🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
نماز_اول_وقت
✍دیدم شهید صیاد مدام به ساعتشان نگاه می کردند، علت را پرسیدم ، گفتند : "وقت نماز است " همان لحظه به خلبان اشاره کردند که همین جا فرود بیا تا نماز اول وقت بخوانیم.خلبان گفت : "این منطقه زیاد امن نیست اگر صلاح می دانید تا رسیدن به مقصد صبر کنیم " شهید صیاد گفتند :"هیچ اشکالی ندارد .. ما باید همین جا نمازمان را بخوانیم .. " خلبان اطاعت کرد و هلی کوپتر نشست.با آب قمقمه ای که داشتیم وضو گرفتیم و نماز را به امامت ایشان اقامه کردیم وقتی طلبه های شیراز از آیت الله بهاءالدینی درس اخلاق خواستند ایشان فرمودند : "بروید از صیاد شیرازی درس زندگی بگیرید ، اگر صیاد شیرازی شدید ، هم دنیا را دارید و هم آخرت را .. "
#شهید_علی_صیاد_شیرازی
🌷 @byadshohada 🌷
🌷به یاد شهدا🌷:
😊 لبخند شهدایی 😊
پس کو این امام جماعت؟
همه بهردیف نشسته بودند تو صف نماز جماعت. آقای صفری گفت: پس کو این شیخ مهدی؟ اکبر کاراته گفت: داشت شنا میکرد. آقای صفری گفت: شنا؟ و بعد با اکبر کاراته و من اومد، رفتيم تا شیخ مهدی رو بیاریم. شیخ مهدی انگار نه انگار وقت نمازه، وسط کانال آب برای خودش شنا میکرد. آقای صفری را که دید، از آب دوید بیرون. زود لباسشو پوشید و دوید طرف سنگر. آقای صفری گفت: خجالت بکش شیخ مهدی!
شیخ مهدی دوید، ایستاد جلوي بچهها تا دو رکعت نماز مستحبی بخونه. اکبر کاراته نگاهش میکرد. رفت به رکوع؛ که ديدند خیسی شورتش زده به شلوارش. اکبر کاراته بلند گفت: بچهها نماز نخونید. نمازتون باطله! حاج عباسعلی گفت: چرا اکبر؟ اکبر کاراته گفت: مگه نمیبینید؟ شیخ مهدی جیش کرده!
صدای خنده سنگرو پر کرد. شیخ مهدی نتونست خودشو کنترل کنه. خندید و خندید و بعد نشست. اکبر کاراته گفت: حالا امام جماعت خوب میخواید، من. برم جلو؟ طاهری گفت: نه بابا، این که شیخمون بود این بود، وای به حال تو!
🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 معرفی شهید 🇮🇷
سیداحمد پلارک فرزند سیدعباس، متولد ۱۳۴۴ تهران و اصالتاً تبریزی. در سال ۶۶ عملیات کربلای ۸ در شلمچه به شهادت رسید.
در شش سالگی پدر را از دست داد و چون تک پسر خانواده بود علاوه بر تحصیل، بار مسئولیت خانواده نیز برعهده او افتاد و تن به کار داد و توانست خواهرانش را در ازدواج یاری دهد.
او در خیابان ایران میدان شهدا و در محلهای مذهبی زندگی میکرد. مسجد حاجآقا ضیاءآبادی""علیبن موسیالرضا"" مأمن همیشگیاش بود. وی دائماً به منطقه میرفت. او فرمانده آر.پی.جیزنهای گردان عمار در لشگر ۲۷ حضرت رسول(ص) بود.
مزار این شهید بزرگوار که در بهشت زهرا سلام الله علیها تهران در قطعه 26، ردیف 32، شماره 22 قرار دارد، بوی شمیم گل یاس و عطر به مشام می رسد که این مسئله او را شهره کرده است.
