°•❤️🌹•°
#فضائلامامسجاد
🔸 هشام بن اسماعیل [حاڪم مدینه در زمان عبدالملک بن مروان👑] در ستم و توهین به اهل مدینه بیداد ڪرده بود. با خاندان علیﷺ و مخصوصا امام علی بن الحسین زین العابدینﷺ ، بیش از دیگران بدرفتاری ڪرده بود.💔
🔹ولید پس از به قدرت رسیدن، هشام را معزول ساخت و به جای او عمربن عبدالعزیز، پسر عموی جوان خود را حاڪم مدینه قرار داد . عمر برای باز شدن عقده دل مردم، دستور داد هشام بن اسماعیل را جلو خانه مروان بن حڪم نگاه دارند و هرڪس ڪہ از هشام بدی دیده یا شنیده، بیاید و داد دل خود را بگیرد. مردم دسته دسته میآمدند، دشنام و ناسزا و لعن و نفرین بود ڪہ نثار هشام بن اسماعیل میشد.🗯
🔸 خود هشام بن اسماعیل بیش از همه نگران امام علی بن الحسین ﷺ و علویین بود. با خود فڪر میڪرد انتقام علی بن الحسین در مقابل آن همه ستمها و سبّ و لعنها نسبت به پدران بزرگوارش، ڪمتر از ڪشتن نخواهد بود . ولی از آن طرف، امام به علویین فرمود: خوی ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از دشمن بعد از آنکه ضعیف شد، انتقام بگیریم، بلکه برعکس، اخلاق ما این است ڪہ به افتادگان کمک و مساعدت ڪنیم . 🤝🌷
🔹هنگامۍ ڪہ امام با جمعیت انبوه علویین به طرف هشام بن اسماعیل میآمد، رنگ در چهره هشام باقی نماند. هرلحظه انتظار مرگ را میڪشید؛ ولی بر خلاف انتظار وی، امام طبق معمول -ڪہ مسلمانی به مسلمانی می رسد- با صدای بلند فرمود: «سلام علیکم» و با او مصافحه ڪرد و برحال او ترحم ڪرده، به او فرمود: «اگر کمکی از من ساخته است، حاضرم».🕊
🔸 پس از این جریان، مردم مدینه نیز شماتت به او را موقوف کردند.^^🌿!
#استادمطهرے
📝 داستان راستان، ج۱، ص۲۸۹،۲۹۰ (با تلخیص)
https://Eitaa.com/bshmk33