❌لجن پراکنی این بار به سبک "من و تو"
"من و تو"زده: اولین دیدار حضوری آیت الله خامنه ای بعد از حدود ۸ ماه
👈جهت یادآوری که حضرت آقا با نخست وزیر عراق در تاریخ 99/4/31 دیدار داشته و تو این مدت دیدارهایی داشته که رسانهای نشده
🔺یعنی همه خبرای من و تو همینجوری کشکیه🧐
🌼@bshmk33
الان طرفدارای ترامپ دارن درباره بایدن کلیپ میسازن که اگه بایدن رییس جمهور بشه تومان ۸ دلار میشه!
*مجید قربانی*
🌼@bshmk33
وضعیت متروی پاریس رو مشاهده میکنید!
+میگفتن اروپاییا زنگ میزنن از ما راهکار میخوان، ما فکر کردیم دری وری میگن...بیا! قشنگ دارند از ما الگو میگیرن🤦🏻♂️😂
+ایستگاه دروازه دولتشونه😀
🌼@bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلیمان و موری که به دهان قورباغه رفت
روزی حضرت سلیمان(ع) در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچهای افتاد که دانه گندمی را با خود به طرف دریا حمل میکرد.
سلیمان(ع) همچنان به او نگاه میکرد که در همان لحظه قورباغهای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود، مورجه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.
سلیمان(ع) مدتی به فکر فرو رفت و شگفت زده شد، ناگاه دید قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود، آن مورچه از دهان او بیرون آمد ولی دانه گندم را همراه نداشت.
سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید، و سرگذاشت او را پرسید.
مورچه گفت: «ای پیامبرخدا در قعر این دریا سنگی توخالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی میکند که نمیتواند از آنجا خارج شود و من روزی او را حمل میکنم و خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا نزد آن کرم ببرد.
قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است میبرد، و دهانش را به درگاه آن سوراخ میگذارد، من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او میگذارم و سپس باز می گردم به دهان قورباغه، سپس در آب شنا کرده و مرا به بیرون از آب دریا میاورد و دهانش را باز میکند و من از دهان او خارج می شوم.»
سلیمان(ع) به مورچه گفت: وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری، آیا سخنی از او شنیدهای؟
مورچه گفت: آری او میگوید «یا من لا ینسانی فی جوف هذه الصخره تحت هذه اللجه برزقک، لا تنس عبادک المومنین برحمتک» ای خدایی که رزق و روزی مرا در درون این سنگ در قعر دریا فراموش نمیکنی، رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن.
📙قصههای قرآنی، ص304
🌼@bshmk33
نادرشاه و عثمانیها
وقتی نادرشاه بزرگ به عثمانها اخطار خروج از ایران و تخلیه صفحات غربی کشور را داد ،فرستاده عثمانی به تالار نادرشاه امد وسه بیت شعر برای نادر خواند به این مظنون
چوخواهی قشونم نظاره کنی
سحرگه نظر برستاره کنی
اگر ال عثمان حیاتم دهد
زچنگ فرنگی نجاتم دهد
چنانت بکوبم به گرزگران
که یکسر روی تا به مازندران
و مقداری ارزن به روی زمین ریخت وگفت قشون عثمانی مثل این دانه ها بیشمارند.
نادرشاه درجواب سه بیت شعر زیبا خواند .
چو صبح سعادت نمایان شود
ستاره زپیشش گریزان شود
عقاب شکاری نترسد زبوم
دومرد خراسان دوصد مرد روم
اگر الحیدر دهد رونقم
به قستنطنیه زنم بیرقم
و دستور داد خروسی وارد تالار کردندن و خروس تمام ارزن ها را خورد.
و نادر گفت چند لقمه لذیذ شمردن ندارد دستور میدهم قشونتان را بخورند
🌼@bshmk33
شیرین ترین خاطره سیرک
با پدرم رفتم سیرک، توی صف خرید بلیط؛ یک زن و شوهر با 4تا بچشون جلوی ما بودند.
وقتی به باجه رسيدند و متصدی باجه،
قیمت بلیط ها رو بهشون اعلام کرد،
ناگهان رنگ صورت مرد تغییر کرد.
و نگاهی به همسرش انداخت،معلوم بود که پول کافی ندارد و نميدانست چه بکند...!
ناگهان پدرم دست در جیبش کرد
و یک اسکناس صد دلاری بیرون آورد
و روی زمین انداخت،سپس خم شد
و پول را از زمین برداشت و به شانه مرد زد و گفت: ببخشید آقا، این پول از جیب شما افتاده!
