آقاسعید متولد ۴ دی ۱۳۴۹ در منطقه ۱۶ تهران، محله خزانه بخارایی بود. بعدها به محله جوادیه رفت و تحصیلات ابتدایی و راهنماییاش را در مجتمع شریعتی جوادیه سپری کرد. چند سال بعد خانواده ایشان به محله شهرک صالح آباد غربی مجاور اتوبان بهشت زهرا اثاثکشی کردند. آنجا فعالیت مسجد را شروع کرد. در این مسجد با شهید ابوالفضل آرایشی آشنا شد و از طریق دوستش تشویق شد که با همدیگر به جبهه بروند. او از ۱۶ سالگی سابقه جبهه داشت. در این دوران دایی آقاسعید، محمدعلی فنایی و دوستش به شهادت رسیدند و این دو شهید الگوی آقاسعید در زندگی شدند.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
هم محلههایی که طالعشان با هم جور بود
با شهید انصاری چگونه آشنا شدید؟
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
خودم متولد خزانه بخارایی هستم. بر حسب اتفاق، پدرم به محله شهرک صالح آباد غربی اثاثکشی کرد و ما همسایه آقاسعید شدیم. در آن زمان دیپلمم را گرفتم. بعد در تربیت معلم قبول شدم و به خوابگاه شبانهروزی رفتم. با این وجود، به علت کمبود معلم در دبیرستان خواهرم، در این مدرسه تدریس داشتم. هفتهای یک بار که به منزلمان برمیگشتم، چون خانه ما در انتهای کوچه بود و منزل آقاسعید در ابتدای آن، من را دید و با خانوادهاش صحبت کرد و با اتفاق خانواده به خواستگاری آمد.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
شما از الان همسر شهید هستید!
در مراسم خواستگاری، شهید انصاری چه چیزی مطرح کرد؟
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
در مراسم خواستگاری مطرح کرد که از ۱۶ سالگی سابقه جبهه دارد و بازمانده قافله شهداست! این مسأله دیر یا زود دارد،، اما سوخت و سوز ندارد. اگر جواب مثبت دهید، خودتان را همسر شهید فرض کنید. من از این قافله جا ماندهام و دفاع از اسلام را ادامه میدهم.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
از آنجایی که روحیات من با شهید انصاری تقریباً یکی بود، قبول کردم و در ۱۵ اسفند سال ۱۳۷۰ در محضر عقد کردیم. روز عقد ما برابر با آخرین روز ماه شعبان بود و شهید انصاری روزه بود. اولین جایی که رفتیم حرم امام خمینی (ره) بود. در دوران نامزدی هم بیشتر به حرم حضرت عبدالعظیم (ع) رفتیم. چون آقاسعید خیلی عاشق حرم سیدالکریم بود.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
در خرداد ماه سال ۷۱ فوق دیپلم تربیت معلم را گرفتم. ماه عسل به مشهد رفتیم و زندگی مشترکمان را در منطقه ۱۰ تهران آغاز کردیم.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
میخواستم از دستت ندهم، گفتم دیپلم دارم!
روحیات همسرتان را بعد از ازدواج چگونه دیدید؟
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
آقاسعید عاشق خدمت در مناطق محروم بود. آدمی نبود که یک جا بنشیند. پرجنب و جوش بود. به اداره رفت و درخواست انتقالی داد. به همین خاطر ۳ سال در ارومیه ساکن شدیم. این مدت برای من که تازه عروس بودم خیلی سخت گذشت. زمستان ارومیه خیلی سرد بود. دخترم، زینب سال ۷۴ در ارومیه به دنیا آمد. در اوج سختی و غربت دخترم را آنجا بزرگ کردم.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
آقاسعید به من گفت، در صورتی به تهران بر میگردد که دانشگاه قبول شود. همسرم به خاطر حضور در جبهه تحصیل را رها کرده بود. اما در روز خواستگاری از ترس اینکه جواب منفی بشنود، گفت دیپلم دارد! از اول دبیرستان با همسرم شروع کردیم. در منزل با او کار کردم. دبیرستان بزرگسال رفت و دوره ۴ ساله دبیرستان را طی ۳ سال فرا گرفت. در نهایت با رتبه ۳۰۰ در رشته روانشناسی بالینی در دانشگاه علامه طباطبایی قبول شد و ما به تهران برگشتیم.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
قبل از ازدواج اسم بچههایش را انتخاب کرده بود
اسم فرزندانتان را چگونه انتخاب کردید؟
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
وقتی عقد کردیم، اولین جملهای که شهید به من گفت این بود که از خداوند آرزو داشتم، اسم همسرم فاطمه باشد. آن هم با مشخصات شما، زینب و حسین هم از خدا خواستهام. در واقع او با زیرکی اسم فرزندانش را هم انتخاب کرده بود. حسین را هم خدا سال ۸۴ به ما داد.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
احتمالاً بازگشت شما مصادف با زمان فتنهها شده بود.
