#ماه_رمضان سال ۶۲ بود، بعد از عملیات والفجر یک. ماه رمضان آمدیم مرخصی. با مصطفی تمام سی شب ماه رمضان را می رفتیم مراسم #دعای_ابوحمزه.
در سراسر دعا، مشغول استغفار و گریه و «الهی العفو» بود.
از مراسم که بر می گشتیم، تازه می رفت گوشه حیاط برای #نماز_شب، با آن دست مجروح گچ گرفته اش.
دیگر از آن شوخ طبعی ها خبری نبود. یک بار غریبانه می گفت: ماه رمضان که تمام شود، من هم تمام خواهم شد.
در طول ماه مبارک، یک دعا را خیلی تکرار می کرد. «خدایا از تو احدی الحُسنَیَین می خواهم یا زیارت یا شهادت».
هنوز یک ماه از ماه رمضان نگذشته بود که تمام شد.
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
#مراقبات_ماه_رمضان
#خاطرات_رمضانیه
#ابو_حمزه
#کتاب_مصطفی ، نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، چاپ ششم- ۱۳۹۴؛ ص ۱۵۱٫
کتاب یادگاران، جلد هشت؛ کتاب ردانی پور، نویسنده: نفیسه ثبات، ناشر: روایت فتح، تاریخ چاپ: چهارم- ۱۳۸۹؛ صفحه 75.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/