eitaa logo
بـوی محـرم
2هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
2 فایل
حسࢪت بَࢪَم بہ محتضࢪی ڪہ آخࢪین نفس ࢪوے تو دید و خنده زد و گفت یاحسیــــن ؏ . . ♡︎ ♡︎ ♡︎ ♡︎ https://eitaa.com/abdo_lhoseyn طلبه ها بیان اینجــا ♡︎ ♡︎ ڪپے محتواے ڪانال با ذڪࢪ یڪ سلام بࢪ آقا #امام‌حسیـــن‌علیه‌السلام.
مشاهده در ایتا
دانلود
بـوی محـرم
•°در طول عمرم جز غصه و غم هرگز ندیدم😞 •°ویرانه دیدم زخم زبان و طعنه شنیدم😭•° •°کربلایم سامراست بر لب
″هم امام هادی و هم امام صادق رو نیمه‌ی شب از خانه بیرون بردند،اما بی عمامه ،بی ردا،😭 وقتی خوب توجه میکنی فاطمیه تموم شده،💔 اما مگه میشه روضه های فاطمه تموم بشه،😞 میخوام یه چیزی بگم رد شم،این که امام هادی و امام صادق رو بی عمامه بردند،💔🥀شاید دلیلش این باشه،شیخ جعفر مجتهدی میگه تو حرم امیرالمؤمنین گفتم آقاجان میخوام من ببینم صحنه ای که شما رو از خونه بیرون ...:)
بـوی محـرم
″هم امام هادی و هم امام صادق رو نیمه‌ی شب از خانه بیرون بردند،اما بی عمامه ،بی ردا،😭 وقتی خوب توجه م
^°کشیدند،بعضی ها می دونند من چی میخوام بگم،از همین اول آه از نهادشون بلند شد، در عالم مکاشفه ،در کتاب مرحوم شیخ جعفر مجتهدی این قضیه رو نوشته: در عالم مکاشفه امیرالمؤمنین فرمود:شیخ جعفر طاقت نمیآری ببینی رها کن این خواسته رو، میگه عرض کردم آقا جان به من اجازه بدهید ببینم چه خبر بوده مدینه، بی شرمی این قوم رو میخوام بفهمم، آقا فرمود: شیخ جعفر حالا که اصرار داری بسم الله، یه مرتبه پرده از جلو چشمم افتاد دیدم در خونه ی امیرالمؤمنین باز شد،یازهرا… عمامه ی امیرالمؤمنین رو دور گردن آقا انداختند دارند از خونه بیرون میکشنند مولارا..آخی…غریب آقام،غریب آقام،غریب آقام😭💔
بـوی محـرم
^°کشیدند،بعضی ها می دونند من چی میخوام بگم،از همین اول آه از نهادشون بلند شد، در عالم مکاشفه ،در کتا
•نیمه شب بود و از غم خاطرم آزردند🥀• •بی عمامه مرا از خانه ام میبردند🕊• •در غریبی زظلم و کینه آبم کرده اند🖤• •وای من وارد بزم شرابم کرده اند💔• •جام شراب و لبخند دشمن آن نیمه ی شب😞• •لرزیدم و آه از دل کشیدم با یاد زینب🥀• •حالا امام هادی میخواد برات روضه بخونه🕊 •سر خونین، تشت زر، چوب و لب های دلبر😭•
بـوی محـرم
•نیمه شب بود و از غم خاطرم آزردند🥀• •بی عمامه مرا از خانه ام میبردند🕊• •در غریبی زظلم و کینه آبم کرد
″حسین…. دیگه کسی آروم نباشه،همه با امام هادی هم ناله بشن،حسین……😭 تو مجلس یزید ملعون سر داره قرآن میخونه،یه وقت نانجیب شروع کرد با چوب خیزران بر لب و دهان ابی عبدالله،😭😞🥀یه وقت دیدند قاطی این زن و بچه،یه نازدانه رو پا بلند شده،😭💔هی میگه عمه جان، این سر بابای منه، بگو به چه جرمی دارند با چوب خیزران میزنند، 😭💔حسین…… ان شاءالله امام هادی کربلاتو همین امشب امضاء کنه،هر کجا هستی ناله بزن،حسین….😭
بـوی محـرم
″حسین…. دیگه کسی آروم نباشه،همه با امام هادی هم ناله بشن،حسین……😭 تو مجلس یزید ملعون سر داره قرآن میخ
[آن شبی که مرا خواند سوی بزم شراب🥀] [گشت از شدت غم مرگ عیان در نظرم🕯] [زهر نوشیدم و راحت شدم از عمر ولی😭] [ریخته خاک یتیمی به عذار پسرم😞]
هدایت شده از بـوی محـرم
kesa.mp3
7.58M
جهت تسلای قلب آقا صاحب الزمان (عج) ❤️🥀
🕊هر روز با یاد و خاطره‌ی یک شهید🥀 عملی شهدا آخرین دیدار من با پدرم که آخرین وداع نیز بود. من کلاس سوم ابتدایی بودم پدرم همه را جمع کرده و از همه ی ما خداحافظی کرد و به مادرم گفت: اگر من برنگشتم از بچه ها خوب مواظبت کن و آنها را خوب تربیت کن و زینب وار در برابر مشکلات و سختی ها صبور و شکیبا باش. شهید محمدحسین‌ یزدی‌ منبع: اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 23000شهید استانهای خراسان بـ وقتـ شهـدا 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 کپی با ذکر یک سلام بر آقا امام (؏) آزاد است. ┏⊰✾✿✾⊱━─━┓ @𝒃𝒐𝒚_𝒎𝒐𝒉𝒂𝒓𝒂𝒎 ┗━─━⊰✾✿✾⊱┛