eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
684 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست. کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است. ارتباط باخادم الشهدا👇 @Mehrabani1364 🔽تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢 26 مرداد ماه روز بازگشت آزادگان غیور بـه ایران اسلامی، موهبتی اسـت وصف‌ ناپذیر کـه شادی دل های‌ بسیاری را بـه همراه آورد و غرور و فخر ملی مان را افزود. 📌 این روز بزرگ، یادآور بازگشت غرور آفرین مردان و زنان آزاده ‏ای اسـت کـه پس از تحمل سال‏‌ها شکنجه و دوری از عزیزان بـه شرف افتخار آزادگی نائل شدند. 💡 صبوری خانواده این عزیزان در دوران اسارت بسیار مایه افتخار و مباهات بود. آزادگان آمدند همانطور کـه رفته بودند ! دلیر و مقاوم ، نستوه و استوار، امیدوار و دلاور آمدند با همان صلابت همیشگی! خاک پای آزادگان، سُرمه چشمان میهن 💐 سال روز بازگشت آزادگان سرافراز بـه دامن پر مهر میهن بر آزادگان عزیز گرامی باد. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوران اسارت کوتاه شده ی قرن هایست که انسانهای با استعداد را تبدیل کرده به الماس های درخشان. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
❣سلام امام زمانم❣ ️جز در خانه ی تو در نزنم جای دگر نروم جز در کوی تو به مأوای دگر من که بیمار غم هجر توأم میدانم جز وصال تو مرا نیست مداوای دگر 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
♦️ شهید سلیمانی برای هر دل سالمی، جذاب و الگو است 🔹 رهبر انقلاب، روز گذشته: یک مجموعه‌ای مثل سپاه با این خصوصیّاتی که گفته شد، برای نسل جوان میتواند جذّاب باشد و واقعاً جذّاب است...  🔸 نه فقط سازمان جذّاب است، [بلکه] آدمهایش و افرادش هم جذّابند، افرادش هم برای هر دل سالمی جذّاب است. 👌سردار بلند‌مرتبه‌اش مثل شهید سلیمانی یک جور، جوان فداکارش مثل شهید حججی یک جور، پاسدار بی‌پیرایه و دلاوری مثل ابراهیم هادی یک جور؛ اینها همه جذّابند؛ هر کدام از اینها یک الگویند، یک الگوی تمام‌نشدنی. 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌷به یاد شهدا🌷
#رمان_محمد_مهدی 31 🔰 شب که رفتم بخوابم ، به پدرم گفتم چی کار باید بکنم تا امام زمان خوشحال بشه؟ ب
32 راستش من کمی جا خوردم، اولین بار این موضوع رو می شنیدم تا حالا نه تو کتابی و نه تو حرفهای پدرم یا حاج اقا عسکری این موضوع رو نشنیده بودم اصلا نمی دونستم چی بگم ، دهنم بسته شد ، هیچ چیزی به عنوان جواب به ذهنم نیومد اما سریع خودم رو جمع و جور کردم و نذاشتم ساسان متوجه این موضوع بشه گفتم نه بابا، این چه حرفیه؟ اگه دست خوره بود که تا حالا باید صدبار لو می رفت و همه می فهمیدن و همه جا جار می زدن که اصلا باور نکن ساسان گفت راستش منم باور نکردم ، اما ته دلم کمی می ترسم ، ته دلم دوست دارم جواب رو بدونم من زل زدم به چشمهاش ، مطمئن بودم باید کمکش کنم و اگه نکنم ، بعدا شبهاتش بیشتر میشه و ممکنه بدتر بشه گفتم چشم، صبر کن از پدرم بپرسم ، از پیش نماز مسجدمون بپرسم ، جواب کامل بهت میدم زنگ تفریح که شد رفتم سراغ سعید گفتم چه خبر؟ دائی جان دیشب چیزی نگفت بعد اینکه ما رفتیم؟ گفت نه ، اما رفت تو فکر ، حرفهای شوهر عمه خیلی روی اون اثر گذاشت ، ولی مقطعی هست همیشه اینجوری میشه ، اما بعدش ... خسته شدیم من و خواهرم، هرکاری میخوایم بکنیم الکی گیر میده ، هرچی میگیم... یهو پریدم وسط حرفش و نذاشتم ادامه بده ، گفتم نمی خواد بقیه رو بگی غیبت میشه ، پدرت راضی نیست خودم بعدا با پدرم صحبت می کنم تا یه روز قشنگ با دائی صحبت کنه ، انشالله درست میشه تو کار خودتو بکن، هرجا درس مشکل داشتی تو مدرسه بمن بگو ، زنگ تفریح ها کمکت می کنم امروز بیشتر از هر روزی دیگه عجله داشتم تا زنگ بخوره و برم خونه حتی خونه هم نه ، تو همون ماشین با باباهادی صحبت کنم و ازش جواب این سوالی که ساسان ازم پرسید رو بپرسم دوست نداشتم شبهه ای برام پیش بیاد و اونو رها کنم و بدون اینکه جوابش رو بدونم ، بی خیال بشم مادر ساسان رسید و اون رو سوار کرد و رفت ، من منتظر موندم پدرم دیر کرد تا حالا سابقه نداشت تقریبا همه بچه ها و معلم ها و کارکنان رفته بودند ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
● مرتضی درتحمل سختی زبانزد هم قطارانش بود. تحمل سختی برای او دوره خودسازی بود‌.در عملیات آبی خاکی شمال کشور در هوای به شدت گرم ناگزیر می شود چند بار یک عملیات را تکرار کنند. ●وقتی این عملیات سخت تمام شد، همه برای جرعه ای آب له له می زدند ولی اوبه همراه دوستش اکبرشهریاری که بهمن ۹۲ درحوالی حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید سقا شده،وخود بدون نوشیدن جرعه ای آب به پادگان باز می گردند. ● مرتضی درجریان عملیات حلب نیز روزه بود و در همان حال مسئول اطلاعات به تنهایی برای شناسایی موقعیت تروریست های تکفیری خطر می کرد و آخرشب باز می گشت. ●یک شب زمستانی وقتی از شناسایی بازگشت به شدت گرسنه بود پرسید غذاهست گفتیم مقداری عدس داشته ایم که تمام شده وکمی نان مانده. تکه کوچکی از نان را روی بخاری گذاشت پس از آنکه کمی گرم شد دولقمه ازآن را خورد وخدا شکر کرد و خوابید. ●از مال دنیا هرچه داشت انفاق می کرد. مرتضی سن زیادی نداشت اما سرپرستی دو یتیم و یک بدسرپرست را برعهده داشت و از حقوق کمی که دریافت می کرد، کمک خرجی آنان را هم پرداخت می‌کرد. ● او یک بار زندگی اش را در واقع حراج کرد تا بتواند شش خواهر دم بخت یکی از دوستانش را راهی خانه شوهر کند و دست آخر ماشین خود را فروخت تا یک دوست نیازمندش را سرپناه بدهد! از او پرسیدم: «خودت چی؟» جواب داد: «ماشین که کمبود نیست این همه ماشین عمومی مال منه دیگه!» 📚کتاب فرمانده نابغه ولادت : ۱۳۶۴/۶/۳۰ شلمان ، لنگرود ، گیلان شهادت : ۱۳۹۶/۵/۱۶ دیرالزور ، سوریه 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥روایتی شنیدنی از تلاش حاج قاسم برای جلوگیری از یک فاجعه انسانی در مرزهای ایران اوحدی رییس اسبق سازمان حج و زیارت: 🔹مشکل را به حاج قاسم گفتم، ویزای ۴۱ دلاری ظرف ۱۲ ساعت هزار تومان شد! 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌷به یاد شهدا🌷
#رمان_محمد_مهدی 32 راستش من کمی جا خوردم، اولین بار این موضوع رو می شنیدم تا حالا نه تو کتابی و نه
