امام علی (ع) و مرد ستاره شناس
امیرالمؤمنین علی علیه السلام و سپاهیانش، سوار بر اسبها، آهنگ حركت به سوی نهروان داشتند. ناگهان یكی از سران اصحاب رسید و مردی را همراه خود آورد و گفت: «یا امیرالمؤمنین این مرد «ستاره شناس» است و مطلبی دارد، می خواهد به عرض شما برساند».
ستاره شناس: «یا امیرالمؤمنین در این ساعت حركت نكنید، اندكی تأمل كنید، بگذارید اقلا دو سه ساعت از روز بگذرد، آنگاه حركت كنید».
«چرا؟»
- چون اوضاع كواكب دلالت می كند كه هر كه در این ساعت حركت كند از دشمن شكست خواهد خورد و زیان سختی بر او و یارانش وارد خواهد شد، ولی اگر در آن ساعتی كه من می گویم حركت كنید، ظفر خواهید یافت و به مقصود خواهید رسید».
- این اسب من آبستن است، آیا می توانی بگویی كره اش نر است یا ماده؟
- اگر بنشینم حساب كنم می توانم.
- دروغ می گویی، نمی توانی، قرآن می گوید: هیچ كس جز خدا از نهان آگاه نیست. آن خداست كه می داند چه در رحم آفریده است.
محمد، رسول خدا، چنین ادعایی كه تو می كنی نكرد. آیا تو ادعا داری كه بر همه ی جریانهای عالم آگاهی و می فهمی در چه ساعت خیر و در چه ساعت شر می رسد.
پس اگر كسی به تو با این علم كامل و اطلاع جامع اعتماد كند به خدا نیازی ندارد.
بعد به مردم خطاب فرمود: «مبادا دنبال این چیزها بروید، اینها منجر به كهانت و ادعای غیبگویی می شود. كاهن همردیف ساحر است و ساحر همردیف كافر و كافر در آتش است».
آنگاه رو به آسمان كرد و چند جمله دعا مبنی بر توكل و اعتماد به خدای متعال خواند.
سپس رو كرد به ستاره شناس و فرمود:
«ما مخصوصا برخلاف دستور تو عمل می كنیم و بدون درنگ همین الآن حركت می كنیم».
فورا فرمان حركت داد و به طرف دشمن پیش رفت. در كمتر جهادی به قدر آن جهاد، پیروزی و موفقیت نصیب علی علیه السلام شده بود
📚داستان راستان،شهید مطهری،جلد اول.
🌼@bshmk33
۲۴ آبان ۱۳۹۹
قومی که عمر جاوید خواستند
در روزگاران گذشته، قومی نزد پیامبر خود آمدند و گفتند: از خداوند بخواه مرگ را از میان ما بردارد. آن پیامبر دعا کرد و خداوند استجابت فرمود و مرگ را از میان آنان برداشت. با گذشت ایام، به تدریج جمعیت آنها زیاد شد، به طوری که ظرفیت خانه ها گنجایش افراد را نداشت. کم کم کار به جایی رسید که سرپرست یک خانواده صبح زود از خانه بیرون می رفت تا برای پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ و دیگر افراد تحت تکلفش، نان و غذا تهیه و به ایشان رسیدگی کند. این مسئله موجب شد که افراد فعال، از کار و کسب و طلب معاش زندگی باز بماندند. ازاین رو، ناچار نزد پیامبر خویش رفتند و از وی خواستند آنها را به وضع سابقشان باز گرداند و مرگ را میان آنان برقرار کند. پیامبر دعا کرد و خداوند دعای او را اجابت فرمود و مرگ و اجل را در میان ایشان برقرار کرد
📚 بحارالانوار، ج 6، ص 116
🌼@bshmk33
۲۴ آبان ۱۳۹۹
عارفی می گوید: که روزی دزدان قافله ما را غارت کردند، پس نشستند و مشغول طعام خوردن شدند.
یکی از آن ها را دیدم که چیزی نمیخورد به او گفتم که چرا با آنه در غذا خوردن شریک نمیشوی؟ گفت: من امروز روزه ام،
گفتم: دزدی وروزه گرفتن عجب هست.
گفت: ایي مرد! این راه، راه صلح هست که با خدای خود وا گذاشته ام، شاید روزی سبب شود وبا او آشنا شدم.
آن عارف می گوید سال دیگر وی را در مسجد الحرام دیدم که طواف میکند وآثار توبه از وی دیدن کردم؛ رو به من کرد و گفت:
دیدی که ان روزه چگونه مرا با خدا آشنا کرد.
🌼@bshmk33
۲۴ آبان ۱۳۹۹
پویی، آخرین امپراتور چین، یکی از عجیب ترین سلطنت های تاریخ را داشته است! او در ۲ سالگی امپراتور چین شد و فقط ۶ سال داشت که انقلاب شد و از سلطنت برکنار و به شهر ممنوعه تبعید شد.
پویی ۱۱ ساله بود که یکی از ژنرال های طرفدار دودمان چینگ، با تصرف پکن ، او را دوباره به عنوان"امپراتور چین" منصوب کرد، اما این دوره تنها ۱۲ روز به طول انجامید و پویی برای بار دوم از سلطنت خلع شد!
پویی برای بار سوم و آخر در سال ۱۹۳۲ به کمک ژاپنی ها حاکم بخشی از خاک چین شد و خود را امپراتور شمال چین نامید. حکومتی که در سال ۱۹۴۵ به دست ارتش سرخ به پایان رسید و پویی به زندان افتاد.
پویی برای مدت ۱۰ سال به زندان افتاد. او که باغبان شده بود، پس از بازپروری عفو شد و تا آخر عمر به عنوان یک شهروند ساده کار باغبانی پارک عمومی پکن را انجام داد!
🌼@bshmk33
۲۴ آبان ۱۳۹۹
۲۴ آبان ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر بایدن درباره ایرانیها به روایت سریال تلویزیونی “خانه امن”
🌼@bshmk33
۲۴ آبان ۱۳۹۹
حال عمومی «پرویز پورحسینی» خوب نیست
فرزند پرویز پورحسینی:
🔹پدرم هوشیاری دارند اما بیماری بسیار سخت و جدّی است؛ پزشکان به ما گفتهاند امید دارند.
🔹ریه خیلی بد درگیرِ کرونا شده و باید ببینیم واکنشهای بدن به داروها چیست.
🌼@bshmk33
۲۴ آبان ۱۳۹۹
۲۴ آبان ۱۳۹۹
۲۴ آبان ۱۳۹۹
۲۴ آبان ۱۳۹۹
۲۴ آبان ۱۳۹۹
۲۴ آبان ۱۳۹۹