بله! در آن زمان آقاسعید خیلی برای دفاع انقلاب و نظام تلاش کرد. در آن زمان در محله خانیآباد مستقر بودیم. صدای فریاد و دعوا را شنیدم. از طبقه سوم بیرون را نگاه کردم. دیدم همسرم با چند نفر در کوچه کتک کاری میکند. بعد دیدم همسرم بدو بدو بالا آمد، آستین کتش پاره شده بود. پرسیدم: چی شده؟ گفت: دیدم دارند به نظام بد و بیراه میگویند، کوچه را شلوغ کردند و میخواستند ماشین را آتش بزنند که جلوشان ایستادم.
گفتم: تو یک نفر هستی! چند نفر به یک نفر! گفت: طاقت نمیآورم کسی به اسلام، نظام و رهبری توهین کند. امنیت کشور برایم خیلی مهم است. با این وجود، کتش را عوض کرد و به بسیج رفت.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
شهید سعید انصاری از مدافعان حرم در دی ماه ۹۴ در منطقه خانطومان حلب با سه تیر مستقیم قناسه تروریستهای النصره به شهادت رسید. پیکر مطهرش در سال ۹۸ در بهشت زهرای تهران در قطعه ۵۰، ردیف ۱۰۳، شماره ۱۶ آرام گرفت.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
1.08M
سوال 1
چرابعضی ازمردم درباره کاندیداهای ریاست جمهوری میگند اینا یکی اند بااین شبهه چگونه برخورد کنیم؟
🎤استاد شب نگار
1.64M
سوال 2
چرا از اول انقلاب با تفکر غربگرای
وافراد غربگرا در دولت ها مبارزه نشد تا این تفکر در چهار چوب نهادینه نگردد و این که تمام دولت ها در ۴۰سال گذشته از این دست افراد تشکیل شده یا نه؟
🎤استاد شب نگار
1.37M
سوال 3
آیامشکل معیشت مردم بادادن یارانه معیشتی وسهام عدالت حل خواهد شد چه راهکارها واقدامات عملی دیگرلازم است؟
🎤استاد شب نگار
1.66M
سوال 4
برای مقابله با فرهنگ سرمایه داری و نجات از خط لیبرالیسم در ایران و جهان چه باید کرد؟
🎤استاد شب نگار
640.4K
سوال 5
پیغمبر(ص)فرمودندشعبان ماه من است دلیل اختصاص یافتن ماه شعبان به وجودمقدس پیغمبراکرم(ص)چی هستش؟
🎤استاد شب نگار
Voice 012.m4a
10.15M
سوال 7
مناجات شعبانیه ازکدام معصوم(ع)هستش ؟توضیح مختصری درموردش بفرمایید
🎤استاد شب نگار
#کلام_شهید_اکبر📝
ای نور چشمان من، در همه حال تابع ولایت فقیه باشید چرا که در روز قیامت هرکسی با امامش محشور می شود.
🌹معرفی شهیدان عباس و اکبر روندی
💠 ارائه : جناب جامانده از شهدا
📆 دوشنبه ۱۴۰۰.۰۱.۱۶
⏰ ساعت ۲۲:۰۰
🕊گروه جامانده از شهدا
http://eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84
کانال غواص ها بوی نعنا می دهند👇🍃
eitaa.com/booyenaena
شهید اکبر روندی در سال1343 در خانواده ای مذهبی در یکی از روستاهای اطراف شهرستان قصرشیرین دیده به جهان گشود. او در همان اوان کودکی به انجام تکالیف دینی و مذهبی علاقه فراوان داشت و در کنار تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و متوسطه خود به کسب کمالات معنوی، اخلاقی و عرفانی می پرداخت.
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به اسلام آباد مهاجرت کرده و در حالی که هیچگونه اسباب و اثاثیه ای با خود نداشت به ساده زیستی که اخلاق اهل عرفان بود پرداخته و در کنار کسب علم ، جبهه ،این جایگاه عاشقان الله و گنجینه حقیقی را هرگز خالی نگذاشته و در کنار خود برادران دیگرش را(دوبرادرش) به همراه داشته و در اکثر عملیات ها و ماموریت های محوله، فرمانده ای دلاور و شجاع بود. او همیشه و در همه حال لبان مبارکش به ذکر الله منقوش بود و چشمان بصیرش همچون حضرت یحیی(ع) از خوف خدا گریان بود. او از نوادر روزگار بود که همچون مولایش علی بن ابیطالب(ع) جمع بین ضدین می کرد.(خنده و گریه
#دفاع_مقدس
#زمینه_ساز_ظهور
#گردان_153_حضرت_قاسم