eitaa logo
بـوی محـرم
2.1هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
2 فایل
حسࢪت بَࢪَم بہ محتضࢪی ڪہ آخࢪین نفس ࢪوے تو دید و خنده زد و گفت یاحسیــــن ؏ . . ♡︎ ♡︎ ♡︎ ♡︎ https://eitaa.com/abdo_lhoseyn طلبه ها بیان اینجــا ♡︎ ♡︎ ڪپے محتواے ڪانال با ذڪࢪ یڪ سلام بࢪ آقا #امام‌حسیـــن‌علیه‌السلام.
مشاهده در ایتا
دانلود
چون جنگ به پایان رسید و رأس مطهر امام حسین علیه السلام را از بدن جدا کردند؛ به لباس‌های پاره پاره آن حضرت نیز رحم نکردند و عمامه، پیراهن، شلوار و کفشهای امام علیه السلام را ربودند. شخصی به نام نیز هجوم آورد تا انگشتر حضرت را بدزدد اما بر اثر شدت جراحات و متورم شده انگشتان، نتوانست آن را بیرون آورد، پس خنجر کشید و انگشت مبارک را برید و انگشتر را درآورد…😭 امان از دل زینب...😭
اسب امام، با سر و مویی خون آلود به سوی خیمه‌ها رفت. زنان و دختران اهل بیت علیه السلام با دیدن اسب خونین و بی‌سوار، فهمیدند که دیگر بی‌کس و یتیم شده‌اند و صدا به گریه و شیون بلند کردند. خواهر امام علیه السلام فریاد کشید: یا محمد! یا علی! یا جعفر! یا حسن! کجایید که ببینید با حسین چه کردند؟…😭
پس لشکر دشمن به سوی حرم پیامبر صلی الله علیه و آله حمله کردند. از یک سو این خیمه‌ها را آتش می‌زدند و از سوی دیگر هر آنچه می‌دیدند غارت می‌کردند. آنان حتی به حجاب زنان نیز رحم نمی‌کردند و لباس‌های بانوان اهل بیت علیه السلام را می‌کشیدند و می‌بردند. زنان و دخترکان، سربرهنه و هراسان، از خیمه‌ها فرار می‌کردند در حالیکه خار و خس بیابان، پایِ برهنه آنان را می درید...😭 امان از دل زینب...😭
بانوان حرم، که از خیمه‌ها به سوی بیابان دویده بودند، ناگاه با گودال قتلگاه و پیکر بی‌سر حسین علیه السلام روبرو شدند. راوی می‌گوید: به خدا فراموش نمی‌کنم زینب دختر علی علیه السلام را که زاری می‌کرد و به آواز سوزناک می‌گفت: یا محمداه! صلی علیک ملیک السماء، هذا حسین مُرمل بالدما مقطع الاعضاء، و بناتک سباتا، و إلی الله المشتکی … یعنی: «یا محمد! فرشتگان آسمان بر تو درود فرستند! بنگر که این حسین توست، به خون آغشته، با اعضایی از هم جدا گشته. بنگر که این دختران تو هستند، اسیر شده و در بیابان‌ها رها گشته. به خدا شکایت بریم، و به علی مرتضی و فاطمه زهرا و حمزه سیدالشهداء. یا محمد! این حسین توست که در این دشت افتاده، به دست زنازادگان کشته شده و باد صبا گرد و غبار بر پیکر او می‌پراکند. ای اصحاب محمد! برخیزید و ببینید که اینها فرزندان مصطفایند که اینگونه اسیر شده‌اند…» مویه زینب آنقدر دلخزاش بود که دشمنان و دژخیمان را نیز گریان کرد.😭 امان از دل زینب...😭
آنگاه حضرت سکینه سلام الله علیها پیکر مبارک پدرش حسین علیه السلام را در آغوش گرفت و شروع به زاری ‌کرد ؛ تا اینکه جماعتی از اعراب چادرنشین ریختند او را کشیدند و از بدن پدر جدا کردند.😭 لشکریان یزید که به غارت خیمه‌ها مشغول شده بودند، به خیمه‌ای رسیدند که علی بن الحسین السجاد علیه السلام در آن بیمار و تب آلود افتاده بود. شمر بن ذی الجوشن شمشیر کشید تا او را بکشد، اما عده‌ای از همراهانش به او نهیب زدند: آیا شرم نمی‌کنی و می‌خواهی این جوان بیمار را هم بکشی؟ شمر گفت: فرمان امیر است که همه فرزندان حسین را بکشم. همراهان با شدت مانع وی شدند تا سرانجام دست از این کار برداشت… و خداوند در زرهی از بیماری، جان ولیّ خویش را حفظ فرمود
خویش را حفظ فرمود. سپس دشمن دنی، رذالت و پستی خویش به منتها رساند ؛ حروم زاده در بین لشگریانش فریاد کشید: چه کسی حاضر است که بر پیکر حسین، اسب بتازاند؟ 😭 ده نفر ـ که راویان شهادت داده اند هر ده، حرامزاده بودند حاضر شدند که این جنایت و وقاحت بزرگ را انجام دهند.😭 پس اسب‌ها را آماده کردند و آنان را بر پیکر بی‌سر و قطعه قطعه امام علیه السلام تازاندند؛ آنگونه که استخوان‌های سینه امام شکست و نرم شد…😭 حسین...😭
اینک، حال حضرت زینب‌ سلام الله علیها را تصور کنید… از یک‌سو ، شاهد این مصیبت‌های پی در پی و جانسوز است؛ از سوی دیگر باید مراقب فرزند بیمار برادر باشد؛ و از سوی دیگر باید دختران و زنان حرم را از بیابان‌ها جمع نماید و زیر خیمه‌های نیم سوخته گرد آورد…😭 امان از دل زینب...😭
صحرای کربلا می‌رفت که تاریک و تاریک‌تر شود ؛ و گرگان گرسنه، در جای جای آن به دنبال دخترکان و طفلان می‌دویدند تا شاید گوشواره‌ای از گوش آنان بکشند یا خلخالی از پای آنان بربایند… زینبا! چه کشیدی آن شب، در آن شام سیاه غریبان…😭 الا لعنه الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون...😭 حسین...😭 امان از دل زینب...😭
ای قلم ! چگونه این جملات را می‌نگاری و از شدت مصیبت، خشک نمی‌شوی ؟😭 ای دست! چگونه می‌نویسی و نمی شکنی؟! …😭 یا امام زمان....😭
