مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ، عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ، عَنْ رَجُلٍ: عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام، قَالَ: «مَنْ قَرَأَ «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» يَجْهَرُ بِهَا صَوْتَهُ، كَانَ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ؛ وَ مَنْ قَرَأَهَا سِرّاً، كَانَ كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ؛ وَ مَنْ قَرَأَهَا عَشْرَ مَرَّاتٍ، مَرَّتْ لَهُ عَلى نَحْوِ أَلْفِ ذَنْبٍ مِنْ ذُنُوبِهِ».
حضرت باقر عليه السّلام فرمود:
هر كس #سوره_قدر را با صدای بلند بخواند مانند كسى است كه شمشير در راه خدا كشيده، و هر كس آن را با صدای آهسته بخواند مانند كسى است كه در راه خدا در خون خود بغلطد، و هر كس ده بار آن را بخواند به اندازه هزار گناه از گناهانش آمرزيده شود.
( الكافي (ط - دارالحديث) ؛ ج4 ؛ صفحه 643)
#روایات_جهاد_و_شهادت
#مثل_شهید
#فضیلت_سوره_قدر
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
https://eitaa.com/boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
#شهید_امروز
#شهید_عباس_کردانی
شهید مدافع حرم عباس کردانی (استان خوزستان، شهرستان اهواز) (۱۳۹۴ ه.ش)
وفات حضرت ام البنین (ع)؛ #روز_تکریم_مادران_و_همسران_شهدا
.
دوران انقلاب و حتی دوران جنگ زیاد به بهشت زهرا (س) و #قطعه_شهدا می رفتم. از این که مادر شهید نبودم، احساس #شرمندگی داشتم. همیشه وقتی با پدر و مادر شهدا رو به رو می شدم، می ماندم به آنها چه بگویم. وقتی حسن شهید شد کمی از شرمندگی بیرون آمدم و خدا را شاکر هستم.
وقتی محمد زنگ زد تا خبر شهادت برادرش را بدهد، همین که گوشی را از پدرش گرفتم و خبر مصدومیتش را شنیدم، احساس کردم نیرویی وارد سینه ام شد. لطف خدا بود که صبری در من ایجاد شد. گفتم: شهادت مبارکش باشد.
وقتی خبر شهادتش پخش شد، مشکی نپوشیدم و اجازه ندادم کسی به من تشلیت بگوید. حسن که نمرده بود؛ شهید شده بود. زنده بود. تازه او خودش شهادت را خواسته بود.
البته گاهی از اینکه چرا با این شرایط که پدر و مادرش پیرند و همسر جوان و کودکی در دست دارد، شهادت را انتخاب کرده، متعجب می شدم، اما وقتی می دیدم که همه رفتنی هستیم، چه بهتر که سعادت مند برویم، آرام می شدم.
#شهید_حسن_باقری
#پدر_و_مادر_شهدا
#ایثار_پدر_و_مادر_شهدا
#خاطرات_مناسبتی
#روز_تکریم_مادران_و_همسران_شهدا
راوی: مادر شهید
#کتاب_ملاقات_در_فکه ؛ زندگی نامه شهید حسن باقری (غلام حسین افشردی) نویسنده: سعید علامیان نشر: سوره مهر نوبت چاپ: سوم- ۱۳۹۷؛ صفحه 307-308.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
https://eitaa.com/boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید عباس کردانی:
پلاکم را همراه خود نمی برم از خداوند می خواهم جنازه ای از حقیر باز نگردد و همچون حضرت زهرا (س) بی قبر و نشان باشم و امیدوارم کسی برای به وطن بازگرداندن جنازه ام به وطن، تلاشی نکند.
#وصیت_نامه_شهدا
#وصیت_نامه_موضوعی
#شهید_عباس_کردانی
#شهدا_و_حضرت_زهرا (س)
#گمنامی
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
https://eitaa.com/boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
اندر احوالات حکومت پهلوی (1):
«روزی به یکی از سر گروهبان ها گفتم: چرا مردم می خواهند شاه را بیرون کنند؟ اشتباه شاه در کجاست که کار به اینجا کشیده؟
او گفت: یک روز تو را به جایی می برم که متوجه شوی اشتباه شاه کجا بوده است.
سرگروه بان که آدم خوبی بود و دوست نداشت او را سرگروه بان خطاب کنیم، به عمو زعیم مشهور بود. یک روز مرا صدا زد و همراه خودش به جنوب تهران، پشت شهر نو که مرکز فحشا بود،برد.
رو کرد به من و گفت: این مردهای جوان را بشمار. متحیر شدم حدود ۷۶ نفر که همه حدود ۱۶ تا ۲۵ سال داشتند. خودشان را مانند زن ها آرایش کرده بودند و خود_فروشی می کردند. جوان های ۱۶ تا ۱۸ ساله شان را هم پنج تومان به افغانی ها میفروختند.
