#نحوه_شهادت
خودروی شهید روح الله قربانی و شهید قدیر سرلک روز چهارشنبه 13 آبان سال 94 ساعت سه بعد از ظهر در شهر حلب سوریه در روستای «تل عزان» مورد اصابت موشک کورنت اسرائیلی قرار میگیرد و در مبارزه با تروریستهای تکفیری به شهادت رسیدند.
#وصیت_نامه
مورخه: ۱۳۹۴/۲/۱۰
با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد (صل الله علیه وآله وسلم) و با احترام وصیتنامه ی خود را اینگونه می نویسم:
“کاش صحبتهای حاج احمد کاظمی سر لوحه ی کار امثال بنده که خادمی مجموعه ای را عهده دار شدیم قرار گیرد.”
_کاش وصیت شهدا که قاب اتاق های ما را اشغال کرده, دلمونو اشغال می کرد.
_کاش صحبتهای ولی امر مسلمین,که سر لوحه ی روزمرمون شده, سر لوحه ی اعمالمون می شد.
_کاش دل حضرت زهرا (سلام الله علیها) با اعمال ما خون نمی شد.
_کاش مهدیِ (عجل الله تعالی فرجه شریف) فاطمه (سلام الله علیها) با اعمال ما ظهورش به تأخیر نمی افتاد.
دیشب خواب امام “قدس سره شریف” را دیدم, دیدم سر پل صراط ایستاده و با همان خضوع همیشگی داره رد میشه.
صدا زدم ,جلوشو گرفتم,گفتم چه جوریه شما راحت رد میشید؟پس ما چی؟
فرمود:اینجا دیگه اعمال دنیوی شماست,که به کارتون میاد.
خلاصه نتونستم ردبشم,تو ذهن خودم که من آدم خوبی هستم ولی در عمل نه.
نمیدونم چقدر توشه برای پل صراط گذاشتم فقط به کرمش امیدوارم و دعای خیر آدم هایی که تا تونستم , به قول گفته حاج آقا کارشون رو طبق قانون و کار خیر راه انداختم. امیدوارم دعام کنند.
امیدوارم اون هایی که تو آموزش از من سختی میدیدند , من رو حلال کنند. فقط به خاطر خودشون بوده و بس.
فکرم مشوشه تازه از هیأت امام جواد (علیه السلام) اومدم. سر سفره آقا بودم.
غسل شهادتم گرفتم امیدوارم فردا ردیف بشه بروم. به آرزوی چند ده ساله ام برسم….
Reza Narimani - Manam Bayad Beram (128).mp3
8.1M
🍃🕊🍃
یه دسته گل دارم؛ برای این حرم میدم
گلم که چیزی نیست!
برا حرم، #سرم میدم...
🍃🌸تقدیم به روح پاک و مطهر مدافعان حرم #زمینه_سازان_ظهور به خصوص #شهید_قدیر_سرلک و #شهید_روح_الله_قربانی
🎙سیدرضانریمانی
🍃🕊🍃
🕊دو شهید، دو رفیق...
که با هم پر کشیدند...
شهید روح الله قربانی
شهید قدیر سرلک
رفیق دلم نگاهی 😔 از تو می خواهد تا باز بر این دل، فرماندهی کنی و نگاهت، 🍃 مرهمی باشد به زخم های روزگار و چه زخمی از فراق عمیق تر؟!
💔 حیف...
جامانده از آن قافله ی یار شدیم...
تاریخ شهادت : 13 آبان 94 - انفجار ماشین براثر موشک کورنت
گر پای گذارید به صحن زینب
وَالَّه زمانه را بهم می ریزیم...
