🔴آقای دکتر پزشکیان! قلب ما را نلرزانید
◾️آقای دکتر پزشکیان! ما مردم از شنیدن این حرفها وحشت میکنیم. حرفهایتان بوی گران سازی میدهد. ما بارها در این کشور شاهد حذف یارانه کالا و در ادامه تورم کمرشکن بودهایم. ما شاهد گران سازی تهران برای ممانعت از مهاجرت و بالتبع تورم و ناامیدی جوانان از خانه دار شدن بودهایم .
اقای دکتر پزشکیان! ما مردمی هستیم که به علت سیاست های غلط مسکن دولتها، امروز ۷۰ درصد درآمد خود را صرف پرداخت اجاره بها میکنیم و ازدواج ما از این وضعیت متاثر شده است.
▪️اقای پزشکیان تورم بیشتر از این دیگر در تاب تحمل ما مردم نیست؛ از شما که نگاه پدرانهای دارید میخواهیم که مستاجرها و جوانانی که از نبود مسکن نمیتوانند ازدواج کنند و پدرانی که از تورم شرمندهی فرزندانشان هستند را فرزندان خود بدانید. باور کنید انهایی که برایشان قیمت بنزین و مسکن فرقی نمیکند چهار درصد جامعه هست، ما مردم از حرفهایی که بوی تورم میدهد جانمان میلرزد.
✍عالیه سادات
➯@Bshmk33
کامالا هریس در آمریکا می خواهد قیمتهای سربه فلک کشیده غذا را کنترل کند، روزنامه ایرانی «دنیای اقتصاد» نگران شده است! میدانید چرا؟! چون سرمایهداری ایرانی یک عمر آمریکا را مهد اقتصاد آزاد و بهشت برین و الگوی ترین معرفی کرده است.
میترسند دروغ هایی که سرمایهداری آمریکایی درباره اقتصاد آزاد گفته و آزادانه ملت آمریکا را دریده، در خود آمریکا برملا شود و پای این رسوایی به تهران نیز برسد.
@hzamanim
➯@Bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دکتر یاسر جبرائیلی:
ارز و جهانیسازی قیمتها، منشأ اصلی تورم در اقتصاد ایران است.
➯@Bshmk33
🔴کابینه پزشکیان-ظریف
نه کابینه تراز رهبر انقلاب
🔻رهبر انقلاب امروز گفتند "آقای رئیس جمهور برای انتخاب وزیران با من مشورت کردند. برخی را تایید و برخی را هم تاکید کردم. تعداد زیادی را هم نمیشناختم و نظری نداشتم".
🔹برخی شبهه کرده اند که آیا رهبری برخی گزینه های پیشنهادی مثل عراقچی/صالحی امیری/ظفرقندی/ همتی و... را نمیشناختند؟ و یا می شناختند و تایید و تاکید کردند؟!
🔻اولا وزرای پیشنهادی محل انتقاد و اعتراض، در یک سطح مورد نقد نبوده اند و با هم فرق می کنند. برخی ممکن است عملکرد مدیریتی شان محل نقد باشد و برخی دیگر، مواضع سیاسی و حمایت شان از فتنه گران و یا موارد دیگر. بنابراین در ارزیابی، مثل هم نیستند.
🔹ثانیا، نگاه رهبر انقلاب، منحصر در این دوگانه نیست که یا "آنها را می شناسند و تایید یا تاکید کردند" و یا "نمی شناسند". گزینه سوم این است که افرادی را بشناسند و تایید هم نکنند و ضمنا بنابر مصالحی، سکوت کرده باشند. معمولا سیره رهبری این نبوده که وزیران پیشنهادی را #وتو کنند.
🔻روال قانونی این است که مجلس، صلاحیت یکایک وزیران را بررسی کند. همچنین رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان، ۱۲ ویژگی و شرط را برای وزرا عنوان کردند که باید در مجلس احراز می شد: "هم رئیسجمهور محترم این معیارها را رعایت کنند، هم مجلس رعایت کند". احراز این شرایط، تعارف نبود، مطالبه بود.
