eitaa logo
🇮🇷غواص ها بوی نعنا می ده🇮🇷
109 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
44 ویدیو
4 فایل
مرد غسال به جسم و سر من خرده مگیر چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم سر قبرم چو بخوانند دمی روضه‌ی شام سر خود با لبه‌ی سنگ لحد می شکنم ملا شدن چه اسان آدم شدن محال است...
مشاهده در ایتا
دانلود
حمید حسام ، خوش لفظ یادت می آید در عملیات مسلم بن عقیل در منطقۀ سومار در نیمه ای شب مجروح شدی . ترکش به پشت گردنت خورده بود . لب و صورتت مجروح شده بود . خون زیادی ازت می رفت . خیلی طول کشید تا آمبولانس آمد . نفس کشیدن هر لحظه برایت مشکل و مشکل تر می شد . وقتی تو را روی برانکارد گذاشتند صبح شده بود . با ایما و اشاره به آن هایی که سرِ برانکارد را گرفته بودند ، فهماندی که بایستند . خون می جوشید و از گلویت بیرون می زد . همه نگرانت بودند . چون ممکن بود هر لحظه از شدت خون ریزی و مشکلات تنفسی بلایی سرت بیاید .
نشستی تیمم کردی و با همان حال نمازت را خواندی . این موضوع تا مدت ها دهان به دهان می چرخید و سینه به سینه نقل می شد .
محمد حمید زاده داخل سنگر بودیم . سپیدۀ صبح می زد . سرش را بالا آورد . کلاه خودش از سنگر بیرون زد. شروع کرد به تیراندازی. حدود سی متر با عراقی ها فاصله داشتیم . نگاهم کرد و گفت : « خوب تیراندازی میکنم ؟» گفتم : « مواظب باش ! جایت را عوض کن . عراقی ها می خواهند پاتک بزنند. »
صدای تقه ای داخل سنگر پیچید. مثل صدای برخورد یک تکه سنگ با کلاه خود . سرش خم شد روی سینه اش.نیم خیز شدم طرفش . سرش را بالا گرفتم ؛ صورتش سرخ شده بود . گلولۀ تک تیرانداز دشمن به سجده گاهش خورده بود . وسط پیشانی اش مثل خورشید می درخشید .
انقلاب را پاس داريد که تنها مال شما نيست به پاي اين نهال بسيار خون رفته است تا اين لحظات و امکانات را فرا ساخته است به نعمت انقلاب بينديشيد مبادا کفران نعمت کنيد و شکر آن تلاشي سخت است
بدانيد که انقلاب به ظهور حضرتش منتهي مي شود پس تحت رهبري ولايت فقيه بيش از پيش همت کنيد چشمان تمامي مسلمانان جهان به شماست
در شبهاي جمعه در دعاي کميل نماز جمعه در هنگاميکه اسمان در طلوع و غروب خونين مي شود به ياد شهداء باشيم
دعا کنيد تا ظهور مهدي نزديک شود دار عمل اينجاست پس استفاده کنيد فرصتها را رها نکنيد
برادران شما را توصيه مي کنم به فرا گيري احکام اسلام از حالا که زمينه براي رشد شما مناسب است شروع کنيد توصيه به تقوا مي کنم که جز در اين صورت نمي توان افرادي پاک و مفيد به اسلام و جامعه تحويل داد
انقلاب را پاس داريد که تنها مال شما نيست به پاي اين نهال بسيار خون رفته است تا اين لحظات و امکانات را فرا ساخته است به نعمت انقلاب بينديشيد مبادا کفران نعمت کنيد و شکر ان تلاشي سخت است بدون هدر دادن وقت و گذشتن از همه چيز در راه خدا اما مهمتر از همه چيز پرداختن به خويشتن است همگام با فعاليت ها بايد به خود توجه کنيم و خود را در يابيم و درنمان را کاوش کنيم عيبها و مرضها رامرتفع سازيم که اين موفقيتها جز با تزکيه حاصل نمي گردد بايد که