33 💠 آقای مدیر تقریبا آخرین نفری بود که داشت می رفت ، من رو که دید تعجب کرد ، چون هیچ وقت تا اون موقع منتظر نمی موندم و پدرم اومده بود تا آقای مدیر اومد پیش من ، پدرم رسید پدرم به احترام آقای مدیر پیاده شد و باهاشون دست داد و احوالپرسی کرد آقای مدیر خیلی از من تعریف کردند ✳️ آقای مدیر: این بچه شما بسیار عالی هست و درس خوان ، از نظر معنوی و دینی هم ماشالله همه چی تمام هست ، تو این سن که خیلی بزرگترها بعضی چیزها رو نمی دونن، این آقا واقعا نعمت هست، آدم وقتی این جور بچه ها رو می بینه ، دلش از آینده این کشور و اسلام نمی لرزه و پر از امید میشه 🌀 خدا به شما عمر باعزت بده که همیشه بالای سر این گل پسرتون باشین و یک سرباز امام زمان (عج) تربیت کنین من که خیلی ازش راضی هستم ، معلم کلاسش هم همین طور ، حتی بچه های مدرسه هم ازش راضی هستن ایکاش مثل ایشون چندین نفر داشته باشیم 🔰 پدرم هم کلی تشکر کرد و گفت من و مادرش از اول تربیتش و حتی در دوران بارداری همسرم، حواسمون بود که کوچکترین حرکتی که باعث تاثیر بد روی بچه میشه انجام ندیم روایات رو دیده بودیم ، کتابهای تربیتی خوب از جمله کتاب آقای فلسفی خدا بیامرز رو خونده بودیم و واقعا تلاش کردیم بچه خوبی تربیت کنیم ⬅️ تو دوران بارداری و حتی شیرخوارگی ، خونه اقوامی که یه مقدار حساب و کتاب خمسی و دینی ضعیف داشتن ، کمتر می رفتیم و وقتی هم می رفتیم سعی می کردیم کمتر غذا بخوریم و همون قدری هم که می خوردیم سریع خمسش رو حساب می کردیم و پرداخت می کردیم تا اثر سوء نذاره خانمم با وضو ، بچه رو شیر می داد ،هرروز سعی می کرد زیارت عاشورا و آل یس رو بلند بلند بخونه تا بچه هم بشنوه خلاصه خیلی تلاش کردیم طبق موازین دینی بچه رو بزرگ کنیم، حالا نتیجه چی باشه ، خدا میدونه 👈 از چهارسالگی هم روی علم آموزی بچه کار کردیم ، وقتی عزیزانی بودن که در سه و چهار سالگی قرآن رو حفظ کردند ، پس میشه روی سواد آموزی بچه هم کار کرد تقریبا پایان 5 سالگی ، کاملا خوندن رو یاد گرفته بود و بعدش هم با کتاب خوندن آشناش کردیم ، براش جایزه در نظر گرفتیم که اگه فلان کتاب رو تمام کنی فلان چیز رو برات می خریم ، اینجوری بچه با ذوق و شوق کتابها رو می خوند و تا الان کلی کتاب خونده و تمام کرده از جمله داستان ، شعر و کتابهای دینی و... انشالله یه ذره بزرگتر بشه ، کتابهای تاریخی هم شروع می کنه ، فعلا زوده براش فعلا تمام تلاش ما این هست که تو همین سنین دوران ابتدایی ، مسائل دینی و اعتقادی خودش رو کامل یاد بگیره ، انشالله برنامه های دیگه که براش داریم رو اجرا می کنیم ، البته با همراهی خودش! اینکه می بینین کمی بزرگتر از سن خودش بلد هست، برای همین کتاب خوندن ها و مستند دیدن هاست 🌀 آقای مدیر که داشت با دقت گوش میداد ، با حسرت سرش رو تکون داد و گفت راست میگین ، کار درست رو شما دارین انجام میدین ایکاش همه خانواده ها همین قدر به تربیت درست بچه خودشون اهمیت میداد نه اینکه بچه رو کلا آزاد و رها کنن و وقتی بزرگ شد تازه به فکر تربیتش بیوفتن... 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