🔹چند وزیر پیشنهادی، برخی از این ویژگی های سیاسی یا تخصصی را نداشتند. قرار نیست احراز ویژگی ها و تایید یا وتوی افراد، از سوی رهبری انجام شود. حال این که آیا اکثریتی از نمایندگان، در احراز صلاحیت یکایک وزیران دقت کافی کردند یا نکردند، موضوع دیگری است.
🔻برخی هم با استناد به این فرازی از بیانات رهبر انقلاب، چنین تلقی یا تلقین می کنند که کابینه پیشنهادی هیچ مشکلی نداشته است: "خدا را شکرگزاریم که بحمدالله دولت با همت رئیس جمهور محترم و با کمک ارزندهی مجلس شکل گرفت. این خیلی نعمت بزرگی است. در دولتهای گذشته گاهی تا نزدیک یک ماه یا بیشتر دولت نمیتوانست شکل بگیرد و همهی وزرا از مجلس رأی اعتماد نگرفته بودند. این را خدا لطف کرد به شما و به ما و به کشور که بحمدالله همهی وزرا از مجلس، با اعتماد مجلس به آنها به سلامتی بیرون آمدند. کسانی که در این انتخابات و تشکیل این دولت بعد از آن حادثهی سنگین و تلخ مؤثر بودند، همهشان پیش خدای متعال مأجورند".
🔹پاسخ شبهه کنندگان: حالا که مجلس رای داده و دولت تشکیل شده، رهبری ابراز تاسف بکنند از اینکه چرا اکثریتی از نمایندگان، به فلان حامی فتنه صهیونیستی ۱۴۰۱ یا فتنه ۱۳۸۸ رای داده اند، یا مثلا نامزد فاقد کارنامه قوی را وزیر کرده اند؟ یا این که شبهه کنندگان تردید دارند که فتنه گری علیه جمهوریت و اسلامیت خط قرمز است؟
🔻از سوی دیگر، روشن است که رهبر انقلاب در کلان ماجرا، شکرگزاری می کنند که کشور بعد از شهادت شهید رئیسی، دچار بحران نشد، انتخابات برگزار کرد و کابینه جدید بدون معطلی شکل گرفت. آیا از دل این فرمایش حکیمانه، می توان "تقدس کابینه" را نتیجه گرفت؟!
🔹بعضی ها عمدا و برخی ندانسته، دوست دارند بحث را به نزاع "قالیبافچی / پایداری چی" تقلیل بدهند. این عملیات فریب دشمن است و نباید در دام شبکه عملیات روانی دشمن افتاد.
🔻مسئله اصلی و روشن، این است که کابینه پیشنهادی از آسمان نازل نشده، بلکه دست کم ۷۰ درصد آن در شورای کذایی ظریف (با حضور برخی مجرمان و متهمان امنیتی) پخت و پز شده بود و باقیمانده، انتخاب خود آقای پزشکیان بود و پس از آن، با رهبر انقلاب طبق روال همه دولت ها، #مشورت شده است.
👤 محمد ایمانی
➯@Bshmk33
🔻 دستِ داوود بصائری (شهید سمت راست) را گرفتم و در دست رفیق دیگرمان اکبر قهرمانی گذاشتم؛ به اکبر هـم سفارش کردم مراقب داوود باشد.از نقطه ی رهایی باید عازم خط میشدیم؛ خداحافظی کردیم و از یکدیگر قول شفاعت گرفتیم.
🌷 صبح روز بعد، پاتک سنگین دشمن روی کانال ۱۱۲ آغاز شد. حجم آتش به قدری شدید بود که از گرمای انفجارهای مداوم در داخل کانال، احساس میکردیم پوست بدنمان دارد میسوزد و ریه هایمان داغ شده است.
