بیرون نرو، در خانه با من باش، بیرون هوا سرد است، بوران است
هرجا به جز این چاردیواری، رنج است، دیوار است، زندان است
بیرون نرو، بیرون پر از سوز است، سرمای بیرون استخوان سوز است
امروز هم مانند دیروز است، امروز هم دنیا زمستان است
بیرون نرو، قدری تحمل کن، دارم برایت شال می بافم
این شال گردن را که می بینی، در هر رجش یک بغض پنهان است
صبح است اما رنگ شب دارد، حال جهان خوش نیست، تب دارد
اصلا گرفته درد دنیا را، دردی که بی دارو و درمان است
خون روان از کوه می ریزد، غم بی امان از روح می ریزد
از شاخه ها اندوه می ریزد، هر فصل، فصل برگ ریزان است
از پنجره بیرون پر از گرد است، درد است یا درد است یا درد است
از این جهان شادی سفر کرده است، غم در دل هر خانه مهمان است
جایی برای رفت و آمد نیست، نه، هیچ راهی سمت مقصد نیست
پایان رفتن ها به جز سد نیست، در هر خیایان راه بندان است
دنیای بی آشوب می آید، یک روز روز خوب می آید
ای کاش در اخبار می گفتند، دوران سختی رو به پایان است...
#سیده_تکتم_حسینی
➯@Bshmk33
#امیرالمومنین_ع_مدح
با چشمهای مانده به در دوست دارمش
بالاتر از مقامِ پدر دوست دارمش
مشکلگشای خَلق خدا بوده از نخست
او هرچه هست، فوق بشر دوست دارمش
تقدیر هرچه هست، به او خوردهام گره
در وسعت قضا و قدر دوست دارمش
یک روز من نبودم و او بود در دلم
یک روز هم نباشم اگر دوست دارمش
تیغ دو دم کشیده به قصد من آمده
خوش آمده، بدون سپر دوست دارمش
لب تر نکرده زیر و زبر میشود جهان
ای من فدای آن لبِ تر؛ دوست دارمش
او خوب مطلق است اگر دوست داردَم
من چیستم؟ چه خیر و چه شر، دوست دارمش
✍ #سیده_تکتم_حسینی
➯@Bshmk33
از دورها سر می رسم ناگاه، من بادم
من شهروند سرزمین عشق آبادم
از هفت خوانت رد شدم تا مال من باشی
حالا ببین از هفت دولت با تو آزادم
چیزی به جز اندوه در چشمم نمی بینی
با این غمِ در بسترم خوابیده همزادم
آرامشم با این پریشانی گره خورده
می گریم و می خندم و غمگینم و شادم
راه میان ما اگر صحرا اگر کوه است
هم مسلک مجنونم و هم کیش فرهادم
جای تعجب نیست اینکه خوش خبر بودند
آن قاصدک هایی که دیدی من فرستادم
بی مغلطه، اصلا به کشتن بی شباهت نیست
کاری که عشقت می کند با قلب یک آدم
ویران کن و از نو بنا کن سرزمینت را
من اختیارم را به دست عشق تو دادم...
#سیده_تکتم_حسینی
➯@Bshmk33
#امیرالمومنین_ع_مدح
با چشمهای مانده به در دوست دارمش
بالاتر از مقامِ پدر دوست دارمش
مشکلگشای خَلق خدا بوده از نخست
او هرچه هست، فوق بشر دوست دارمش
تقدیر هرچه هست، به او خوردهام گره
در وسعت قضا و قدر دوست دارمش
یک روز من نبودم و او بود در دلم
یک روز هم نباشم اگر دوست دارمش
تیغ دو دم کشیده به قصد من آمده
خوش آمده، بدون سپر دوست دارمش
لب تر نکرده زیر و زبر میشود جهان
ای من فدای آن لبِ تر؛ دوست دارمش
او خوب مطلق است اگر دوست داردَم
من چیستم؟ چه خیر و چه شر، دوست دارمش
✍ #سیده_تکتم_حسینی
➯@Bshmk33
از دورها سر می رسم ناگاه، من بادم
من شهروند سرزمین عشق آبادم
از هفت خوانت رد شدم تا مال من باشی
حالا ببین از هفت دولت با تو آزادم
چیزی به جز اندوه در چشمم نمی بینی
با این غمِ در بسترم خوابیده همزادم
آرامشم با این پریشانی گره خورده
می گریم و می خندم و غمگینم و شادم
راه میان ما اگر صحرا اگر کوه است
هم مسلک مجنونم و هم کیش فرهادم
جای تعجب نیست اینکه خوش خبر بودند
آن قاصدک هایی که دیدی من فرستادم
بی مغلطه، اصلا به کشتن بی شباهت نیست
کاری که عشقت می کند با قلب یک آدم
ویران کن و از نو بنا کن سرزمینت را
من اختیارم را به دست عشق تو دادم...
#سیده_تکتم_حسینی
➯@Bshmk33