eitaa logo
اندیشکده برهان
230 دنبال‌کننده
17 عکس
4 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
انتخابات در پیش است دامنه عمل مردم در جمهوری اسلامی ✍🏻جعفرعلیان‌نژادی؛ دانش آموخته علوم سیاسی 📌هاناآرنت فیلسوف سیاسی مطرح آلمانی که ۳۵ سال منتهی به مرگش را در آمریکا گذراند، در خصوص انقلاب قرن هجده آمریکا می‌نویسد: در تفکر بعد از انقلاب، روح انقلاب فراموش شد، صفاتی که در بنای جمهوری مؤثر بودند، بعداً در آن جایی نیافتند. این صفات «توان‌های عمل و امتیاز عزت‌مندانه آغازگری امری سراسر نو» بودند. 🔸آرنت ادامه می‌دهد، انقلاب به مردم آزادی داد، اما نتوانست فضایی برای بکار افتادن این آزادی فراهم آورد، تأسیس جمهوری نتوانست، روح انقلاب یعنی «عمل» را حفظ کند. قصد نگارنده تأیید آرنت نیست، هم‌چنین نمی‌خواهد بگوید در آمریکا اصلاً آزادی وجود ندارد، اما نکته‌ای در این تحلیل است که بسیار روشن‌گرانه است. 🔸پرسش آن است که چرا در جمهوری بعد از انقلاب آمریکا توان عمل و اعتمادبه‌نفس حرکت ابتکاری از مردم گرفته شد؟ آرنت می‌گوید، بنیانگذاران، عمل را امری می‌فهمیدند که فقط برای خودشان ممکن است نه مردم. آن نکته مهم در همین جا رخ می‌نماید. 🔸جمهوری محصول اتمام انقلاب بود نه تداوم آن. گویا جمهوری درون خود چیزی کم داشت تا حافظ روح انقلاب باشد. مردم قبل از برقراری جمهوری‌ توانمندی بیشتری برای عمل خلاقانه داشتند، اصلاً به همین دلیل توانستند، حرکت انقلابی علیه نظم قبلی انجام دهند،‌ اما با جمهوری محدود شدند. 🔸از حالا این جمهوری بود که حدود عمل مردم را تعیین می‌کرد. آزادی عمل هم در همین چارچوب معنا می‌شد. دموکراسی نظامی برای عادت دادن مردم به حدود جمهوری بود. با اینکه ادعا می‌شد مردم همه کاره‌اند، اما هر کاری را نمی‌توانستند انجام دهند. ‌حکومت هر روز بیشتر و بهتر موفق به پیش‌بینی و کنترل اعمال غیرمنتظره می‌شد. 🔸در ایران اما جمهوری تداوم انقلاب است. چون هم توان عمل مردم بیشتر شد و هم برای تداوم روح انقلابش تضمین وجود دارد. اسلام ضامن روح انقلاب و عمل انقلابی مردم است. هم ماهیت جمهوری، اسلامی است. هم مردم‌سالاری اصلی اسلامی است. جمهوری اسلامی، با تداوم عمل انقلابی جان گرفته و فضای بیشتری برای عمل سیاسی باز کرده است. 🔸در ایران، مردم توان عمل بیشتری دارند، چون جمهوری اسلامی میوه درخت استقلال از وابستگی و آزادی از استبداد داخلی بود. عنصر اصلی و متغیر حیاتی، اراده مردم بود که حدود زمین بازی را مشخص می‌کند. اصلاً جمهوری اسلامی بر همین بنیان شکل گرفت. نتایج متفاوت انتخاباتی مؤید این موضوع است. 🔸مردم صاحب نقش واقعی و رأی نافذ بودند. حداقل پنج سلیقه متفاوت سیاسی و مدیریتی را در انتخابات ریاست جمهوری بر کرسی نشاندند. در انتخابات مجلس نیز وضع متکثرتر بود. وانگهی همین توان عمل بالا، حافظ روح انقلابی جمهوری اسلامی بود.  🔸عدم میل عمومی به شکل‌گیری نهادهای واسط بین مردم و حکومت، نظیر احزاب و گروه‌های مدنی، بیش از آنکه مایه ایراد و علامت توسعه‌نیافتگی باشد، نشانگر توان بالای عمل سیاسی مردم است که ترجیح داده‌اند خود تعیین‌کننده اصلی معادلات سیاسی باشند.‌ حتی بروز عوارضی نظیر قهر، بی‌تفاوتی و لجبازی سیاسی نیز نشانه چنین امکانی است. 