#خاطرات_شـهدا
🌷برشی از کتاب #یادت_باشد: کناره سفره #عقد نشستیم عاقد پرسید: عروس خانم 👰مهریه رو #میبخشند که صیغه موقت رو فسخ کنیم به حمید نگاه کردم، گفتم : نه من نمیبخشم! نگاه همه با #تعجب به من برگشت،😳
🌷ماتشان برده بود، پدرم پرسید: دخترم مهریه رو میگیری؟ رک و راست گفتم : بله میگیرم💯، حمید #خندید و گفت: چشم مهریه رو میدم، همين الان هم حاضرم #نقدا پرداخت کنم. عاقد لبخندی زد ☺️و گفت: پس مهریه #طلب عروس خانوم، حتماً باید آقا داماد این مهریه رو پرداخت کنه👌
🌷بعد از خواندن #خطبه عقد دائم به رستوران 🏫رفتیم، تا غذا حاضر بشود، حمید پانزده هزار تومان شمرد، به دستم داد و گفت: این هم مهریه شما خانوم!😇 پول را گرفتم و گفتم : اجازه بده بشمارم ببینم کم نباشه! حمید خندید😄 و گفت: هزار تومان هم بیشتر گیر شما اومده، پول را نشمرده #دور_سر حمید چرخاندم و داخل صندوق #صدقاتی که آنجا بود انداختم و گفتم : نذر #سلامتی آقای من! 😍
✍راوی؛همسر شـهید
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥صحبتهای جانسوز مادر شهید مدافع حرم مجید قربانخانی بر بالای پیکر فرزندش
🔹استخوان های مجید من سوخته ، اینقدر نگید اینها برای پول میرن...
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه است هوایت نکنم می میرگ
خاطره ای شنیدنی از زیارت شب جمعه کربلا از راه دور.
اشکتون جاری شد شهدا رو یاد کنید
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
4_5859547294075978361.mp3
4.08M
پیشنهاد میدم این نجوا رو ذخیره کنید و هر روز صبح گوش کنیم تا هم سلامی کرده باشیم خدمت آقا و هم عهد و پیمان ببندیم.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 فرازےازوصیتـــــنامہ 🇮🇷
✍ خدا نکند که حرف زدن و نگاه کردن به نامحرم برایتان عادی شود؛ پناه میبرم به خدا از روزی که گناه، فرهنگ و عادت مردمم شود ....
▫️مدافـــــع حـــــرم▫️
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌷
●ولادت ۱۳۶۸
●شهادت ۱۳۹۴ سوریه
●آرمیده در گلزار شهدای قزوین
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷
صبر کنی خیلی بهتره
این آدمهای عجول هم خودشونو میندازن تو دردسر هم به بقیه استرس میدن. وقتی دارن کار میکنن آدم فکر میکنه داره یه فیلم دور تند میبینه! آدمهای عجول معمولاً کلی به خودشون و بقیه ضرر میزنن. سریع تصمیم میگیرن و سریع هم انجام میدن و سریع هم پشیمون میشن! معمولاً آدمهایی که سر صبر کاراشون رو انجام میدن برنده میشن. قرآن هم میگه اگر صبر کنید و پخته عمل کنید براتون بهتره:
وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَیْرٌ لَکُمْ
و اگر صبر کنید برای شما بهتر است
(بخشی از آیه 25 نساء)
(صفحه 46)
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به شهیدی که خالکوبی اش را خود خدا پاک کرد
شهید مدافع حرم #مجید_قربانخانی، شهیدی که توسط تروریست ها پیکر مطهرش سوزانده شد.
شهیدی از نسل امروز، آری #حر شدن، پاداشش قهرمان شدن و شهادت است.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
😊 لبخند شهدایی 😊
🍎سیب🍏
سخن در باب فواید خوراکیها بود. از جمله خواص میوه ها. هر کس هر چه می دانست، کم و زیاد، درست و غلط مطرح می کرد. من هم که هیچ چیز بلد نبودم، برای اینکه کم نیاورده باشم گفتم: سیب، سیب با آلبالو و گیلاس و هندوانه و چه می دانم زردآلو خیلی توفیر دارد. شنیده م هر کس صبح ناشتا یک سیب بخورد، ظهر بعد از غذا یکی و آخر شب قبل از خواب هم یکی، مکثی کردم و ادامه دادم: آنوقت ظرف کمتر از بیست و چهار ساعت سه تا سیب خورده است، تصورش را بکنید
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
☝️بد حجابی دزدیست...
