eitaa logo
بـوی محـرم
2.1هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
2 فایل
حسࢪت بَࢪَم بہ محتضࢪی ڪہ آخࢪین نفس ࢪوے تو دید و خنده زد و گفت یاحسیــــن ؏ . . ♡︎ ♡︎ ♡︎ ♡︎ https://eitaa.com/abdo_lhoseyn طلبه ها بیان اینجــا ♡︎ ♡︎ ڪپے محتواے ڪانال با ذڪࢪ یڪ سلام بࢪ آقا #امام‌حسیـــن‌علیه‌السلام.
مشاهده در ایتا
دانلود
بـوی محـرم
دو سه ماهه که زندگیم شده عذاب💔 دوسه ماهه ببین شدم خونه خراب بمون گِلِ وجودی ِ🥀 ابوتراب ابوتراب،ابوتر
تو شهر یه چیزایی داره علی رو میکشه خوبه تو خونه ای یه چیزایی نمی بینی🕊 نمی تونم که نندازم به بعضی چشم مو نمیشه پاک کنم قضیه های کوچه رو به شوهرت دیگه کسی (سلام نمیکنه نمیده دیگه هیچ کسی جواب سلام مو😞🥀)
بـوی محـرم
تو شهر یه چیزایی داره علی رو میکشه خوبه تو خونه ای یه چیزایی نمی بینی🕊 نمی تونم که نندازم به بعضی چش
مغیره رد میشه حالم چه بد میشه😓 مدینه هر کسی خودش یه راه بلد میشه😥 دیگه یواش یواش مدینه غصه هاش برای بچه ها و مرتضی بی حد میشه😭
بـوی محـرم
مغیره رد میشه حالم چه بد میشه😓 مدینه هر کسی خودش یه راه بلد میشه😥 دیگه یواش یواش مدینه غصه هاش برای
کوچه ی باریکو😔 خونه ی تاریکو😞 سیاهیِ در خونه برام سند میشه😭 دیگه از این زمونه دلخورم 💔(نرو نرو بری تو می برم) نرو نرو، نرو یا فاطمه...
بـوی محـرم
کوچه ی باریکو😔 خونه ی تاریکو😞 سیاهیِ در خونه برام سند میشه😭 دیگه از این زمونه دلخورم 💔(نرو نرو بری ت
تموم این مدینه زیر دِینتن نه تو که زیر دِین زینبینتن اینا بابای قاتل حسینتن😭🥀 حسینتن،حسینتن،حسینتن باشه برو ولی قرارمون یادت نره😞 تو کربلا که شمر داره سرش رو می بره😭 حسینمون تو قتلگاه و زیر خنجره😭🥀🕊
بـوی محـرم
تموم این مدینه زیر دِینتن نه تو که زیر دِین زینبینتن اینا بابای قاتل حسینتن😭🥀 حسینتن،حسینتن،حسینتن ب
تو خیمه تازیونه دختر تو میخوره😭 شبیه این درِ خونه میسوزه خیمه ها شبیه چادر شما میسوزه💔 چادرا شبیه محسن ما اصغرش رو میکشن سیلی و تازیون میخوره به بچه ها تو قتلگاه🥀 تنش رو نیزه ها سرش رو تل زینبیه گریه داره خواهرش میرن💔😭 حرومیا میون خیمه ها پی النگو و جواهرای دخترش😞 یکی با مشت میزد یکی میزد لگد به زیر تازیونه ها سه ساله دخترت دیگه از این زمونه دلخورم نررو نرو بری تو می برم نرو نرو، نرو یا فاطمه
هدایت شده از بـوی محـرم
kesa.mp3
7.58M
جهت تسلای قلب آقا صاحب الزمان (عج) ❤️🥀
🕊هر روز با یاد و خاطره‌ی یک شهید🥀 عملی شهدا شبی که آقای اکرمی به خواستگاری من آمده بودند در مورد نقطه نظراتمان با هم صحبت کردیم ایشان گفت: اگر خواستیم با همدیگر زندگی مشترکی آغاز کنیم با توجه به این که ما از حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) الگو می گیریم، دوست دارم زندگیمان مثل زندگی آنها ساده و بی آلایش باشد انتظاری که از شما دارم این است که زندگی را خیلی ساده شروع کرده و ادامه دهی و به زندگی حضرت زهرا (س) اشاره کرد و گفت جهاز حضرت زهرا خیلی کم بود و موارد آن را برشمرد و گفت دوست دارم شما هم همین طور باشی. شهید مصطفی اکرمی منبع: اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 23000شهید استانهای خراسان بـ وقتـ شهـدا 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ┏⊰✾✿✾⊱━─━┓ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ┗━─━⊰✾✿✾⊱┛
