زینب (سلام اللّه علیها) و احساس شخصیت
در #حماسه_حسینی آن كسی كه بیش از همه این درس را آموخت و بیش از همه این پرتو حسینی بر روح مقدس او تابید، خواهر بزرگوارش #زینب (سلام اللّه علیها) بود.
راستی كه موضوع عجیبی است: زینب با آن عظمتی كه از اول داشته است- و آن عظمت را در دامن زهرا علیها السلام و از تربیت علی علیه السلام به دست آورده بود- در عین حال زینبِ بعد از كربلا با زینب قبل از كربلا متفاوت است، یعنی زینب بعد از كربلا یك شخصیت و عظمت بیشتری دارد.
ما می بینیم در #شب_عاشورا زینب یكی دو نوبت حتی نمی تواند جلوی گریه اش را بگیرد. یك بار آن قدر گریه می كند كه بر روی دامن حسین بیهوش می شود و حسین علیه السلام با صحبتهای خودش زینب را آرام می كند: «لا یُذْهِبَنَّ حِلْمَكَ الشَّیْطانُ» خواهر عزیزم! مبادا وساوس شیطانی بر تو مسلط بشود و حلم را از تو برباید، صبر و تحمل را از تو برباید.
وقتی حسین به زینب می فرماید كه چرا این طور می كنی، مگر تو شاهد و ناظر وفات جدم نبودی؟ جد من از من بهتر بود، پدر ما از ما بهتر بود، برادر همین طور، مادر همین طور، زینب با حسین اینچنین صحبت می كند: برادر جان! همه ی آنها اگر رفتند بالأخره من پناهگاهی غیر از تو داشتم، ولی با رفتن تو برای من پناهگاهی باقی نمی ماند.
اما همین كه ایام عاشورا سپری می شود و زینب، حسین علیه السلام را با آن روحیه ی قوی و نیرومند و با آن دستورالعمل ها می بیند، زینب دیگری می شود كه دیگر احدی در مقابل او كوچكترین شخصیتی ندارد. امام زین العابدین فرمود: ما دوازده نفر بودیم و تمام ما دوازده نفر را به یك زنجیر بسته بودند كه یك سر زنجیر به بازوی من و سر دیگر آن به بازوی عمه ام زینب بسته بود.
می گویند تاریخ ورود اسرا به شام دوم ماه صفر بوده است. بنابراین بیست و دو روز از اسارت زینب گذشته است؛ بیست و دو روز رنج متوالی كشیده است كه با این حال او را وارد مجلس یزید بن معاویه می كنند، یزیدی كه كاخ اخضر او (یعنی كاخ سبزی كه معاویه در شام ساخته بود) آنچنان بارگاه مجلّلی بود كه هركس با دیدن آن بارگاه و آن خدم و حشم و طنطنه و دبدبه، خودش را می باخت. بعضی نوشته اند كه افراد می بایست از هفت تالار می گذشتند تا به آن تالار آخری می رسیدند كه یزید روی تخت مزیّن و مرصّعی نشسته بود و تمام اعیان و اشراف و اعاظم سفرای كشورهای خارجی نیز روی كرسیهای طلا یا نقره نشسته بودند.
در چنین شرایطی این اسرا را وارد می كنند و همین زینب اسیر رنج دیده و رنج كشیده، در همان محضر چنان موجی در روحش پیدا شد و چنان موجی در جمعیت ایجاد كرد كه یزیدِ معروف به فصاحت و بلاغت را #لال كرد. یزید شعرهای ابن زبعری را با خودش می خوانَد و به چنین موقعیتی كه نصیبش شده است افتخار می كند. زینب فریادش بلند می شود: «اَظَنَنْتَ یا یَزیدُ حَیْثُ اَخَذْتَ عَلَیْنا اَقْطارَ الْأرْضِ و آفاقَ السَّماءِ فَاَصْبَحْنا نُساقُ كَما تُساقُ الْاُساری اَنَّ بِنا عَلَی اللّهِ هَواناً وَ بِكَ عَلَیْهِ كَرامَةً؟ » ای یزید! خیلی باد به دماغت انداخته ای (شَمَخْتَ بِاَنْفِكَ! ). تو خیال می كنی اینكه امروز ما را اسیر كرده ای و تمام اقطار زمین را بر ما گرفته ای و ما در مشت نوكرهای تو هستیم، یك نعمت و موهبتی از طرف خداوند بر توست؟ ! به خدا قسم تو الآن در نظر من بسیار كوچك و #حقیر و بسیار پست هستی و من برای تو یك ذره #شخصیت قائل نیستم.
ببینید، اینها مردمی هستند كه به جز ایمان و #شخصیت_روحی و معنوی همه چیزشان را از دست داده اند. آن وقت شما توقع ندارید كه شخصیتی مانند شخصیت زینب چنین حماسه ای بیافریند و در شام انقلاب به وجود بیاورد؟ همان طور كه انقلاب هم به وجود آورد. یزید مجبور شد در همان شام روش خودش را عوض كند و اسرا را محترمانه به مدینه بفرستد، بعد تبرّی كند و بگوید: «خدا لعنت كند ابن زیاد را، من چنان دستوری نداده بودم، او از پیش خود این كار را كرد. » چه كسی این كار را كرد؟ زینب چنین كاری را كرد.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 53-51.