💐معرفی پاسدار #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_امین_کریمی
🌏 زمینی شدن : ۶۵.۰۱.۰۱، مراغه - تبریز، ساکن تهران
💫 آسمانی شدن : ۹۴.۰۷.۳۰، شب تاسوعای حسینی، حلبِ سوریه
☘ مزار شهید : امامزاده چیذر تهران - قیطریه
💠 ارائه : خانم خادم شهدا
📆 چهارشنبه ۹۸.۰۸.۱۵
⏰ ساعت ۲۱:۰۰
🎁همزمان با ایام شهادت شهید معزز و شهادت #امام_حسن_عسکری (ع)
#لبیک_یازینب (س)
❤️گروه مدافعان حرم✌️
http://eitaa.com/joinchat/410386450C8b9bf08181
🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🍃🌷
سلام و عرض ادب خدمت امام زمان (عج)
سلام خدمت شهدای حاضر و ناظر؛ و شهدای این روز
💐 سلام و عرض ادب خدمت مهمانان عزیز شهدا و خانواده ی معزز شهدا و همینطور جانبازان عزیزی که در گروه حاضر هستند
عزاداری هاتون برای شهادت آقا #امام_حسن_عسکری (ع) قبول باشه
🎊🎈فرارسیدن #ولایت #حضرت_مهدی (عج) رو بهتون تبریک میگم.
امشب در خدمت شهید معزز #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_امین_کریمی هستیم. در ایام شهادتشان هستیم.
برداشت مطالب از سایت های خبرگزاری دفاع مقدس و رجانیوز
در حین معرفی پستی ارسال نفرمایید تشکر🌺🍃
🎊🌹🎊🌹🎊🌹🎊
👤احمد بن اسحاق، از بزرگان شیعه و یاران #امام_حسن_عسکری (ع) می گوید:
خدمت آن حضرت شرفیاب شدم و می خواستم در مورد امام بعد از او سؤال کنم، ولی پیش از آنکه سخنی بگویم فرمود:
«ای احمد! همانا خدای متعالی از آن زمان که آدم علیه السلام را آفرید، زمین را از حجت خود خالی نگذاشته است و تا قیامت نیز چنین نخواهد کرد! به واسطه #حجت_خدا، بلا از اهل زمین برداشته می شود و به [برکت وجود او] باران باریده و بهره های زمینی بیرون می آید».
🎊فرارسیدن آغاز #ولایت و امامت عزیز دل زهرا (س)، گل پسر آقا #امام_حسن_عسکری (ع) و بانو #نرجس_خاتون رو به همه عزیزان و منتظران ظهور تبریک میگم.
امیدوارم تک تک لحظات زندگی مورد قبول ایشان واقع شود و در رکاب ایشان باشید.
🎊🌹🎊🌹🎊🌹🎊
هدایت شده از یا رفیق من لا رفیق له
#تولد
#مادر_شهید
سال 62 ازدواج کردیم. حاصل ازدواجمان یک دختر و دو پسر است. امین دومین فرزندان بود. دخترم ازدواج کرده و پسر دیگرم دانشجو است. پدرش ماموریت در پادگان مراغه بود که امین به دنیا آمد. امین از همان کودکی کمک حالم و سنگ صبورم بود. همه او را با شخصیت آرام و صبورش میشناسند.
#آموزش
#پدر_شهید
سال 60 به استخدام ارتش درآمدم. دوران دفاع مقدس در یگانهای عملیاتی و در بخش پدافندهوایی حضور داشتم و در همان زمان جانباز شیمیایی شدم اما تا زمانی که جنگ بود صحنه جنگ را ترک نکردیم. در ماموریتهای چند ماهه به منطقه میرفتیم. سال 65 به تهران منتقل شدیم. همسرم در تهران و خودم در منطقه بودم.
زمانی که به تهران آمدیم چند سالی را در میدان فلاح زندگی کردیم پس از آن در خانه های سازمانی لویزان مستقر شدیم. امین تا پایان دوره راهنمایی در لویزان درس خواند. از همان زمان فعالیتهای ورزشی و بسیج را آغاز کرد. دوران دبیرستان را در شهرک محلاتی گذراند. امین با شوق، جسور و نترس بود. از همان مقطع در بسیج جماران و اختیاریه فعالیت داشت.
