eitaa logo
ابتدایی‌دخترانه واحدچهار
612 دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
44 فایل
این کانال جهت اطلاع رسانی برنامه های ابتدایی دخترانه شهید برونسی وابسته به مجتمع آموزشی شهید برونسی ایجاد شده است. ☎️تلفن تماس : ۳۱۸۸۴_۰۵۱ داخلی 112 🌐سایت مجتمع: www.bronsi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🏡به درخواست خانواده های متدین و انقلابی غرب مشهد ، شعبه ابتدایی پسرانه مدرسه شهید برونسی در وکیل آباد افتتاح شد. ☎️ تلفن راهنما : ۰۵۱۳۱۸۸۴ 🌐برای پیش ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به سایت www.bronsi.ir مراجعه فرمایید. @bronsi
سه تا ميرسن ايستگاه قطار 🚉اما قطار🚇 حركت كرده بوده دنبالش ميدوند دوتاشون👬 سوار ميشن سومی 🏃‍♂️نميتونه سوار بشه ولی از خنده 🤣🤣🤣غش ميكنه ميگن چرا ميخندی؟ ميگه اوناكه سوار شدن اومده بودن بدرقه من ! 😂😂😂😂 🎀@dk_bronsi🎀
(عج) (ع)                           به نام خدا آی قصه ؛قصه؛قصه نون وپنیر وپسته نور اذان از دلا می بره درد وغصه واما ادامه ..... همسایه👳‍♂️ که باغ خرمای حضرت علی(ع) را دیده👀 بود شگفت زده گفت:  آن باغ، باغ  ارزشمندی 💰است. چرا میخواهید این خانه های کوچک را با آن باغ بزرگ عوض کنید؟ حضرت علی (ع)گفت: اگر پول💸 داشتم خانه را می خریدم و چنین کاری نمی کردم اما دلم می خواهد بچه های این مرد شاد 😁😁باشند و بی ترس😱🥺 از درخت 🌴🌴خرما بچینند و بخورند .جواب بده. خانه ات را با، باغ من عوض می کنی ؟ همسایه گفت:(( قبول می کنم معامله انجام شد. حضرت علی (ع)رو به پدر بچه ها کرد و گفت من این خانه را به تو می بخشم. به اینجا اسباب کشی کن. بگذار در این خانه بچه هایت با خیال راحت از درخت 🌴بالا بروند و خرما بچینند. پدر که باور 🙄نمی کرد بریده بریده گفت :آخر.... پس باغ شما...... باغ شما چه میشود ؟از آن روزبه بعد،بچه ها خیلی خوشحال😃😀 بودند. درخت🌴 خرما مال خودشان بود و کسی به خاطر چیدن و خوردن خرما دعوایشان نمیکرد. <<<پایان داستان اول>>> 🎀@dk_bronsi🎀
(عج) داستان حکایتی از بچه ها وحضرت علی(ع) قسمت چهارم 🎤 باصدای گل دخترم زینب ملک کلاس پنجم ستارها 🎀@dk_bronsi🎀                         
حکایتی - ازبچه هاو حضرت علی (ع).m4a
1.58M
(عج) داستان حکایتی از بچه ها وحضرت علی(ع) قسمت چهام 🎤 باصدای گل دخترم زینب ملک کلاس پنجم ستاره ها 🎀@dk_bronsi🎀                         
(عج) شماره ۱۶ دیگرشرکت کنندگان 🤩🤩🤩 خانم ها محدثه زحمتکش کلاس چهارم ریحانه ها فاطمه زحمکش کلاس اول۲ فاطمه وطن خواه کلاس اول۱ اسماچرخ تاب کلاس اول۲ محیا رائینی کلاس چهارم ریحانه ها فاطمه رهنورد کلاس اول۲ زینب استادی کلاس سوم فرشته ها فاطمه طیبی کلاس چهارم ریحانه ها آیداجعفرنیا کلاس دوم پروانه ها حلاوت شناختن بیشتر امام علی (ع) درکنار جایزه ازهمین امروز ادامه دادن راادامه بده تاشما نفرات اول فرداباشید. 🎀@dk_bronsi🎀