وقتی چشم مردی را به دنبال خود بکشی و تو را زیباتر از همسر خودش بیابد، بدان که از زندگی زنی دیگر دزدی کرده ای....
بدحجابی دزدیست...دزدی از #خدا وقتی ذهن فردی رو مشغول میکنی و به گناه میندازیش...
#پویش_حجاب_فاطمے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #پایی_که_جا_ماند 🇮🇷
✫⇠قسمت :3⃣1⃣
✍ به روایت سید ناصرحسینی پور
ما را به یکی از سنگرهای بتونی بردند. سنگری که شب قبل، محل استراحت شهید جان محمد کریمی، ابراهیم نویدیپور و تعدادی از بچههای گروهان قاسمبنالحسن بود. اکنون، استخوانهای سوختهی آنها در فاصله ده، دوازدهمتریمان مهمان خاکهای پد خندق بودند و ما با دستهای بسته در اسارت بعثیها.
شش نفر مانده بودیم. تعدادی ازنیروهای گروهک منافقین در پد خندق بودند. از خود عراقیها فهمیدم یکی از گروهانهای سازمان منافقان در پاتک امروز، عراقیها را همراهی میکردند.
زمانی خستگی و دردم کمتر شد که افسر عراقی گفت : «من حقیقت رو میپذیرم حتی اگر بر خلاف میلم باشه، ما در شناخت قدرت واقعی شما بسیجیها زیاد اشتباه کردیم، ما اطلاهات دقیقی از امکانات و تجهیزات نظامیتون داشتیم،اما از روحیاتتون شناخت کافی نداشتیم».
دلم گرفته بود.خاطرهای برایم تداعی شد. خاطرهای که وقتی به آن فکر میکردم، حرصم درمیآمد و دلم میخواست تفاوت برخورد ما و عراقیها با اسرای جنگی را به آنها میفهماندم.خاطرهای از شهید عبدالله میثمی یادم آمد. حرفهایم را یکی از اعضای گروهک منافقان برای درجهدار عراقی ترجمه کرد. به درجهدار عراقی که با دقت به حرفهایم گوش میداد، گفتم : «روزی روحانی شهید عبدالله میثمی، دو بسیجی رو دیده بود که دو اسیر عراقی گرفتهاند. اون دو اسیر عراقی پابرهنه بودند،وقتی دو اسیر شما میخواستند از روی پلهای فلزی خیبری رد شوند، بسیحیهای ما دلشون ب حال اون دو اسیر سوخته بود و کفشهاشون رو به اون دو اسیر داده بودند، از بس پلهای فلزی داغ بود که پاهای دو بسیجی ما سوخته و تاول زده بود.بسیجیهای ما کفشهاشون رو در میآوردند و میدادند به اسرای شما، اون وقت شما با اسرای ایرانی اینطوری برخورد میکنید؟! واقعا بیرحمید!
این را که گفتم،مات و مبهوت نگاهم میکرد و به فکر فرو رفته بود، فکر میکنم چون از ته دل این مطلب را گفته بود،خدا هم اثرش را به دل درجهدار عراقی گذاشت. از نگاهش فهمیدم که حرفم را باور کرده است.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 فرازے_از_وصیت_نامہ 🇮🇷
✍تقاضای من از شما این است تا آن جا کہ توان در بدن دارید در جهت اسلام بہ کار برید و در این راه از هیچ چیز هراس بہ دل ندهید که خدا است.
✍لحظہ ای از امر به معروف و نهی از منکر غافل نشوید و اگر کافر یا انسان ستمگری را امر بہ معروف ونهی از منکر کردید و باز در منکرات خود پا بر جا ماند، اگر نور چشم تان هم باشد، طردش کنید که میان خدا و او باید یکے را انتخاب کنید.✨
#شهید_علیرضا_ناهیدے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و صبر بر مصیبت
داستان به قتل رسیدن فرزند آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی (که این آقازاده، خود از علماء مطرح بودند) و گذشت این مرجع تقلید از خون فرزند!