🔸نهاد انتخابات در جمهوری اسلامی، نیز معنایی تازه یافت. این مسأله نه صرفاً یک ادعای بی‌ریشه که، نشانه زنده بودن روح انقلاب است. مردم حس عمل واقعی دارند. توان عمل بالایی دارند. بیش از آنکه مجبور به عمل در چارچوب ضروریات باشند، خود عامل تغییر چارچوب‌ها هستند. 🔸درک واقعیت تفاوت نهاد انتخابات در جمهوری اسلامی با دیگر کشورها، معنای تحریم آن را بی‌معنا می‌کند. بر این اساس، شعارهایی نظیر انتخابات آزاد از نظارت، می‌تواند به معنای سلب توان عمل‌ورزی مردم باشد. چون به معنای بالا بردن امکان توان عمل برخی افراد است که در دوره‌هایی از تجربه جمهوری اسلامی در پی کنترل و محدود کردن توان عمل انقلابی مردم بوده‌اند. 🔸فلسفه وجودی شورای نگهبان نیز با این ملاحظات روشن تر می شود. شورایی که برای صیانت از توان عمل انقلابی مردم، نمی‌گذارد عناصر کنترل گر، محدودیت‌خواه و مستبد پا به عرصه رقابت بگذارند، حتی اگر در پوشش شعار آزادی آمده باشند. 🔸انتخابات در پیش است، هر واقعیتی که رقم بخورد، نشانه توان بالای عمل‌ورزی‌ مردم‌ است. هر تحلیلی که معتقد به تضعیف نهاد انتخابات و کاهش توان عمل‌ورزی مردم باشد، از شناختی ناقص نشأت می‌گیرد. انتخابات عالی‌ترین امکان عمل‌ورزی سیاسی و حافظ روح جمهوری اسلامی است و نشان می‌دهد حرکت انقلاب ادامه دارد. 🟠 @borhan_inst 🟠 @jafaraliyan
ادامه متن... 4- نشانه بارز عمومیت داشتن پدیده عشق اجتماعی در ایران، عشق بی‌نظیر ایرانیان به خادمین واقعی است. «عشق به خادم». عشق به خادمی که عاشق خدمت است و تا پای جان برای مردمش کار می‌کند. 🔸محورهای متعدد دیگری می‌توان به این لیست افزود، اما با همین چهار محور هم، تحلیل اجتماعی پدیده تشییع پیکر میلیونی ممکن است. «عشق به خدمت» و «عشق به خادم» دو افزونه مفهومی است که جامعه ایرانی به چارچوب نظری عشق اجتماعی اضافه می‌کند. رئیس جمهور با شهادت خود حین خدمت ایثارگرانه، عشق اجتماعی خود به مردم ایران زمین اثبات کرد. خدمت بی‌منت و بدون قید و شرط. مردم نیز با حضور تاریخی در مراسم یادبود شهید جمهور، فرهنگ بی‌نظیر عشق به خادم ایثارگر را بار دیگر نشان دادند. عشقی که بصورت دائمی و بی‌نظیر در تشییع پیکر شهدا تکرار کرده‌اند... 🟠 @borhan_inst 🟠 @jafaraliyan
درنگ سیاسی و اقتصادِ توجه (تحلیل پدیدارشناختی واقعه سی‌ام اردیبهشت) ✍ جعفرعلیان‌نژادی؛ دانش‌آموخته علوم‌ سیاسی 🔸یکی از زوایای مغفول در خصوص شهادت آیت‌الله رئیسی و هیئت همراه ایشان، فهم اثر پدیدارشوندگی واقعه و درک منطق روی‌آورندگی مردم به آن است. تحلیل پدیدارشناختی این موضوع می‌تواند پرتویی بر زوایای مغفول ماجرا افکنده و شناختی بر تأثیرات آتی آن حاصل کند. 🔸برای حصول این منظور از روش تحلیل پدیدارشناختی هوسرل استفاده می‌کنیم. در نظر هوسرل می‌توان یک «نگرش طبیعی» به جهان داشت و یک «نگرش پدیداری». در نگرش طبیعی وجود جهان مستقل از فهم انسان مفروض گرفته می‌شود. اما تنها وقتی این جهان قابلیت تجربه شدن برای انسان دارد که اجزا و اشیاء آن، آنطور که هستند برای ما آشکار شوند. 🔸نکته مهم آن است که آشکارشدگی چیزها در ذهن صورت نمی‌گیرد، بلکه در جهان بیرونی آنطور که هستند، آشکار می‌شوند. حال پرسش، چگونگی این آشکارشدگی است. اگر آن‌گونه که خود هستند آشکار می‌شوند، راه تجربه‌شان چیست؟ هوسرل برای پاسخ به این پرسش از دو فروکاست یا تقلیل پدیدارشناختی و یک عمل روی‌آورندگی حرف می‌زند. 