این گوشه ای از صحنه های آنجا بود. همانجا شاه را نفرین کردم که با کشور شیعه چه کرده و جوان ها را به چه روزی انداخته است.
به قول خودشان ژاندارمری هم از آنجا حفاظت می کرد و افرادی با قد بلند و سبیل کلفت و هیکل، تا می توانستند باج می گرفتند.
موقع برگشت مراکزی را دیدیم که مردها خودشان را به سربازها معرفی میکردند و از آنها تقاضا می کردند. واقعاً فساد و بی بند و باری غوغا می کرد».
کتاب_رندان_جرعه_نوش به روایت حاج حمید شفیعی؛ صفحه 18.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
https://eitaa.com/boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
#شهید_امروز
#شهید_علی_سیفی_نسب
• روحانی شهید علی سیفی (استان آذربایجان شرقی؛ شهرستان مراغه) (۱۳۶۴ ه.ش- عملیات والفجر 8)
#شهید_حمیدرضا_جعفرزاده
• شهید حمیدرضا جعفرزاده (استان کرمان، شهرستان کرمان) (۱۳۶۴ ه.ش)
• آغاز عملیات والفجر ۸ (فتح فاو) (۱۳۶۴ ه.ش)
شهید سیفی قبل از آخرین اعزامش آمد برای خداحافظی با دوستان رزمنده آمده بود. #پوتین های او نو بود و پوتین های من کهنه.
گفت: این پوتین های کهنه برای کیست؟
گفتم چطور؟
گفت: بیا با هم عوض کنیم.
گفتم برای چه؟
گفت: من عازم عملیاتم و شاید #شهید یا اسیر شوم، دوست دارم با پوتین #کهنه شهید شوم و پوتین های نو را یک نفر دیگر استفاده کند تا #بیت_المال کمتر متضرر شود.
#شهید_علی_سیفی_نسب
#سیره_اقتصادی_شهدا
#تلاش_در_حفظ_بیت_المال
#کتاب_بیا_مشهد، گروه فرهنگی شهید هادی،چ اول ۱۳۹۵، ص ۹۳.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
https://eitaa.com/boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
اندر احوالات حکومت #پهلوی (2):
گروه بانی داشتیم که تازه افسر شده بود و ما را خیلی اذیت میکرد. راس ساعت هشت شب، حکومت نظامی شد و مردم که برای گرفتن #نفت در صف ایستاده بودند، گالن های خودشان را با سیم به هم بستند و رفتند.
این افسر وقتی نوبت به خانمی رسید که می خواست نفت بگیرد، برق را قطع کرد و گفت فردا بیایید. آن زن می خواست به خانه اش برود؛ ولی میترسید. این نامرد چند سرباز را صدا کرد و گفت: همین که این زن کمی دور شد، او را #بکشید.
ما خیلی ناراحت شدیم و وقتی افسر رفت، با هم گفتگو کردیم. یکی از سربازها پیشنهاد کرد که آن زن را داخل ماشین بفرستیم و صبح او را راهی منزلش کنیم. با آن خانم صحبت کردیم. اول قبول نمی کرد. وقتی جریان را برایش گفتیم، قبول کرد. ما هم به طرف پیکانی که در صف بنزین بود رفتیم و از راننده که در صندلی عقب خوابیده بود، خواستیم این کار را بکند و او هم مردانگی کرد و پشت فرمان خوابید و آن خانم هم عقب ماشین رفت و خوابید. صبح زود به او نفت دادیم و روانه خانه اش کردیم.
سروان آمد و گزارش کار خواست. سربازها گفتند قربان! هرچه کردیم از اینجا نرفت و تا صبح داخل یک پیکان خوابید. افسر وقتی این را شنید، شروع به فحش دادن کرد و گفت خاک بر سرتان! می خواستم او را بکشم و به گردن آنهایی بیاندازم که این مشکلات را به وجود آورده اند.
#زمان_شاه
#فساد_پهلوی
#کتاب_رندان_جرعه_نوش به روایت حاج حمید شفیعی؛ صفحه 21-22.
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
https://eitaa.com/boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
فرازی از وصیت نامه شهید علی سیفی نسب:
مادر عزيزم! حرارت عواطف و زمزمههاي محبتت، هنوز در وجودم طنين انداز است، ولي مهر و محبتهاي بي پايان و جاودانه خدا، همه چيز را از يادم برد و هر كس ديگري هم اگر لذت عشق او را بفهمد، از همه چيز مي گذرد.
#وصیت_نامه_شهدا
#وصیت_نامه_موضوعی
#شهید_علی_سیفی_نسب
#سیره_اعتقادی_شهدا
#محبت_خدا
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام
https://eitaa.com/boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/