حجت الاسلام عالی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷
آدم ضعیف
پرورش اندام هم بد نیست! بازوها میشه اندازه تنه درخت! فیگور که میگیری همه چشماشون چهار تا میشه! اما فقط یک مشکلی داره. چند روز که تمرین زیاد و غذاهای پرانرژی و داروهای گرون قیمتو میذاری کنار، نصف اون عضلههای برجسته آب میشن و ناپدید میشن! اگه الان هم آب نشن، چند سال دیگه که آدم پیر میشه آب میشن. آدم چه پرورش اندام کار کنه چه نکنه باید متوجه باشد که کلاً ضعیف خلق شده و با هارت و پورت و گردن کلفتی و تکبر به جایی نمیرسه:
خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعیفاً
انسان ضعیف خلق شده است
(بخشی از آیه 28 نساء)
(صفحه 47)
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 خاطرات شهدا 🇮🇷
موقع اعزام حجت یه گوشه کز کرده بود رفته بود تو فکر،یکی از مسئولین متوجه اش شد ،گفت حجت چرا تو فکری اگر نگرانی و تردید داری، میتونیم اعزامت نکنیم اجباری نیست حتی الان که موقع اعزام فرا رسیده، میگفت حجت لبخندی زد وگفت نه بابا دارم به این فکر میکنم که میشه من هم مثل حضرت عباس شهید بشم!
رفیق حجت میگفت پس از آن شهادت حماسی و رشادت وار حجت که باعث نجات تعدادی از رزمنده ها هم شد،وقتی بدنش رو برگرداندند دو تا دستاش قطع شده بود... درست مثل حضرت عباس[ع]
شهید مدافع حرم حجت اصغری شربیانی
#شادی روحش صلوات🌱✨
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصاحبه با دختری که ۴ دوستپسر داشته است اما احساس کمبود میکند..!
تنهایی و کمبود تکیه گاهی به نام خانواده بلایی که غرب میخواد بر سر جوونای ما هم بیاره...
#پویش_حجاب_فاطمے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #پایی_که_جا_ماند 🇮🇷
✫⇠قسمت :4⃣1⃣
✍ به روایت سید ناصرحسینی پور
صبح زود، دستهایمان را باز کردند. از بس کلافه بودم، به سرباز عراقی گفتم :«قراره تا کی اینجا بمونیم. اگه میخواهید ما رو بکشید، زودتر خلاصمون کنید!» فکر میکنم فهمید چه میگویم. سرباز عراقی که آدم بدی به نظر نمیرسید، با تکرار الیوم العماره، امروز العماره، به ما فهماند امروز ما را به شهر العماره خواهند برد.
زخمهای پنج نفرمان بو گرفته بود. پای سید محمد را از قسمت ران، همانجایی که تیر خورده بود، نمیشد بست. استخوان پایش از قسمت ران خُرد شده بود. بچهها پایش را از زانو و ساق پا با آتل بسته بودند.وضعیت من بدتر از دیگران بود.بچهها پایم را از پاشنه به زانویم بستند، هرچند درد زیادی کشیدم. سید محمد گفت: «باید خودتو جمع و جور کنی، هر چقدر به بغداد و صدام نزدیکتر بشیم، بیشتر اذیت میشیم».
غروب ،یکی از فرماندهان عراقی دستور داد مارا به پشت خط منتقل کنند.ما را از سنگر بیرون آوردند. چهار نظامی عراقی که اسلحه کلاش دستشان بود، شوخیشان گرفته بود. شاید هم میخواستند ببینند چقدر از مرگ میترسیم. چهار نفرشان روبهرویمان ایستادند. یکی از آنها فرمان داد: «مستعد،آماده.» گلنگدن کشیدند، درجهدار که سعی میکرد، دستورات و فرمانش را جدی صادر کند، گفت : «فلح، آماده شلیک»، اسلحههاشان را به طرفمان نشانه رفتند. در مرحله آخر درجهدار گفت : «اطلق النار،آتش»! هر چهار نظامی با هم شروع به تیراندازی کردند. در یک لحظه احساس کردم کارمان تمام شد. گلولهها به سمت راست و چپ و بالای ما اصابت کرد. یکی از بچهها به نام خداخواست به عراقیای که فرمان آتش میداد،گفت :«ما گرگ باران دیدهایم، مارو از مرگ نترسونید» سید محمد هم جوابشان را با جملهای از شهید محراب آیتالله اشرفی اصفهانی داد: «ماهی را از آب میترسانید و ما را از شهادت»
شب شد. عراقیها جشن گرفته بودند. آسمان صحنه شلیک تیرهای رسام و منور بود. صدای هلهله و شادی عراقیها بلند بود. ساعت حدود نُه و یا ده شب بود، بچهها را سوار قایق کردند. آنها بدون اینکه مراعات شرایط جسمی بچهها را کنند، آن چهارنفر را سوار قایق کردند. دو نفرشان آمدند مرا سوار قایق کنند، چند متری مرا به طرف اسلکه و نوک خاکریز روی زمین کشیدند، از شدت درد نالهام درآمد.