در درک حقيقي زندگي کوشا باشيم مبادا بازيچه هاي دنيائي با رنگ و لعبهائي ما را به خود مشغول سازد زندگي واقعي ان زندگي است که جاودانگي دارد و اينها همه مقدمه است براي ان هنگام و اين انتخاب با ماست که کجا جاويدان باشيم در عذاب خدا يا رحمت خدا پس از اين مدت زود گذر براي زندگي هميشگي در رحمت حق بهره بريم از دنيا به عنوان مزرعه بهره برداريم و دل از وابستگي ببريم که ما اينجا ماندني نيستيم و دير يا زود کوچ خواهيم کرد اگر مي خواهيم از اين مدت بهترين بهره را برده باشيم بايد کارهايمان را خالص براي خدا کرده باشيم که در دادگاه او فقط اعمالي پذيرفته است که از روي اخلاص باشد مگر نه اين است که اگر 40 صباح کار از روي اخلاص انجام دهيم چشمه هاي حکمت بر دل ما جاري مي شود پس چرا چنين نکرديم و نمي کنيم و همگام با اين بايد از ميان اعمال بهترين را بر گزينيم
برادران و خواهران توصيه شديد مي کنم که به شما در تربيت نسل خردسال و نوجوان زيرا که تضمين اينده اسلام است اين غنچه هاي نشکفته را در يابيد و شما هستيد که از اين افراد مي توانيد بزرگان فردا را بسازيد از اين زمينه هاي مناسب براي رشد که شکل نگرفته استفاده کنيم و طبق احکام خدا شکل دهيم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷معرفی سردار رشید اسلام شهید حسن امام دوست 💠 ارائه : جناب میثاق 📆 دوشنبه ۹۹.۱۲.۱۸ ⏰ ساعت ۲۱:۰۰ 🕊گروه به یاد شهدا http://eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84 کانال غواص ها بوی نعنا می دهند👇🍃 eitaa.com/booyenaena
در آغوش دریا: زندگینامه سردار رشید اسلام شهید حسن امام دوست " من مرگ در راه عقیده ام را جز رستگاری نمی بینم و همزیستی با ستمکاران برای من جز ذلت و خواری نیست...
سردار شهید حسن امام دوست با مسئوليت معاون تیپ یکم جنداالله از لشگر 41 ثارالله در جبهه حضور و به درجه رفیع شهادت نائل گشت.
زندگی نامه : گلزار امام دوست پیش از به دنیا آمدن حسن، چندین فرزند را از دست داده بود. داشتن فرزند برای او آرزو بود و همسرش نیز به نیت فرزندار شدن، چهل یتیم را پوشانده و نوازش کرد، تا این که خداوند به این زن و مرد فرزندی بخشید که نامش را حسن گذاشتند. حسن هشت سال از دوران زندگی اش را در سیستان سپری کرد و بعد از آن به علت خشکسالی، همراه خانواده اش به مازندران مهاجرت کرد و تحصیلاتش را تا کلاس پنجم ابتدایی ادامه داد. در دوران انقلاب، بین صفوف تظاهر کنندگان فریاد می زد « خدایا خون حسین را در رگ های ما جاری کن و همه را حسینی گردان تا از مرگ نهراسیم
حسن امام دوست در سال 1357 با دختر عمویش ازددواج کرد و صاحب دختری به نام زینب شد که هرگز چهره پدرش را ندید، اما پدر از جبهه، نامه ای به یادگار برای نوزادش می نویسد:«کودکم، شعله ی عشق دیدار تو در دلم زبانه می کشد، خیلی دلم می خواست یک بار هم که شدهه تو را ببینم، اما نازنینم، چگونه می توانم به سوی تو باز آیم در حالی که دشمن هر روز ناجوانمردانه به شهر و روستاهای میهن ما می تازد و صد چون تو را که همه برایم عزیزید، در آغوش مادران به خاک و خون می کشد.»