درباره علت این موضوع تا بحال صحبتهای فراوانی شده و نقل قولهای زیادی شنیده شده است، اما فقط به این نکته از قول مادر شهید اشاره می کنیم: بوی مزار احمد هیچ علتی جز لطف و فضل الهی و رابطه ماورایی که او با خدا و اولیا الله داشته است، ندارد و هیچ کس هم چیزی از این رابطه نمی داند، هر کس هم موردی نقل کرده، جز شایعه چیزی بیش نیست. علتش را فقط خدا می داند و بس!
🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷
✍خدایا، اگر انسان از اول که بدنیا می آید از عظمت و هیبت تو؛ پیشانی خود، این مقدس ترین جوارح بدن را به خاک نهد و به سجده رود تا آخر دنیا ذکر تو را کند، هنوز هم کم است و اصلا تو به وصف تمام موجودات عالم از اول تا آخر نمی آیی.
✍خداوندا، اگر قرار باشد من الان بمیرم. امشب چه طور فشار قبر را تحمل کنم، فشار قبری که مغز انسان را از فشارش به بیرون می ریزد. من چه طور فراق تو و عذاب تو را تحمل کنم، با این همه گناهانم فردای قیامت چطور می توانم جوابگوی سوالاتت باشم.
#شهید_عبدالرسول_ناوک
🌷 @byadshohada 🌷
😊 لبخند شهدایی 😊
اوایل ڪہ بہ گردان تخریب رفتہ بودم، یڪے از دوستان جدیدم یڪ پاے خود را در عملیات از دست داده بود. بعد از این ڪہ صمیمے تر شدیم، از او خواستم برایم جزییات مجروح شدنش را توضیح دهد. او هم با ڪلے طفره رفتن، آخر این طور گفت:
«راستش من قبل از این ڪہ از ناحیہ ےپا زخمے بشوم، شهید شدم! بہ اتفاق چند نفر از دوستان رفتہ بودیم آن دنیا».
بعد ڪہ تڪلیفمان روشن شد، خواستیم برویم بهشت، همہ ڪہ داخل شدند، تا من خواستم بروم داخل، در را بستند و پایم ماند لاے در و از بالای ران قیچی شد! ناچار برگشتم بہ دنیا تا پرونده ام را تڪمیل ڪنم.
🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
✍یڪ روز «امیر» بہ یکے از دوستانش ڪہ بہ دلیل اقامت زیاد در جبهہ و نرفتن بہ مرخصے براے خانواده اش اظهار دل تنگے مے ڪرد، گفت: «سعے ڪن همیشه خداوند را در وجودت احساس ڪنے اگرزیاد بہ خانواده ات وابستہ باشی، محبت خداوند دردلت ڪمتر مے شود.
.
باید محبت خداوندرا چون لیوان پر آبے تصورکنے ڪہ محبت بہ خانواده و دوستان مثل ریختن سنگ ریزه در آن است. هر قدرسنگ ریزه در لیوان بیشتر ریختہ شود، آب بیشترے از آن سرازیر مےڪند».
#شهید_امیر_اربابے
🌷 @byadshohada 🌷
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
🔸شهید مهدی زین الدین :
🌹هر گاه شب جمعه #شهدا را یاد کردید، آنها شما را نزد "اباعبدالله" (ع) یاد میکنند.
🌷 @byadshohada 🌷
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره ای شنیدنی از زیارت شب جمعه کربلا از راه دور. اشکتون جاری شد شهدا رو یاد کنید
🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷
نام
رحیم رحیمی چاپانی
تاریخ و محل شهادت
29/7/62-جبهه بانه
گروه
دفاع مقدس
زندگینامه
شهید رحیم رحیمی چاپانی در سال ۱۳۳۵ش در یکی از محلات تبریز در خانوادهای مذهبی پا به عرصه هستی نهاد. کودکی را در کنار همسالان خود سپری کرد و آموختن علم را از سن هفت سالگی آغاز نمود. رحیم بعد از اخذ مدرک سیکل در سال ۱۳۵۹ش بهعنوان نگهبان به استخدام سازمان صدا و سیما درآمد. زمانیکه جنگ تحمیلی آغاز شد، مشتاقانه در صف جهادگران راه حق قرار گرفت و مردانه در حمایت از مرزهای ایران اسلامی مشغول شد. اقامه نماز، انجام فرائضی نظیر امر به معروف و نهی از منکر و نیز حفظ بیتالمال از جمله خصائل بارز این شهید والامقام بهشمار میرفت. رحیم رحیمی چاپانی سرانجام در تاریخ بیست و نهم مهرماه سال ۱۳۶۲ هجری شمسی در سن بیست و هفت سالگی بر اثر اصابت ترکش در جبهه بانه (لاله حمراء) لقاء حق را تجربه نمود و عاشورائی گشت. پیکر پاکش را در زادگاهش، تبریز به خاک سپردند. از شهید رحیم رحیمی چاپانی، سه فرزند به یادگار ماند.
