دیدار به قیامت
قدرتالله آهی میکشد و میگوید: از سری دوم که محمد به سوریه رفت مسوول اطلاعات بوکمال شده بود. پس از سری دوم از سفرش که برای مرخصی به فسا بازگشت با اینکه در مرخصی بود با او تماس گرفته شد و او به اجبار زوتر از آنچه که باید راهی سوریه و بوکمال شد. این بار دیگر مادر و خواهرانش را در جریان سفرش قرار داد. برایم جالب است که محمد تا وقتی از سفرش به مادرش نگفت و از او رضایت نگرفت، با آن وضعیت خطرناک بوکمال در سری اول و دوم حضورش در آن آتشکده به شهادت نرسید اما در سری سوم و آخرین اعزامش به آنجا که رضایت مادرش را نیز به همراه داشت، به یک هفته نکشیده، به درجه اعظم شهادت نائل شد.
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
وی ادامه میدهد: روز پنجشنبه از تهران به مقصد سوریه پرواز داشت، به تهران که رفت، پروازشان کنسل و به روز سه شنبه موکول شد؛ محمد مهدی همان روز به فسا بازگشت و در این چند روزی که در فسا ماند از همه یا حضوری و یا تلفنی خداحافظی کرد و حلالیت طلبید. یکی از دوستانش که در سفر بود و محمد موفق به دیدارش نشده بود از طریق پیام با او خداحافظی کرده بود، دوستش در جواب پیام محمد نوشته بود که انشاءالله سری بعد همدیگر را میبینیم و محمد مهدی در جواب او نوشته بود «دیدار به قیامت».
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
پدر این شهید مدافع حرم عنوان میکند: صبح سه شنبه که روز رفتن محمد به سوریه بود برای نماز که بیدار شدم، او قبل از من بیدار و در حال عبادت بود، پس از نماز با او روبوسی کردم و خوابیدم؛ صبح ساعت ۸ باید به سرکار میرفتم، قبلش به بالای سر محمد مهدی رفتم اما او خواب بود بوسیدمش و راهی شدم. حدود ساعت 9 بود که به محل کارم آمد و گفت که دلم نیامد بدون خداحافظی ازشما بروم
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
*آخرینهای من و محمدم
قدرتالله سرش را پایین انداخته و با بغض ادامه میدهد: پسر ۸۰ کیلوییام را وقتی به آغوش کشیدم احساس کردم کودکی ۸ کیلویی را در آغوش دارم و حالا همان فیلم خداحافظیاش با من در محل کارم که توسط دوربینهای مدار بسته آنجا ضبط شده تنها یادگارو مونس من است! محمد همان شب ساعت یک و نیم از سوریه و در حرم حضرت زینب(س) با ما تماس گرفت، دو روز بعدش نیز تماس گرفت و آن شد آخرین تماس تلفنی من و محمدم...
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
*طعم شهادت با زبان روزه و در شب قدر
پدر شهید مدافع حرم فیلمی را پخش میکند که در آن یکی از فرماندهان نحوه شهادت محمدمهدی را اینگونه بیان میکند: «محمدمهدی روز سه شنبه به سوریه و به زیارت حرم حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) میرود و در روز پنجشنبه به منطقه میآید. فرمانده ما به خاطر تواناییهای محمد و نیاز ما صلاح دید که محمد به همان منطقه بوکمال برود و مسوولیت اطلاعات آنجا را به عهده بگیرد. در روز پنجشنبه باهم به حوزه ماموریتیش رفتیم، او به مقر رفت و کارها را انجام داده و برگشتیم. دو روز از این جریان گذشت که داعش هجوم سنگینی را به حوزه ماموریتی محمد آورد و راه بسته شد و دیگر راهی برای امداد و پشتیبانی وجود نداشت؛ چون محمد مسوولیت اطلاعات آن محور را به عهده داشت لازم بود که خط اول جبهه باشد و آخرین وضعیت و تغییرات دشمن را به فرمانده اطلاع بدهد.
