eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
682 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست. کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است. ارتباط باخادم الشهدا👇 @Mehrabani1364 🔽تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 «صبح ‌روز مبعث‌ حال ‌و هواي ‌عجيبي‌ داشت‌.با بقية‌ نيروها براي ‌نماز صبح ‌حاضر نشد و خودش ‌به ‌تنهايي‌ در محل ‌ديگري ‌با يك‌ حالت‌ معنوي ‌خاصي‌ نماز خواند. سر سفرة‌ صبحانه ‌هم‌ حاضر نشد. وقتي ‌علت ‌را از او پرسيدند در جواب ‌گفت‌: مي‌خواهم‌ صبحانه ‌را از دست ‌پيامبر در بهشت‌ دريافت ‌كنم‌. يك ‌سيب ‌به ‌او تعارف ‌كردند. نخورد و گفت‌: دلم‌ ميوة ‌بهشتي ‌مي‌خواهد. همان ‌روز به‌ شهادت‌ رسيد.هم‌ صبحانة ‌خود را از دست‌ پيامبر(ص)دريافت ‌كرد و هم از ميوه‌هاي‌ بهشتي ‌و ساير نعمتهاي‌ آن‌ برخوردار شد.
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 ما هم بحمد الله خوب هستيم و در جوار حضرت رضا (ع) با آرزوي آزادي زندگي مي كنيم، انقلاب روز به روز گسترده تر مي شود و رسيدن به هدف اصلي بسيار نزديك است.
😊 لبخندشهدا 😊 اومده بود مرخصي بگيره ، يه نگاهي بهش کرد ، گفت : " ميخواي بري ازدواج کني ؟ " گفت : " بله ميخوام برم خواستگاري " - خب بيا خواهر منو بگير ! گفت : " جدي ميگي آقا مهدي " - به خانوادت بگو برن ببينن اگر پسنديدن بيا مرخصي بگير برو ! اون بنده خدا هم خوشحال دويده بود مخابرات تماس گرفته بود ! به خانوادش گفته بود : " فرمانده ي لشکرمون گفته بيا خواهر منو بگير ، زود بريد خواستگاريش خبرشو به من بديد ! بچه هاي مخابرات مرده بودن از خنده! پرسيده بود : " چرا ميخنديد؟ خودش گفت بيا خواستگاري خواهر من ! " گفته بودن : " بنده خدا آقا مهدي سه تا خواهر داره، دوتاشون ازدواج کردن ، يکيشونم يکي دوماهشه !! "
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷 نام شهيد محمد بروجردي تاریخ و محل شهادت 1/3/62 جاده مهاباد - نقده گروه دفاع مقدس زندگینامه محمد بروجردی در سال 1333 در روستای «دره گرگ» از توابع شهرستان بروجرد، در خانه‌ای ... مصفا به عشق و نور الهی و ولایت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به دنیا آمد. وی در 6 سالگی پدرش را از دست داد و مادرش با همه مشکلات و سختی‌هایی که وجود داشت، تمامی هم و غم خود را برای تربیت وی به کار بست…. در 7 سالگی وارد مدرسه شد اما به دلیل شرایط مادی خانواده، تحصیل در کلاس‌های شبانه توام با کار و تلاش روزانه را انتخاب کرد و خانواده را در تامین زندگی شرافتمندانه، مدد رساند.در 17 سالگی ازدواج کرد و چندی بعد به خدمت سربازی فراخوانده شد، اما چون مخالف خدمت در نظام ستم‌شاهی بود، از خدمت سربازی گریخت ...وی ضمن ارتباط با شخصیت‌های اسلامی و انقلابی، علاوه بر خودسازی و کسب فیض، به بعضی از امور مربوط به انقلاب، همچون تکثیر و توزیع اعلامیه‌ها و نوارهای سخنرانی حضرت امام (ره) اشتغال داشت.چندی بعد به همراه چند تن دیگر از مبارزان به سوریه و لبنان رفت و با شهید چمران و شهید محمد منتظری آشنا شد و به فراگیری مسائل نظامی پرداخت. پس از قیام 19 دی ماه سال 1356 در قم با اخذ مجوز شرعی از برخی علما و روحانیون پیرو حضرت امام خمینی (ره)، عملیات نظامی علیه رژیم را شروع کرد و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی بی‌وقفه به مبارزات خود ادامه داد. برخی از اقدامات وی عبارتند از: • مبارزه جدی و عملی علیه حضور آمریکا در کشور. • خلع سلاح قرارگاه پلیس (تهران). • عملیات نظامی 15 خرداد 1357. • انفجار در نیروگاه برق و کاخ جوانان منطقه شوش. • خلع سلاح کلانتری 14 در میدان خراسان. • شرکت در آزادسازی پادگان جمشیدیه و رادیو
