eitaa logo
🇮🇷غواص ها بوی نعنا می ده🇮🇷
109 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
44 ویدیو
4 فایل
مرد غسال به جسم و سر من خرده مگیر چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم سر قبرم چو بخوانند دمی روضه‌ی شام سر خود با لبه‌ی سنگ لحد می شکنم ملا شدن چه اسان آدم شدن محال است...
مشاهده در ایتا
دانلود
پسرعموی این شهید مدافع حرم از زبان یکی از همشهری‌هایشان می‌گوید: دختر جوانی می‌گفت: پدر من در زندان بود و به ما گفته بودند امکان آزادی وی وجود ندارد، پنجشنبه به گلزار شهدا رفتم، شب اولی بود که شهید به خاک سپرده شده بود؛ من به بالای سر او رفتم و با دل شکسته بسیار گریه کردم و به خود شهید متوسل شدم، فردای همان شب با من تماس گرفته‌شد و خبر آزادی پدرم را به من دادند. تا الان این‌گونه اتفاقات زیاد به گوشمان رسیده‌است از جمله شفای بیمار سرطانی، نابینا و یا جور شدن وام برای نیازمند پس از توسل به شهید فریدونی. محمد پس از شهادت نیزلطفش را شامل حال متوسلینش می‌کند. 🌷
*بسته یا جنازه پسر جوانم؟! پدر شهید فریدونی می‌گوید: سه شنبه ۲۱ رمضان ساعت ۶ عصر با من از تهران تماس گرفته شد که بسته‌ای را از طرف محمدمهدی برایتان آورده‌ایم، من نیز شماره دامادم که در تهران ساکن هستند را به او دادم و گفتم که بسته را به او برسانید. بعد از افطار حس دلشوره‌ای داشتم. دو روزی شده که محمد تماس نگرفته بود و آن تماس از تهران ذهنم را درگیر به خود کرده بود؛ آرام و قرار نداشتم و به همین دلیل به بیرون از خانه رفتم و در همان حین دیدم که چند فرد سپاهی به همراه روحانی محل به سمت خانه ما می‌آیند، به پیش من آمده و گفتند: که به ما خبرداده‌اند که محمد زخمی شده، شما باید با ما به قرارگاه شهید جاوید بیایید. من نیز به بهانه شرکت در مراسم شب قدر خانه را ترک و با آنها راهی شدم؛ حوالی ساعت ۱۲ شب بود که از تماس‌ها وبی‌قراری افراد حاضر در قرارگاه جریان را فهمیدم و از همانجا دیگر من هم احساس مرگ داشتم. من نیز پس از محمد مرده‌ام 🌷
وی تصریح‌ می‌کند: از همان شب همه باخبر و راهی فسا شدند و از ساعت ۶ صبح مردم سر می‌رسیدند. هر کس که می‌خواست به خانه‌مان بیاید را راهی خانه برادرم می‌کردم زیرا هنوز مادر محمدمهدی از شهادتش خبر نداشت؛ خانه را کمی مرتب کردم تا او از خواب بیدار شد. بعد از نماز صبح به او پیشنهاد دادم که به دلیل روز قدر و غربت امام علی(ع) بیا تا باهم گریه کنیم و هر دو شروع به گریه کردیم. مادر محمد به من گفت که حالت صدا و حزن گریه تو شبیه به همیشه نیست چیزی شده؟ برای بچه‌ها اتفاقی افتاده؟ حال محمد خوب است؟؟  آنجا بود که مادرش نیز متوجه شهادت محمد شد و تا نیم ساعت هیچ عکس‌العملی نشان نداد؛ پس از نیم ساعت از او خواهش کردم که گریه کند و او شروع کرد به گریه کردن و از آنجا دیگر از داغ محمد کمرش خم شد و به گفته خودش تمام دلخوشی‌هایش از بین رفت. 🌷