🌷 @byadshohada🌷
باماباشهدابمانید🖕🖕🖕
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷
اگر از ولایت جدا شوید مسلماً هلاک خواهید شد. همیشه با چشمانی باز دشمنان و دوستان خود را بشناسید و به اصل تولی و تبری ( که از فروع دین ماست ) توجه داشته باشید.
وحدت کلمه را حفظ کنید تا فنا نشوید که «واعتصموابحبل الله جمیعاً ولا تفرقوا» یاد و خاطره ی شهدا را هرگز از یاد نبرید. شهدا را برای همیشه معلمان آزادی و ایثار بدانید.
#شهيد_علي_اصغر_اسدي
🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌻 سیره شهدا🌻
یکی از همرزمان شهید محسن وزوایی می گوید: حاجی شبها بیدار می شد و در دل شب، گوشه ای تاریک به نماز شب می ایستاد و عاشقانه نماز می خواند. بعد از نماز، کفشهای بچه ها را تو سنگر مرتب می کرد آفتابه ها را پر از آب کرده برای استفاده بچه ها پشت چادر ها می گذاشت. خودش هرگز پتو رویش نمی کشید تا از سوز سرما بیدار شود و نماز شب بخواند.
#شهید_محسن_وزوائی
🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊
😁😁 محاسن بغل دستی
ایام رجب المرجب بود و هر روز دعای «یا من ارجوه لکل خیر» را می خواندیم. حاج آقا قبل از مراسم برای آن دسته از دوستان که مثل ما توجیه نبودند، توضیح می داد که وقتی به عبارت "یا ذوالجلال و الاکرام "رسیدید، که در ادامه آن جمله "حرّم شیبتی علی النار " می آید، با دست چپ محاسن خود را بگیرید و انگشت سبابه دست دیگر را به چپ و راست تکان دهید.
هنوز حرف حاجی تمام نشده ، یک بچه های تخس بسیجی از انتهای مجلس برخاست و گفت: اگر کسی محاسن نداشت ،چه کار کند؟
برادر روحانی هم که اصولا در جواب نمی ماند گفت: محاسن بغل دستی اش را بگیرد .چاره ای نیست، فعلا دوتایی استفاده کنند تا بعد!
🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
چجوری با شهدا رفیق شیم😉❤️
دوستی باهاشون یه حس قلبی و شناختشون هست😍🌺
اما خوندن این متن هم خالی از لطف نیست!
✍️✍️✍️
دوست شهیدت کیه؟؟
گام اول👣
انتخاب❤️ شهید❤️
به یه گردان نگاه کن
به صورت شهدا نگاه کن
به عکسشون، به لبخندشون
ببین کدوم رو بیشتر دوس داری
با کدوم یکی بیشتر راحتی؟!😍
گام دوم👣
عهد بستن با دوست ❤️شهیدت❤️
یه جایی بنویس؛ البته اگه ننوشتی هم اشکال نداره.
با دوست شهیدم عهد میبندم پای رفاقت او تا لحظه ی مرگم خواهم بود😉 و از تذکرات دوستانه ی خود به هیچ وجه روی نمیگردانم.❤️😍
گام سوم👣
شناخت❤️ شهید❤️
تا میتونی از دوست شهیدت اطلاعات جمع آوری کن.