در ماه های آغازین سال 1358 برای مبارزه با ضد انقلاب به سیستان و بلوچستان رفت.وی علاوه بر فعالیت های نظامی، در بخش های فرهنگی و سیاسی نیز به علت آشنایی با زبان بلوچی فعال بود. شهید حسن امام دوست از همان جا در قالب نیروهای بسیج برای مبارزه با ضد انقلاب به کردستان رفت. در این ایام پدر و مادرش در گرگان زندگی می کردند. وی بعد از کردستان به سمت جنوب رفت و در عملیات مقدماتی والفجر،والفجر1 و 2و3 شرکت کرد و در عملیات والفجر4، در اثر انفجار توپ مستقیم دشمن در حالی که شهادتین را می گفت، مرغ جانش به سوی معبودش پر کشید.
اگر باشد قرار آخر بميرم، نمی خواهم كه در بستر بميرم‏ خداوندا نصيبم كن شهادت كه همچون اكبر و اصغر بميرم‏
حسن، جنگ و جبهه را در رأس همه امور زندگى خود قرار داده بود و اگر چند روزى در پشت جبهه در مرخصى به سر مى‏برد دوستان و آشنايان را تشويق می کرد تا به جبهه بروند. جبهه و جنگ براى او آنچنان اهميتى داشت كه راضى نبود برادرش ابراهيم دوران سربازى را در پشت جبهه بگذراند. به همين جهت نزد فرمانده برادرش رفت و با اصرار از او خواست اجازه دهد برادرش به جبهه برود. حسن، در عملياتهاى والفجر 2 و 3 به عنوان فرمانده يكى از يگانها حضور داشت.
حسن امامدوست، سرانجام در 29 مهر 1362 در عمليات والفجر 4 در منطقه عملياتى مريوان در اثر انفجار گلوله توپ دشمن به شهادت رسيد. به اين ترتيب كه تركشى به پاى چپش خورد و تركش ديگرى قلب او را نشانه رفت و در حالى كه لااله‏الااللَّه، محمد رسول اللَّه و على ولى اللَّه را بر زبان داشت، به شهادت رسيد.از شهيد حسن امامدوست دست ‏نوشته ‏هاى فراوان و مقالاتى درباره شهادت، فلسفه شهادت در مكتب اسلام، عبادت، روزه، خداشناسى، قرآن، تقواى ستيز و مقدس ‏ترين آرمان، به يادگار مانده است.
وصیت نامه : اول شروع میکنم بنام خدا، که در این دنیا بر مومن و کافر رحم می کند اما در آخرت فقط بر مومن از کجا آغاز نمائیم همانند عاشق واله و شیدایی که از دیدار معشوق آنچنان به وجدمیامد که زبانش بند میامد.
خدا را سپاس بیکران که در رحمت جهاد را بر من گشود و جراتم داد تا از مرگ نهراسم و زنده و مرزوق بمانم و من با نگاشتن چند کلامی به عنوان وصیت آماده میگردم تا به معنای تام کلام سرباز خونین اسلام باشم.
ستایش فراوان بر خداوند متعال که دلهای در پرده ما را با نور ایمان منور گردانید و با سلام و دورد خداوند بر محمد و جانشینان بر حقش ائمه ی هدی درود بر رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی سالهاست که انتظار می کشم و آرزو دارم تا خداوند مرا توان بخشد تا در راهش مسلسل به دست گیرم و بر علیه باطل پرستان بجنگم و عاقبت در این نبرد شهید شوم و آنگاه روحم بجانب پرودگار به پرواز درآید و حالا زمان آن فرا رسیده است که به آغوش گرم سنگرهای آتشین بشتابم تا با ریزش قطرات خونم افق خونین انقلاب اسلامی را خونین تر سازم پروردگارا، بما توفیق عطا کن که در این زمان حساس که پنجه های دشمن در خون یا رگ توده های مستضعف فرو رفته است بتوانیم به قلب واقعیت و حقایق وارد شویم و از این راه توده ها را توان بخشیم، پروردگار دست مرا در مبارزه با قلبم توانا کن ، حرف آخرم اینست که من با هر رگ و بندم می گویم