#شهید_مرتضی_مطهری
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
با سلام
یه چند وقته که شهدا عنایتی نمی کنند که چیزی بنویسم. دعا کنید که از این تحریم و حرمان در بیام.
اثر منفی "روضه های دروغ"
#حادثه_كربلا برای ما مردم خواهی نخواهی یك حادثه ی بزرگ اجتماعی است؛ یعنی این حادثه در تربیت ما، در خُلق و خوی ما اثر دارد، حادثه ای است كه خود به خود، بدون اینكه هیچ قدرتی ما مردم را مجبور كرده باشد، میلیونها نفر و قهراً میلیونها ساعت برای شنیدن و استماع قضایای مربوط به آن صرف می كنیم. میلیونها تومان پول برای این كار صرف می شود.
این قضیه را ما باید همان طوری كه بوده است، بدون كم و زیاد تلقی كنیم و اگر كوچك ترین دخل و تصرفی از طرف ما در این حادثه صورت بگیرد، حادثه را منحرف می كند، به جای اینكه ما از این حادثه استفاده كنیم قطعاً #ضرر خواهیم كرد. حال بحث من این است كه در نقل و بازگو كردن حادثه ی عاشورا ما هزاران تحریف وارد كرده ایم، هم تحریفهای لفظی- یعنی شكلی و ظاهری- راجع به اصل قضایا، مقدمات قضایا، متن و حواشی مطلب، و هم [تحریفهای معنوی كه ] در تفسیر این حادثه ما تحریف كرده ایم. با كمال تأسف این حادثه، هم دچار تحریفهای لفظی است و هم دچار تحریفهای معنوی، هر دو. و باز تحریف هایی كه می شود، گاهی لااقل هماهنگی با اصل مطلب دارد، ولی گاهی تحریف نه تنها كوچكترین هماهنگی ندارد بلكه قضیه را مسخ و بكلی واژگون می كند، به شكلی در می آورد كه به صورت ضد خودش در می آید.
بازهم با كمال تأسف باید عرض كنم تحریفهایی كه به دست ما مردم در این حادثه صورت گرفته است، همه در جهت پایین آوردن و #مسخ كردن قضیه بوده است، در جهت #بی_خاصیت_كردن و بی اثر كردن قضیه بوده است و در این امر، هم #گویندگان و علمای امت تقصیر داشته اند و هم مردم. نمونه هایی از بعضی تحریفهایی كه در لفظ و ظاهر شده است، یعنی در شكل قضیه، در چیزهایی كه نسبت داده اند، ذكر می كنم. مطلب آن قدر زیاد است كه قابل بیان كردن نیست.
اگر بخواهند #روضه_های_دروغ را جمع كنند، روضه هایی كه می خوانند و دروغ است، شاید چند جلد كتاب پانصد صفحه ای بشود.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 63-62.
#شهید_مرتضی_مطهری
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
روضه "روضه های دروغ"
مرحوم حاج میرزا حسین نوری (اعلی اللّه مقامه) مرد فوق العاده ای بوده است، مُحدّث است، ولی در فن خودش فوق العاده متبحّر است، عجیب متبحّر است. این مرد بعضی از كتابها نوشت كه شأن او نبود و علمای وقت هم ملامتش كردند، ولی معمولا كتابهایش خوب است. مخصوصاً كتابی در همین موضوع منبر نوشته است به نام «لؤلؤ و مرجان» . این مردِ بزرگ، در همین كتاب خودش نمونه هایی، آن هم نمونه هایی از دروغ هایی كه معمول است و اینها را به این حادثه ی بزرگ، حادثه ی تاریخی كربلا، نسبت می دهند، ذكر كرده است.
این مرد بزرگ صریحاً می گوید: امروز باید عزای حسین را گرفت، اما برای حسین در عصر ما یك عزای جدیدی است كه در گذشته نبوده است و آن عزای جدید این همه دروغ هاست كه درباره ی حادثه ی كربلا گفته می شود و احدی جلو این دروغ ها را نمی گیرد.
امروز بر این #مصیبت حسین بن علی باید گریست، نه بر آن شمشیرها و نیزه هایی كه در آن روز بر پیكر شریفش وارد شد. و در مقدمه ی كتاب نوشته است كه فلان عالم بزرگ از علمای هندوستان نامه ای به من نوشته است و از روضه های دروغی كه در هندوستان خوانده می شود شكایت كرده و از من خواهش كرده است كه یك كاری بكنم، كتابی بنویسم كه جلوی #روضه_های_دروغ در آنجا گرفته بشود.
بعد مرحوم حاجی به این عبارت ذكر می كند، می نویسد: این عالم هندی خیال كرده كه روضه خوان ها وقتی به #هندوستان می روند دروغ می گویند، نمی داند كه آب از سرچشمه گل آلود است، #مركز روضه_های_دروغ ، كربلا و نجف و ایران است. همان مراكز تشیع مركز روضه های دروغ است.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 64-63.