عکس، فیلم، صوت، کتاب و وصیت نامه...📚🎥📸
گام چهارم👣
هدیه ثواب اعمال خود به❤️ شهید❤️
از همین الان هرکار ثوابی که انجام میدی،
فقط یه جمله بگو:"خدایا! ثواب این عملم برسه به دوست شهیدم."❤️😍
طبق روایات نه تنها ازت چیزی کم نمیشه، بلکه با برکت تر هم میشه!😉
بعله دیگه اینجوریاس... دین مهربونی وعشقه دیگه😋
اسلام واس ماس😍
بچه ها؟!
شهید، اونقدر مقام بالایی داره که نیازی به ثواب کار ما نداشته باشه!اینو یادتون باشه هاااا❤️
تو با این کار خلوص نیت و علاقت رو به شهید نشون میدی!😉
گام پنجم👣
درگیر کردن خود با ❤️شهید❤️
سریع همین الان بک گراند گوشیتو عوض کن و عکس دوستتو بزار!!
در طول روز باهاش درد دل کن.باهاش حرف بزن.آرزوهاتو بهش بگو...🌺
گام ششم👣
عدم گناه در حضور ❤️رفیق❤️
روح شهید تا گام پنجم اگر با درستی قدم بر دارید بسیار از شما راضیه
ولی آیا در حضور دوست معنویت میتونی گناه کنی؟😰
حجابمون، غیبت، دروغ، نمازامون و .....
حواسمون باشه👌
گام هفتم👣
اولین پاسخ❤️ شهید❤️
کمی صبر و استقامت در گام ششم، آنچنان شیرینی برای شما خواهد داشت که در گام بعدی گناه کردن براتون سخت میشه..
خواب دوست شهیدتو میبینی اگر واقعا درگیرش شده باشی و اون ازت راضی باشه، دعایی که کرده بودی برآورده میشه، دعوت به قبور شهدا و راهیان نور و ...
گام هشتم👣
حفظ و تقویت رابطه تا شهادت(مرگ)
گام های سختی رو کشیدین!درسته؟!
مطمئنا با شیرینی ای که چشیده اید، از این مسیر خارج نخواهید شد...
راستی شما کدوم شهید رو انتخاب کردین؟....
🌺🌺🌺🌺
یاعلی مدد
🌷 @byadshohada 🌷
❤️اربعین❤️
یکی از رزمندگان فاطمی قدیما خواب شهید ابوحامد رو دیده بودند..
از شهید پرسیدند: در چه حالی هستید؟
شهید ابوحامد فرمودند: "داریم با رفقا آماده میشیم اربعین پیاده از نجف بریم کربلا..."
جالب اینجاست که شبیه همچین خوابی هم دررمورد شهید فاتح دیده بودند که شهید در خواب به اون رزمنده فرمودند:
"اگه میخوای مارو ببینی اربعین کربلا باش...!"
🌷 @byadshohada🌷
باماباشهدابمانید🖕🖕🖕
🌹 کلام شهدا 🌹
دوست دارم
همکارهای من افرادی باشند
ڪہ نماز را سر وقت مےخوانند
نمےگفت: نمازت را
سرِوقت خواندی یا نہ؟!
امربہ معروف و نهےاز منکر را غیرمستقیم انجام میداد.
#شهید_مجید_شهریاری
@byadshohada
🌻 سیره شهدا 🌻
بعضی از قوم و خویش هامان که از شهرستان می آمدند؛ رسیده و نرسیده گله می کردند :" آخه این درسته که علی آقا ماشین و راننده داشته باشه؛اون وقت ما از ترمینال با تاکسی بیایم؟ ما که تهران رو خوب بلد نیستیم!؟" اما گوش پدر به این حرف ها بدهکار نبود، می گفت: " طوری نیست؛فوقش دلخور می شن. اونا که نمی خوان جواب بدن. منم که باید جواب بدم. باید جواب بدم با ماشین بیت المال چیکار کردم
#شهید_صیاد_شیرازی
🌷 @byadshohada 🌷
😊 لبخند شهدایی 😊
اخوی عطربزن!!