🔸فروکاست اول، همان تقلیل پدیدارشناختی یا اپوخه است. در این فروکاست و تقلیل ما وجود جهان مستقل از خود و همه اجزایش را در پرانتز قرار می‌دهیم، تا زمینه گشودن ما به جهان پدیدارها فراهم شود. جهان و موجودات در آن، تنها با چنین عملیاتی، نزد ما حاضر می‌شوند. یعنی از جهان مستقل با اپوخه یا تقلیل پدیدارشناختی به جهان داده‌شده و متعلق به ما می‌رسیم. 🔸فروکاست دوم، تقلیل آیدتیک نام دارد و به معنای در پرانتز قرار دادن ویژگی‌های عرضی و احتمالی پدیده به منظور شهود و ادراک ذات آن است. یعنی به دانشی شهودی (دیدنی) در خصوص ضروریات پدیده برسیم. به یک معنا ذات پدیده خود را به ما نشان می‌دهد، حتی اگر به شهود حسی به آن نرسیم، با تکنیک‌ تقلیل آیدتیک، به ایده اصلی آن برسیم. 🔸عمل روی‌‌آورندگی نیز شیوه‌هایی است که سوژه‌های انسانی با جهان تماس پیدا می‌کنند. یعنی افراد چگونه با پدیده‌ها در بیرون از ذهن خود مواجه می‌شوند. در اینجا از کلیدواژه دربارگی یا معطوف‌شدگی ما به بیرون حرف زده می‌شود. توجه ما با «حالات مختلف» معطوف به یک پدیده می‌شود، میل، شفقت، مهربانی، ترس، ترحم، انزجار، استخبار، تعجب و... 🔸بر این مبنا اگر بخواهیم، حادثه رخ داده را تحلیل کنیم، باید وجوه پدیدارشوندگی و روی‌آورندگی به آن را مورد بررسی قرار دهیم. ▫️وجه پدیدارشوندگی حادثه رخ‌داده چه بود؟ چگونه چنین پدیده‌ای خود را به ما عرضه کرد و نمایان شد. اگر سیاست‌ورزی و حکمرانی را امری بدانیم که همواره جاری بوده و جریان دارد، در واقع نوعی نگرش طبیعی به آن داشته‌ایم که ما را دچار شکلی از روزمرگی سیاسی کرده بود. اما آن حادثه به‌سان یک مکث و درنگ، ما را از آن فضای عام و کلی و عادی شده، به یک پدیده جدید، جزئی‌تر و استثنایی فروکاست. آن حادثه واجد خصلت دادگی و نمایان‌شدگی شد چون در قالب فروکاست پدیدارشناختی به ما عرضه شد.‌ ▫️فرآیند فروکاست دوم، از زمان رخداد تا بیست و چند ساعت بعد امتداد یافت. کم‌کم صحنه شفاف‌تر شد، تمام احتمالات ممکن مبنی بر نوع حادثه، یکی یکی کنار رفت، اخبار فرعی و بی‌اهمیت و دروغ از اثر افتاد، تا ذات آن پدیده به گونه‌ای شهودی به ما داده شد. شهادت ذات این پدیده بود و در فرآیند فروکاست آیدتیک نمایان و به ما داده شد. ▫️اما در مرحله روی‌آورندگی، ما چگونه با چنین پدیدار شفافی تماس گرفتیم. توجه ما چگونه به این پدیدار معطوف شد؟ حالت دربارگی یا جنس توجه ما، در نسبت مستقیم با شهود ذات پدیده بود. شهادت به عنوان ذات پدیدارشونده این ماجرا، منتهی‌الیه توجه عمومی را به خود جلب کرد. حس تأثر شدید، شفقت و قدردانی، حالات کلی معطوف‌شدگی ما به حادثه بود. 🔸بعد از این اتفاق، سریالی از پدیدارهای غیرمنتظره، عجیب و تکان‌دهنده رخ داد. اگر درنگ سیاسی را شروع سلسله این پدیدارها بدانیم، حس فقدان رئیس‌جمهور تبدیل به واقعیتی شد که تمام توجهات را به خود جلب کرد. پدیدار کم‌نظیری که نوعی خرق عادت فضای سیاسی چندسال اخیر کشور بود و مردم را از وضعیت بی‌توجهی و بی‌تفاوتی به موقعیت متوجه‌شدگی سیاست، خارج کرد. 🔸دلالت نخست این پدیدار، در تشییع پیکر میلیونی خود را نشان داد، دلالت بعدی در معطوف‌شدگی تمام جریانات سیاسی به رقابت بر سر جلب توجه مردم، نمایان شد. ذات پدیداری شهادت، تأثیر عمیقی در مردم گذاشت. تأثیر بی‌سابقه‌ای در استقبال و معطوف‌شدن هیئت‌های خارجی به مراسم ادای احترام شهید رئیس، گذاشت. کارنامه طبیعی شده و مورد غفلت دولت سیزدهم، مجدد جلوی چشم مردم قرار گرفت. ادامه دارد...