وقتی بهم گفت «ازت راضی نیستم» انگار دنیا روی سـرم خراب شده بود پـــرسیدم: «واسه چی؟» گــفت:چــرا مــواظب نیستی میدونی اینا رو کی فرستاده میدونی اینا بیت المال مسلموناس؟! همه‌ش امانته! گفتم: حاجی میگی چی شده یا نه؟ دستش را باز کرد تا حبّه قند خاکی تـوی دستش بود دم در چادر تدارڪات پیدا ڪرده بود! 🌷 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
یا حضرت رقیـه سـلام الله 🖤 ▪️️زنـدگی بی تو در این 🖤قافله سخت است پـدر ▪️️گذر عمـر از این 🖤مرحله سخت است پـدر ▪️️دخترت تشنه 🖤اشک است ولی باور کن ▪️️گـریه کردن وسط 🖤هلهله سخت است پـدر 🖤سالروز شهادت نازدانه اباعبدالله(ع) حضـرت رقیّـه خاتـون تسلیت باد 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
با این که مدام به جبهه میرفت، خیلی اصرار داشت تا ازدواج کند. روزی یکی از اقوام به او گفت: «شما با این حضور دائمت در جبهه، معلوم نیست عمری طولانی داشته باشی ... آن وقت میخواهی داماد شوی؟» محمدرضا جواب داد: «شهیدی که متاهل باشد در لحظه‌ی شهادت، سرش بر دامان امیرالمومنین (ع) خواهد بود؛ در حالی که شهدای مجرد، فقط موفق به رویت آقا میشوند. میخواهم بعد از شهادت، سر بر دامان مولایم بگذارم.» تازه آن وقت بود که دلیل اصرارش را فهمیدم ... وقتى من در هنگام عزيمتش به جبهه گريه مى‏ كردم، مى‏ گفت: مادر، مگر در زيارت عاشورا نمى‏ خوانيد: كاش بودم و ياريت مى‏ كردم. امروز روز يارى امام خمينى، فرزند حضرت زهرا(س) است، چگونه مى‏ خواهى من دست از يارى او بردارم.» ✍️به روایت مادربزرگوارشهید 📎معاون طرح‌وعملیات و قائم‌مقام تیپ‌جوادالائمه ●ولادت : ۱۳۴۲/۱/۱۸ مشهد ●شهادت : ۱۳۶۴/۱/۲ هورالعظیم ، عملیات بدر 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید اسدالله لاجوردی را بدون سانسور بشناسید 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌷به یاد شهدا🌷
#رمان_محمد_مهدی 33 💠 آقای مدیر تقریبا آخرین نفری بود که داشت می رفت ، من رو که دید تعجب کرد ، چو
34 🔰 آقای مدیر: واقعیتش این هست که اصلا بعضی خانواده ها هیچ تعهدی نسبت به دین و ایمان بچه هاشون ندارن، ذوق دارن که بچه هاشون شعر انگلیسی حفظ کنن ، اما اینکه قرآن و حدیث بلد باشن یا نه ، اصلا براشون مهم نیست مهم نیست نماز بخونن یا نخونن ، اما کارهای دیگه انجام بدن براشون کلی ذوق داره ولی دیدن امثال شما ، ما رو دلگرم می کنه ، ما رو خوشحال می کنه که هنوز میشه به جامعه و آینده امیدوار بود 🌀 با احترام خداحافظی کردیم و سوار ماشین شدیم باباهادی دستی به سرم کشید و من رو بوسید و گفت خوشحالم کردی پسر ، بریم برات یه جایزه بخرم 😊 چی دوست داری؟ منم با کمی مکث گفتم سجاده نماز ! پدرم تعجب کرد و گفت اونو که داری ، چند تا میخوای دیگه؟ گفتم برای خودم نمیخوام، برای ساسان میخوام، میگفت تو خونه خودشون سجاده اصلا نیست، مهر رو روی زمین میذاره، دوست داره سجاده داشته باشه، میخوام برای اون بخرم تا خوشحال بشه و انگیزه ای هم باشه برای نماز خوندنش حالا شما بگو چرا دیر اومدی؟ سابقه نداشت تا حالا 🔰 باباهادی : سر راه که میومدم، ماشین یه ینده خدا خراب شده بود، ایستادم و کمی کمکش کردم، بعدش رفتم دنبال یه مکانیک تا بیارمش سر ماشین، برای همین دیر شد باباجان می دونم دیر شد و ناراحت شدی، اما ثواب این کمک باشه برای شما 😊 اما یادت باشه پسرم که کمک به دیگران خیلی مهمه تا جایی که امیرالمومنین (ع) می فرمایند شیعیان ما را به اهمیت دادن نماز اول وقت و کمک به برادران دینی خود ، بشناسید ، همه چیز به نماز و روزه که نیست ، کمک به دیگران هم مهمه گفتم نه باباجون ، ناراحتی چیه؟ می دونستم حتما کار مهمی دارین ایکاش منم بتونم به دیگران کمک کنم ، ✅ گرم صحبت شده بودیم که اصلا فراموش کرده بودم باید سوال مهمی رو از بابا بپرسم گفتم باباجون یه سوال مهمی امروز ساسان ازم پرسید، جوابشو بلد نبودم گتفم از شما می پرسم و بهش می گم پرسید که میگن قرآن دستکاری شده و قرآن اصل نیست ، تو شبکه های ماهواره ای مدام اینو میگن، آخه پدرش مدام پای این شبکه ها هست و با بعضی از اون افراد هم رفیقه و شب ها تلفنی حرف میزنه ، من میدونم قرآن دست کاری نشده ، اما جوابی بلد نیستم که بدم ✳️ باباهادی گفت... ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
" پیش بینی شهید اندرزگو" ●چند ماه قبل از شهادتش در خانه نشسته بودیم. سید علی یک ذغال گداخته را برداشت و کف دستش گرفت. من شگفت زده پرسیدم سید دستت نمی سوزد؟ سید لبخندی زد و گفت: «این که هیچ، بدن من به آتش جهنم هم حرام است. بعد سید علی گفت بزودی پهلوی می رود و انقلاب پیروز خواهد شد. دو سال بعد از پیروزی شخصی رئیس جمهور خواهد شد که نامش «سید علی» است. ‌‌ ●از آنروز به بعد منتظر ظهور حضرت ولی عصر (عج )باشید.» بعد گفت دینداری در آن دوران مثل نگه داشتن این ذغال گداخته در دست است. همسر شهید گفت من پرسیدم: سیدعلی! منظورتان این است که خودتان رئیس جمهور می شوید؟ سید پاسخ داد خیر، من آنروز نیستم. ✍️روای: همسر بزرگوار شهید 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌷به یاد شهدا🌷
#رمان_محمد_مهدی 34 🔰 آقای مدیر: واقعیتش این هست که اصلا بعضی خانواده ها هیچ تعهدی نسبت به دین و ایم
35 بابا هادی گفت : وقتی یه چیز اصلی داشته باشی، کسی اگه ازش چیزی کم کنه یا بهش اضافه کنه ، آدم به راحتی متوجه میشه 🔰 مثلا فرض کن الان دست همه شما بچه های کلاس اول ، کتاب آموزش زبان فارسی و الفبا هست ، درسته؟ یعنی الان کل کشور بری مدارس رو ببینی، همه جا همین کتاب رو دارن درس میدن و همه بچه ها هم همین رو می خونن حالا اگه کسی بیاد چند صفحه از این کتاب کم کنه ، همه متوجه میشن که اصل نیست و دست کاری شده یا بیاد برخی جملاتش رو حذف کنه همه می فهمند پس نمیتونه دستکاری کنه و کسی نفهمه ✳️ الان قرآن هم همینه ، قرآنی که تو خونه ما هست ، با قرآنی که تو مدرسه شما هست با قرآنی که در کل کشور دست مردم هست با قرآنی که در کل جهان دست مسلمان های دیگر کشورها هست ، یکیه فرقی نداره اگه قرار بود قرآن دست کاری شده باشه ، قطعا باید این قرآن ها فرق می داشتند همانطور که الان خود مسیحی ، 4 نوع انجیل دارن اما قرآن ما یکی هست و فرقی نداره اگر هم کسی بگه مثلا 