#مدرسه_ای_برای_زندگی
#طرحهای_بیستگانه
#غدیر_عهدی_با_مهدی(عج)
#داستان_حکایتی_ازبچه_هاوحضرت_علی(ع)
#داستان_دوم_قسمت_سوم
به نام خدا
آی قصه ؛قصه؛قصه نون وپنیر وپسته
نور اذان از دلا می بره درد وغصه
دخترخدمتکار
واما ادامه......
یکی از همسایه های👳♂️خرما فروش👴 که گفت و گوی حضرت علی(ع) و همسایه اش را شنیده 👂بود ،با عجله خودش را به خرما فروش👴 رساند و گفت هیچ میفهمی داری چه می کنی؟ کسی که ازتو خواست خرمای دختر 🧕را پس بگیری حضرت علی (ع)بود.
میتوانست طور دیگری با تو برخورد کند. خرمافروش👴 که خیلی ترسیده بود، گفت: وای 😬🤔بر من چه شد که او را نشناختم و با تندی جوابش را دادم ؟ خرما فروش👴 پیش حضرت علی(ع) رفت و گفت: ای امیرالمومنین،مراببخش.😓شمارا نشناختم از اشتباهم شرمندهام. حضرت علی (ع)گفت: اگر قول بدهی که به حقوق دیگران احترام بگذاریم تو را می بخشم.
خرما فروش👴 بی درنگ خرمای دخترک 🧕خدمتکار را پس گرفت و پولش 💲💸را به او برگردد دختر🧕 که هنوز چشم هایش👁 اشک آلود😥 بود، پول💸💲 راگرفت و راه افتاد. چند قدم که رفت برگشت و به حضرت علی(ع) نگاه 👀کرد لبخندی 🙂روی لبش بود. حضرت علی(ع) هم لبخند زد.🌹
#کلاسهای_تابستانی_دختران_آسمانی
🎀@dk_bronsi🎀