خرده مگیر چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم سر قبرم چو بخوانند دمی روضه‌ی شام سر خود با لبه‌ی سنگ لحد می شکنم ملا شدن چه اسان آدم شدن محال است...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طفل بوَد، در نظر پیر عشق   هرکه نگردد سپر تیر عشق 🌷معرفی سردار 🎂زمینی شدن : ۱۳۳۵، کرمان 🕊آسمانی شدن : ۶۵.۱۰.۰۵، کربلای ۴ 💠ارائه : جناب جامانده از شهدا 📆چهارشنبه ۹۸.۱۱.۱۶ ⏰ساعت ۲۱:۰۰ 🕊گروه به یاد شهدا http://eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84 کانال غواص ها بوی نعنا می دهند👇🍃 eitaa.com/booyenaena
شهید عبدالمهدی مغفوری مزار این شهید نازنین را مقام معظم رهبری طبق گفته ها ۵بار زیارت کردند حتی گفته میشه حضرت آقا در سفر استانی خود به کرمان نیمه شب ها مزار شهید را زیارت میکردند این قطعه خاک از هزاران کیلومتر و از شهرهای شمالی و غربی ایران زائر داشته و محال ممکن هست کسی دست خالی از سر قبر مبارک شهید عبدالمهدی مغفوری بلند بشه. https://eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84
زندگینامه : عبدالمهدی مغفوری در سال 1335 در کرمان در خانواده ای تنگدست ولی متدین  به دنیا آمد. پدرش برای دل مردم روضه می خواند و مخارج زندگی را از پشت دار قالی بافی فراهم می کرد. عبدالمهدی در سایه چنین خانواده ای رشد کرد و تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در کرمان به پایان برد. آنچه در این دوران او را از دیگر همسن و سالانش متمایز کرد پایبندیش به دینداری بود.
او پس از پایان دوره دبیرستان در دانشسرا  پذیرفته شد و در رشته برق فوق دیپلم گرفت.در همین زمان بود که به خدمت سربازی فرا خواند ه شد.این روزها با اوج گیری انقلاب توأم بود. عبدالمهدی در این دوران سخت به مبارزات خود ادامه داد و پس از پیروزی انقلاب به کرمان باز گشت. با اینکه در دانشگاه پذیرفته شده بود با پوشیدن لباس سبز سپاه را ترجیح داد.
او مدتی در کردستان بود.بعد از آغاز جنگ،تلاشش برای حضور در میدانهای نبرد و سازماندهی نیروها در استان کرمان،از او چهره ای مخلص و دلپذیر ساخته بود. عبدالمهدی در موقعیت مختلف فرماندهی در سطح لشکر 41 ثارالله و بسیج قرار گرفت و بیش از بیش در روند پر تلاطم نبرد سهیم شد. عملیات کر بلای 4 آخرین عملیاتی بود که عطر نفسهای این پیرو حقیقی ائمه اطهار (ع) و امام راحل را به جان می خرید. عبد المهدی مغفوری در جزیره ام الرصاص پاداش جهاد اکبر و اصغر خود را گرفت و ساکن کوچه پروانه ها شد
وصیت نامه : بسم الله الرحمن الرحیم. همسر عزیزم زهرا خانم سلام.امیدوارم در راه انجام وظائف و تکالیف شرعی و الهی خودت موفق موید باشی.بنده اعتراف می کنم که در این مدت زندگی شوهر خوبی برای تو نبوده ام و اینک امیدوارم که از خطاهایم درگذری و اشتباهاتم را نادیده بگیری و از خداوند بزرگ برایم درخواست آمرزش بنمایی و تو خود می دانی،برایت در این مدت روشن شد که آنچه برای بنده مهم بوده عمل به تکلیف شرعی و انجام وظیفه بود،اگرچه در انجام آنها کوتاهی می کردم ولی حداقل در صحبتهایم این مطلب واضح و روشن بود و لذا تنها چیزی که از تو می خواهم این است که به وظائف شرعیت عمل نمائی و آنگونه باشی که خداوند متعال و نبی مکرم اسلام(ص) و ائمه معصومین سلام الله علیه اجمعین خواسته اند و بکوش که بچه ها هم همین گونه بار بیایند.البته این سفارش بنده حقیر به تمام خواهران و برادران ایمانیم هست. اینک چند مطلب است که لازم است با تو در میان بگذارم: 1-اگر از وسائل و پاکتها و نوارهای مربوط به سپاه و همچنین جزوه های مربوط به سپاه چیزی در خانه هست آنها را به سپاه برگردان.