ادامه متن... 🔸فوران روی‌آورندگی‌ و توجه بسیار شدید مردم به سیاست با توجه به در پیش بودن انتخابات ریاست‌جمهوری، فرصت تاریخی برای جریانات سیاسی ایجاد کرد، تا با گشاده‌دستانه‌ترین حالت ممکن، این توجهات برانگیخته را به خود جلب کنند. آن درنگ سیاسی که با حس‌فقدان‌رئیس‌جمهور خادم، توأمان شد، شکل‌دهنده نوعی اقتصاد توجه شد و اکنون جریانات را با این مسأله مواجه کرده که چگونه چنین پدیداری را تبدیل به سرمایه اجتماعی خود نمایند. 🔸مهارت جریانات سیاسی در اقتصاد توجه، تنها با شاخص جلب نظر بیشتر جامعه قابل ارزیابی است و مسلما هیچ جریانی نمی‌خواهد چنین فرصتی را از دست بدهد. دو محور اساسی اقتصاد توجه در شرایط فعلی، یکی فهم دلیل بالا رفتن توجهات عمومی به پدیدار‌ شهادت (میل عمومی به امتداد مسیر دولت سیزدهم)، و دیگری تمرکز روی گزینه‌های رأی‌آور و اجماع‌ساز است. 🟠 @borhan_inst 🟠 @jafaraliyan
فهم نسبت رئیس‌جمهور شهید با دولت‌ سیزدهم ✍ جعفرعلیان‌نژادی؛ دانش‌آموخته علوم سیاسی 🔸عدم فهم درست نسبت رئیس‌جمهور شهید با دولت سیزدهم، منجر به بروز نوعی مشاجرات سیاسی پس از شهادت ایشان شده است. همین مسأله از یک طرف زمینه‌ای برای سوءاستفاده برخی جریانات سیاسی شده تا شخص ایشان را محترم بدانند اما به رد کلی دولت سیزدهم بپردازند و از طرف دیگر سوالاتی را در افکار عمومی ایجاد کرده که واقعاً نسبت شهید با دولت‌شان چیست. در این یادداشت سعی خواهم کرد، منطق ارتباط شهیدجمهور با دولت ایشان را توضیح دهم. 🔸اول. ویژگی‌های شخصی رئیس‌جمهور شهید، ثمره نوعی تربیت فکری، زبانی و عملی در طول دوران حیاتشان بود. مداومت بر حفظ چنین صفاتی، خواهی نخواهی، آن ویژگی‌های شخصی را به ویژگی‌های شخصیتی تبدیل می‌کند. ویژگی‌های شخصیتی خود را در نسبت با دیگران نشان می‌دهد. بنابراین می‌توان گفت، وی با ویژگی‌های شخصیتی‌اش با کابینه نسبت برقرار می‌کرد. 🔸دوم. حاصل این نسبت، شکل‌گیری نوعی شخصیت حکمرانی بود. شخصیت تصمیم‌گیر. مهم‌ترین دلالت محسوس و رویت‌پذیر شخصیت حکمرانی رئیس‌جمهور، در دولت سیزدهم و کابینه ایشان متبلور می‌شد. بنابراین جداسازی مطلق ایشان از دولت سیزدهم، دربردارنده نوعی جسارت به شخصیت حکمرانی شهیدجمهور است. 🔸سوم. با این حساب این گزاره که رئیس‌جمهور خود، آدم‌ خوبی بود اما کابینه‌اش غلط، به معنای بدتصمیم بودن ایشان است. و این به معنای زیرسوال بردن شخصیت حکمرانی ایشان است. تعابیر مقام‌معظم‌رهبری در خصوص ایشان، متوجه شخصیت حکمرانی ایشان بود، نه صفات فردی. اصلا تفکیک بین این دو در مقام نظر و عمل نیز ممکن نیست. 🔸چهارم. سوال صحیح اما این است که آیا تمام ویژگی‌های مثبت شخصیتی رئیس‌جمهور در دولت سیزدهم متبلور شد؟ مسلما خیر. نه ایشان بلکه در هیچ مقام مسئولی چنین حکمی عقلانی نیست. در تمام جزئیات امور چنین چیزی ممکن نیست. هم نوع اجرای تصمیمات و هم تنوع شخصیت کارگزاران، مانع همسازی و همگامی کامل است. 