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
ساعت ۲ راه باز شد اما داعشیها همچنان در منطقه حضور داشتند و محمد با یکی از بچههای تیپ فاطمیون که از نیروهای خودش بود برای بررسی آخرین نقاطی که داعش هنوز در آنجا حضور داشت، رفتند. حدود ساعت شش بود که بیسیم زد: نیروهای تکفیری ماشینم را زدهاند و دیگر شرایط بازگشت به سمت ماشینم را ندارم. با عدهای از بچههای تیپ فاطمیون به جایی که مختصات نشان میداد رفتیم و دیدیم که ماشین به آتش کشیده شده و محمد جواب بیسیم و تماسهایمان را نمیدهد.
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
پس از چند دقیقهای محمد بیسیم زد. من مختصات را فرستادم برای کمک به اینجا بیایید. به اطراف خانهای که محمد در آن مستقر بود رسیدیم و دیدیم که داعش اطراف آنجا را احاطه کرده و به شدت و هوایی روی این خانه آتش میریزد و تیراندازی میکند، این یعنی که میدانستند فرمانده یا مسوولی در این ساختمان حضور دارد. شرایط نزدیک شدن به خانه را نداشتیم و حدود ساعت ۹ شب بود که دیگر هرچه بیسیم زدیم جوابی را دریافت نکردیم، دو تا سه تن از بچههای فاطمیون داوطلبانه به جلو رفتند و پس از ۱۰ دقیقه بیسیم زدند و از ما خواستند که به آنجا برویم؛ وقتی به آنجا رسیدیم جنازه محمد و دوستش به همراه جسد شش داعشی را آنجا دیدیم که داعشیها توسط محمد با سلاح کمری در یک خانه ۱۲ متری به هلاکت رسیده بودند، که این اتفاق قابل توجهی است و کار هر کسی نیست
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
وی در ادامه صحبتهایش به گریه افتاده و پدر محمدمهدی را مخاطب قرار میدهد و میگوید ما شرمنده شما، مادر و خواهران محمد هستیم؛ ما خیلی تلاش کردیم که به او برسیم و نجاتش دهیم اما نشد و نهایت کاری که توانستیم انجام دهیم این بود که اجازه ندهیم جنازه محمد به دست داعشیها برسد و آن را نیز از ما دریغ کنند.»
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
پدر شهید در حین پخش فیلم در گوشهای که نشسته بود آرام و با سوز اشک میریخت.
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
*توسل کن! لطف او پس از شهادت نیز پا برجاست
پدر شهید مدافع حرم بیان میکند: محمد هیچ وقت از کارهای خوبش به ما نگفته بود و بعد از شهادتش ما از طریق بقیه از کارهای خیر او با خبر شدیم و فهمیدیم که محمد خیریهای را در مسجد محل تأسیس کرده بوده و به خانوادهای که دو فرزند معلول داشتهاند کمک میکرده نه تنها از نظر مادی؛ ما تمام حسابهای محمدمهدی را پس از شهادتش چک کردیم و طبق محاسبات ما باید حدود ۱۰۰ میلیون تومان که از محصولات باغمان به حسابش ریختهبودیم، در حسابش بعنوان پس انداز میداشت، اما تنها یک تا ۲ میلیون در حسابش مانده بود و بعدها متوجه شدیم به خیریهای کمک کرده و برای دختران بیبضاعت جهیزیه خریده است.
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
پسرعموی این شهید مدافع حرم از زبان یکی از همشهریهایشان میگوید: دختر جوانی میگفت: پدر من در زندان بود و به ما گفته بودند امکان آزادی وی وجود ندارد، پنجشنبه به گلزار شهدا رفتم، شب اولی بود که شهید به خاک سپرده شده بود؛ من به بالای سر او رفتم و با دل شکسته بسیار گریه کردم و به خود شهید متوسل شدم، فردای همان شب با من تماس گرفتهشد و خبر آزادی پدرم را به من دادند. تا الان اینگونه اتفاقات زیاد به گوشمان رسیدهاست از جمله شفای بیمار سرطانی، نابینا و یا جور شدن وام برای نیازمند پس از توسل به شهید فریدونی. محمد پس از شهادت نیزلطفش را شامل حال متوسلینش میکند.