(عج) 📜 حکمت الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَرِ قلب و دل انسان مانند ورقه ای برای چشم است یعنی هرچه چشم انسان می بیند در قلب او یادداشت می شود. مسابقه ی شماره ۱۷ 🎀@dk_bronsi🎀
(عج) شماره ۱۷ نفرات اول 🤩🤩🤩 خانم ها فاطمه زهرا حدادزاده کلاس چهارم ریحانه ها فاطمه زارع کلاس چهارم ریحانه ها زینب ملک کلاس پنجم ستاره ها حلاوت شناختن بیشتر امام علی (ع) درکنار جایزه ازهمین امروز ادامه دادن راادامه بده تاشما نفرات اول فرداباشید. 🎀@dk_bronsi🎀
(عج) شماره ۱۷ نفر دوم 🤩🤩🤩 خانم فاطمه سادات سیدی کلاس سوم حلاوت شناختن بیشتر امام علی (ع) درکنار جایزه ازهمین امروز ادامه دادن راادامه بده تاشما نفرات اول فرداباشید. 🎀@dk_bronsi🎀
زندگیمون  الان بین ۲بیت شعر گیر کرده😴 سعدی میگه: برخیز و مخور غم جهان گذران😨😦 تا پا میشم حافظ میگه: بنشین و دمی به شادمانی گذران😦😥😠 فعلا نیم خیز موندیم تا تکلیفم تو بیت بعدی روشن بشه!😀😆😂 🤣🤣🤣🤣🤣 🎀@dk_bronsi🎀
(عج) (ع)                           به نام خدا آی قصه ؛قصه؛قصه نون وپنیر وپسته نور اذان از دلا می بره درد وغصه دختر خدمتکار در بازار دخترک 🧕گوشه نشسته بود و گریه😭 می کرد رهگذران بی آنکه نگاهی 👀به او بیندازند از کنارش می گذشتند دخترک🧕 نمی‌دانست 😬باید چه کار بکند ناتوان و درمانده به دیوار تکیه داد و اشک😥 ریخت آن روز گذر حضرت (ع) به بازار افتاده بود به سوی دیگر بازار می‌رفت که صدای گریه😭 دختر🧕 را شنیدم به طرف صدا🎶 برگشت دختر🧕 را دید و خاص بداند که چه اتفاقی برایش افتاد است.🧕 گفت من خدمتکارام در خانه ای🏰 کار می کنم صاحبخانه🧔 پولی 💲💸داده تا برایش خرما بخرم من هم از همین خرما فروشی که کنارش نشسته ام ،خرما خریدم و به خانه🏰 بردم، خرما را به صاحبخانه🧔 دادم . اوبه خرما نگاهی👀 انداخت و گفت خرمای خوبی نخریدم . صاحب خانه 🧔خواست خرما را پس بدهم و پولش💲💸 را پس بگیرم. با عجله🚶‍♀️ به بازار برگشتن به خرما فروش👴 گفتم :که اربابم 🧔خرمایت را نپسندیده. خرما را پس بگیر و پولش💲💸 را بده. اما او با عصبانیت😤😡 مرا از دکانش بیرون انداخت. 😭 خرما راپس نگرفت و پولم 💲💸را پس نداد حالا نه پول 💲💸دارم که به صاحبخانه🧔 بدهم نه می توانم خرما را به خانه برگردانم نمی دانم چه کنم اگر پول💲💸 خرما را به صاحبخانه🧔 برنگردانم، دعوایم می کند. 🎀@dk_bronsi🎀
(عج) داستان حکایتی از بچه ها وحضرت علی(ع) داستان دوم_ دخترخدمتکار قسمت اول 🎤 باصدای گل دخترم زینب ملک کلاس پنجم ستاره ها 🎀@dk_bronsi🎀