🔸پنجم. با این توضیحات معلوم می‌شود، وقتی حرف از نسبت‌داری رئیس‌جمهور شهید با دولت سیزدهم می‌زنیم، منظور وجود اراده واحد و حرکت کلی واحد بر اساس آن است. اراده‌ واحدی که معطوف به شخصیت با‌کفایت، کارآمد، جامع‌الاطراف، مغتنم و روحیه ایثارگر، پرتلاش و خستگی‌ناپذیر شهیدجمهور داشت. حال سوال درست این است که آیا امکان فراروی از دولت سیزدهم، بهبود و افزایش سرعت وجود دارد یا خیر؟ 🔸ششم. یقیناً چنین امکانی وجود دارد و گزینه‌های انتخاباتی می‌توانند با فهم چنین نسبتی و صحت چنین ریل‌گذاری و حرکتی، برنامه خود را برای ارتقا از وضع موجود به وضع مطلوب، طراحی کنند. یقیناً بین وضع موجود فعلی با وضع موجود سه سال پیش زمین تا آسمان تفاوت وجود دارد، نامزدها باید برنامه خود را در نسبت با وضع موجود فعلی تنظیم کنند، نه اینکه بازگشت به عقب داشته و اساس این حرکت صحیح را زیرسوال ببرند. 🔸هفتم. حال معنای نقد دولت سیزدهم، هم معلوم می‌شود. نقد به معنای انکار کلیت دولت سیزدهم چه در نظر و چه در عمل نیست، بلکه به معنای نقد جزئیات سیاست‌های اجرایی دستگاه‌های دولتی است. رقابت باید روی نقشه‌راه‌های بهتر و سیاست‌گذاری‌های کارآمدتر باشد، روی توان، دقت و جزئیات برنامه‌های نامزدها باشد. حرف‌های کلی، ارائه برنامه‌های غیر عقلانی و دادن وعده‌های بزرگ، دیگر برای مردم مسموع نیست. 🔸هشتم. حرکت کلی دولت سیزدهم از جنبه‌های مختلف، شأن آغازگری مسیری نو داشت که روی بالابردن توان عمل مردم متمرکز بود. شهید جمهور هم خود و هم دولتش را، عادت به شریک کردن مردم در تصمیمات خود داشت. هیچ تصمیمی را پشت میز نمی‌گرفت، با مردم در میان می‌گذاشت و حس اجتماعی را در تصمیمات دخالت می‌داد. هیچ دولت عاقلی، چنین میراث شگرفی را کنار نمی‌زند. 🔸نهم. در نهایت آنکه هر نامزدی که این واقعیت را نادیده بگیرد، به بدنه رأی خود ضربه زده است. به اصل مشارکت ضربه زده است. دولت آتی با درک توجه مردم به درستی حرکت کلی دولت سیزدهم و پانگذاشتن روی ریل‌گذاری اصلی آن، باید بتواند راه حل مناسبی برای حل معمای اثر محسوس آن اقدامات کلان، روی معیشت و زندگی روزمره داشته باشد. 🟠@borhan_inst 🟠@jafaraliyan
ادامه متن... 🔸در آن سال‌ها، تشدید تحریم‌ها در سایه افزایش مصرف انرژی و کاهش ذخایر سوخت، زمان کمی پیش روی نخبگان حاکم نهاد و برای اتخاذ راه‌حل‌های جایگزین و تدریجی (نظیر الگوی پلکانی افزایش قیمت)، فرصت معتبری باقی نمانده بود. سرانجام، با تصویب افزایش بهای بنرین در «شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا» و اجرای تصمیم به وسیله شورای امنیت کشور، به سرعت موجی از ناآرامی خیابان‌های کشور را فرا گرفت. 🔸در این میان، رئیس دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و رئیس وقت قوه قضائیه، سیاست سکوت را در پیش‌گرفتند و از پاسخگویی به رسانه‌ها اجتناب‌ورزیدند. همچنین، رئیس دولت دوازدهم نسبت به زمان و نحوه‌ی اجرا اظهار بی‌اطلاعی نمود و چگونگی اقدام را به وزیر کشور و شاک منتسب کرد. اما در نهایت، این کارگفت مختصر و سازنده رهبر معظم انقلاب اسلامی بود که ضمن حمایت از جمع‌بندی نظرات کارشناسی، اعتباری به تصمیم شورای سران قوا بخشید و از گسترش ابعاد بحران جلوگیری کرد. 