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
*بسته یا جنازه پسر جوانم؟!
پدر شهید فریدونی میگوید: سه شنبه ۲۱ رمضان ساعت ۶ عصر با من از تهران تماس گرفته شد که بستهای را از طرف محمدمهدی برایتان آوردهایم، من نیز شماره دامادم که در تهران ساکن هستند را به او دادم و گفتم که بسته را به او برسانید. بعد از افطار حس دلشورهای داشتم. دو روزی شده که محمد تماس نگرفته بود و آن تماس از تهران ذهنم را درگیر به خود کرده بود؛ آرام و قرار نداشتم و به همین دلیل به بیرون از خانه رفتم و در همان حین دیدم که چند فرد سپاهی به همراه روحانی محل به سمت خانه ما میآیند، به پیش من آمده و گفتند: که به ما خبردادهاند که محمد زخمی شده، شما باید با ما به قرارگاه شهید جاوید بیایید. من نیز به بهانه شرکت در مراسم شب قدر خانه را ترک و با آنها راهی شدم؛ حوالی ساعت ۱۲ شب بود که از تماسها وبیقراری افراد حاضر در قرارگاه جریان را فهمیدم و از همانجا دیگر من هم احساس مرگ داشتم. من نیز پس از محمد مردهام
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
وی تصریح میکند: از همان شب همه باخبر و راهی فسا شدند و از ساعت ۶ صبح مردم سر میرسیدند. هر کس که میخواست به خانهمان بیاید را راهی خانه برادرم میکردم زیرا هنوز مادر محمدمهدی از شهادتش خبر نداشت؛ خانه را کمی مرتب کردم تا او از خواب بیدار شد. بعد از نماز صبح به او پیشنهاد دادم که به دلیل روز قدر و غربت امام علی(ع) بیا تا باهم گریه کنیم و هر دو شروع به گریه کردیم. مادر محمد به من گفت که حالت صدا و حزن گریه تو شبیه به همیشه نیست چیزی شده؟ برای بچهها اتفاقی افتاده؟ حال محمد خوب است؟؟ آنجا بود که مادرش نیز متوجه شهادت محمد شد و تا نیم ساعت هیچ عکسالعملی نشان نداد؛ پس از نیم ساعت از او خواهش کردم که گریه کند و او شروع کرد به گریه کردن و از آنجا دیگر از داغ محمد کمرش خم شد و به گفته خودش تمام دلخوشیهایش از بین رفت.
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
*شاید تو را در خواب بینم...
مریم میگوید: خواهر دوممان، طاهره میگفت: شبی محمد را در خواب دیدم که گریه میکند و اشکهایش تا ریشهایش جاری شده از او پرسیدم که چرا گریه میکنی و او در جوابم گفت: از اینکه شما را تنها گذاشتهام ناراحتم
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
وی اظهار میکند: محمد را در خواب دیدم، میدانستم که به شهادت رسیدهاست، در خواب به او گفتم که چرا تنهایم گذاشتی در جوابم گفت: من همیشه در کنارتان هستم و هوایتان را خواهم داشت.
نرگس نیز میگوید: یک هفته پس از شهادت محمد مدام به او میگفتم به خوابم بیا تا بدانم حالت چگونه است؟! شبی او را در خواب دیدم و به من گفت: حالا حالم درست شده است
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
بیقراری اهالی منزل شهید محمدمهدی فریدونی گفتوگو را در همینجا خاتمه داد، من و عکاس همراهم به قصد خداحافظی از جایمان بلند شدیم؛ پدر شهید مدافع حرم ما را به قسمتی از منزلشان دعوت کرد که وسایلهای محمد مهدی را نگهداری میکردند، کفشها، لباسهای نظامی، لوحها، دفترخاطرات روزانه شهید را نشانمان داد و در آخر با آهی عمیق و جانسوز سربند، پلاک، کفش و چفیه خونی شهید که هنگام شهادت به همراه داشته را نشانمان داد و در حین خداحافظی با دعایی خیر و تسبیحی متبرک ما را راهی کرد.
