«علامه #طباطبایی این اواخر بیماری پارکسینسون گرفت و تقریبا آخر کاری فلج شد تا گردن. این اواخر در بیمارستان آیت الله #گلپایگانی بستری شد. من سه شبانه روز اکثر اوقات آنجا بودم و ایشان در حالت #اغماء بود. روزی دکتر منافی #وزیر بهداری وقت آمد به بیمارستان برای ملاقات با ایشان. وقتی وضع او را دید تلفن کرد که هلکوپتر بفرستند تا او را به تهران منتقل کنیم. من #مخالفت کردم و گفتم ایشان چند ساعتی بیشتر زنده نیست. اما قبول نکرد.
همان وقت آیت الله گلپایگانی آمد که دید ایشان در حال اغماء است. این مساله را با ایشان مطرح کردم و به ایشان گفتم: شما امر کنید دکتر منافی این کار را نکند. ایشان دکتر منافی را صدا زد و از او خواست تا #عصر صبر کنند. اگر جوری بود که می شود او را منتقل کرد آن وقت منتقل کنید. بالاخره یکی دو ساعت بعد درگذشت. من تلفنا فوت ایشان را به آقای #خمینی اطلاع دادم. ایشان فرمودند: در باره قبر ایشان هر کجا را صلاح می دانید اقدام کنید. به آقای مولایی هم دستور خواهیم دید. من به دنبال آقای #مولایی آمدم تا محل قبر را تعیین کنیم. ایشان در کنار قبر مرحوم اشراقی و انگجی جایی را معرفی کرد. من مخالفت کردم و گفتم علامه طباطبایی به عنوان #مفسر و #فیلسوف باید قبرش جایی باشد که مردم راحت تر و آشکارتر سر #قبر ایشان بیایند.
آنچه آقای مولایی اصرار کرد من مخالفت کردم. بعد آمدم جایی را که قبر فعلی ایشان است نشان دادم. ایشان گفت اینجا پایه های #سقف است و تمام بتون آرمه است و قابل شکافتن نیست. من نپذیرفتم. ایشان گفت: حتی اگر بشود شکافت، اینجا قبر #علماست و ما مجاز به شکافتن نیستیم. من گفتم: این مساله را حل می کنم. #معمارها را بیاورید تا نظر بدهند که می شود شکاف داد یا نه. و ثانیا آقای نجفی در وقت ساختن مسجد بالاسر فهرست قبور را برداشت. از ایشان می پرسیم که آیا قبر عالمی در اینجا هست یا خیر. #غروب شد و آقای نجفی آمد. بعد از #نماز داستان را شرح دادم و خواستم ایشان بیاید شرح بدهد که اینجا قبری از #علما بوده است یا نه. ایشان آمد و گفت: تا آنجا که من صورت برداری کرده ام اینجا قبر کسی نیست. آقای مولایی گفت: چه اصراری دارید. من گفتم: نه اینجا که قبر نیست. بر فرض هم بتون باشد، #امتحانش آسان است. بالاخره به این امر تن دادند و شب درها را بستند و قالی را کنار زدند و عمله آوردند تا بشکافند. سنگ #مرمر را برداشتند. موزائیک را هم برداشتند، خبری از بتون نبود. خاک و خاشاک را برداشتند یک مرتبه هر چه کلنگ زدند صدا می کرد. آقای مولایی گفت: من عرض کردم اینجا بتون است. من مخالفت کردم و گفتم: ببینیم چرا صدا می کند. دیدیم #آجرهای بزرگ است. برداشتند، در این وقت با کمال شگفتی دیدیم یک #قبر آماده و ساخته آن جا هست بدون این که ذره ای چیزی از استخوان و غیره در آن باشد. آقای مولایی گفت: این واقعا شبیه #معجزه است. همانجا آقای #طباطبائی را دفن کردند.»
منبع📚
کتاب «مقالات و رسالات تاریخی« (دفتر چهارم)، از زبان حجت الاسلام محمد حسین اشعری فرزند مرحوم آیت الله علی اصغر اشعری قمی - از همدرسان امام راحل.
🌼@bshmk33
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مقربترین عمل در ماه مبارک رمضان از نظر علامه طباطبایی
✍️از علامه طباطبایی سوال شد: مقربترین عمل از ماه صیام که سالک را به مقصد نایل میسازد و انقطاع از عالم طبع حاصل میشود، چیست؟
حضرت علامه:
ماه مبارک رمضان ماشاالله پر از اعمال است؛ اما آنچه لازم است، آن است که سالک مراقبه را در هیچ یک از اعمال به اقتضای آن عمل فراموش ننماید.
با روزه، جوع و عطش روز قیامت را به یاد آورد و توجه داشته باشد که تمام اعضا وجوارحش روزهدار باشند؛ چنانکه روایت بر آن دلالت دارد.
با قرآن خواندن نیز کلام الهی را در نظر داشته باشد و توجه کند به اینکه حضرت حق _سبحانه_است که با او سخن میگوید و در واقع، سخن را از وی _تبارک وتعالی_شنوا باشد.
دعاهای توحیدی را برای خواندن انتخاب کند، همچون دعای سحر، و در امور دیگر مراقبه را به اقتضای خودش داشته باشد.
📚 ثمرات حیات، ص۲۰۷
🎙علامه #طباطبایی
#ماه_رمضان
➯@Bshmk33
🔸 علت مهم آشوب دلها
✍️ علامه طباطبایی(رحمهالله): گردش زبان، دل را به گردش آورد؛ اگر زبان به ذکر خدا مترنم گردد، دل نیز در حرم خدا حرکت میکند و اگر زبان به گناه حرکت کند، دل نیز در این مرتع شیطان جولان میکند. یک علت مهم آشوب دلها همانا تکثیر در کلامهاست.
🔹به روایت علامه حضرت رسول (صلیالله علیه و آله) فرمودند: اگر نبود تشویش و اضطراب در قلوب و زیاده سخن گفتن شما، قطعاً میدیدید آنچه را من میبینم و میشنیدید آنچه را من میشنوم.
📚تفسیر المیزان، ج ۵
✍️ علامه #طباطبایی
➯@Bshmk33