*شاید تو را در خواب بینم... مریم می‌گوید: خواهر دوممان، طاهره می‌گفت: شبی محمد را در خواب دیدم که گریه می‌کند و اشک‌هایش تا ریش‌هایش جاری شده از او پرسیدم که چرا گریه می‌کنی و او در جوابم گفت: از این‌که شما را تنها گذاشته‌ام ناراحتم 🌷
وی اظهار می‌کند: محمد را در خواب دیدم، می‌دانستم که به شهادت رسیده‌است، در خواب به او گفتم که چرا تنهایم گذاشتی در جوابم گفت: من همیشه در کنارتان هستم و هوایتان را خواهم داشت. نرگس نیز می‌گوید: یک هفته پس از شهادت محمد مدام به او می‌گفتم به خوابم بیا تا بدانم حالت چگونه است؟! شبی او را در خواب دیدم و به من گفت: حالا حالم درست شده است 🌷
بی‌قراری اهالی منزل شهید محمدمهدی فریدونی گفت‌وگو را در همین‌جا خاتمه داد، من و عکاس همراهم  به قصد خداحافظی از جایمان بلند شدیم؛ پدر شهید مدافع حرم ما را به قسمتی از منزلشان دعوت کرد که وسایل‌های محمد مهدی را نگه‌داری می‌کردند، کفش‌ها، لباس‌های نظامی، لوح‌ها، دفترخاطرات روزانه شهید را نشانمان داد و در آخر با آهی عمیق و جانسوز سربند، پلاک، کفش و چفیه‌ خونی شهید که هنگام شهادت به همراه داشته را نشانمان داد و در حین خداحافظی با دعایی خیر و تسبیحی متبرک ما را راهی کرد. گزارش از زهرا زارع‌پور 🌷
وصيت نامه ي شهيد مدافع حرم محمد مهدي فريدوني هفتمين شهيد مدافع حرم شهرستان فسا  تاريخ ولادت:۶۶/۶/۳۰ محل تولد:فساتاريخ شهادت:۹۷/۳/۱۲محل شهادت: سوريه(بوكمال) بسم الله الرحمن الرحيم حمد وسپاس بي كران خداوندي را كه اول است بي آنكه قبل از او اولي باشد وآخراست بي آنكه پس از او پاياني باشد. مهربانيش شامل حال همه موجودات عالم است و عقوبتش تنها براي بدكاران، رحمت او از غضبش پيشي گرفته اگر غير از اين بود ذره اي در اين عالم وجود نداشت و به همين خاطر است كه من اين عبد گنه كار، سراپا تقصير مهلت يافته ام تا وصيت خود را بنويسم اگر مي خواست مرا به خاطر اعمال ناروايم مؤاخذه كند نه اثري از پاسدار شدن من نه اثري از سوريه رفتن بود. خدايا اعتراف كرده و ميكنم چه بسيار گناهان و زشتي هاي مرا پوشاندي چه بسيار بلا هاي سنگين كه ازمن دفع كردي در لغزشگاه هاي پايم لغزيد و رسوايم نكردي و در عوض آن عمل اندك مرا در پيش خلق بزرگ جلوه دادي و مرا در بين خلق جايگاه رفيع بخشيدي و من در عوض شكر و سپاس همواره كفران اين نعمت هاي بي شمارت را كردم و باز هم براي عقوبت من تعجيل نكردي از خدايي تو انتظاري غير از اين نمي رود پس دست بر آستان تو بلند ميكنم و العفو گويان اشك از چشمانم جاري مي شود.صداي حل من ناصر از جانب شام شنيده مي شود و گويا تاريخ همچنان تكرار شدني است اما اين بار كور خوانده اند. آن تعرضي كه در كربلا به مولايم واهل بيتش كردند اين بار تكرار نخواهد شد و شير جواناني از اقصا نقاط كشور هاي اسلامي از جمله ايرن، پاكسان، افغانستان و ... جواب اين بي حرمتي را كوبنده دادند و انشاالله به زودي ريشه اين همه مشكلات كه قطعاً اسرائيل غاصب و آمريكاي جنايتكار است به دست مسلمانان قطع خواهد شد.