eitaa logo
✿ بوستان امامت ✿
699 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
397 ویدیو
48 فایل
🌸 کاش این جمعه بگویند به تبریک حضورش صلوات 🌸 @Azizi00Z ♡ ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ 🌹واللَّهُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ🌹 🌈خدا بهتر و پایدارتر است🌈 📚آیه 73 سوره مبارکه طه 💫 بوستان امامت 💫 @bostanemamat
‌∞♥∞ هر شهیدی را که دوستش داری کوچه دلت را ب نامش کن یقین بدان در کوچه پس کوچه های پر پیچ و خم دنیا تنهایت نمیگذارد 💫 بوستان امامت 💫 @bostanemamat
‌∞♥∞ ❤️رسول اڪـ(ص)ــرم: هرڪس سوره را هنگام خواب بانیت صادق قرائت نماید، ۷۰هزارحسنه به او داده و ۷۰هــزار گنـاه ازاو پاک میشود و ۷۰هزار درجه به او عـطا مـےشود. 📚 در منثور ج۶ ص۳۸۶ 💫 بوستان امامت 💫 @bostanemamat
🙃 🌸تئاتر دو ﻧﻔﺮ از ﺑﭽﻪ ﻫﺎ، ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺷﻮﺧﻲ داﺷـﺘﻨﺪ ﻳﻚ ﺷﺐ ﻛﻪ ﺗﺌﺎﺗﺮي در ﺣﺎل اﺟﺮا ﺑﻮد ، آن دو، ﻧﻘﺶ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻫﻢ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ . در ﻳـﻚ ﺻـﺤﻨﻪ، ﻗـﺮار ﺑـﻮد اﺑﻮاﻟﻔﻀﻞ، ﻛﺸﻴﺪه اي ﺑﺰﻧـﺪ ﺗـﻮي ﮔـﻮش اﺳـﻤﺎﻋﻴﻞ اﻟﺒﺘﻪ ﻛﺸﻴﺪة آرام ، اﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﻛﻪ ﺧﻴﺎﻟﺶ از اﻳﻦ ﺑﺎﺑـﺖ راﺣــﺖ ﺑــﻮد، ﺻــﻮرﺗﺶ را آورد ﺟﻠــﻮ ﻛــﻪ ﻣــﺜﻼً اﺑﻮاﻟﻔﻀﻞ ﻫﻢ اداي ﻛﺸﻴﺪه زدن درﺑﻴﺎورد . اﺑﻮاﻟﻔﻀﻞ ﻛﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮ اﻳﻦ ﻓﺮﺻـﺖ ﺑـﻮد ﭼﻨـﺎن زد ﺗﻮي ﮔﻮش اﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﻛﻪ ﻣﺜﻞ آدم ﻫﺎي ﺑـﺮق ﮔﺮﻓﺘـﻪ، ﺧﺸﻜﺶ زد . دﺳﺘﺶ را ﮔﺬاﺷـﺖ روي ﺻـﻮرﺗﺶ و ﻫﻤﺎن ﻃﻮر ﻛﻪ ﻣﺎﻟﺸﺶ ﻣﻲ داد، ﻫﺮ ﭼﻪ ﺳﻌﻲ ﻣﻲ ﻛـﺮد ﻋﺎدي ﺑﺮﺧﻮرد ﻛﻨﺪ ، ﻧﺸﺪ. ﺗﻌـﺎدﻟﺶ ﺑـﻪ ﻫـﻢ ﺧـﻮرد ، ﺣﺮف ﻫﺎ را ﻗـﺎﻃﻲ ﻛـﺮد و ﺑِـﺮ و ﺑِـﺮ ﺗـﻮي ﺻـﻮرت اﺑﻮاﻟﻔﻀﻞ ﻧﮕﺎه ﻣـﻲ ﻛـﺮد. ﻫـﻢ اﺑﻮاﻟﻔـﻀﻞ ﺧﻨـﺪه اش ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮد و ﻫﻢ ﺗﻤﺎﺷﺎﭼﻲﻫﺎ. 💫 بوستان امامت 💫 @bostanemamat
✿ بوستان امامت ✿
قسمت 5⃣ 《کتاب صوتی سلام بر ابراهیم》 💫 بوستان امامت 💫 @bostanemamat
رأی‌دادن یک حقّ است یا حقّ ؟! 🔻رأی‌دادن، حق‌الناس و تکلیف اجتماعی است نه یک حق شخصی دلبخواهی! چون در سرنوشت جامعه اثر دارد 🔻غارت بیت‌المال جرمش بیشتر است یا سرکار آوردن «مروجین غارتگری» با رأی‌ندادن یا رأی‌دادنِ غیرمسولانۀ ما؟ ➖غربگراها مفهوم آزادی و برخی امور سیاسی مثل انتخابات را به‌عنوان یک «حق» بیان می‌کنند و این محل سوءاستفادۀ قدرت‌ها و فریب ملت‌ها قرار می‌گیرد که نتیجه‌اش روی کار آمدنِ بدترین مسئولین است. ➖وقتی می‌گویند «انتخابات یک حق است» یعنی می‌توانی از آن صرفنظر کنی یا هرطور که خواستی با آن برخورد کنی! اما از نگاه دین، انتخابات یک تکلیف است و این اختصاص به دین‌داران هم ندارد؛ همۀ افراد عاقل جامعه باید این‌کار را انجام بدهند و الا یک «حق عمومی» را ضایع کرده‌اند. ➖انتخابات در واقع حق‌الناس است چون به سرنوشت جامعه