2-بنده از مال دنیا چیزی نداشتم و اگر مختصر چیزی که هست،هرچه شرع مقدس در مورد آنها حکم کند باید انجام شود ولی مایلم که 2 عدد قالیچه ماشینی به عنوان یادگار به منزل پدرم داده شود.همچنین مبلغ هفت هزار تومان به صندوق قرض الحسنه شهید نصیری لاری سیرجان و هفده هزار تومان به صندوق قرض الحسنه بقیه الله کرمان که مربوط به سپاه می باشد و برادر کیا شمشکی همت (حساب 1116) بدهکارم و مبلغ پنج هزار تومان به برادر ذهاب (پاسدار واحد بسیج) بدهکارم.همچنین از ایشان خواهش کرده بودم که راجع به پدرم با بیمارستان شهید باهنر تسویه حساب بنماید که اگر این کار را کرده باشد این مبلغ را نیز به ایشان بدهکارم.لذا می توانید با فروش موتور سیکلت و بعضی وسایل دیگر بدهکاریها را بپردازید. 3-بچه ها هم در اختیار خودت باشد و کسی حق ندارد آنها را از تو بگیرد:سفارش می کنم آنها را تحت صحیح ترین تربیتها(تربیت اسلامی) قرار داده و از اینکه بچه ها در اختیار افراد بد اخلاق و دور از تربیت اسلامی قرار گیرند و یا اینکه با آنها معاشرتهای طولانی داشته باشند جداً پرهیز کن.
4-بعد از من انتخاب زندگی با خود توست.منظورم ازدواج است که اختیار داری ازدواج نمائی یا ننمائی و هیچ کس در این رابطه نمی تواند متعرض تو بشود ولی هرکجا که بودی سعی کن که فقط رضایت خداوند متعال در زندگیت مطرح باشد
6-اگر خداوند تعالی فرزندی به تو عنایت کرد،اگر دختر بود اسم او را راضیه و اگر پسر بود اسم او را مرتضی بگذار. 7-در مورد تذکرات فوق و سایر مواردی که پیش می آید کسی نمی تواند خارج از شرع مقدس اسلام بر تو تکلیفی را اعمال نماید و ضمناً راجع به سایر مسائلی که پیش خواهد آمد و یا لازم بود تذکر داده شود من آنها را فراموش کردم و یا در نظر نداشتم که یادداشت کنم و در این رابطه لازم است کسی اعمال نظر کند،من پدرم را به عنوان وکیل خودم و ولی تو قرار می دهم که با توجه به موارد فوق،امور ضروری را با الطاف پدرانه و بزرگوارانه خودش به انجام برساند.البته با عرض پوزش و معذرت از محضر پدر بزرگوارم.
8-عرض دیگری ندارم و از همین موقعیت استفاده می کنم و سلام خودم را خدمت فرزندانم،مریم خانم،فاطمه خانم و آقا مصطفی تقدیم می دارم و امیدوارم که خداوند متعال آنها را در زمره عبادالله المخلصین قرار دهد.آمین. 9-از فرزندانم می خواهم که مرا ببخشند و از آنها معذرت خواهی می کنم چون پدر خوبی برای آنها نبوده ام و ممکن است که آنها را به ناحق زده باشم،و یا ترسانده باشم و یا آزار و اذیت کرده باشم و یا تکلیف خود را در برابر آنها انجام نداده باشم. امیدوارم که مرا ببخشند و حلال کنند
نامه ای به محمدرسول جمشیدی : بسم الله الرحمن الرحیم. خدمت برادر بزرگوار و عزیزم جناب محمد رسول جمشیدی.سلامٌ علیکم. امیدوارم که وجود عزیز شما مادام که برای اسلام مفید است در تحت عنایات و توجهات حضرت حقتعالی مصون و حفظ و بیمه باشد و همواره در راه انجام وظائف و تکالیف الهی خویش موفق بوده باشید.