#شهید_مرتضی_مطهری
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
دو مسئولیت بزرگ مردم
در همه ی اینها (تحریفات واقعه عاشورا) #مردم مسئول اند؛ یعنی شما مردمی كه اینجا نشسته اید، هیچ خیال نمی كنید كه در این قضیه مسئول هستید و خیال می كنید كه مسئول فقط گویندگان هستند. دو مسئولیت بزرگ، مردم دارند. یك مسئولیت این است كه #نهی_از_منكر بر همه واجب است. وقتی كه می فهمید و می دانید - و مردم اغلب هم می دانند- كه دروغ است، نباید در آن مجلس بنشینید، كه #حرام است، بلكه باید #مبارزه كنید.
و دیگر این تمایلی است كه صاحب مجلس ها و مستمعین به گیراندن مجلس دارند، مجلس باید بگیرد، باید #كربلا بشود. روضه خوان بیچاره می بیند كه اگر بنا بشود هرچه می گوید از آن راست ها باشد مجلسش نمی گیرد، بعد همین مردم هم دعوتش نمی كنند، ناچار یك چیزی هم اضافه می كند. این انتظار را مردم باید از سر خودشان بیرون كنند، [نگویند] فلان روضه خوانی كه مجلس او می گیرد، فلان روضه خوانی كه كربلا می كند. كربلا می كند یعنی چه؟ ! شما باید #روضه_راست را بشنوید و معارف و #سطح_فكر تان بالا بیاید، به طوری كه اگر در یك كلمه روحتان اهتزاز پیدا كرد، یعنی با روح حسین بن علی هماهنگی كرد، و اشكی و لو ذره ای، و لو به قدر #بال_مگس [جاری شد، ] اگر یك چنین اشكی در حالت هماهنگی روح شما با حسین بن علی از چشم شما بیرون بیاید، واقعاً مقام بزرگی برای شماست. اما اشكی كه از راه #قصّابی كردن بخواهد از چشم شما بیاید، اگر یك دریا هم باشد ارزش ندارد. « #داد_بكشید» یعنی چه؟ ! چرا داد بكشید؟ !
نقل كردند یكی از علمای بزرگ در یكی از شهرستان ها تا اندازه ای درد دین داشت و همیشه ایراد می گرفت، می گفت: چرا این حرف های دروغ را می گویید؟ و می گفتند تعبیرش هم این بود، می گفت: این #زهر_مار ها چیست كه بالای این منبرها می گویید؟ یك وقت به یك واعظی گفت: آقا این زهر مارها چیست كه می گویید؟ او گفت: غیر از این نمی شود، اگر اینها را نگوییم اصلاً باید در دكان را تخته كنیم و برویم. گفت: خیر، اینها دروغ است. تا اینكه آن آقا خودش در مسجد خودش مجلسی بپاكرد و همان واعظ را دعوت كرد، خودش هم بانی شد.
به او گفت: من می خواهم به عنوان نمونه یك مجلسی ترتیب بدهم، تو هم باید مقید باشی جز از كتابهای معتبر هیچ روضه ای نخوانی، فقط روضه ی راست بخوانی (گفتند تكیه كلامش هم این بود كه از آن زهرماری ها نگو، یعنی از آن دروغ ها) ، از آن زهرماری ها چیزی نگویی. گفت: چَشم، چون مجلس مال شماست من هم همین طور [عمل می كنم. ] شب اول خود آقا در محراب رو به قبله نشسته بود. منبر را هم كنار محراب گذاشته بودند. آن آقا رفت صحبتهایش را كرد، نوبت روضه شد.
او مقید بود كه جز روضه ی راست چیزی نخواند. خواند و خواند، مجلس هیچ تكان نخورد و همین طور یخ كرده بود. این آقا دید عجب! این مجلس مال خودش هم هست، بعد مردم چه می گویند، زنها می گویند لا بد آقا نیتش پاك نیست كه مجلسش نمی گیرد، اگر آقا خودش نیتش درست بود، اخلاص نیت داشت حالا كربلا شده بود. دید آبرویش دارد می رود. چه بكند؟ آرام و زیرچشمی به او گفت: كمی از آن زهرماری ها قاطی كن.
یك مسئولیت بزرگ این مسئولیت است، [مقاومت در برابر] این انتظاری كه مردم برای كربلا شدن دارند. این خودش #دروغ_ساز است و لهذا غالب جعلیاتی كه شده است، مقدمه ی #گریز زدن بوده است؛ یعنی جعل شده است برای اینكه بشود از آن جعل یك گریزی زد و اشك مردم را جاری كرد، و غیر از این چیزی نبوده است.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 66-64.
#شهید_مرتضی_مطهری
#روضه_های_دروغ
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
21.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 نماهنگ | بزرگترین حماسه تاریخ
گزیده از بیانات رهبر انقلاب در آستانه محرم سال ۱۳۸۰