راهمونو بست.mp3
7.22M
‌●━━━━━━────── ⇆ㅤㅤ ㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤ 🎶 فکرشم نمی کردم 🎤 👌 🕊🥀 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ┏⊰✾✿✾⊱━─━┓ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ┗━─━⊰✾✿✾⊱┛
سینه زنی زمینه زیبا _ ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرتِ زهرا سلام الله علیها _ _سید رضا نریمانی.mp3
1.4M
‌●━━━━━━────── ⇆ㅤㅤ ㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤ 🎶 پاشو برای حیدرت نفس بزن 🎤 👌 🕊🥀 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ┏⊰✾✿✾⊱━─━┓ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ┗━─━⊰✾✿✾⊱┛
همینو کم داشتیم.mp3
2.51M
‌●━━━━━━────── ⇆ㅤㅤ ㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤ 🎶 چرا کسی من و نمی‌فهمه 🎤 👌 🕊🥀 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ┏⊰✾✿✾⊱━─━┓ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ┗━─━⊰✾✿✾⊱┛
آره‌خُ‌ـلاصہ فقط‌چندکلمه‌میگم: مــٰادر ؛ آتش ؛ در ؛ چادر ؛ سوختن ؛ پھلو ؛ سیلی ؛
بـوی محـرم
آره‌خُ‌ـلاصہ فقط‌چندکلمه‌میگم: مــٰادر ؛ آتش ؛ در ؛ چادر ؛ سوختن ؛ پھلو ؛ سیلی ؛
نصفه‌شب‌نشسته‌بودگۅشـه‌حـٌجره آروم‌بـودسـٰاکِـت‌بودتـاریک‌بود . . . آروم‌واردحجره‌شدصدازد🚶‍♀ پسرم‌چرابامن‌حرف‌نمیزنۍ؟ تـوکـه‌میدونۍچراحالم‌بده .. حَـسنم‌تـوکه‌میدونۍچی‌شدبه‌کسی‌نگو . . ھی‌حرف‌زددیدجـَواب‌نمیـٰادگفت: مـٰادربمیره‌حسنم‌چرا جواب نمیدی ؟ تااینوگفت‌یهوصداۍگریه‌بلند شد گفت‌مادرمن‌حسن‌نیستم حسینم . . 💔
بـوی محـرم
نصفه‌شب‌نشسته‌بودگۅشـه‌حـٌجره آروم‌بـودسـٰاکِـت‌بودتـاریک‌بود . . . آروم‌واردحجره‌شدصدازد🚶‍♀ پسرم‌چر
مادرمه... انقدربهش‌لگد‌نزن؛ مادرمه... انقدر‌حرف‌بدنزن؛ مگه‌زدن‌داره؟💔(: یه‌زنه‌هجده‌ساله‌که‌بچه‌به‌بغل‌داره...(:
بـوی محـرم
مادرمه... انقدربهش‌لگد‌نزن؛ مادرمه... انقدر‌حرف‌بدنزن؛ مگه‌زدن‌داره؟💔(: یه‌زنه‌هجده‌ساله‌که‌بچه‌به‌ب
•💔🥀• علی‌جان... بعد‌من... سنگ‌میخوری...ناسزا میشنوی...نمک‌زخمت‌میشن...علی جانم‌غربت‌به‌سراغت‌میاد! ولی‌غریب‌تر‌از‌تو‌پسرم‌حسینه... قرار‌بعدیمون‌باشه‌گودال... میون‌تن‌صد‌پارش... ک‌میکنن‌لگد‌مال:)
بـوی محـرم
بمیرم برای خانم زینب کبری که.........
تا پنج سالگی همه چی خوب بودا... یهو پدر بزرگش رفت... بعد دید مامانش آتیش گرفت... غسل مامان توسط بابا حیدر... کم کم شنیدن تیکه و کنایه از اهل محل و همسایه ها... دیدن خورد شدن بابا... شهادت برادر بزرگش حسن... شهادت پسراش... شهادت حسین‌ابن‌علی... دفن رقیه...
بـوی محـرم
تا پنج سالگی همه چی خوب بودا... یهو پدر بزرگش رفت... بعد دید مامانش آتیش گرفت... غسل مامان توسط ب
اسارت .. خانمی که سایه‌شو زن همسایه ندیده بود رفت سر بازار رفت مجلس یزید نگم که چیشد تو مجلس یزید چون اینجا جاش نیست ..