300 سال قبل همه قرآن ها رو دست کاری کردن، باز باید بالاخره چیزی یا کتابی به اسم قرآن باشه که با این قرآن فرق کنه ، در حالیکه قدیمی ترین نسخه های قرآن به دلیل کم کاری خود مسلمان ها، الان در موزه های انگلیس و فرانسه هست و هیچ کدوم اون قرآن ها با قرآن های امروزی ما فرقی ندارن و یکی هستن 🌀 به این دستکاری کردن قرآن ، میگن تحریف قرآن اگه کسی ادعا داره قرآن دستکاری شده ، باید الان یه قرآن بیاره و بگه این قرآن قدیمی هست و این آیات رو داره که قرآن های امروزی اون آیات رو ندارن و کسی هم تا حالا نتونسته چنین کاری کنه 🔰 با این حرفهای بابا خیالم راحت شد که تونستم یه جواب محکم پیدا کنم تا فردا به ساسان بگم سر راه رفتیم یه فروشگاه لوازم مذهبی ، یه سجاده خوشگل برای ساسان گرفتیم ، می دونستم کلی خوشحال میشه ، یه تسبیح سبزرنگ زیبا هم براش گرفتم تا بذاره تو سجاده اش 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
●به خدمت در راه رضاي خدا و خدمت بي مزد و منت اعتقاد داشت. هيچ گاه حتي در بحبوحه جنگ و نبرد، نماز شب را ترک نمي کرد، به فکر پدر و مادرش بود. از او رضايت کامل داريم؛ هم من و هم مادرش عزيزترين بچه من بود و مي گفت هر کسي که مي تواند به انقلاب کمک کند بايد اين کار را بکند. ●از اين که در کنار او مي جنگيدم بسيار شاد بودم و هميشه براي او دعاي خير مي کردم. در عمليات کربلاي 4 هر دو با هم بوديم ولي من ترکش خوردم و برگشتم. ●از اين که بعضي افراد به مال دنيا و يا مقام و پست حريص بودند ناراحت مي شد و از خدا مي خواست که اخلاص را به همه مردم عطا کند. به حفظ حجاب و تقواي الهي بسيار توصيه مي کرد. ●هنگامي که عمليات کربلاي 5 در حال آغاز شدن بود، به خانه آمد و گفت عمليات سختي را در پيش داريم رفتن به اين عمليات با خودمان است ولي برگشتن، با خداست، دعا کنيد که به اجل خودم نميرم بلکه شهيد شوم. ✍️به روایت پدربزرگوارشهید 📎جانشین گردان محمدرسول‌الله لشگر۵نصر ●ولادت : ۱۳۴۲/۱۰/۸ بجنورد ، خراسان شمالی ●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۲ شلمچه ، عملیات کربلای ۵ 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
✍ دستخط اخلاقی شهید مصطفی صدرزاده ✅ جهاداکبر = جهاد با نفس 🔹عملیات نظم با رمز یازهرا، یازهرا، یازهرا! محور: نظم در عبادت 🔸الف) نماز باید اول وقت و حتی الامکان در مسجد یا به صورت جماعت 🔹ب) چند لحظه قبل اذان باید منتظر دستور خدا بود 🔸 د) زیارت عاشورا هر روز 🔹ج) روزی ۵۰ آیه قرآن 🔸ه) نماز نافله صبح اجباری 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌷به یاد شهدا🌷
#رمان_محمد_مهدی 35 بابا هادی گفت : وقتی یه چیز اصلی داشته باشی، کسی اگه ازش چیزی کم کنه یا بهش اضاف