گزارش از زهرا زارعپور
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
وصيت نامه ي شهيد مدافع حرم محمد مهدي فريدوني هفتمين شهيد مدافع حرم شهرستان فسا
تاريخ ولادت:۶۶/۶/۳۰ محل تولد:فساتاريخ شهادت:۹۷/۳/۱۲محل شهادت: سوريه(بوكمال)
بسم الله الرحمن الرحيم
حمد وسپاس بي كران خداوندي را كه اول است بي آنكه قبل از او اولي باشد وآخراست بي آنكه پس از او پاياني باشد. مهربانيش شامل حال همه موجودات عالم است و عقوبتش تنها براي بدكاران، رحمت او از غضبش پيشي گرفته اگر غير از اين بود ذره اي در اين عالم وجود نداشت و به همين خاطر است كه من اين عبد گنه كار، سراپا تقصير مهلت يافته ام تا وصيت خود را بنويسم اگر مي خواست مرا به خاطر اعمال ناروايم مؤاخذه كند نه اثري از پاسدار شدن من نه اثري از سوريه رفتن بود. خدايا اعتراف كرده و ميكنم چه بسيار گناهان و زشتي هاي مرا پوشاندي چه بسيار بلا هاي سنگين كه ازمن دفع كردي در لغزشگاه هاي پايم لغزيد و رسوايم نكردي و در عوض آن عمل اندك مرا در پيش خلق بزرگ جلوه دادي و مرا در بين خلق جايگاه رفيع بخشيدي و من در عوض شكر و سپاس همواره كفران اين نعمت هاي بي شمارت را كردم و باز هم براي عقوبت من تعجيل نكردي از خدايي تو انتظاري غير از اين نمي رود پس دست بر آستان تو بلند ميكنم و العفو گويان اشك از چشمانم جاري مي شود.صداي حل من ناصر از جانب شام شنيده مي شود و گويا تاريخ همچنان تكرار شدني است اما اين بار كور خوانده اند. آن تعرضي كه در كربلا به مولايم واهل بيتش كردند اين بار تكرار نخواهد شد و شير جواناني از اقصا نقاط كشور هاي اسلامي از جمله ايرن، پاكسان، افغانستان و ... جواب اين بي حرمتي را كوبنده دادند و انشاالله به زودي ريشه اين همه مشكلات كه قطعاً اسرائيل غاصب و آمريكاي جنايتكار است به دست مسلمانان قطع خواهد شد.به پدر و مادر عزيزم خدايا تو خود شاهدي و من نيز اعتراف ميكنم كه به هيچ وجه وظيفه فرزندي خود را به جا نياوردم و پدر و مادر را زياد اذيت كردم. اما اميد به بخشش دارم. مرا حلال بفرماييد. بعد از شهادتم در عوض گريه و زاري همواره خدا را شاكر باشيد كه فرزندتان عاقبت به خير شد و مايه سربلندي شما و نه سرافكندگي شما گرديد و اين عاقبت به خيري را مديون زحمات ديروز شما هستم. انشالله كه شفيع شما در روز جزا باشم.به خواهرانمخواهران عزيزم در تربيت فرزندانتان در راه اسلام و قران بكوشيد و مطمعن باشيد كسي كه دست فرزندش در دست قران و اهل بيت بگذارد عاقبت به خير خواهد شد، دوستتان دارم و تقاضا دارم در راه بر طرف كردن نياز هاي پدر و مادر تلاش كنيد. ميدانم كه بعد از رفتن من به گفته خودتان خانواده از هم ميپاشد ولي اينگونه نيست ونخواهد بود ستون خانواده پدر و مادراند و در بر پا نگهداشتن آن شما به آنها كمك خواهيد. بدانيد كه خدا را هر لحظه شاكرم كه مرا در اين مسير قرار داد و خوشهالم از اين كه شما چهار گوهر گرانبها خواهران من هستيد. با خدامعامله كردم چه نيكو طرف معامله اي است. اگر ميخواهيد من نيز خوشحال باشم بعد از رفتنم از گريه و زاري بي اندازه بپرهيزيد و بار ديگر شما را تربيت نيكوي فرزند طبق تربيت ديني، خواندن نماز به ويژه اول وقت و تعظيم شعار الله وصيت ميكنم.