بـوی محـرم
اسارت .. خانمی که سایه‌شو زن همسایه ندیده بود رفت سر بازار رفت مجلس یزید نگم که چیشد تو مجلس یزید چ
″🥀💔″ خداکنه دیگه هیچ بابایی شرمنده نشه... شرمندگی سخته... مثل شرمنده شدن علی پیش فاطمه... مثل شرمنده شدن حسین‌ابن‌علی پیش رباب... مثل شرمنده شدن علمدار پیشه رقیه... مثل شرمنده‌ شدن ام البنین پیشه رباب و‌‌ زینب... مثل شرمنده شدن گهواره پیش رباب...
بـوی محـرم
″🥀💔″ خداکنه دیگه هیچ بابایی شرمنده نشه... شرمندگی سخته... مثل شرمنده شدن علی پیش فاطمه... مثل شر
میگن‌بعد‌شھادت‌خانم... مغداد‌توی‌کوچه‌ردمیشده‌که‌دومے(لعنت‌الله‌علیه) جلوش‌و‌میگیره‌بهش‌میگه‌مغداد؛ قبرزهراڪجاست،بریم‌بالاسرش‌نماز‌بخونیم! مغدادمیگه‌علے(ع)خودش‌کاروتموم‌ڪرد:) چنان‌سیلےبه‌صورت‌مغداد‌میزنه... توکوچه‌دورخودش‌میچرخه،میشینه‌یه‌گوشه.. شروع‌میکنه‌زارزدن.. مسخرش‌میکنه‌،میگه تومثلامردجنگیا!یه‌سیلے‌خوردی‌گریه‌میکنے.. -برای‌خودم‌گریه‌نمیکنم فقط‌بگو.. اون‌روزتوکوچه‌فاطمه‌روهم‌همینجوری‌زدی... !؟💔
بـوی محـرم
میگن‌بعد‌شھادت‌خانم... مغداد‌توی‌کوچه‌ردمیشده‌که‌دومے(لعنت‌الله‌علیه) جلوش‌و‌میگیره‌بهش‌میگه‌مغداد؛
تو مدینه نمیزارن بلند گریه کُنیا بچه شیعه ... روایت داریم که حتی به صدای گریه ای که از تو خونه ی دختر پیغمبر میومده ایراد میگرفتن 💔! برا مادر باید بلند بلند گریه کنی بلند گریه کن برای گمنامی زهرا نه برای مظلومی حسین نه برای غریبی حسن نه برای یتیمی زینب نه برای بی کسی شاهِ لافتی گریه کن 💔! برای بی فاطمه شدن حیدر کرار گریه کن 💔 برای خونه نشین شدن ِ مولا گریه کن 💔
هدایت شده از بـوی محـرم
kesa.mp3
7.58M
جهت تسلای قلب آقا صاحب الزمان (عج) ❤️🥀
🕊هر‌ روز با یاد و خاطره‌ی یک شهید🥀 عملی شهدا یک شب بعد از این که سخنرانی و نماز تمام شد ایشان گفت: «عاشقان بنشینند کارشان دارم » بعضی ها در عالم کنجکاوی خودشان که با عاشق ها کار دارد و بعضی ها هم شاید جزء عاشقان بودند نشستند. ما جزء دسته کنجکاوان بودیم. ایشان به مناسبت نزدیکی عملیات شروع به صحبت کرد و از خاطراتش گفت. تأکید زیادی روی نماز جماعت داشت که: « نماز جماعت طوری باید برگزار شود که هر کس یک مقدار دیرتر بیاید دیگر در صف جا نداشته باشد !» در ادامه گفت: «هر کس در نماز جماعتها صف اول است. در شب عملیات از همه جلوتر است و هر کس که در نماز احساس کسالت می کند در عملیات نمی تواند موفق باشد. حتی اگر آموزش زیاد دیده باشد. » ایشان در کنار آموزش رزمی ،این مسائل را جزئ لاینفک می دیدند. سپس شروع به خواندن روضه حضرت زهراء (س) کردند وبعد به چادر هایمان برگشتیم یکی از دوستان آمد وگفت یکی از بچه ها رفته است سر تپه نشسته و من می ترسم که سر ما بخورد !گفتم: چه شده ؟ من می روم تا با وی صحبت کنم که پایین بیاید. خلاصه رفتم و بالاخره پایین آمد. ایشان کسی بود که زیاد که به این مسائل داغ نبود و در مسائل معنوی و نماز جماعت ها یک مقدار شوخ بود. از آن شب روحیه عجیبی پیدا کرده بود و چند بار ایشان را در حال زیارت عاشوراء و دعای توسل دیدم. شهید محمد طاهری منبع: اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 23000شهید استانهای خراسان بـ وقتـ شهـدا 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ┏⊰✾✿✾⊱━─━┓ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ┗━─━⊰✾✿✾⊱┛