🔸ذکر این نکته مهم است که به فاصله چندماه این الگو تکرار شد. در اسفندماه 1398، نخبگان حاکم به مصاف بحران‌های ناشی از پاندمی کرونا رفتند و این در حالی بود که شکنندگی نظم سیاسی براثر تجربه پیاپی چند ترومای ملی (از جمله ترور شهید سلیمانی و سانحه پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی بین‌المللی اوکراین) بیشتر شده بود. 🔸افزون بر آن، مشارکت کمتر از نیمی از واجدین رأی در یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، نشانه‌ای بر این بود که با بحرانی‌شدن وضعیت پاندمی، آسیب‌پذیری ایران دربرابر تهدیدات هیبریدی تشدید شده است و فضای مجازی به شکل مناقشه‌‌آمیزی تقابل دولت و ملت را تشدید می‌کند. 🔸در چنین شرایطی و برای فائق آمدن بر معضل تصمیم‌گیری، مصوبه شورای عالی امنیت ملی به تأیید رهبر معظم انقلاب اسلامی رسید و «ستاد ملی مقابله و مدیریت بیماری کرونا» تشکیل شد. پس از آن با تدابیر ایشان بود که کشور توانست شرایط کرونایی را با صبر و استقامت سپری کند و باوجود فشار حداکثری و کاهش درآمدهای کشور، نظام بهداشت و درمان از هیچ تلاشی برای خدمت‌رسانی به مردم دریغ نکرد. 🔸آنچه روایت شد تلاش مختصری بود برای پاسخ به شبهاتی که از مقام معظم رهبری، به‌عنوان «رهبر مسئولیت ناپذیر» یاد می‌کنند. درحقیقت، مروری بر وقایع یادشده نشان داد که کنش نمادین و کنش نهادین رهبر معظم انقلاب، حاکی از کارآمدی عقلانیت انقلابی در مواجهه با بحران‌های پیچیده و چندلایه است و اساساً مسئولیت‌پذیری و راست‌کرداری ایشان در اوج بحران‌ها کاملاً مشهود است؛ آن هم بحران‌هایی که علل و عواقب آن‌ها در نزد افکار عمومی مبهم و بحث‌برانگیز است. 🔸چنانکه می دانیم، زمانی که نخبگان سیاسی اعتمادشان را نسبت به دستیابی یک راه حل موفقیت‌آمیز از دست داده‌اند، عمدتاً به فکر نجات خود و حفظ اعتبار شخصی می‌افتند و عرفاً سیاستمداران ایرانی و غیرایرانی در مواجهه با بحران‌های پرمخاطره، رندانه از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند. به باور ما، این دقیقاً همان نقطه‌ای است که مسئولیت‌پذیری و منش سیاسی ممتاز آیت‌الله خامنه‌ای مشخص می‌شود. 🔸به‌ویژه شجاعت و ایثار رهبر معظم انقلاب در پذیرش موضوعاتی که حسب ترتیبات قانونی در حیطه اختیارات و مسئولیت ایشان نیست، گواه روشنی است بر این نکته که رهبری برای پیشرفت کشور، آبرو و اعتبار خود را به میدان آورده و این مسأله انگیزه‌ای است برای نخبگان سیاسی که از عارضه انسداد در تصمیم فاصله‌بگیرند و به‌نحو مسئولانه و شجاعانه‌ای، تدابیر لازم در شرایط خاص و بحرانی اتخاذ شود. 🟠@borhan_inst
ادامه متن ... 🔸پنجم. اعضای هیأت دولت هر سال در شهریورماه، دیداری با رهبر معظم انقلاب خواهند داشت و ایشان در جمع کارگزاران قوه مجریه، اهم موضوعات و مسائل اساسی را بیان می‌کنند. محتوای این سخنرانی‌ها می‌تواند منبع مناسبی برای هر یک نامزدها باشد و لازم است رئیس‌جمهور منتخب، حرکت دولت و جهت کلی تصمیمات و اقدامات را با معیارهایی تنظیم کند که از سوی رهبر معظم انقلاب بیان می‌شود. در همین زمینه باید اشاره کرد که ایشان در