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 روایت های مختلفی از برخورد شهید بروجردی با مردم بومی کُردی که با انقلاب میانه‌ای نداشتند، اما به خاطر رفتارها و تحلیل‌های شهید بروجردی جذب این جبهه شدند و بعد در رکاب او به شهادت رسیدند، در میان رزمندگان رد و بدل می‌شد. اقدامات شهید بروجردی برای ایجاد وحدت شیعه و سنی در کردستان، آن هم در طول سال‌هایی که نه امکانات چندانی در دست نیروهای انقلابی بود و نه وضعیت جنگ و جهاد شرایط را برای اقدامات ریشه دار فرهنگی مهیا می‌کرد، بی نظیر و به یادماندنی شد. بی‌جهت او را «مسیح کردستان» ننامیده‌اند. دلیل گرایش عجیب خیل مردم کُرد در اوج تبلیغات ضدانقلاب از چنگال کومله و دموکرات به دامان انقلاب اسلامی، چیزی نبود جز نفس مسیحایی و اخلاق عیسوی شهید محمد بروجردی و همرزمان مخلص و سراپا ایمانش. کاری که او کرد چیزی بود شبیه معجزه. هرچند اسلحه در دست داشت، اما با نیروی عشق حکومت مقتدری برپا کرده بود در دل مردم اهل سنت کُرد. حکومتی که آوازه اش و البته نوستالژی‌اش کماکان ذهن‌ها را پر کرده است.
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 خداوند تبارک و تعالی بار سنگین انقلاب اسلامی را بر دوش ملت مسلمان ایران گذاشته است و ما را در آزمایش عظیم قرار داده است. این را شهیدان بسیاری بخصوص در این چند سال اخیر به در و دیوار ایران نوشته‌اند و اگر مقاومتهای آنها نباشد همانطور که امام فرمودند، بیم آن می‌رود که زحمات شهدا به هدر رود و اگر چه آنها به سعادت رسیدند و این ما هستیم که آزمایش می‌شویم و دیگر این که با تجربه‌ای که ما از صدر اسلام داریم، که به خاطر عدم آگاهی مسلمین درس عبرت باشد، با دقت، کلمات این روح خدا را که خط او خط رسول خداست دقت کنند.... من با تمام وجود این اعتقاد را دارم که شناخت و مبارزه با جریانهایی که بین مسلمین سعی در به انحراف کشیدن انقلاب از خط اصیل و مکتبی آن را دارند به مراتب حساستر و سخت‌تر از مبارزه با رژیم صدام و آمریکاست. وصیتم به برادران این است که سعی کنند توده مردم که عاشق انقلاب هستند، از نظر اعتقادی و سیاسی آماده کنند که بتوانند کادرهای صادق انقلاب را شناسایی کنند و عناصری که جریانهای انحرافی دارند، بشناسند که شناخت مردم در تداوم انقلاب حیاتی است
😊 لبخندشهدا 😊 شهید سید صادق شفیعی فرمانده تیپ ادوات لشکر بیست و پنج کربلا همیشه در خصوص مهم بودن لحظه شهادت برای هم رزم هایش صحبت میکرد . میگفت :" آن دنیا خواهند پرسید هنگام شهادت در چه حالی بودید ؟" ایشان هنگامی که وضو گرفته بودند و برای اقامه نماز آماده شده بودند ، خمپاره ای مقابلش به زمین نشست ... او با وضو و لبخند رضایت بر لب و روز عید غدیر در جزیره مینو به دیدار مولایش شتافت
شور - چه جوری آروم بشم.mp3
7.07M
مداحی چجوری اروم بشم😔😔😔😔 برای مدافعان حرم 🎤کربلایی علی خفاجی 🔷پیشنهاد میکنم حتما گوش کنید