🌹 زیر آن آتش باران شدید، ناگهان داوود و اکبر را دیدم که کنار هم به دیوار کانال تکیه داده بودند. با دیدن این دو بچه محل در آن وادی آتش و خون، کلی خوشحال شدم؛ آنها هم با دیدن من خیلی ذوق کردند. دستی برایشان تکان دادم که به یکباره گلوله ی توپ ۱۲۰ نزدیک آنها به زمین خورد. گرد و خاک که فرو نشست،دیدم سر داوود به روی شانه اکبر افتاده و همینطور کنار هم به شهادت رسیده اند. قلبم داشت از حرکت می ایستاد با حسرت نگاهشان کردم و در دل از خدا خواستم شفاعتشان را شامل حال من گرداند.
📚 زمینهای مسلح / گلعلی بابایی
"روایتی از حمـاسـه والفـجر ۱"
پیکر مطهرشان تا سال ۷۳ به همین شکل در منطقه فکه، زیارتگاه ملائکة الله بوده.
➯@Bshmk33
🖌به جز تو جور عاشق را کسی گردن نمی گیرد
خطایش را زلیخا کرد یوسف گشت زندانی
➯@Bshmk33
بـہتکتکثانیہهاینبودتقسم
دارندضررمیکنندمردمدنیآبدونتو ..'
-امامزمان
➯@Bshmk33
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
🌸اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
➯@Bshmk33
✍️ رمان #سپر_سرخ
#قسمت_ششم
▫️خودروی وانت باری مقابل درِ بیمارستان پارک بود و به نظرم اراّبه مرگم همان بود که مرا تا پای ماشین مثل اسیری کشید و به جای والی فلوجه خواب دیگری برایم دیده بود که همانجا روبنده را از صورتم کَند، چند لحظه بیپروا نگاهم کرد و دلش به حال اینهمه اشکم نمیسوخت که چشمانم را با کرباس سیاهی بست و داخل ماشین پرتم کرد.
پشت سیاهی پارچهای که چشمانم را کور کرده بود، از ترس در حال جان دادن بودم و او فقط یک جمله گفت: «مجازاتت ۲۰ ضربه شلاقه که والی فلوجه باید حکمش رو بده!»
▪️وصف خرابههای زندان زنان داعش را شنیده و میدانستم آن خانه برایم آخر دنیا خواهد بود که دیگر ناامید از این شیطان به خدا التماس میکردم معجزهای کند.
مچ دستانم در تنگنای زنجیری که با تمام قدرت پیچیده بود، آتش گرفته و تاریکی چشمانم داشت جانم را میگرفت که حس کردم از شهر دور شدیم.
▫️سکوت مسیر و سرعت ماشین به خیابانهای شهری نمیآمد و مطمئن شدم از فلوجه خارج شدیم که جیغ کشیدم: «کجا داری میری؟»
حالا دیگر به زندان زنان و والی فلوجه راضی شده بودم و با هقهق گریه ضجه میزدم: «منو برگردون فلوجه!مگه نگفتی باید والی حکم کنه، پس منو کجا میبری؟»
▪️چشمانم بسته بود و ندیدم به سمتم چرخیده که از فشار سیلی سنگینش، حس کردم دندانهایم شکست و جیغم در گلو خفه شد.
سرم طوری از پشت به صندلی کوبیده شد که مهرههای گردنم از درد به هم پیچید و او با نجاست لحنش حالم را به هم زد: «خفه شو! مگه عقلم کمه تو رو ببرم پیش والی؟»
▫️تنم سست و سنگین به صندلی ماشین چسبیده بود، حس میکردم در حال جان کندنم و او به همین حال خرابم مستانه میخندید و با زبان نحسش زجرم میداد.
میدانستم رهایم نخواهد کرد و نمیدانستم میخواهد زنده آتشم بزند یا سرم را از تنم جدا کند که از وحشت نحوه مردنم همه بدنم میلرزید.
▪️چند روز بیشتر تا نیمهشعبان نمانده بود و دلم بیاراده در هوای صاحبالزمان (علیهالسلام) پَرپَر میزد که لبهای خشکم را به سختی تکان دادم تا صدایش بزنم، اما فرصت نشد.
