eitaa logo
بـوی محـرم
2.1هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
2 فایل
حسࢪت بَࢪَم بہ محتضࢪی ڪہ آخࢪین نفس ࢪوے تو دید و خنده زد و گفت یاحسیــــن ؏ . . ♡︎ ♡︎ ♡︎ ♡︎ https://eitaa.com/abdo_lhoseyn طلبه ها بیان اینجــا ♡︎ ♡︎ ڪپے محتواے ڪانال با ذڪࢪ یڪ سلام بࢪ آقا #امام‌حسیـــن‌علیه‌السلام.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال عشاق الحسین_۲۰۲۲_۰۸_۰۲_۱۱_۲۸_۲۴_۹۲۹(1).mp3
12.32M
‌●━━━━━━────── ⇆ㅤㅤ ㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤ 🎶تو کوه صبری مرحبا وازینبا وازینبا 🎤 👌 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ╭━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╮ ‌ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ╰━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╯
sticker_mazhabi(53).mp3
10.63M
‌●━━━━━━────── ⇆ㅤㅤ ㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤ 🎶ای نوه‌ی مادر قد خمیده 🎶گنبدت هم مثل موهات سفیده 🎤 👌 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ╭━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╮ ‌ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ╰━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╯
بِسمِ اللّٰه الرّٰحمٰن الرّٰحیم اتل متل خرابه! اینجا یه بچه خوابه! هم بدنش کبوده! هم جگرش کبابه...! اتل متل اسیری! سیلی و سربه زیری! کی تا حالا شنیده؟! سه سالگی و پیری...؟! اتل متل سه ساله! این همه آه و ناله! این دختر از ضعیفی! هنوز یه پا نهاله...! اتل متل بیابون! کویر و دشت و هامون! بس که پیاده رفتیم! تاول زده پاهامون...! اتل متل بهونه! بابا چه مهربونه! وقتی دلم میگیره! برام قرآن می خونه...! اتل متل گل یاس! مهر و وفا و احساس! دلم گرفته امشب! به یاد عمو عباس...! اتل متل یتیمی! خدا، چقدر کریمی! دادی بهم تو غربت! یه عمه‌ی صمیمی...! اتل متل شب و تب! سینه ز غم لبالب! دلم میسوزه خیلی! به حال عمه زینب...! اتل متل چه خوب شد! بالاخره غروب شد! قسمت عمه امروز! توهین و سنگ و چوب شد...! اتل متل سه روزه! عمه گرفته روزه! عمه چقدر غریبه؟! خیلی دلم می سوزه...! اتل متل خبردار! تو چنگ دشمن انگار! مثل یه شیر زخمی! عمه شده گرفتار...! اتل متل خدایا ! تو این همه بلایا ! عمه مظلومه ام ! چیا کشید خدایا! کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ╭━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╮ ‌ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ╰━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊هر روز با یاد و خاطره‌ی یک شهید🥀 عملی شهدا حسینیه ی بزرگی داشتیم توی مزارشریف. محرم ها ناصری هم می آمد آن جا. گاهی دم در می ایستاد، کنار من. پیر و جوان که می آمدند عزاداری، خیره می شد به شان؛ دست های پینه بسته، صورت های آفتاب سوخته، لباس های کهنه و وصله دار. من خودم می دیدم اشک توی چشم هاش جمع می شد. با یک دنیا اندوه می گفت «آخه فقر و محرومیت تا چه قدر؟» یادگاران، جلد 13 کتاب شهید محمد ناصری، ص 68 بـ وقتـ شهـدا 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ╭━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╮ ‌ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ╰━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا