تقدیم به فرماندهی اشکهای نامنظم
جریمهی چمرانی
حسین قدیانی: نیمهشبی است آرام، متصل به فصل پاییز! کاش این سقف نبود! این دلنوشت، نور ماه میخواهد! هنوز سر کارم و هنوز بیدارم و هنوز دارم متن نوقلمان عزیز روزنامهدیواری حق را میخوانم! بعضی مطالب، هم به حیث ویرایش و نگارش و هم به لحاظ محتوی و مفهوم، آنقدر خوبند، خوباند، خوبند، خوب هستند که خستگی را از تن آدم رنجوری که من باشم درمیآورند! با بعضی هم زیاد باید ور بروی؛ خیلی زیاد، تا همان بشود که دلت میخواهد! امشب دلم چمران میخواهد! از صبح، درگیر دکتر بودم! داشت آنسوی اقیانوس، زندگیاش را میکرد؛ چی شد پس که با وجود آن قلب رئوف توانست قید زن و بچه را بزند و رهسپار دهانهی آتشفشان شود؟ خدا به ما علیندیدههای صدراسلام، چمران صدرانقلاب را نشان داد تا حتم کنیم که برای جمع اضداد شدن، خیلی هم لازم نیست یکی از چهارده معصوم باشیم! نخبهی برکلی را چه به ارتفاعات غرب و التهابات جنوب؟ تو متهمی چ! چرا دست از سر من برنمیداری؟ همین که ناگاه چشمم به گربهی روی پلهی حیات «حق» افتاد، خدا بگویم چه کارت نکند دکتر! چند قدم آنورتر با خودم گفتم: «اگر چمران هم بود، میترسید؟» همهاش تقصیر معلمپرورشی عصر راهنمایی است! مدادم را عمدا انداختم پایین و بنا کردم گرهزدن بند کتونی فرشاد توحیدی به پایهی آهنی نیمکت! بلند که شد، از زمینخوردنش همهی کلاس خندیدند. نگهم داشت آقامعلم، زنگ تفریح. از کیفش صفحهی بریدهشدهی مجلهای را درآورد: «بخوان!» مجرمتر از آن بودم که بخواهم از زیر این جریمهی چمرانی دربروم! خواندنم که تمام شد، درآمد: «اگر چمران بود، این کار را نمیکرد!» آری! خداوند #چمران را آفرید تا به همهی ما ثابت کند که میتوان آفتاب نبود اما همهی آفتابگردانها را مست خود کرد! بیا ویرایشمان کن سردبیر عشق! هنوز نمیدانیم چگونه باید خوب شویم! کاش من همان شمعی بودم که تو داشتی طرحش را میزدی! ذوب در ولایت چشمانت! جنگ آمار موقوف! چمران مهمترین فرق نظام #حق با رژیم #باطل است! سلام بر گندمهای #الله پرچم مزار شهید دکتر مصطفی چمران! پرستش خدایی را سزاست که چمران را پیامبر قوم تنهاترین شبزندهدارها آفرید! ستاره اگر چمران است، باید هم مثل ماه بدرخشد حضرت ماه! اینک باید از میدان پاستور تا اولین ورودی بیت پیاده بروم و بیخیال تذکر بچههای ولیامر، سکوت شب را اینگونه با فریاد خود بشکنم: آهای خامنهای! عشق است آن شب ستارهباران که با «فرماندهی اشکهای نامنظمم» زدی به خط! نه! تو دست خالی برنگشتی! دستت پر از #مصطفی بود...
#حسین_قدیانی
@bshmk33
https://www.instagram.com/p/CE77EsFhCoM/?igshid=rsccfcmkqwwa
8.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 صحبتهای قدیمی شهید دیالمه درباره میرحسین موسوی و زهرا رهنورد
@bshmk33
#قطع_شدن_انگشت
پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را میطلبید٬ وزیرش گفت:
«هیچ کار خداوند بیحکمت نیست.»
پادشاه از شنیدن این حرف ناراحتتر شد و فریاد کشید:
«در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند.
روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیلهای وحشی تنها یافت.
آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر میاندیشید دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت:
«درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایدهای داشته؟»
وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد: «برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم.»
@bshmk33
6.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تلاوت آیاتی از سوره بقره با صدای استاد محمود علیالبناء
🔰تلاوتی که امروز تقدیم حضورتان میشود، تلاوتی است کوتاه از آیات ۱۹۷ الی ۱۹۹ سوره بقره با صدای استاد محمود علیالبناء.
این تلاوت از مجموعه تلویزیونی «فی بیوت الله» و از شبکه ملی کشور مصر پخش شده و توسط شبکه مجازی عباقرة التلاوة در اختیار علاقمندان قرار گرفته است.
⏰ مدت زمان تلاوت: ۶ دقیقه
@bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُـورُ الرَّحِيمُ - حجر 49
(ای پیامبر(صلی الله علیه و سلم)) بندگان مرا آگاه کن که من بسیار بخشاینده و مهربان هستم.
📺 تلاوتی بسیار زیبا و آرامش بخش از سوره مبارکه حجر با صدای هزاع البلوشی
@bshmk33