شب جمعه بود
بچه ها جمع شده بودند تو سنگر برای دعای کمیل
چراغارو خاموش کردند
مجلس حال و هوای خاصی گرفته بود
هر کسی زیر لب زمزمه می کرد و اشک میریخت
یه دفعه اومد گفت اخوی بفرما
عطر بزن ...ثواب داره
- اخه الان وقتشه؟
بزن اخوی ..بو بد میدی ..امام زمان نمیاد تو مجلسمونا
بزن به صورتت کلی هم ثواب داره
بعد دعا که چراغا رو روشن کردند
صورت همه سیاه بود
تو عطر جوهر ریخته بود...
بچه ها م یه جشن پتوی حسابی براش گرفتند
🌷 @byadshohada 🌷
😉خاطرات_شهدا
یه نفر اومده بود مسجد و از دوستان سراغ شهید ابراهیم هادی رو می گرفت .
بهش گفتم : " کار شما چیه ؟ بگین شاید بتونم کمکتون کنم "
گفت : " هیچی ! می خواهم بدونم این شهید ابراهیم هادی کی بوده ؟
قبرش کجاست ؟ "
مونده بودم چی بهش بگم ..
بعداز چند لحظه سکوت گفتم :
" شهید ابراهیم هادی مفقودالاثره ، قبر نداره .. چرا سراغشو می گیری ؟ "
با یه حزن خاص قضیه رو برام تعریف کرد :
" کنار خونه ی ما تصویر یه شهید نصب کردند که مال شهید ابراهیم هادی هستش . من دختر کوچیکی دارم که هر روز صبح از جلوی این تصویر رد میشه و میره مدرسه . یه روز بهم گفت :
" بابا این آقا کیه؟ "
گفتم : " اینا رفتند با دشمنا جنگیدن و نذاشتن دشمن به ما حمله کنه و شهید شدند . "
از زمانی که این مطلب رو به دخترم گفتم ، هر وقت از جلوی عکس رد میشه بهش سلام می کنه .
چند شب پیش این شهید اومده به خواب دخترم بهش گفته من ابراهیم هادی ام ، صاحب همون عکس که بهش سلام می کنی ؛
بهش گفته :
" دختر خانوم ! تو هر وقت به من سلام می کنی من جوابت رو میدم ؛
چون با این سن کم ، اینقدر خوب حجابت رو رعایت می کنی دعات هم می کنم "
بعد از اون خواب دخترم مدام می پرسه : " این شهید ابراهیم هادی کیه ؟ قبرش کجاست ؟ "
بغض گلوم رو گرفته بود .. حرفی برا گفتن نداشتم ؛
فقط گفتم : " به دخترت بگو اگه می خواهی شهید هادی همیشه هوات رو داشته باشه مواظب نماز و حجابت باش .. "
@byadshohada❤️
🌼 کلام شهدا 🌼
از برادرانم میخواهم که غیر حرف آقا حرف کس دیگری را گوش ندهند جهان در حال تحول است دنیا دیگر طبیعی نیست الان دو جهاد در پیش داریم اول جهاد نفس که واجبتر است زیرا همه چیز لحظه آخر معلوم میشود که اهل جهنم هستیم یا بهشت، حتی در جهاد با دشمنها احتمال میرود که طرف کشته شود ولی شهید به حساب نیاید چون برای هوا نفس رفته جبهه و اگر برای هوای نفس رفته باشید یعنی برای شیطان رفتید و در این حال چه فرقی است بین ما و دشمن؟ امام زمان را تنها نگذارید.
شهيد مدافع حرم محمد هادي ذوالفقاري
🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌻 سیره شهدا 🌻
یک روز در بازار ابراهیم را دیدم که دو کارتن بزرگ روی دوشش بود و به اصطلاح باربری می کرد. کارش که تمام شد، جلو رفتم و بعد از سلام گفتم: « برای شما زشته! این کار باربرهاست نه کار شما!» نگاهی به من کرد و گفت: « کار که عیب نیست، بی کاری عیبه، این کار برای خودم هم خوبه، مطمئن می شم که هیچی نیستم، جلوی غرورم رو می گیره.» گفتم: « اگر کسی شما رو این طور ببینه، خوب نیست، ورزشکاری، قهرمان والیبال و کشتی هستی، خیلی ها می شناسنت.» خندید و گفت: « همیشه کاری کن که اگر خدا تو رو دید، خوشش بیاد، نه مردم.»
