با سلام
برای دسترسی به #فهرست خاطرات #شهدای_آبان_ماه کانال می توانید از هشتگ های ذیل استفاده بفرمائید.
✅#شهید_مصطفی_صدر_زاده (1 آبان)
✅#شهید_فتحی_شقاقی (4 آبان)
❌#شهید_جعفر_خواستان (4 آبان) فاقد مطلب
❌#شهید_رضا_حمیدی_نور (8 آبان) ف
❌#شهید_شریف_اشراف (10 آبان) ف
✅#شهید_طیب_حاج_رضایی (11 آبان)
❌#شهید_محسن_انصاری (13 آبان) ف
❌#شهید_علی_تمام_زاده (18 آبان) ف
✅#شهید_حسن_طهرانی_مقدم (21 آبان)
❌#شهید_محمد_رضا_دهقان_امیری (21 آبان) ف
❌#شهید_ادواردو_آنیلی (24 آبان) ف
✅#شهید_محمود_اخلاقی (28 آبان)
✅#شهید_مجید_زین_الدین (29 آبان)
✅#شهید_مهدی_زین_الدین (29 آبان)
@boreshha
http://fi9.ir/i5sr0i
محمدرضا سفت و سخت پای #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر ایستاده بود و هزینه هایش را هم پرداخت کرد.
برش اول:
شب میلاد امام حسین (ع) بود. از هیئت برمی گشتیم. در مسیر برگشت #کاروان_عروسی را دیدیم که وضعیت پوشش نامناسبی داشتند. محمدرضا گفت: از کنار ماشین ها رد می شویم و فقط #تذکر_لسانی می دهیم. کنار هر ماشینی سرعت را کم می کردیم و تذکر می دادیم.
از کاروان که گذشتیم به خاطر سرعت بالا تصادف کردیم. سرو صورت مان خونی شده بود. مردم کنار ما جمع شده بودند. آخرین ماشینی که کنار ما توقف کرد، یکی از همان ماشین هایی بود که به آنها تذکر داده بودیم. وقتی ما را شناختند بوق زنان ابراز شادی کرده و رفتند. با محمدرضا متحیرانه به همدیگر نگاه کردیم و از نتیجه امر به معروف مان خنده مان گرفت.
برش دوم:
محمد رضا همراه دوستانش راهی نانوایی بود. جلو نانوایی که می رسند می بینند چند نفر از اراذل و اوباش به نانوایی محله حمله کرده اند و دارند شاطر را کتک می زنند تا دخلش را خالی کنند. محمدرضا با آنکه در آن زمان ۱۴ سال بیشتر نداشت، سریع خودش را وارد معرکه کرده و به دفاع از نانوا می پردازد.
یکی از اراذل با شیشه شکسته نوشابه، زخمی به گردن او زد که وقتی بردیمش بیمارستان ۱۸ بخیه خورد.
#شهید_محمد_رضا_دهقان_امیری
#سیره_فرهنگی_شهدا
راوی: دوست شهید.
کتاب ابو صال؛ خاطرات شهید محمد رضا دهقان امیری،نوشته محدثه علی جان زاده روشن، نشر شهید کاظمی، چاپ چهارم-بهار ۹۶؛ صفحه ۳۱ و ۷۶.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/