انگار مهلت دعا کردنم هم تمام شده و به قتلگاهم رسیده بودم که ماشین ایستاد و صدایی در گوشم پیچید: «کجا میری برادر؟»
▫️درِ ماشین باز نشده و حس میکردم صدای کسی از بیرون میآید و داعشی پاسخ داد: «این اطراف خونه دارم.» و این ایستگاه بازرسی، مزاحم غارتگریاش شده بود که با حالتی کلافه سوال کرد: «تفتیش قبلی رد شدم، خبری نبود!»
او مکثی کرد و با لحنی گرفته پاسخ داد: «ارتش و ایرانیها این چند روزه نزدیکتر شدن، برا همین ایستگاههای تفتیشمون بیشتر شده!» و حضور این دختر توجهش را جلب کرده بود که دوباره بازخواستش کرد: «این کیه؟»
▪️دلم میخواست خیال کنم معجزه امامزمان (علیهالسلام) همین است و حداقل به اجبار همین تفتیش داعش هم که شده مرا به فلوجه برمیگرداند که صدایش را صاف کرد: «زن خودمه!»
افسر داعشی طوری دروغش را به تمسخر گرفت که صدای نیشخندش را شنیدم: «اگه زنته، چرا دستاشو بستی؟»
▫️به هر ریسمانی چنگ میزد تا مرا به فلوجه برنگرداند و دوباره بهانه تراشید: «نماز نمیخونه! میخوام ببرم حدّش بزنم!»
دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتم که از چنگال این داعشی به دامن افسر تفتیششان پناه بردم بلکه مرا به فلوجه برگرداند و مظلومانه ضجه زدم: «دروغ میگه! من زنش نیستم!من فقط یه لحظه روبندهام رو نزدم که بازداشتم کرد!» و اجازه نداد نالهام به آخر برسد که با عربدهای سرم خراب شد: «خودم زبونت رو میبُرم!»
▪️افسر تفتیش از همین چند کلمه آیه را خوانده بود که صدایش را از او بلندتر کرد: «کی به تو اجازه داده خودت حکم اجرا کنی؟»
پشت این چشمان بسته از وحشت آنچه نمیدیدم، حالت تهوع گرفته بودم و او نمیخواست از من بگذرد که به سیم آخر زد: «این دختر غنیمت من از جهاده!»
▫️لبهایم از وحشت میلرزید و فریاد افسر تفتیش در صدای کشیدن گلنگدن پیچید: «کی به تو این غنیمت رو بخشیده؟ خلیفه یا والی فلوجه؟»
نمیدانستم کدامیک اسلحه کشیدهاند و آرزو میکردم به جای همدیگر من را بکشند تا این کابووس تمام شود که صدای زشت داعشی به لرزه افتاد: «اگه قبول نداری،برمیگردیم پیش والی!»
▪️از همین دست و پا زدن حقیرانهاش میتوانستم بفهمم مقابل سرعت عمل و اسلحه حریفش به دام افتاده و امید دیدن دوباره فلوجه در دلم جان میگرفت که نهیب افسر تفتیش، همین شیشه نازک امیدم را هم شکست: «اگه برگردیم فلوجه، نصیب هیچکدوممون نمیشه!»
میدانستم به دل این حیوانات وحشی ذرهای رحم نمانده و چارهای برایم نمانده بود که تیغ گریه گلویم را برید و به نفسنفس افتادم: «شما رو به خدا قسم میدم بذارید برگردم فلوجه!»
▫️اما همین چشمان بسته و صورت شکستهام، دل افسر تفتیش را هم برده بود که از لحنش نجاست چکید: «من حاضرم این دختر رو ازت بخرم!»...
#ادامه_دارد
➯@Bshmk33
Sirvan Khosravi - Khoshhalam (128).mp3
3.7M
🎧 سیروان خسروی
✌️ خوشحالم ...!!😄
➯@Bshmk33