به پدر و مادر عزيزم خدايا تو خود شاهدي و من نيز اعتراف ميكنم كه به هيچ وجه وظيفه فرزندي خود را به جا نياوردم و پدر و مادر را زياد اذيت كردم. اما اميد به بخشش دارم. مرا حلال بفرماييد. بعد از شهادتم در عوض گريه و زاري همواره خدا را شاكر باشيد كه فرزندتان عاقبت به خير شد و مايه سربلندي شما و نه سرافكندگي شما گرديد و اين عاقبت به خيري را مديون زحمات ديروز شما هستم. انشالله كه شفيع شما در روز جزا باشم.به خواهرانمخواهران عزيزم در تربيت فرزندانتان در راه اسلام و قران بكوشيد و مطمعن باشيد كسي كه دست فرزندش در دست قران و اهل بيت بگذارد عاقبت به خير خواهد شد، دوستتان دارم و تقاضا دارم در راه بر طرف كردن نياز هاي پدر و مادر تلاش كنيد. ميدانم كه بعد از رفتن من به گفته خودتان خانواده از هم ميپاشد ولي اينگونه نيست ونخواهد بود ستون خانواده پدر و مادراند و در بر پا نگهداشتن آن شما به آنها كمك خواهيد. بدانيد كه خدا را هر لحظه شاكرم كه مرا در اين مسير قرار داد و خوشهالم از اين كه شما چهار گوهر گرانبها خواهران من هستيد. با خدامعامله كردم چه نيكو طرف معامله اي است. اگر ميخواهيد من نيز خوشحال باشم بعد از رفتنم از گريه و زاري بي اندازه بپرهيزيد و بار ديگر شما را تربيت نيكوي فرزند طبق تربيت ديني، خواندن نماز به ويژه اول وقت و تعظيم شعار الله وصيت ميكنم.به مردم ايرانبدانيد كه دشمن در صدد زدن ولايت فقيه و امام خامنه اي است اگر سستي كنيد و تعلل ورزيد خدا اين نعمت را از شما ميگيرد و آن را را به شكل بدي جايگزين ميكند. امنيت بالا ترين نعمتي است كه خدا به مردم ايران داده (اين را سوريه و عراق رفته ها)بهتر درك ميكنند، 🌷
چرا كه در سوريه آزادي بود، ساحل مديترانه بود، حجابشان آزاد بود اما وقتي امنيت از بين رفت و ده هزار نفر از زنانشان در بين تكفيري و داعشي دست به دست شدند، فهميدند كه چه نعمت بزرگي را از دست داده اند.به مسئواين و كارگزاران نظامبه خود بياييد و دست از ثروت اندوزي و رفاه طلبي برداريد كه داريد به دره فنا و نيستي سقوط ميكنيد. چه مرگتان شده آيا كريد، كوريد، نميفهميد كه قشر ضعيف جامعه دارد خرد تر مي شود در حالي كه فرزندانتان را براي تحصيل به كشور هايي مي فرستيد كه طبق تعليم آنها پرورش بيابند و فردا براي سهم خواهي به ايران بازگردند. اعمال شما مرا ياد اين بيت شعر مي اندازد:زمين را گرشوي مالك طمع بر آسمان داري به وقت مردنت بيني نه اين داري نه ان داريدست از دنيا طلبي برداريد و به فكر مردم باشيد. و نريدون ان نمن الذين ... بعد از شهادتم اگر امكانش فراهم بود مرا در حرم آقا امام علي بن موسي الرضا (ع) طواف دهيد كه اين امام بسياري از درد