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷 نام شهيد محمود شهبازي دستجردي تاریخ و محل شهادت جاده اهواز - خرمشهر 2/3/61 گروه دفاع مقدس زندگینامه شهید محمود شهبازی دستجردی، یکم بهمنماه ۱۳۳۷ش در خانوادهای مذهبی در اصفهان چشم به جهان هستی گشود... تحصیلات دوره ابتدایی را در زادگاه خود به پایان می‌رساند و برای ادامه تحصیل، وارد دبیرستان احمدیه حکیم سنایی اصفهان می‌شود. پس از چند سال تلاش و کوشش، مدرک دیپلم خود را ... دریافت می‌کند و در‌‌ همان سال، ... در رشته مهندسی صنایع دانشگاه علم و صنعت پذیرفته می‌شود. شهبازی بهطور مشخص، فعالیتهای مذهبی و سیاسی خود را از دوران دبیرستان شروع می‌کند. او در این دوران، به مطالعه کتابهای مذهبی بهویژه کتابهای شهید استاد مطهری و علامه طباطبایی روی می‌آورد و همزمان در محافل مذهبی و مجالس سخنرانی شهید اژه ای و... شرکت فعال می‌جوید. او از آن پس، با شهید اژهای ارتباط برقرار نموده و فعالیتهای مذهبی و سیاسی خود را گسترش می‌دهد... او در روشنگری دوستان و یارانش نسبت به ماهیت رژیم شاه، از هیچ کوششی دریغ نمی‌کند و پس از ورود به دانشگاه نیز به ابعاد تازهای از فعالیتهای انقلابی دست می‌.... شهبازی با ایمانی راسخ و باوری استوار، پای در میدان مبارزه علیه رژیم می‌گذارد و تا پایان، این مبارزه را ادامه می‌دهد. ...شهبازی در روزهای پیروزی انقلاب اسلامی نیز در تهران حضوری چشمگیر می‌یابد و دوشادوش مردم انقلابی در تسخیر پادگان‌ها شرکت می‌جوید... پس از نفوذ گروهکهای ضدانقلاب در محیط دانشگاه، او بهطور جدی عمده فعالیتش را معطوف به آنجا نموده و در مقابله و مبارزه با عناصر منحرف و ضدانقلاب، جبهه جدیدی را در دانشگاه ایجاد می‌کند... در سال ۱۳۵۹ش، برای ساماندهی و سازماندهی سپاه پاسداران شهر همدان به این شهر می‌رود ...و پس از چندی نیز به فرماندهی سپاه پاسداران همدان منصوب می‌شود. ... همزمان با شروع جنگ تحمیلی، راهی جبهه می‌شود ... ابتدا به جبهههای غرب می‌رود و پس از تحکیم و تثبیت مواضع رزمندگان اسلام در آنجا، به جبهه جنوب عزیمت می‌کند ... پیش از آغاز عملیات فتحالمبین، به مسئولیت معاونت تیپ ۲۷ محمد رسولالله (ص) برگزیده شده ...و پس از فراغت از عملیات فتحالمبین، تیپ ۲۷ را برای عملیاتی وسیع و بزرگ‌تر تجهیز و آماده می‌کند. او برای اجرای عملیات بیتالمقدس، نیروهای زبده تیپ را راهی محور اهواز - خرمشهر کرده و با شروع عملیات، به خطوط دشمن یورش می‌برد. شهبازی در این حمله نیز همچون فتحالمبین، پرشور و بارشادت در فرماندهی رزمندگان، حماسهای ماندگار خلق می‌کند و تا دروازه شهادت به آسمان عشق و سرزمین معشوق عروج می‌کند. سردار محمود شهبازی دستجردی، روز دوم خردادماه سال ۱۳۶۱ هجری شمسی در آستانه فتح خرمشهر در عملیات بیتالمقدس بر اثر اصابت ترکش خمپاره، به فیض عظمای شهادت نائل آمد. پیش از عملیات، از حالت و سکناتش معلوم بود که او دیگر برای رسیدن به حضرت دوست، برات عشق را دریافت کرده و مشخص بود که چهرهاش آسمانی است. @byadshohada
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 به نقل از سردار شهيد حسين همداني :این سردار شهید همانند یک مهاجر همواره از مکانی به مکان دیگر منتقل می شد….پس از مهاجرت این شهید از اصفهان به تهران وقتی دید در تهران به توانمندی های او پی برده و از وی تعریف و تمجید می شود به مکان دیگری برای خدمت نقل مکان کرد.… تنگه های کورک بیش از ما از حاج محمود خاطره دارند … بیشتر محورهای عملیاتی توسط این شخصیت شناسایی شدند و انجام عملیات ها ماحصل این تلاش و همت شهید شهبازی بود. @byadshohada