توصیف رویکردهای دولت سیزدهم، به صفت مردمی‌بودن اشاره داشتند و پس از مرگ شهادت‌گونه رئیس‌جمهور و همراهان نیز، بارها از تلاش‌ مردم‌مدارانه، خدمتگزارانه و خستگی‌ناپذیر رئیس‌ فقید دولت سیزدهم، تجلیل کردند. بنابراین مردمی‌بودن شاخصه متمایزی است که باید در گفتار و کردار نامزدها متبلور شود. به ویژه تأکید رهبر معظم انقلاب این است که افزون بر حضور در جمع مردم و شنیدن دغدغه‌ها و مطالبات قشرهای مختلف، برنامه‌ریزی برای مشارکت حداکثری مردم در حوزه عمومی (به‌ویژه در حوزه اقتصاد)، یکی از اولویت‌هایی باشد که در دستور کار دولت‌ها قرار می‌گیرد. 🟠 @borhan_inst
🔸مواجهه آنان با امر طبیعی تایید صلاحیت یک عنصر اصلاح‌طلب چارچوب‌دار، در انتخابات ریاست جمهوری، نیز از نوع غافلگیری و پیش بینی‌نشدگی بود. این امرغیرمنتظره، امید آنان را از روزنه‌گشایی به راه‌گشایی زنده کرد. با این حال نه آن روزنه و نه این راه، چیزی از جنس درک وضع جدید نیست. آنها خود را بدیل این وضعیت می‌دانند، با تحریف واقعیت‌های سه سال اخیر و تخریب دولت زمینه‌ساز عقلانیت یعنی دولت سیزدهم، در حال تولید پیام و تبلیغ هستند. ادامه دارد... 🟠@borhan_inst 🔹@jafaraliyan
🔸با این توضیح معلوم می‌شود حل آن معما منوط به مهارت زیبایی‌شناختی در برقراری ارتباط بین امور محسوس و مفهوم یا امور حسی و عقلی است. خروجی برقراری این ارتباط، یک اثر هنری است که امکان عمیق‌ترین همدلی و احساس فهم مشترک را فراهم می‌آورد. با اینکه هر فردی به نحو شخصی یک اثر هنری را تجربه کرده و با آن مواجه می‌شود، اما این تجربه شخصی ذاتا تعمیم‌پذیر بوده و روی آحاد اجتماعی تاثیرگذار است. 🔸بنابراین با تولید اثر هنری، می‌توان به شور انتخاباتی، تعین عقلی بخشید. چند پیشنهاد در این زمینه به ذهن نگارنده می‌رسد: 🔹هنر بیانگری شاید یکی از مهم‌ترین ابزارهای ایجاد چنین شوری باشد. بنابراین اولین مهارت لازم برای نامزدها و مبلغین آنها، داشتن زبان شیوا و بیان بلیغ و فصیح است. نتیجه آنکه معنای نفوذ کلام در فضای ایجابی فعلی، یعنی بیان عقلانی امور به نحو جذاب و جلب کننده است. 🔹هنر تبدیل ایده‌های متعالی و نادیدنی به امور مادی و رویت‌پذیر. در فضای ایجابی فعلی این هنر به معنای بهره‌برداری از فنون بازنمایی تجسد آن ایده‌ها در امور جزئی زندگی روزمره است. یعنی بیان هنری گره‌گشایی راه‌حل‌های کلان در زندگی روزمره با موسیقی و تصویر و... 🔹هنر حس‌آمیزی ارگانیک در بدنه هواداران جدی. یعنی در فضای ایجابی فعلی مشاورین و مبلغین حلقه‌های اول نامزدها، از قدرت اقناع هواداران برای تبدیل شدن به شبکه توزیع امر محسوس در میان مردم معمولی برخوردار باشند. اگر بدنه هوداران جدی اقناع شوند، شعاع پیرامونی را تحت تاثیر قرار می‌دهند. 🔹هنر مردمی‌سازی کمپین انتخاباتی. در فضای ایجابی موجود روش‌های سلبی کمتر از روش‌های ایجابی موثر و نافذ است. یعنی ستادهای انتخاباتی به راه‌های ایجاد انگیزش عقلانی در جمعیت‌ها برای حضور در جلسات انتخاباتی نامزدها و سرایت شور آن به دیگر سلیقه‌ها و آحاد اجتماعی برسند. 