همه رفتند استراحت کنند مداحان سینه زنان سخنرانان مستمعین.... همه ولی تازه عمه امام زمان(عج) به اسارت رفته است... 😭 امان از دل زینب...😭
🕊هر روز با یاد و خاطره‌ی یک شهید🥀 عملی شهدا سال شصت و دو بود؛ پاسگاه زید. کادر لشکر را جمع کرد تا برایشان صحبت کند. حرف کشید به مقایسه ی بسیجی ها و ارتشی های خودمان با نظامی های بقیه ی کشورها. مهدی گفت:«درسته که بچه های ما در وفاداری و اطاعت امر با نظامی های بقیه ی جاها قابل مقایسه نیستند، ولی ما باید خودمونو با شیعیان ابا عبدالله مقایسه کنیم. اون هایی که وقت نماز، دور حضرت رو می گرفتند تا نیزه ی دشمن به سینه ی خودشون بخوره و حضرت آسیب نبینه. » یادگاران، جلد ده، کتاب شهید زین الدین، ص 26 بـ وقتـ شهـدا 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ╭━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╮ ‌ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ╰━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥من فقط از این میترسم!!! 🎤 👌 ✨🥀 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ╭━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╮ ‌ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ╰━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Moghadam.Shab1Moharam1401.03.mp3
4.16M
‌●━━━━━━────── ⇆ㅤㅤ ㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤ 🎶اگه یه عمره به زیر دینم به زیر دین امام حسینم 🎤 👌 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ╭━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╮ ‌ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ╰━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╯
Moghadam.Shab1Moharam1401.04 (1).mp3
6.93M
‌●━━━━━━────── ⇆ㅤㅤ ㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤ 🎶سرزمین بی حسین یعنی یه ویرونه 🎤 👌 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ╭━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╮ ‌ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ╰━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╯
Moghadam.Shab1Moharam1401.08.mp3
4.77M
‌●━━━━━━────── ⇆ㅤㅤ ㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤ 🎶دلتنگی یعنی کربلا بارون گرفته 🎤 👌 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ╭━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╮ ‌ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ╰━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╯
Moghadam.Shab1Moharam1401.06.mp3
5.18M
‌●━━━━━━────── ⇆ㅤㅤ ㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤ 🎶آروم آروم آروم میباره بارون نم نم 🎤 👌 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ╭━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╮ ‌ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ╰━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊هر روز با یاد و خاطره‌ی یک شهید🥀 عملی شهدا گاهی اوقات که از کاری ناراحت می شدیم و یا مشکلی داشتیم با عصبانیت برخورد می کردیم اما آقای دهقان صبر می کرد و می گذاشت حرفهایمان را بزنیم بعد با خنده می گفت: این که جای ناراحتی ندارد، کار شما را هم انجام می دهم، اما کارهای دیگری هم هست که اولویتش کمتر از کار شما نیست ولی چشم، کار شما را هم ..... هیچ وقت نشد که کا ر ما به موقع انجام نشود. یکی، دوبار با ناراحتی پیش آقای دهقان و شهید علیپور رفتم اما اینها به قدری با صفا و بزرگوار بودند که مرا نشاندند و گفتند: حالا بنشین یک چایی بخور، بعد صحبت می کنیم، ما برای همین کارها اینجا آمده ایم، جای ناراحتی ندارد، هر کاری باشد انجام می دهیم. شهید محمدجمعه‌ دهقان‌ منبع: اطلاعات دريافتي از كنگره سرداران و 32000 شهيد استانهاي خراسان بـ وقتـ شهـدا 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ╭━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╮ ‌ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ╰━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چهل روز گناه نکن 🎤 👌 ✨🥀 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ╭━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╮ ‌ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ╰━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╯
دوباره خدا بہ خیر ڪند دوباره خدا بہ خیر ڪند دوباره بارش سنگ و دوباره پیشانے حدیث خدا بہ خیر ڪند ✨🥀 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ╭━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╮ ‌ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ╰━⊰❀•❀❥︎❀•❀⊱━╯