36 🔰 موقع اذان مغرب که شد ، و پدرش و مادرش رفتن مسجد ، شب شهادت امام کاظم (ع) هم بود بعد از نماز ، مراسمی ساده تو مسجد برگزار شد ، حاج اقا عسکری ، پیش نماز مسجد هم چند دقیقه ای سخنرانی کردند 🌀 خدا خیر بده به ایشون ، عادت داشتن هر وقت شب شهادت و ولادت هر یک از معصومین می شد ، حدیثی از آن امام درباره امام زمان (عج) می گفتند. اون شب ایشون حدیثی از امام کاظم (ع) گفتند که برای خیلی عجیب بود امام کاظم (ع) فرمودند: 🌺 خوشا بر احوال شيعيان ما كه در غيبت قائم ما به رشته ولایت ما متمسّك هستند و بر دوستى ما و بيزارى از دشمنان ما ثابت قدم هستند، آنها از ما و ما از آنهائيم، آنها ما را به امامت و ما نيز آنان را به عنوان شيعيان پذيرفته‏ايم پس خوشا بر احوال آنها و خوشا بر احوال آنها بخدا سوگند آنان در روز قيامت 👈هم درجه ما هستند. 🌺( کمال الدین و تمام النعمه ، ج 2 ، ب 34 ، ح 5 ) ⬅️ خود حاج اقا عسکری وقتی حدیث رو تمام کرد، بغضش گرفت ، هیچی دیگه نمی تونست بگه آقا هادی هم داشت گریه می کرد 👌 واقعا حدیث نابی بود ، جا داشت آدم ساعت ها روی این حدیث فکر کنه و در خلوت خودش گریه کنه ✅ حاج اقا عادت داشت بعد گفتن حدیث کمی هم درباره اون توضیح بده ، اما بغض و گریه اجازه نمی داد بالاخره تونست به خودش مسلط بشه و گفت این هست ارزش منتظران زمان غیبت ، کسانی که اسیر دنیا نشدن ، کسانی که گناهشون به حدی نرسید که قلبشون سیاه بشه ، کسانی که آلودگی قلبشون به اون مرزی نرسید که امام زمان (عج) رو انکار کنن ، کسانی که هنوز نور ولایت تو دلشون هست ، کسانی که هنوز ذکر یا صاحب الزمان گوشه لب هاشون هست ، کسانی که هنوز توسلاتی به حضرت دارن ، کسانی که برای ظهورش دعا می کنن این چنین افرادی فردای قیامت هم درجه اهل بیت (ع) هستند چه درجه ای، چه جایگاهی ، چه نعمتی ، چه بهشتی البته توجه بشه منظور از هم درجه بودن فقط از نظر جایگاه مکانی هست وگرنه از نظر معنوی که فاصله بسیار است... و باز هم باید مومنین محترم توجه کنن ، شیعه و منتظر واقعی ، تعریف خودش رو داره ، نه فقط لقلقه زبان بلکه هم باید زبان و عمل انسان هم یکی باشه ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 از زبان حاج قاسم بشنوید! 👈 ماجرای عجیب شهید ایرانی که خواست در کربلا دفن شود و شد! رزمنده ایرانی، میداند که در عملیات پیش‌رو شهید می شود و می خواهد کاری کند که پس از شهادت در کربلا دفن شود. نقشه ای می کشد و ادامه داستان.... (( حتماً ببینید! )) «السلام علیکم یا اباعبدالله!» چه دلها که به هوای کوی تو پر زدند و در جوارت آرام گرفتند! 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
💠نمازشب ●شاگرد مغازه ی کتاب فروشی بودم حاج آقاگفت:می خواهیم بریم سفر، توشب بیاخونه مون بخواب. بدزمستانی بود. سردبود. زودخوابیدم. ساعت حدودا 2 بود، در زدند، فکرکردم خیالاتی شده ام. درراکه بازکردم دیدم آقامهدی وچندتا از دوستانش ازجبهه آمده اند. ●آنقدرخسته بودندکه نرسیده خوابشان برد. هواهنوزتاریک بودکه باز صدایی شنیدم، انگار کسی ناله می کرد. ازپنجره که نگاه کردم دیدم آقامهدی توی آن سرمای دم صبح، سجاده انداخته توی ایوان ورفته به سجده... 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