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 ای همه‌ی کسانی که سفارشم به گوش و دیده‌تان خواهد رسید مبادا روحانیت را تنها بگذارید، بدانید که تمام تلاش ابرقدرتها در ازبین بردن اسلام، روبروی روحانیت قرار دارد. @byadshohada
😊 لبخندشهدا 😊 منطقه پر از عقرب بود . هراز چندگاهی صدای ناله یکی از بچه ها بلند میشد . یک شب که همه خواب بودیم. با صدای ناله یکی از بچه ها از خواب پریدیم . با خودمان گفتیم حتما طرف حسابی ناکار شده ! دنبال صدا را گرفتیم .. 'مصطفی بیگی' بود ، داشت نماز شب میخواند @byadshohada
دلنوشته ای از ❤️ ✨در فراغ دوستان شهیدش✨😔👇
🌷به یاد شهدا🌷
دلنوشته ای از #شهید_حسین_معز_غلامی ❤️ ✨در فراغ دوستان شهیدش✨😔👇
بِسمِ رَبِ الشُهَدا وَ قُلوبِ الصابِـریـن💛 او کجا و من کجا؟؟؟؟؟ . دهه هفتادی ها کمی دور و بَر مان را که بهتر نگاه کنیم هم سن و سال های ما با دو یا سه سال کم و زیاد خوب بر آیه شریفه "السابِقونَ السابِقون" تحقق بخشیدند و با سرعت زیادی از جوار ما عبور کردند. . و اما من و شما شدید قافیہ را باختـیـم . قافیه باختن هم دارد وقتے کہ با پدر و مادر تندی می کنیم ? . قافیه باختن هم دارد وقتے کہ نمازهایمان مےماند دَم قضا شدن ? . قافیه باختن هم دارد وقتے کہ نگاه هایمان تحت کنترل ما نیست ? . قافیه باختن هم دارد وقتے کہ از ترس کسی حق نزدیک شدن به گوشی موبایلمان را ندارد ? . قافیه باختن هم دارد وقتے کہ در دانشگـاه بگو بخند با نامحـرم را راحـت مےدانیـم ? . "قافیه باختن هم دارد وقتے کہ حرف زدن از اعتقاداتمان( از جمله رهبر ،حضرت اباعبدالله و امیرالمومنین) برایمان کاری مسخره و خجالت آور است.? . قافیه باختن هم دارد وقتے کہ عکس نا محـرم را با هزار رنگـــ و لعاب بی اِبا لایک می کنیم و با کامنت قلب گذاشتن از خجالتش در می آییم ? . . آری من و شما قطعا قافیه را می بازیم چون فرقمان با شهدا از زمین است تا آسمان . آنها از تمام حلال های خود گذشتند اما ما از حرام خود نمی گذریم ? . وقتی چهره شهدای هم دهه ای خودم را میبینم خیلی متاثر می شوم . . اینکه هم سن و سال های من میتوانند به خدا برسند ولی من اَندر خم یک کوچه ام ? . کمی با خودمان خلوت کنیم آیا این دنیای فانی ارزش این همه اشتباه را دارد؟ ؟؟؟؟؟ . بدانیم نگاه همین شهدای هم سن و سال ما عجیب به ما است. ✨التماس تفکر✨ @byadshohada
4_5855008570206060642.mp3
1.48M
📣 "ربّنا" با صدای زیبا وملکوتی قاری نوجوان سید علیرضا موسوی. 🔺بیایید همگی آن را گسترش دهیم، تا صدای این نوجوان پرافتخار در کل کشور طنین انداز گردد. @byadshohada