مرد که متوجه موضوع شده بود، بهت زده به پدرم نگاه کرد و گفت:
متشکرم آقا...!
مرد شریفی بود ولی برای اینکه پیش
بچه هايش شرمنده نشود، کمک پدر را پذیرفت،بعد از ينکه بچه ها بهمراه پدر و مادرشان داخل سیرک شدن، ما آهسته از صف خارج شدیم و بدون دیدن سیرک به طرف خانه برگشتیم و من در دلم به داشتن چنین پدری افتخار کردم!
"آن زیباترین سیرکی بود که به عمرم رفته بودم"
ثروتمند زندگی کنیم،
بجای آنکه ثروتمند بمیریم!
انسانیت نهایت دین داریست....!
از خاطرات ✍#چارلی_چاپلین
🌼@bshmk33
ساعتها کار کردن با این لباسها خیلی سخته
آدم توش خیس عرق میشه
جای عینک و ماسک روی صورت ردِ عمیقی میندازه
نمیشه باهاش غذا خورد،
دستشویی رفت یا نماز خوند
همیشه هم استرس ابتلا به بیماری کرونا باهاشونه
این روزها در جنگ بیولوژیک لباس رزم سربازان ایران سبز نیست ، سفیده
براشون دعا کنید...
خدا قوت دلاور
🌼@bshmk33
🌼@bshmk33
✳️ درخواست #مسعود_رجوی از #آیت_الله_منتظری در زندان چه بود؟!
#آیت_الله_منتظری : موقعی که در زمان رژیم شاه مدفون در زندان بودیم در شب 4 آبان 1357 رژیم خواست که به زندانیان آوانسی بدهد لذا بندهای زندان را بازگذاشت تا زندانیان بتوانند همدیگر را ببینند . در آن شب مسعود خان (رجوی) و موسی خان ( #موسی_خیابانی ) پیش ما آمدند . مسعود آمد پیش من و موسی رفت پیش آقای #لاهوتی و مدت 2 ساعت با ما حرف زدند .
موسی همان حرف هایی را به آقای لاهوتی گفت که مسعود به من گفت آن ها گفتند : حالا که رژیم شاه دارد به دست آقای خمینی سقوط می کند #خمینی کسی را ندارد که حکومت تشکیل دهد و این تنها ما هستیم که لیاقت تشکیل حکومت داریم شما این مطلب را به آقای خمینی برسانید .
این ها از اول در فکر رسیدن به قدرت بودند لذا جوانان ما را فریب دادند و حتی نگذاشتند که جوانان ما کتاب بخوانند و یا به رادیو – تلویزیون گوش دهند و آن ها را فریب دادند . من آنگونه که از شهادت فرزندم و دیگر عزیزان متاثرم از کشتن این جوانان منحرف شده نیز متاثرم #ولی_چه_باید_کرد این ها در اثر #انحراف ، رو در روی انقلاب ایستاده اند . #حضرت_علی دلش خون بود از این که عده ای مسلمان #تروریست شدند و رو در روی او ایستاده اند و سرانجام او را نیز شهید کردند .
—(منبع : روزنامه #کیهان ، 22 شهریور 1360 ، صفحه16)
🔺 چند سال بعد هم او که چنین در برابر این جریان موضع می گرفت، بر اثر القائات همین منافقین، به دفاع از آنها برخواست‼️
🌼@bshmk33
#در_محضر_معصوم
#امام_حسن_عسکری_ع
روزي شخصي امام حسن عسکري عليه السلام را در آن هنگام که کودک بود مشاهده کرد که در کنار عده اي از کودکان که بازي مي کردند ايستاده است و گريه مي کند. او پنداشت که علت گريه ي امام، نداشتن اسباب بازي است، از اين رو نزد حضرت رفت و گفت: «ناراحت نباش، اي پسر رسول خدا! من برايت اسباب بازي مي خرم!»
امام با ناراحتي فرمود:
«يا قليل العقل! ما للّعب خلقنا.» «اي کم عقل ما براي بازي آفريده نشده ايم؟»
او با تعجب گفت: «پس براي چه خلق شده ايد؟»
فرمود: «للعلم و العبادة.» «براي دانش و پرستش»
او گفت: «از کجا اين را ميگويي؟»
فرمود: «زيرا خداوند فرموده: «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الينا لا ترجعون» [سوره مومنون،آیه115] .