هاي مرا دوا كرد. دلم مي خواهد جنازه ام هنگام وداع نيز در كنار حرم طواف بخورد سپس مرا به زادگاهم فسا برگردانيد و درجوار شهداي گمنام دفن نماييد ازمسئولين شهرميخواهم ضريح را از بالاي قبورمطهر اين شهدا بردارند تا مردم بدون واسطه قبور شهدا را لمس كنند، حسرت اين لمس كردن به دل من كه ماند مقدارپولي كه در حساب من مانده را صرف ساخت حسينيه مسجد كنيد و پولي كه ماهيانه به حساب من مي ايد را قسمتي 🌷
صرف كمك به ازدواج جوانان وقسمتي را تكميل حسينيه مسجد كنيد. والسلام عليكم والرحمت الله و بركاته  محمد مهدي فريدوني 97/12/16 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ناگفته‌هایی از زندگی جانبازی که ۳۵ سال نخوابیده است! 🌷جانباز معزز دفاع مقدس معروف به شهید شب زنده دار 💠 ارائه : جناب جامانده از شهدا 📆 جمعه ۹۹.۰۶.۲۱ ⏰ ساعت ۲۱:۰۰ 🕊گروه به یاد شهدا http://eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84 کانال غواص ها بوی نعنا می دهند👇🍃 eitaa.com/booyenaena
ناگفته‌هایی از زندگی جانبازی که ۳۵ سال نخوابیده است! 🌷جانباز معزز دفاع مقدس
سید غضنفر موسوی جانبازی است که ۳۵ سال رؤیای شیرین خوابیدن را به همراه سلامتی تقدیم انسان‌ها کند. 🌷جانباز معزز دفاع مقدس
 تجسم عینی ایثار، مردانگی و از خودگذشتگی است جانباز کسی است که به قصد جهاد و قرب الی الله ‏از دنیا رسته است و برای نجات جامعه خود از چنگال اهریمن بی‌ایمانی، جهاد می‌کند و جان شیرین را در ‏طبق اخلاص قرار می‌دهد. 🌷جانباز معزز دفاع مقدس
جانبازان، سالکانی هستند که در طی طریق، از کاروان شهادت جا مانده‌اند و خدای سبحان چنین مقرر ‏داشته است که مرغ روحشان چند صباحی دیگر در قفس تن و در حصار خاک باقی بماند. وجود این سفیران ‏نور و روشنایی در میان ما، که وجودشان بوی بهشت و رحمت و رنگ عشق و شهادت دارد، غنیمتی بزرگ و ‏از رحمت‌های الهی است. هر شهید جانبازی است که تمام وجود خویش و تمامت هستی‌اش را تقدیم ‏داشته است. از سوی دیگر، هر جانباز، شهید زنده‌ای است که در میان ماست و در حسرت وصال، به سر می‌‏برد و در اشتیاق پرواز به ملکوت و اتصال به حق می‌سوزد. 🌷جانباز معزز دفاع مقدس
می خواهیم از جانبازی بگوییم که اگر چه به ظاهر سالم است اما صبوری و استقامتش حرف‌ها برای گفتن دارد.  راستی آنگاه که خسته‌اید و شب‌ها بی‌خوابی کشیده‌اید، و آن لحظه که چشمانتان از فرت بی‌خوابی توان ایستادن ندارد، خواب را چند می‌خرید؟ 🌷جانباز معزز دفاع مقدس
خواب، رؤیایی شیرین در دل خستگی‌ها، آرامشی بعد از طوفان و معجونی است در رگ‌های بیداری، اما برای کسی که روزگاری در زیر صدای تانک و توپ و گلوله سر می‌نهاد و چشمانش در هم فرو می‌نشست تا خستگی‌اش را در رؤیایی شیرین دور از خانه معنا کند امروز ۳۵ سال است که شبهایش مرده و رؤیای شبانه‌اش در والفجر ۸ جا مانده است. 🌷جانباز معزز دفاع مقدس