مرا با قایق دیگربردند. ده دقیقه بعد از شروع حرکت، قایق کنار جادهای که در دو طرف آن آب بود، پهلو گرفت. دو نظامی مرا از قایق پیاده کردندو برگشتند.در آن جاده خاکی به دنبال بچهها بودم، آنها را ندیدم، نمیدانم کجا بودند، تنهای تنها بودم.
در شانهی جاده نشسته بودم. از بین خودروهایی که کنارم رد میشدند، جیپ نظامی که سقف نداشت، ده متری سمت راستم توقف کرد. راننده جیپ به همراه یکی از سرنشینانش پیاده شدند و به طرفم آمدند.یکی از آنها خطاب به افسری که سوار ماشین بود و او را سرهنگ صدا میزد، گفت: «سیدی!هذا اسیر ایرانی، معوق. قربان این اسیر ایرانیه، مجروحه».
نور ماشین روی صورتم میتابید. نگاهم به جیپ بود،در یک لحظه جیپ فرماندهی با بکس و باد و گرد و خاک زیاد سرعت گرفت.به طرفم که آمد فهمیدم قصد دارد مرا زیر بگیرد. باورم نمیشد، همه چیز برایم غیر منتظره بود، جیپ به سرعت به من نزدیک میشد . .
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 فرازی_از_وصیت نامه 🇮🇷
🔹اگر جنازه ام پیدا نشد، سزاوار است پدر و وابستگانم درباره آن سخنی نگویند . چون جسد زنده ام سودی به جامعه نرساند، چه برسد به بی جان و هدیه به خدا هم پس گرفتن ندارد.
🔹خدایا، این بدن که تو عاریه ام دادی، اینک به خدمتت عرضه می کنم . چون هر چه بگذرد گناهم بیشتر و سنگین تر و روزی که چنین مشتری مناسبی پیدا شود بسی دور است . خداوندا، بیا این بدن تقدیم تو بپذیر.
#شهید_غلامحسین_بسطامی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
@ostad_aali110.mp3
3.14M
🔰شُد شُد،نشد نشد🔰
💠استاد #شیخ_مسعود_عالی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷
میثم آن قدر خوب و مظلوم بود که حیف بود غیر از #شهادت از دنیا برود. #لیاقت شهادت را داشت.
از بچگی حرفگوشکن بود. خیلی کمک حالم بود. بچه فعالی بود. بزرگتر که شد تا #من جلوتر از او وارد اتاق نمیشدم قدم برنمیداشت
#هیچوقت به من نمیگفت برایش فلان کار انجام بدهم. همیشه با #وضو بود. نمازش را اول وقت میخواند. یک جوری معلم اخلاق بود و با ایمانش برای همه #الگو بود
#شهید مدافع حرم #میثم_علیجانی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 آیه های خودمانی 🇮🇷
یک کلاغ، نه چهل کلاغ!
«یک کلاغ چهل کلاغ» دیگه لازم نیست! قبلاً یکی یه حرفی میزد و این حرف بین مردم میگشت و کمکم عوض میشد. اما الان نفر اول حرفو میگیره و چنان عوضش میکنه که دیگه نفر سوم لازم نیست! طرف هر جور که به نفعشه حرف بقیه رو عوض میکنه. اگه میخواهیم این آیه قرآن درباره ما نباشه، باید حرف دیگرونو همون طور که هست برای بقیه تعریف کنیم:
یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ
معنی و تلفظ کلمات را از جای خود منحرف میکنند
(بخشی از آیه 46 نساء)
(صفحه 48)
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