#شهید_ابراهیم_هادی
🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊
📌 تیربار چی 📌
قد و جثه کوچکی داشت و شجاعت او زبانزد همه بود. تیربارچی بود و هیچ گاه مسئولیتش را ترک نمی کرد.به خاطر قد کوچش در موقع به خط شدن گردان، عقب صف می ایستاد.
در محوطه عقب ارودگاه «عرب» گودال هایی شبیه قبر درست شده بود که محل راز و نیاز برخی رزمنده ها بود.
یک شب فرمانده گردان حوالی این محل، برای توجیه بچه ها دستور تجمع نیروهای گردان را صادر کرد.
با فرمان «از جلو نظام» نفرات اول سریع ایستادند و بقیه پشت سر آنهاعقب کشیدند.
پس از استقرار کامل، صدای خنده بچه های عقب صف، کم کم به جلو رسید. تیربارچی کوتاه قد، برای کشیدن به داخل یکی از آن گودال ها افتاده بود و تنها تیربارش مشهود بود که به طور افقی روی گودال قرار گرفته بود. 😂😂😂
🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
📌
سلام؟!!!
دوستان ایا مایلید گروه به یاد شهدا رو هم بزنیم؟!!!
اگه کسی انتقادی داشت بیاد پیوی ممنون👇
@ahmad_soghandi
خیلی ممنون از رفقای دیگه نظر دادن ...🙏
سپاسگزاریم❤
دوستان اگرم کسی خواست خدمت کنه واسه شهدا ما درخدمتیم....🗣
@ahmad_soghandi
اجرتون با شهدا🙏
یاعلی
🇮🇷 کلام شهید❤️ 🇮🇷
💦خدارافراموش نڪنید
💦مرتب بسم اللہ بگویید،
💦بایادوذڪرخداوعمل
💦براے رضاے خداخیلے از
💦مسائل حل میشود
💦شهیدمحمدابراهیم همت
🌷 @byadshohada🌷
باماباشهدابمانید🖕🖕🖕
انتقادات اعضای کانال❤
ممنونیم از نظر لطفشون🙏
🌷 @byadshohada🌷
باماباشهدابمانید🖕🖕🖕
حاج حسین یکتا🎈🍃
این #شهــدا✨
اول از دلشون مراقبت کردند
بعد #مدافع_حرم شدند.
چون قلـ♥️ـب؛ خونه ی خداست
از حرم خدا دفاع کردند...
که بهشون لیاقت دفاع از
#حرم_حضرت_زینب(س) رو دادند...
🍃🌸
🌷 @byadshohada🌷
باماباشهدابمانید🖕🖕🖕
🌻 کلام شهدا 🌻
وصیت من به شما راجع به نماز است چیزی را که فردای قیامت به آن رسیدگی می کنند نماز است پس سعی کنید در حد توانتان نمازهایتان را سر وقت بخوانید و قبل از شروع نماز از خداوند منان توفیق حضور قلب و خضوع در نماز طلب کنید.
#شهيد_سيد_مجتبي_علمدار
🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌸 سیره شهدا 🌸
در عملیات بدر، برادر مجروحی را دیدم كه تیر به چشم چپ او اصابت كرده بود؛ به طوری كه مردمك و كاسه چشم او روی چانهاش آویزان شده بود. از ناحیه دست و سر هم مجروح بود. از بس فشاری كه بر اثر جراحت به این برادر وارد میشد، زیاد بود، نه قدرت تكلم داشت و نه میتوانست حداقل با اشاره منظور خود را به كسی تفهیم كند. چون وسیلهای برای بردن ایشان در منطقه عملیاتی بدر نبود و وسایل پزشكی لازم هم وجود نداشت، چند ساعت در همان جا ماند و درد و رنج را تحمل كرد. در عین حال، هنگا م نماز ظهر خود را جمع و جور كرد و دو زانو نشست و نماز خواند
راوی: سردار شهید حسین نوروزی
🌷🌷 @byadshohada 🌷🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