مربوط است. اگر من در انتخاب خودم یا در فعالیت‌های انتخاباتی، درست عمل نکنم، حق‌الناس را زیر پا گذاشته‌ام. اگر این مسئولیت اجتماعی خود را نادیده بگیرم و جامعه صدمه بخورد، اینجا حق‌الناس ضایع شده است. ➖عدم شرکت در انتخابات، عدم فعالیت انتخاباتی و عدم بررسی برای رسیدن به تشخیص صحیح، مثل «نماز نخواندن» نیست که یک امر شخصی باشد، در اینجا یک مسئولیت اجتماعی ندیده گرفته شده و شاید جرمش سنگین‌تر از جیب‌بری و حتی غارت بیت‌المال باشد؛ اگر شما با بی‌مسئولیتی خودتان، کسانی را سرِ کار بیاورید که غارتگری بیت‌المال را رواج می‌دهند. 👤علیرضا پناهیان - ۱۴۰۰/۰۲/۲۷ "علیه‌السلام" 💢اینجا رسانه گفتمان انقلاب اسلامی است🔻 https://eitaa.com/rasaneh_enqelab @mafhoom313
🌸یاصاحب الزمان.🌸 یکی از شهدای مدافع حرم بود ،،، داعشی ها دورش کردن تا تیر داشت با تیر جنگید تیر تموم شد سنگ تموم شد، داعشی ها نیت کرده بودن زنده بگیرنش ... همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود .. خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد ولی یک لحظه سرشو از ترس پایین نیاورد.... تشنه بود آب جلوش می ریختن رو‌زمین .... فهمیدن حاج قاسم توی منطقس ... برا این که روحیه حاج قاسم روخراب کنن بیسیم رضا اسماعیلی گرفتن جلو دهن رضا و چاقو گذاشتن زیر گردنش کم کم برا این که زجر کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش می گفتن حضرت زینب فحش بده پشت بیسیم ... ببین اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید .. ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چندتا کلمه می گفت ..‌ اصلا من آمدم جونم بدم اصلا من آمدم فدابشم برا حضرت زینب اصلا من آمدم سرم رو بدم یا علی یا مولا یا زهرا .....😭😭😭😭😭 میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد که پشت بیسیم گوش می داد .... بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن ‌براحح حاج قاسم 😓😓 رای درست ما یعنی وفاداری به شهدا 👍👍👍👍👍👍 مدیون خون شهداییم
‌∞♥∞ ⚠️ 🔻معــلم به بچـــه ها گفـت: بنظرتون آدماکیان؟ هرڪی یه چــیزی گفت تا اینڪه یڪی از بچـه ها بلند شد و گفت: 👈شــجاع‌تــرین آدمـا اونان ڪه خجالت نمیڪشن و دست پـدر و مادرشــونو نه سنگـــ قـــبرشون! 💫 بوستان امامت 💫 @bostanemamat
🙃 🌸نان بربری یا لواش معلمي از نهضت سواد آموزي به منطقه آمده بود. بعد از تقسيم نيرو به واحد ما ملحق شد. مثل آبي که دنبال گودال مي گردد، اينجا و آنجا در پي برادران بي سواد بود تا کلاس نهضت را برايشان داير کند . چند نفر جمع شديم. روز اول پرسيد:« در ميان دوستان کسي هست که خواندن و نوشتن بداند؟» يک نفر دست بلند کرد. از او خواست بيايد پاي تخته سياه. آمد. گفت: « بنويس نان .» او کمي گچ را در دستش پايين بالا کرد. معلوم بود نمي داند. مکثي کرد و پرسيد:« آقا نان بربري يا لواش؟» همه خنديدند. گفت :« برو بنشين تا بگويم بربري يا لواش !» منبع :شاهد نوجوان شماره54 💫 بوستان امامت 💫 @bostanemamat