لیست محتواهای برنا منتظر: #استاد_شجاعی #موضوع_هفته #مولتی_ویتامین #من_و_دوستام #کهکشان_درون #حقیقتی_به_نام_من #مجله_دیجیتال_برنا #چراغ #نقشه_راه #استوری #پاسخ * #والپیپر #داستانک #ی_بوس_کوچولو #ترمز_کن #عجیب_غریب #جهان_نوجوانی #جهت_نما #یادم_باشه #تیک_تایید #فوت_و_فن #خاطره_بازی #یه_لقمه_خنده #خودمونی #استوری_موسیقی #استوری_موشن #استوری_مداحی #قصه_های_کربلا #پادکست #معرفی_کتاب #یک_دقیقه_درنگ #محرم1446 #صحیفه_سجادیه_جامعه #ایران_زیبا #خونه_ی_آروم_ما #موشن_ویدئو #حرف_حساب #ماه_رمضان #روزقدس #عید_فطر #نکته_های_ناب #شب_قدر #سال_نو #ممنونم_خدا #آدم_حسابی #ارتباط_با_والدین #عکسهای_یواشکی #انگیزشی #تو_برامون_بگو #دیگه_دیره #دعا_درمانی #چی_ببینم #چی_بخونم #معرفی_انیمیشن #شبهات #چی_بشنویم @bornamontazer

گوشواره 🔅 دخترک بستنی به دست به خانه می‌رفت.🍦 در کوچه کسی نبود. مرد به او نزدیک شد و گفت: _اگه گوشواره‌ها رو ندی، خودم از گوشات می‌کنم. دخترک ترسید و گفت: _تو شمری؟😢 مرد سرش را پایین انداخت و رفت.😭 #یک_دقیقه_درنگ نوشتۀ: مصطفی خدامی #داستانک #محرم1446 @bornamontazer

📝امتحان 🤔نام دو تن از یاران امام علی (علیه‌السلام) را در جنگ صفین بنویسید. (2 نمره) 1.عمار یاسر 2. شمر بن ذی الجوشن😳 #یک_دقیقه_درنگ نوشتهٔ مطهره شاکریان #داستانک #محرم1446 @bornamontazer

تنها 🥺 «شرط من یادتان هست؟ وقتش رسیده... همه را کشته‌اند. من و شمشیر به درد تنهایی شما نمی‌خوریم.» این را ضحاک گفت و شمشیرش را غلاف کرد.😳 نگاه مهربان حسین(علیه السلام) بر ضحاک تابید:«بله یادم هست. اگر میتوانی برو. اسب داری برای فرار؟» چشمان ضحاک درخشید. گفت: «اسبم را در خیمه گذاشته بودم. از صبح پیاده جنگیدم که اسب سلامت بماند.» 🐎 پشت کرد به امام و رفت سمت خیمه‌ها. ناگهان از هجوم اندیشه‌ای گام‌هایش سست شد. سر چرخاند و برای آخرین بار امام را نگاه کرد. حسین بن علی (علیه السلام) را دید که تنها در غبار خون و خاک ایستاده بود. ضحاک رفت. تنها رفت و در غبار دشت ناپدید شد. تنهای تنها.... #یک_دقیقه_درنگ نوشتهٔ الهام توکل #داستانک #محرم1446 @bornamontazer

😭دلش نمی‌خواست امام حسین (ع) به دست پدرش شهید شود. عاشورا که شد، از شب قبلش، لباس پدر را در کمد اسباب‌بازی‌هایش پنهان کرده بود. خوشحال بود تعزیه‌ی آن سال، شمرخوان نداشت.🥺 #یک_دقیقه_درنگ فاطمه اکبری اصل #داستانک #محرم1446 @bornamontazer

🤨دلم و صابون زده بودم برای یه افطاری جانانه؛ که با دیدن سفره، دهنم باز موند!! #داستانک #کلیپ @bornamontazer

🌴مردی را در نخلستان های اطراف دیدم که زیر تابش آفتاب سوزان نخل می‌کاشت و جز تکه نانی خشک شده مثل سنگ، تحفه‌ای با خود نداشت. #داستانک #کلیپ @bornamontazer

😤بغل دستیم زیر لب گفت؛ شب‌های قدر هم که پارتی بازیه!! #داستانک #کلیپ @bornamontazer

🌊 دریا، دشت، دمن، بهار، محول الحوال و احسن الحال هر چی باشه باید به زلف یار گره خورده باشه! #داستانک #کلیپ @bornamontazer