به مردم ايرانبدانيد كه دشمن در صدد زدن ولايت فقيه و امام خامنه اي است اگر سستي كنيد و تعلل ورزيد خدا اين نعمت را از شما ميگيرد و آن را را به شكل بدي جايگزين ميكند. امنيت بالا ترين نعمتي است كه خدا به مردم ايران داده (اين را سوريه و عراق رفته ها)بهتر درك ميكنند،
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
چرا كه در سوريه آزادي بود، ساحل مديترانه بود، حجابشان آزاد بود اما وقتي امنيت از بين رفت و ده هزار نفر از زنانشان در بين تكفيري و داعشي دست به دست شدند، فهميدند كه چه نعمت بزرگي را از دست داده اند.به مسئواين و كارگزاران نظامبه خود بياييد و دست از ثروت اندوزي و رفاه طلبي برداريد كه داريد به دره فنا و نيستي سقوط ميكنيد. چه مرگتان شده آيا كريد، كوريد، نميفهميد كه قشر ضعيف جامعه دارد خرد تر مي شود در حالي كه فرزندانتان را براي تحصيل به كشور هايي مي فرستيد كه طبق تعليم آنها پرورش بيابند و فردا براي سهم خواهي به ايران بازگردند. اعمال شما مرا ياد اين بيت شعر مي اندازد:زمين را گرشوي مالك طمع بر آسمان داري به وقت مردنت بيني نه اين داري نه ان داريدست از دنيا طلبي برداريد و به فكر مردم باشيد. و نريدون ان نمن الذين ...
بعد از شهادتم اگر امكانش فراهم بود مرا در حرم آقا امام علي بن موسي الرضا (ع) طواف دهيد كه اين امام بسياري از درد هاي مرا دوا كرد. دلم مي خواهد جنازه ام هنگام وداع نيز در كنار حرم طواف بخورد سپس مرا به زادگاهم فسا برگردانيد و درجوار شهداي گمنام دفن نماييد ازمسئولين شهرميخواهم ضريح را از بالاي قبورمطهر اين شهدا بردارند تا مردم بدون واسطه قبور شهدا را لمس كنند، حسرت اين لمس كردن به دل من كه ماند مقدارپولي كه در حساب من مانده را صرف ساخت حسينيه مسجد كنيد و پولي كه ماهيانه به حساب من مي ايد را قسمتي
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
صرف كمك به ازدواج جوانان وقسمتي را تكميل حسينيه مسجد كنيد.
والسلام عليكم والرحمت الله و بركاته محمد مهدي فريدوني 97/12/16
🌷#مدافع_حرم
#شهید_محمدمهدی_فریدونی
آرزو دارم همچون حضرت عباس (ع) در دفاع از خواهر بزرگوارشان بی بی حضرت زینب (س) شهید شوم...
📝فرازی از وصیت نامه ی شهید
💐 معرفی #جانباز #مدافع_حرم پاسدار #شهید_حامد_جوانی معروف به #شهید_ابوالفضلی
🌏 زمینی شدن : ۶۹.۰۸.۲۶، تبریز
😔 تاریخ جانبازی : ۹۴.۰۲.۲۳ مصادف با شب شهادت حضرت موسی بن جعفر (ع)
💫 آسمانی شدن : ۹۴.۰۴.۰۴ مصادف با روز هفتم ماه مبارک رمضان، ادلب - سوریه
☘ مزار شهید : وادی رحمت تبریز
💠 ارائه : خادم الشهدا یازینب
📆 جمعه ۱۴۰۰.۰۴.۰۴
⏰ ساعت ۲۱:۳۰
🕊گروه جامانده از شهدا
eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84
کانال غواص ها بوی نعنا می دهند👇🍃
eitaa.com/booyenaena