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷 نام شهيد سيد محمد تقي رضوي مبرقع تاریخ و محل شهادت 3/3/66 كوههاي غرب كشور گروه دفاع مقدس زندگینامه محمد تقی به سال 1334 در خانواده ای اهل تقوا و دیانت در شهر مقدس مشهد چشم به جهان گشود... او با احساسات پاک دینی رشد کرد و در سن هفت سالگی راهی مدرسه شد ... پس از پایان دورة متوسطه در کنکور دانشگاه شرکت کرده و در رشتة راه و ساختمان پذیرفته می شود . از این رو وارد انستیتوی مشهد می گردد . ... پس از فارغ التحصیل شدن از انستیتوی مشهد به سربازی اعزام می گردد... به دنبال فرمان حصرت امام ( ره) مبنی بر ترک پادگاتها توسط سربازان ، نیز از پادگان می گریزد .وی فعالانه وارد مبارزة علیه رژیم می شود و لحظه ای از فعالیت باز نمی ایستد ...پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، محمدتقی با شور و امید، خود را وقف انقلاب و آرمان های آن می كند... به دنبال پیام حضرت امام خمینی (ره) در 27 خرداد ماه 1358 مبنی بر تشکیل «جهاد سازندگی» ...به عضویت جهاد سازندگی در می آید. پس از ورود به جهاد، محور فعالیت های خود را خدمت به محرومان و مستضعفان جامعه قرار می دهد و شب و روز در روستاهای استان خراسان به سازندگی و عمران می پردازد.در خرداد ماه 1359 با دختری با تقوا و پاکدامن ازدواج می کند و فردای ازدواج، به اتفاق همسرش راهی «تربت حیدریه» می شود تا راه فعالیت هایش را در آن منطقه باز نماند. رضوی با شروع جنگ تحمیلی، به جبهه های جنگ می شتابد .... وی از روزهای نخستین جنگ، خود را به جبهه ها می رساند و با عضویت در ستاد جنگ های نامنظم شهید چمران به دفاع از انقلاب و اسلام می پردازد. وی در طرح کانال کشی اطراف اهواز ایفای نقش می نماید. پس از مدتی به جهاد خراسان می پیوندد و فعالیت های خود را در سنگری دیگر ادامه می دهد. وی ابتدا به عنوان «مسئول ستاد پشتیبانی جنگ جهاد خراسان» ، مشغول انجام وظیفه می شود و نقش بسزایی در سازمان دهی و گسترش ستاد پشتیبانی ایفا می کند که با تلاش و پی گیری او ستادهای پراکنده جهاد در استان های جنوبی، متمرکز شده و ستاد مرکزی پشتیبانی جنگ جهاد در جنوب شکل می گیرد. او با جمع آوری تعدادی لودر و بولدوزر و غلتک، بنای کار مهندسی رزمی را می گذارد و برای اولین تجربه، جاده نظامی «اندیمشک حمید» را می کشد.شهید رضوی تکه کلامش در امر مهندسی بر این استوار بود که هر قطره عرقی که قبل از عملیات در امر مهندسی رزمی ریخته شود، در میدان جنگ خونهای کمتری برزمین خواهد ریخت . به موازات پیشرفت عملیات ها و شکل گیری و انسجام سپاه توحید مخصوصاً عملیات ثامن الائمه (شکست حصر آبادان )، مهندسی ، رزمی رفته رفته جایگاه خود را در جنگ یافت . شهید رضوی در فعالیتهای مهندسی عملیات ثامن الائمه نقش بسزایی داشت خصوصاً دراحداث جاده وحدت که مهم ترین عامل در شکستن حصر آبادان به شمارمی آمد... با ارائة طرحهای مهندسی بدیع و نو ، بارها و بارها در عملیات متعدد ، راهگشای فرماندهان و رزمندگان اسلام می شود . مهندس جعفری یکی از همرزمان وی می گوید : (( در عملیات خیبر وقتی با مشکلات پیچیده ای مواجه شدیم ، ایشان راهی منطقه شد و در ارتباط با مسائل مهندسی آن جا ، عیناً منطقه را بررسی کرد و بعد طرحی ارائه نمود که باعث حفظ و تثبیت جزایر توسط رزمندگان شد.))رضوی به رغم داشتن مسئوولیت بالا ، هر جا که احساس نیاز می کند فوراً وارد عمل می شود : از زدن خاکریز با لودر و بولدزر تا ایجاد جاده و پل . به عنوان اولین تجربه در امر مهندسی و رزمی ، در عملیات (( طریق القدس )) جاده ای ابتکاری از پشت تپه های(( الله اکبر(( احداث می کند که نیروهای رزمنده با استفاده از آن جاده ، دشمن را دور زده و با تصرف توپخانة دشمن ، به پیروزی عظیمی دست می یابند . او در عملیات (( فتح المبین)) مناسبترین طرحهای مهندسی جنگ را بکار می بندد و در پیروزی رزمندگان سهم عمده ای ایفا می کند . ...