🔹هنر تبدیل امر سیاسی به امر فرهنگی. باید بین وضع سیاسی کشور و حال شخصی افراد پیوند مثبت برقرار کرد. یعنی ستادهای تبلیغاتی به راه‌حل‌هایی برسند که مردم تغییر حال فعلی‌شان را در نسبت با تغییر وضع کشور درک کنند. اینکه اگر وضع کشور خوب شود، حال آنان نیز به طریق اولی خوب می‌شود. 🔹هنر تبدیل امر اقتصادی به امر سیاسی. یعنی گفتار کارشناسی اقتصادی برانگیزاننده نیست، این گفتار نیاز به یک واسطه ملموس دارد. گفتار سیاسی وجه ملموس‌تری نسبت به گفتار اقتصادی دارد. ستادهای تبلیغاتی، باید به راه‌حل‌هایی برسند که تغییر رئیس جمهور برای مردم معنادار شود و آنها متوجه باشند واقعا فرق می‌کند چه کسی به پاستور برسد. 🔹هنر امیدبخشی و افق سازی. ایجاد انتظار مثبت برای بهتر شدن وضع موجود از طریق بروز و برجسته‌سازی ویژگی‌های اختصاصی در نامزدها یکی از مهم‌ترین اقدامات در این خصوص است. در فضای ایجابی فعلی باید روی مزیت های مثبت نامزدها اقدام به نمادسازی کنند. نمادسازی روی عرضه‌داری، کارآمدی، کاربلدی، اجماع‌سازی، اخلاق‌مداری، راست‌گویی و ... 🔹هنر انتخاب شعار و واژه‌سازی. ستادهای تبلیغاتی باید روی گفتارهای که اثر نشانه‌ای بالا دارد متمرکز شوند. این گفتارها به طور ویژه می‌تواند از دل بیان بیم و امیدهای مردم معمولی کشف شده و روی بازنمایی هنری آنها متمرکز باشد. 🟠@borhan_inst 🔹@jafaraliyan
🔸به طور حتم، با درنظرگرفتن تحولات پیچیده منطقه‌ای و پویایی‌های بین‌المللی در جهان پساقطبی، کارگفت‌های امنیتی اهمیت تازه‌تری پیدا می‌کنند و در کارزارهای سیاسی، دولتمردانی موفق‌ترند کهمیان آن‌‌ها و شهروندان، وفاقی بین‌الاذهانی درباره وضع استثنایی برقرار باشد. از این رو لازم است از کلیشه‌های همیشگی صرف نظر کرد و رسانه‌های رسمی و نخبگان حاکم، طرح جدیدی برای تبیین وضع کنونی و تشریح آینده‌های احتمالی بیابند. به ویژه، یکی از مهم‌ترین اولویت‌های حلقات میانی، تصریف مضامین گیرا و پرکششی است که بتواند خمیرمایه کارگفت‌های امنیتی را شکل دهد. 🔸البته بهتر است برای روشن شدن موضوع، امتداد بحث را از گوشه دیگری پی بگیریم. طبق یک سناریوی معتبر، احتمالاً پیروز انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا فردی است که در مواجهه با ایران، به شکل تهاجمی‌تری عمل می‌کند و سیاست‌های خصمانه‌تری درباره برجام، تحریم‌ها، وضع حقوق بشر، محور مقاومت و توانمندی‌های نظامی اتخاذ خواهد کرد. بنابراین، پرسش مهمی پیش روی ماست: آیا قوای سه‌گانه، رسانه‌های رسمی و حلقات میانی، قادرند مردم را حول کارگفت‌های امنیتی موثر بسیج کنند و آنان را برای پذیرش وضع استثنایی آماده سازند؟ 🔸به نظر ما پاسخ به این پرسش، معیار مهمی است که به بحث و بررسی‌ها درباره تشخیص اصلح و چگونگی انتخاب رئیس دولت چهاردهم، ژرفای بیشتری می‌بخشد؛ زیرا رئیس جمهور، طبق قانون اساسی ریاست شورای عالی امنیت ملی را عهده‌دار است و با درنظرگرفتن سایر اختیارات و مسئولیت‌ها، این رئیس‌جمهور است که باید در امتداد رهنمودها و فرامین رهبر معظم انقلاب، عرصه عمومی را برای پذیرش شرایط فوق‌العاده اقناع کند. 🟠 @borhan_inst