توی تبلیغـات بود و نقـاشی می ڪشید قـرار شد بـارگاه ملڪوتی امـام حسيـن(ع) رو روی دیــوار نقــاشی ڪنه.... نزدیڪای غـروب ڪارمون تقریبا تمـوم شد محمدجواد در حال رنــگ ڪردن پــرچــم حــرم امام حسين(ع) گفت: "حیفه این پرچم باید با رنـگ بشـه... هنــوز جمله اش تمـوم نشده بود ڪه صـدای سوت خمپـاره پیچید... بعد از انفجـار دیدم ترکش خمپاره به سر محمدجواد خـورده و خــون ســرش دقیقا به پــرچـم حــرم امام حسین (ع) پــاشیــده.... 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔹🔹سالروز شهادت و گرامی باد. 💠 حقیقتا آنچه شهید رجایی و شهید باهنر را به حركت وا می‌داشت؛ عشق به عدالت و ارزش‌های انقلاب بود. 📜 بیانات مقام معظم رهبری ۱۳۸۶/۰۶/۰۴ 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
شهيد محمد علي رجايي.mp3
5.38M
🕊️ شهید محمدعلی رجایی 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌷به یاد شهدا🌷
#رمان_محمد_مهدی 36 🔰 موقع اذان مغرب که شد ، #محمد_مهدی و پدرش و مادرش رفتن مسجد ، شب شهادت امام کا
37 🌀 شب قبل از خواب رفتم سراغ کتاب خوندن ، دیدم حس و حالش نیست ، اما برای اینکه وقتم تلف نشه یه سخنرانی کوتاه از حاج اقا قرائتی در موضوع تفسیر قرآن گوش دادم 🔰 راجع به آیات اولیه سوره بقره بود ، میگفتند طبق این آیات ، یکی از ویژگی های افراد با تقوا این هست که به غیب ایمان دارند و یکی از موارد چیزهای غیبی ، امام غائب یعنی امام زمان (عج) هست خیلی برام جالب بود، خیلی هنوز قرآن خوندن رو مسلط نبودم ، اما بیشتر قرآن رو از روی ترجمه فارسی ساده و روان خونده بودم جایی ندیده بودم اسم امام زمان (عج) در قرآن باشه اما با این تفسیری که ایشون کردند فهمیدم که موارد مربوط به امام زمان (عج) هم در قرآن هست ، حتی اگر اسم ایشون نباشه گفتم فردا تو راه مدرسه از بابا سوال می کنم 👈 پیش خودم جواب هایی که بابا هادی امروز به من داد درباره اینکه چرا قرآن ، دستکاری نشده رو مرور کردم تا فردا چطور به ساسان بگم دلم خیلی براش می سوزه دوست داره بیاد سمت خدا و نماز ، اما خانوادش نمیذارن و همراهش نیستن اگه همینطوری بخواد شبهه و سوالات زیاد به ذهنش برسه ، خیلی براش خطرناک میشه کاری نمی تونستم براش بکنم ، براش دعا کردم ، از حاج اقا عسکری شنیده بودم که هرکس برای دیگران هر دعای خیری بکنه ، خدا چندین برابر همون مورد خیر رو به خود اون فرد دعا کننده میده ✅ موقع نماز صبح که شد دلم طاقت نیاورد تا صبر کنم موقع رفتن به سمت مدرسه سوال رو از بابا هادی بپرسم دیدم بابا تو اتاق هال داره نماز میخونه رفتم بهش اقتدا کردم ، بابا هیچوقت دوست نداشت تو جمع دوستان و فامیل ، پیش نماز بشه ، می گفت مسئولیتش سنگینه ، اما تو خونه برای تشویق من به نماز جماعت همیشه می گفت هروقت دارم نماز می خونم و بیداری و حالش رو داری ، به من اقتدا کن
با دستِ بسته است ؛ ولی دست بسته نیست ... برادر حسین‌ احمدی ، نظاره می‌ ڪند پیڪر شهیـدی را ڪه پـس از ۱۲ سال چـهره نمایانده است . دست‌ ها و پاها با سیم تلفن بسته شده و در غـربت وَ مظلومیـت بی‌ مانندی به احتمال‌ قوی زنده‌به‌گور گردیده است. این معامله‌ای است که بعثی‌ها با بسیاری‌از بسیجیان و پاسداران‌مظلومِ گرفتارشده در حلقهٔ محاصره‌ی فڪه ڪردند ... اردیبهشت ۱۳۷۳ ارتفاع ۱۱۲، شمال فکه عکاس : احسان رجبی 🌷 @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