#پاسدار
#مادر_شهید
امین روحیه بسیجی داشت. شغل نظامی را دوست داشتم و میخواستم او یک پاسدار شود. با اینکه در رشته مهندسی قبول شد اما از سال 88 در سپاه پاسداران مشغول به خدمت شد و در یگان انصار المهدی فعالیت میکرد. از جمله وظایفشان محافظت از شخصیتهای نام در سه قوه مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری و قوه قضائیه بود. در آخرین ماموریتش با آقای لاریجانی به شیراز رفت. هر بار که از ماموریت برمیگشت هیچ اطلاعاتی نمیداد و تنها میگفت که فلان شهر ماموریت داشتم. جزئیات را تشریح نمیکرد.
پس از عضویت در سپاه، درسش را در رشته آی تی دانشگاه یادگار امام شهرری ادامه داد. در دوران دانشجویی نیز فعالیتهای بسیج و ورزشی خود را با شدت بیشتری دنبال میکرد. با شهیدان دهقان و سیاوشی نیز در همان دورانی که در بسیج فعالیت داشت، آشنا شد.
#شهدای_غواص
#مادر_شهید
زمانی که شهدای غواص را تشییع میکردند از صدا و سیما در حال تماشای مراسم بودم و گریه میکردم. امین گفت "مادر چرا گریه میکنی؟ ببین مادران شهدای دفاع مقدس چقدر شجاع بودند، شما هم باید قوی باشید."
یکبار که باهم صحبت می کردیم از امین پرسیدم من اگر بمیرم چه کار می کنی؟ گفت: "مادر نترس می دانم که قبل از تو شهید می شوم."
امین به شهدای دفاع مقدس ارادت خاصی داشت. بر مزار شهدا و ملاقات جانبازان میرفت. در تشییع شهدای گمنام نیز شرکت میکرد. هر بار که با پدرش در خصوص دوران دفاع مقدس صحبت میکرد میگفت "اگر ما بودیم جواب محکمی به تجاوزات عراقیها میدادیم."
#ورزشکار
#پدر_شهید
امین چند مدال قهرمانی کشوری در مسابقات ورزشی کسب کرده بود و کمربند مشکی دان سه در کیک بوکسینگ داشت. بخاطر اینکه ورزش خشنی است، راضی نبودم که در مسابقات کشوری شرکت کند. او هم به نظر من احترام گذاشت و انصراف داد. اما در سالهای بعد در آموزشگاهها مربیگری میکرد. در آموزشها بسیار جسور بود. دوستانش هم پس از شهادتش برایمان از فعالیتهایش در سوریه گفتند.
#اعزام
#پدر_شهید
امین از حدود دو سال پیش مطالعه در خصوص فرهنگ، زبان، جغرافیا و ... سوریه و عراق را آغاز کرد. یک روز پرسیدم که چرا در این زمینه مطالعه میکنی؟ گفت: "میخواهم اطلاعات عمومیم بیشتر شود." به دلیل این که اهل مطالعه بود آن زمان شک نکردم که ممکن است او هم یکی از مدافعان حرم شود. تا روز اعزامش به سوریه، از فعالیتهایش بی خبر بودیم.
روز قبل از اعزامش با مشکل پاسپورت مواجه شد. تقدیر به گونه ای بود که به خاطر پسوند فامیلیمان یکی از همشهریهایمان در سفارت او را شناخته بود و یک روزه مشکل پاسپورت را حل کرد. در نهایت به عنوان مسئول آموزش چک و خنثی به سوریه اعزام شد. خودم تا ماشین به بدرقه اش رفتم.
مدتی پس از اعزامش به مدت دو روز برای انجام ماموریتی به تهران برگشت. در آن دو روز، شب اول ساعت 12 شب به منزلمان آمد. شرایط سوریه را میپرسیدیم و پاسخهای سر بالا میداد. میگفت "ما در یک هتل مستقر هستیم. وضعیت غذایی مناسبی داریم." از مادرش هم خواست تا آن شب برایش کوکو سبزی درست کند. شب بعد را هم در منزل پدر همسرش گذراند.