ایشان در عملیات (( والفجر مقدماتی )) ، (( والفجر 2، 3 و4 )) ، بن بست و مشکل آب را که عمده ترین دغدغة فرماندهان بود ، با توانمندی و تدبیر هوشمندانه مرتفع می کند و نیروها را در هر یک از این عملیات ، بازدن پلهای شناور از آب عبور می دهد ... وی پس از ماهها خدمت در مسئوولیت فرماندهی مهندس جهاد سازندگی ، به عنوان (( مسئول ستاد کربلا )) و((فرماندهی مهندسی جنگ جهاد سازندگی )) و نیز (( معاونت فرماندهی قرارگاه مهندسی رزمی قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) منصوب شده و به هدایت مهندسی ـ رزمی جنگ می پردازد . او تا لحظة شهادت در این مسئوولیت خطیر به انجام طرحها و فعالیتهای ماندگار و ارزشمند همت می گمارد .... شهید بزرگوار سیدمحمدتقی رضوی در لحظات آخر عمرش شور و حال دیگری داشت . @byadshohada
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 به همه امت اسلامی عرض می کنم که قدر این اسلام و انقلاب و امام ومسؤولین نظام جمهوری اسلامی را بدانند و برای نشان دادن این قدرشناسی تا جایی که می توانند خدمت کنند و سختیها و ناراحتی ها را تحمل کرده و در جهت پیشبرد انقلاب بکوشند به مسؤولین عرض می کنم که در رأس همه کارهایشان خدمت به مظلومان راقرار دهند @byadshohada
🇮🇷سیره شهدا 🇮🇷 کوچک ترین فرصتی که برای عباس علی پیش می آمد، به راحتی می شد ایشان را کتاب به دست در گوشه ی سنگری پیدا کرد. معمولاً کتاب های مذهبی و علمی می خواند و مطالب جدیدی را که در پی مطالعاتش به دست می آورد، در اختیار بچه های گردان قرار می داد. یک بار خلوتش را بهم زدم و پرسیدم:«چرا این قدر مطالعه می کنی؟!» گفت :«برای این که وقتی انسان بی کار باشد شیطان به سراغش می آید.» @byadshohada
😊 لبخندشهدا 😊 توی سنگر هر کس مسئول کاری بود . یک بار خمپاره ای آمد و خورد کنار سنگر به خودمان که آمدیم ، دیدیم رسول پای راستش را با چفیه بسته است. نمیتوانست درست راه برود . از آن به بعد کارهای رسول را هم بقیه بچه ها انجام دادند .. *********** کم کم بچه ها به رسول شک کردند ، یک شب چفیه را از پای راستش باز کردند و بستند به پای چپش . صبح بلند شد ، راه افتاد ، پای چپش لنگید ! سنگر از خنده بچه ها رفت روی هوا !! تا میخورد زدنش و مجبورش کردن تا یه هفته کارای سنگر رو انجام بده . خیلی شوخ بود ، همیشه به بچه ها روحیه می داد ، اصلا بدون رسول خوش نمی گذشت .. @byadshohada
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷 نام شهيد عبدالعلي تميمي تاریخ و محل شهادت 3/3/65 گروه دفاع مقدس زندگینامه سال ۱۳۳۶ش خانواده تمیمی به شوق تولد فرزندشان اعضای فامیل را دعوت نمودند، پدر بعد از قرائت اذان و اقامه نامش را عبدالعلی نهاد و او را در سایه فرامین نبی اکرم (ص) پرورش داد: شهید عبدالعلی تمیمی. او از هوش بالایی برخوردار بود و به‌همین علت برای دوستانش کلاس‌های فوق‌العاده می‌گذاشت تا در آموختن درس آن‌ها را یاری نماید. در دوران نوجوانی فعالیتش را در مسجد آغاز نمود و مبارزه با بی‌حجابی را سرلوحه کار خویش قرار داد. پخش اعلامیه و نوارهای حضرت امام (ره) تخریب اماکن فساد در سطح شهر آبادان و ساخت مواد منفجره از جمله اقدامات او بود، تمیمی در همین جریان، دوستش سیدریاض موسوی را از دست داد. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، عبدالعلی با همکاری جوانان انقلاب کمیته را به راه انداخت و در اکثر مأموریت‌های آن علیه منافقین شرکت نمود. چندی بعد لباس سبز سپاه را بر تن نمود و مسئولیت اداره زندان شهرستان آبادان را پذیرفت. با آغاز غائله ضدانقلاب و انفجار خط لوله به جزیره مینو رفت و توانست عملیاتی موفقیت‌آمیز انجام دهد. در سال ۱۳۶۰ش عبدالعلی ازدواج کرد و فرماندهی سپاه جزیره مینو را پذیرفت. ساخت خانه برای عشایر و کمک به آنان در جمع‌آوری محصول و دستگیری از فقرا از خصوصیات بارز او به‌شمار می‌رفت. تمیمی در هنگام حمله رژیم بعثی به ایران به‌عنوان نماینده سپاه آبادان در ستاد جنگ معرفی شد و نقش مهمی در هماهنگی ارتش و سپاه ایفا نمود. سپس به‌عنوان مسئول محور ذوالفقاری به دفاع از ایران اسلامی پرداخت. وی تا اوایل سال ۱۳۶۰ش در این منطقه ماند و در عملیات ثامن‌الائمه به جاده ماهشهر - آبادان رفت و با تلاش بسیار آنجا را از محاصره دشمن بیرون آورد. در نیمه دوم سال ۱۳۶۰ش، مسئولیت عملیات سپاه آبادان را پذیرفت و عملیات بیت‌المقدس را با سمت فرماندهی محور کارون بر عهده گرفت. فرمانده تیپ بعثت در عملیات‌های بسیاری شرکت کرد و سرانجام با انتقال به لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) و پذیرفتن سمت جانشین ستاد و مسئول پادگان آموزش آبی - خاکی، به میدان رزم شتافت و در بیست و نهم اسفندماه ۱۳۶۴ش در عملیات والفجر ۸ مجروح گشت. سوم خرداد‌ماه سال ۱۳۶۵ هجری شمسی، روز شهادت سردار ۲۹ ساله ایران اسلامی بود. @byadshohada
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 تمام هدفتان اسلام باشد و در هر كاري كه مي‌خواهيد انجام دهيد خدا را در نظر داشته باشيد و بعد كار را انجام دهيد كه جز اين هر كاري خسران و زيان است در دنيا و آخرت ... امام امت و ياران او را تنها نگذاريد و هميشه آماده فرمان آنها باشيد. @byadshohada
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 همسر سرلشکر شهید ابراهیم ثابت به بیان خاطره ای دیگر پرداخت و افزود : « نزدیک سال نو بود. تماس گرفت و گفت شب عید نمی توانم به خانه بیایم و در کنار شما باشم. اصرار کردم. گفت : خانم عزیزم اینجا خیلی از سربازها هستند که تازه ازدواج کردند و دل خوشی و امیدشان به این است شب عید کنار نوعروس خود باشند. من و تو چند سال است که با هم زندگی کردیم و می توانیم صبر کنیم. بگذار من به جای سربازان در پادگان بمانم ». به مناسبت های خانوادگی اهمیت زیادی می داد. جبهه و جنگ هم باعث نمی شد این روزها از یادش برود و با فرستادن نامه و هدیه خود را در شادی من و بچه ها شریک و سهیم می کرد. اگر هم امکان فرستادن هدیه برایش فراهم نبود، قول خریدش را در نامه به بچه ها می داد. @byadshohada
😊 لبخندشهدا 😊 ته صف بودم . به من آب نرسید ، بغل دستیم لیوان آب را داد دستم ، گفت : " من زیاد تشنه نیستم ، نصفش را تو بخور . " فرداش شوخی شوخی به بچه ها گفتم از فلانی یاد بگیرید ، دیروز نصف آب لیوانش را به من داد . یکی گفت : " لیوان ها همه اش نصفه بود @byadshohada
خدایا شهیدم کن...: مدافع حرم که باشی یعنی : ناموستو بسپری دست (ع) و (س)... یعنی بچه ت رو بسپری به دست ... و خیالت راحت باشه وقتی میزنی به دل !!!