«آيا گمان ميکنيد که شما را بيهوده (و براي بازي) آفريده ايم و شما به ما بازگشت نمي کنيد؟»
او گفت: «با آنکه کودک هستي و گناهي بر تو نيست چرا اينگونه منقلب هستي و از خدا ميترسي؟»
حضرت فرمود: «مادرم را ديدم که با هيزمهاي بزرگ، آتش روشن ميکرد و آتش را از هيزمهاي کوچک شروع نمود. من ترس آن دارم که از هيزمهاي کوچک دوزخ باشم؟»
او گفت: «مرا موعظه و نصيحتي نما».
امام عليه السلام اشعاري در بي وفايي دنيا خواند:
أري الدنيا تجهّز بانطلاق مشمّرة علي قدم و ساق
فلا الدنيا بباقية لحي و لا حي علي الدنيا بباق
کان الموت و الحدثان فيها الي نفس الفتي فرسا سباق
فيا مغرور بالدنيا رويدا و منها خذ لنفسک بالوثاق
«دنيا را ميبينم که گويا پاچه هايش را بالا زده و با سرعت در حال دويدن است. دنيا براي هيچ جانداري باقي نخواهد ماند و به کسي وفا نخواهد نمود. گويا مرگ و حوادث ناگوار سوار بر اسبي تيزرو براي گرفتن جان آدمي ميدود. پس اي دلباختهي به دنيا لحظه اي درنگ کن و براي سفر بي بازگشت آخرت توشه اي برگير.»
احقاق الحق،ج12،ص473.
📚منبع: کرامات و مقامات عرفاتی امام حسن عسگری، سید علی حسینی قمی، انتشارات تنوع،1381، ص22-
🌼@bshmk33
⏳ 8 آبان #سال_1359
💠 شهادت دانشآموز بسيجي محمدحسين فهميده
🔺هم او که امام خميني در موردش گفت: "رهبر ما آن طفل دوازده سالهاي است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگتر است، با نارنجک، خود را زير تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نيز شربت شهادت نوشيد."
🔹 شجاع، کوشا و درسخوان. با وجود آنکه به سن تکليف نرسيده بود، نماز ميخواند و به والدينش احترام میگذاشت. با شروع جنگ و علیرغم ممانعت جهت اعزام به جبهه، به به منطقه اعزام شد. سپس با سختي فراوان عازم خود را به جبهه خرمشهر رساند. در آنجا توانست با وجود سن و سال کم، لياقت و شهامت خود را اثبات کند.
🔸آخرین بار، به اتفاق دوست شهيدش، محمدرضا شمس در سنگر بودند که به ناگاه با هجوم عراقیها دچار محاصره ميشوند. دوستش زخمي ميشود و حسين با زحمت زياد او را به پشت جبهه میرساند و سپس به جايگاه قبلي خود باز میگردد تا همرزمان دیگرش را یاری دهد. وی مشاهده ميکند که 5 دستگاه تانک عراقي به سمت نیروها آمده و در صدد محاصره و قتل عام آنانند. حسين، در حاليکه تعدادي نارنجک به کمر خود بسته بود به طرف تانکها حرکت ميکند. تيري به پاي او ميخورد، اما در اراده پولادين او خللي وارد نميکند و در همان حال موفق ميشود خود را به تانک پيش رو برساند. بر اثر انفجار نارنجک در قسمت حساس تانک، غول آهنی منفجر شده و فهمیده نیز به شهادت میرسد.
▪️دشمن در اين حال تصور ميکند که حملهاي صورت گرفته، لذا سربازهای عراقی تانکها را رها کرده و پا به فرار ميگذارند. در نتيجه، حلقه محاصره شکسته شده و پس از مدتي نيروهاي کمکي ميرسند و آن قسمت را از وجود متجاوزين پاکسازي ميکنند.
🌼@bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | شعرخوانی قیصر امین پور در محضر رهبر انقلاب
📆 8 آبان سالروز درگذشت قیصر امین پور
🌸🍃🌸🍃
🌼@bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"یادت باشه"
عاشقانه های مردان و زنان آخرالزمانی.....
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_شاخص_سال_۱۳۹۹
#انتشار_حداکثری
🌼@bshmk33
🌷 #شهید_دکتر_سید_محمد_بهشتی
🔰 #سپر_بلای_امام
🌸« #مرگ_بر_بهشتی »! اونقدر اين شعار رو بلند جلوي #دادگستري فرياد مي زدند كه بهشتي به راحتي مي شنيد.
🌺یکی از همراهان رو كرد به بهشتي كه: چرا #امام_خمینی ساكتند؟ اي كاش جواب اين توهين ها را مي دادند.
🌸بهشتي گفت: برادر! قرار نيست در مشكلات از امام هزينه كنيم، ما #سپر_بلای اوييم، نه او سپر ما.
🌼@bshmk33