♥️ #امام_صادق(ع) فرمودند:
🍃 از غروب پنجشنبه و شب جمعه، فرشتگانی باقلمهای طلا و لوحهای نقره، از آسمان به زمين میآيند و تا غروب جمعه ثواب هیچ عملی را نمینویسند مگر صلوات بر محمد و آل محمد
📖من لا یحضره الفقیه، ج1، ص424.
💠 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
🛵🔻🛵🔺🛵🔻🛵🔺
#تمثیلات
مثل موتور سیکلت !
🔹به هر موتور سیکلتی می شود گفت وسیله نقلیه ، اما به هر وسیله ی نقلیه ای نمی توان گفت موتور سیکلت🏍
🥀همین طور به هر مومنی می شود گفت مسلمان ، اما به هر مسلمانی نمی شود گفت مومن !✔️
🌟هرکس شهادتین را بر زبان جاری کند در سلک مسلمانان وارد می شود ، اما زمانیکه به قوانین اسلام عمل کند ، در صف مومنان خواهد بود💯
🌱مهمترین مسأله اسلام ، بحث ولایت حضرت علی (ع ) است
👈 پس هرکس ولایت ایشان را قبول نداشته باشد ، شاید مسلمان باشد ، اما مومن نخواهد بود✅
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
🌸 #طنز #جبهه 😂🤣🌸
🌸شوخی کردم
🌸شام دیر شده بود و نیامده بود. همراه با فریبرز برای گرفتن شام به عقبه, تدارکات لشگر رفتیم و غذا را گرفتیم... موقع برگشتن، دشمن دیوانه وار منطقه رو زیر آتش گرفت.به مقرمان که رسیدیم بچه ها رو برای گرفتن غذا صدا زدیم... همه با قابلمه های خودشان به خط جلوی سنگر تدارکات ایستاده بودند. دوباره دشمن شروع کرد به خمپاره زدن...
فریبرز برای اینکه به بچه ها "روحیه" بدهد رفت بالا پشت تویوتای تدارکات و با صدای بلند فریاد زد:
"اگر با کشته شدن من، پایگاه موشکی پا بر جا میماند و فاو حفظ می شود پس ای خمپاره ها مرا دریابید!"...
در همین لحظه یه خمپاره زوزه کشان در کنارمان منفجر شد!... همگی خوابیدند. فریبرز هم از پشت ماشین خودش رو به کف جاده پرت کرد وگرد وخاکی شد.... بلند شد و خودش رو تکاند و گفت: «آهای صدام زبون نفهم!شوخی هم سرت نمیشه؟...
شوخی کردم وهمه زدند زیر خنده...
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ایده #خلاقیت
یه ایده خلاقانه و زیبا برای هنرمندای عزیز کانال🤩😉
ژله های فانتزی و خوشگل😍👌
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️انتظار یعنی آماده باش برای ظهور
رهبر انقلاب: یاد امام زمان(عج) تداعی کننده این است که خورشید طلوع خواهد کرد،
به زودی خواهد آمدان شاءالله ...
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
#داستان
❌تواضع
ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮔﻮﺷﺖ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ که به تنهایی ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭفته بود دربِ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ او ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ سردخانه گیر افتاد آخرِ وقتِ کاری بود. ﺑﺎ ﺍﯾن که ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺟﯿﻎ و ﺩﺍﺩ ﮐﺮﺩ
ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐَﺴﯽ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺑﺪﻫﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺶ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺪ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ۵ ﺳﺎﻋﺖ، ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭب ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣَﺮﺩ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ
ﺍﻭ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ:ﭼﻄﻮﺭﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮ ﺯدید؟
ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ…
ﻣﻦ ۳۵ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺁﯾﻨﺪ ﻭ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ
ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﻣﯽﮐﻨﯽ و ﺑﻌﺪ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯽﺷﻮﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻃﻮﺭﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻗﺒﻞ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩﻥ تو ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻡ برای همین ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮﯼ ﺑﺰﻧﻢ ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻩ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾن که ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﻮ ﻣﻦ ﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻡ
نکته: ﻣﺘﻮﺍﺿﻊ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﭘﯿﺮﺍﻣﻮﻧﻤﺎﻥ را ببینیم، ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾن که ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ. ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﻢ تأﺛﯿﺮ ﻣﺜﺒﺘﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﻤﺎﻥ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎً ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ.
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
🌸 #طنز #جبهه 😂🤣🌸
🌸تولد صدام
🌸دﻛﺘﺮ ﺣﻤﻴﺪ، ﺷﻴﻌﻪ ﺑﻮد و ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ خیلی ﻋﻼﻗـﻪ داﺷﺖ. ﻫﺮ ﻛﺎری از دﺳﺘﺶ ﺑﺮ میآمد ﺑﺮای ﺑﭽـﻪﻫـﺎ اﻧﺠﺎم می داد.
زﻣـﺎنی ﻛـﻪ ﺗـﻮی ﺑﻴﻤﺎرﺳـﺘﺎن ﺑـﺴﺘﺮی ﺑﻮدم، آﻣﺪ ﭘـﻴﺶ ﻣـﺎ و ﮔﻔـﺖ اﻣـﺸﺐ، ﺷـﺐ ﺗﻮﻟـﺪ ﺻﺪاﻣﻪ، اﻓﺴﺮ اﻃﻼﻋﺎتی و ﺑﻘﻴﻪ رﻓﺘﻦ ﻣﺮاﺳﻢ ﺟـﺸﻦ اﻵن ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺮای ﭘﺬﻳﺮایی از ﺷﻤﺎﺳﺖ، ﻫـﻮا ﻛﻪ ﺗﺎرﻳﻚ ﺷﺪ ﻣﻴﺎم دﻧﺒﺎﻟﺘﻮن
ﺳـﺎﻋﺖ 9، ﺑـﻪ اﺗﻔـﺎق دﻛﺘﺮ ﻛﺎﻇﻢ و ﭼﻨﺪ ﺑﻬﻴﺎر ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﺷﻴﻌﻪ ﺑﻮدﻧﺪ آﻣﺪﻧـﺪ
و ﻣﺎ را ﺑﻪ اﺗﺎق ﺧﻮدﺷﺎن ﺑﺮدﻧﺪ. کلی وسیله ﭘﺬﻳﺮایی آﻣﺎده ﻛﺮده ﺑﻮد
ﺑﻌﺪ از ﭘﺬﻳﺮایی، دﻛﺘﺮ ﺣﻤﻴـﺪ ﮔﻔـﺖ
اﻣﺸﺐ، ﭘﻨﺠﺎﻫﻤﻴﻦ ﺳﺎل ﺗﻮﻟـﺪ ﺻـﺪاﻣﻪ ﻋﺒـﺎس رو ﻛﺮد ﺑِﻬِﺶ و ﮔﻔـﺖ
ان ﺷـﺎءاﷲ ﺳـﺎل آﺧـﺮ ﻋﻤـﺮش ﺑﺎﺷﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻴﻢ
آﻣﻴﻦ و زدﻳﻢ زﻳﺮ ﺧﻨـﺪه
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat
همه ی ما روزی
غروب خواهیم کرد
کاش آن غروب را
بنویسند: شهادت♥️
💎 #کانال بوستان امامت 💎
@bostanemamat