🌙کاش‌دراین رمضان لایق دیدارشوم مهدی جان 🌙سحری بانظر لطف توبیدار شوم مهدی جان 🌙کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان 🌙تاکه همسفره تولحظه ی افطارشوم مهدی جان @byadshohada
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷 نام شهيد عباس صابري تاریخ و محل شهادت 4/3/75 فكه گروه شهید تفحص زندگینامه در هشتمین روز از فصل پاییز غنچه بهاری دیگری در خانواده «صابری » به نام «عباس» شكفته شد هنوز چند ماهی از تولدش نگذشته بود كه در فصل بهار، خزان بیماری او را روانه بیمارستان كرد ولی با كرامت حضرت ابوالفضل (علیه السلام) شفا یافت. او از همان دوران كودكی و در سن 4 سالگی نفرتی عمیق نسبت به خاندان پهلوی داشت تا حدی كه بر روی عكس پسر شاه پا می كوبید و می گفت: این شاه نمی شود! او مبارزی كوچك بود كه در سنگر انقلاب رشد كرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی وارد مدرسه شد و همیشه با صوت داوودی اش بر سر صف هنگام صبح قرآن می خواند. عباس از سال 1363 در بسیج مسجد نارمك شروع به فعالیت كرد و در سن 13 سالگی قامت به لباس زیبای بسیج آراست و با تغییر سال تولدش در شناسنامه و ارایه رضایت نامه ای به امضای برادرش«حسن» عازم جبهه شد و در عملیات آبی – خاكی در منطقه فاو عراق شركت نمود. وی به مسائل اسلامی و انجام فرامین دینی اهمیت زیادی می داد و با روحیه و ایمانی عالی همه كارها را فقط برای رضای خدا انجام می داد و دوست نداشت كسی از كارهای او باخبر شود حتی زمانی كه بر اثر بمباران شیمیایی دشمن در شهر فاو مجروح شد به كسی اطلاع نداد. او با توجه به حضور در میدانهای نبرد توانست دیپلم ریاضی را با موفقیت دریافت كند . وی در طول مدت جنگ در عملیاتهای مختلف با عنوان بسیجی با سمت تخریبچی و بی سیم چی شركت داشت و بعد از جنگ نیز با حضور در عملیاتهای برون مرزی ، بحران خلیج فارس و عضویت در كمیته جستجوی مفقودین همیشه در جستجوی شهداء چون عاشقی دلسوخته در تمنای شهادت بارها روانه بیابانهای قلاویزان، فكه، طلائیه و شملچه شد تا محبت الهی را در دل خود به جایی برساند كه به وصال حضرت دوست دست یابد، او پیوسته دعا می كرد تا به برادر شهیدش«حسن» بپیوندد. عباس كه همیشه آرزو داشت در محرم شهید شود، سرانجام در روز هفتم محرم مصادف با 5/3/1375 برای پیدا كردن شهدا در كانالی معروف به «والمری» مشغول به كار شد و پس از لحظاتی، كربلا لبریز عطر یاس شد، نوبت جانبازی عباس بود و او همچون مولایش ابوالفضل العباس(علیه السلام) با دست و پاهای قطع شده و صورتی در داغ شقایق سوخته بر اثر انفجار مین در منطقه عملیاتی والفجر یك (فكه) به وصال حق رسیده و از چشمه شهادت جرعه ای نوشید. او در جستجوی پیكر شهدا بود كه در جوار آن ارواح طیبه مأوا گرفت. @byadshohada
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 حاکمیت شیطان در محدوده ضعف و ترس انسانهاست و اگر می خواهی از علائق دنیوی خارج شوی نباید بترسی و این چنین بود شناسنامه مردان جبهه که در آن دشتها جان خود را فدای حقیقت ازلی کردند... خداوندا! بهشت را دوست داریم و چون حسین(ع) و ائمه در آن ساکنند حاضریم جهنمی با شیم ولی عشق به راه حسین (ع) را از ما نگیر خدایا چه می شد حاجت مرا روز تاسوعا و عاشورا و یا بالاخره ایام دهه اول محرم برآورده می فرمودی، عشق من این است که در محرم شهید شوم... @byadshohada
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 علي در لحظات خطر اولين نفري بود كه توي كارها پيش قدم مي شد. پيكر برخي از شهدا در منطقه جا مانده بود. موقع برگشتن گفت: من تا شهداي يگان خودمان را جمع نكنم، به هيچ وجه برنمي گردم. لذا همون جا موند و پيكر مطهر شهدا را جمع آوري كرد. @byadshohada
😊 لبخندشهدایی 😊 شب جمعه بود بچه ها جمع شده بودند تو سنگر برای دعای کمیل چراغارو خاموش کردند مجلس حال و هوای خاصی گرفته بود هر کسی زیر لب زمزمه می کرد و اشک میریخت یه دفعه اومد گفت اخوی بفرما عطر بزن ...ثواب داره اخه الان وقتشه؟ بزن اخوی ..بو بد میدی . نمیاد تو مجلسمونا بزن به صورتت کلی هم ثواب داره بعد دعا که چراغا رو روشن کردند صورت همه سیاه بود تو عطر جوهر ریخته بود... بچه ها م یه جشن پتوی حسابی براش گرفتند قبل جشن پتو حرفی گفت به این مضمون: این رو ســـــیاهی بـــا یه شســـــتشو راحــــت میره، حواســـــمون باشــــه مقابل خــــدا رو سیاه نباشیم @byadshohada