eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
680 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست. کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است. ارتباط باخادم الشهدا👇 @Mehrabani1364 🔽تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
خدایا شهیدم کن...: مدافع حرم که باشی یعنی : ناموستو بسپری دست (ع) و (س)... یعنی بچه ت رو بسپری به دست ... و خیالت راحت باشه وقتی میزنی به دل !!!
🌙کاش‌دراین رمضان لایق دیدارشوم مهدی جان 🌙سحری بانظر لطف توبیدار شوم مهدی جان 🌙کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان 🌙تاکه همسفره تولحظه ی افطارشوم مهدی جان @byadshohada
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷 نام شهيد عباس صابري تاریخ و محل شهادت 4/3/75 فكه گروه شهید تفحص زندگینامه در هشتمین روز از فصل پاییز غنچه بهاری دیگری در خانواده «صابری » به نام «عباس» شكفته شد هنوز چند ماهی از تولدش نگذشته بود كه در فصل بهار، خزان بیماری او را روانه بیمارستان كرد ولی با كرامت حضرت ابوالفضل (علیه السلام) شفا یافت. او از همان دوران كودكی و در سن 4 سالگی نفرتی عمیق نسبت به خاندان پهلوی داشت تا حدی كه بر روی عكس پسر شاه پا می كوبید و می گفت: این شاه نمی شود! او مبارزی كوچك بود كه در سنگر انقلاب رشد كرد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی وارد مدرسه شد و همیشه با صوت داوودی اش بر سر صف هنگام صبح قرآن می خواند. عباس از سال 1363 در بسیج مسجد نارمك شروع به فعالیت كرد و در سن 13 سالگی قامت به لباس زیبای بسیج آراست و با تغییر سال تولدش در شناسنامه و ارایه رضایت نامه ای به امضای برادرش«حسن» عازم جبهه شد و در عملیات آبی – خاكی در منطقه فاو عراق شركت نمود. وی به مسائل اسلامی و انجام فرامین دینی اهمیت زیادی می داد و با روحیه و ایمانی عالی همه كارها را فقط برای رضای خدا انجام می داد و دوست نداشت كسی از كارهای او باخبر شود حتی زمانی كه بر اثر بمباران شیمیایی دشمن در شهر فاو مجروح شد به كسی اطلاع نداد. او با توجه به حضور در میدانهای نبرد توانست دیپلم ریاضی را با موفقیت دریافت كند . وی در طول مدت جنگ در عملیاتهای مختلف با عنوان بسیجی با سمت تخریبچی و بی سیم چی شركت داشت و بعد از جنگ نیز با حضور در عملیاتهای برون مرزی ، بحران خلیج فارس و عضویت در كمیته جستجوی مفقودین همیشه در جستجوی شهداء چون عاشقی دلسوخته در تمنای شهادت بارها روانه بیابانهای قلاویزان، فكه، طلائیه و شملچه شد تا محبت الهی را در دل خود به جایی برساند كه به وصال حضرت دوست دست یابد، او پیوسته دعا می كرد تا به برادر شهیدش«حسن» بپیوندد. عباس كه همیشه آرزو داشت در محرم شهید شود، سرانجام در روز هفتم محرم مصادف با 5/3/1375 برای پیدا كردن شهدا در كانالی معروف به «والمری» مشغول به كار شد و پس از لحظاتی، كربلا لبریز عطر یاس شد، نوبت جانبازی عباس بود و او همچون مولایش ابوالفضل العباس(علیه السلام) با دست و پاهای قطع شده و صورتی در داغ شقایق سوخته بر اثر انفجار مین در منطقه عملیاتی والفجر یك (فكه) به وصال حق رسیده و از چشمه شهادت جرعه ای نوشید. او در جستجوی پیكر شهدا بود كه در جوار آن ارواح طیبه مأوا گرفت. @byadshohada
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 حاکمیت شیطان در محدوده ضعف و ترس انسانهاست و اگر می خواهی از علائق دنیوی خارج شوی نباید بترسی و این چنین بود شناسنامه مردان جبهه که در آن دشتها جان خود را فدای حقیقت ازلی کردند... خداوندا! بهشت را دوست داریم و چون حسین(ع) و ائمه در آن ساکنند حاضریم جهنمی با شیم ولی عشق به راه حسین (ع) را از ما نگیر خدایا چه می شد حاجت مرا روز تاسوعا و عاشورا و یا بالاخره ایام دهه اول محرم برآورده می فرمودی، عشق من این است که در محرم شهید شوم... @byadshohada
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 علي در لحظات خطر اولين نفري بود كه توي كارها پيش قدم مي شد. پيكر برخي از شهدا در منطقه جا مانده بود. موقع برگشتن گفت: من تا شهداي يگان خودمان را جمع نكنم، به هيچ وجه برنمي گردم. لذا همون جا موند و پيكر مطهر شهدا را جمع آوري كرد. @byadshohada
😊 لبخندشهدایی 😊 شب جمعه بود بچه ها جمع شده بودند تو سنگر برای دعای کمیل چراغارو خاموش کردند مجلس حال و هوای خاصی گرفته بود هر کسی زیر لب زمزمه می کرد و اشک میریخت یه دفعه اومد گفت اخوی بفرما عطر بزن ...ثواب داره اخه الان وقتشه؟ بزن اخوی ..بو بد میدی . نمیاد تو مجلسمونا بزن به صورتت کلی هم ثواب داره بعد دعا که چراغا رو روشن کردند صورت همه سیاه بود تو عطر جوهر ریخته بود... بچه ها م یه جشن پتوی حسابی براش گرفتند قبل جشن پتو حرفی گفت به این مضمون: این رو ســـــیاهی بـــا یه شســـــتشو راحــــت میره، حواســـــمون باشــــه مقابل خــــدا رو سیاه نباشیم @byadshohada
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷 نام شهيد جعفر خزائي تاریخ و محل شهادت بيمارستان بصره عراق 6/3/61 گروه دفاع مقدس زندگینامه شهید جعفر خزائی در 5 فروردین ماه سال 1335 در مالچه شیخ در خانواده ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود . ایام طفولیت را در دامان مادری متین و متعهد و قهرمان پرور پشت سر گذاشت . او در همان دوران کودکی در مکتب خانواده درس مذهب و اسلام و گذشت و فداکاری را آموخت و از همان دوران کودکی فردی با ایمان و خوش برخورد بود و مهربان بود . پس ار پشت سر گذاشتن دوران کودکی و نوجوانی اعزام به خدمت مقدس سربازی شدند . ایشان از حوزه اعزامی کنار تخته در درجه ناوی رسته تفنگداری در حمل قرار گاه پشتیبانی بندر امام خمینی (پهلوی سابق) خدمت را پشت سر گذاشتند . پس از خدمت سربازی برای امرار معاش عازم شهر اصفهان شدند و در یکی از کارخانه های اطراف اصفهان به نام ذوب آهن اصفهان استخدام و مشغول به کار شدند . پس از یک سال کار ایشان ازدواج کرد و ثمره 5 سال زندگی مشترک ایشان دو فرزند یکی پسر که هم اکنون دانشجوی رشته روانشناسی صنعتی سازمانی هستند و یکی دختر به نام فهیمه که هم اکنون دانشجوی رشته علوم تربیتی گرایش مدیریت می باشند که هر دو عاشقانه راه پدر را در سنگر علم و دانش ادامه دادند . شهید جعفر خزائی با شروع انقلاب اسلامی خود را عاشقانهخ در موج انقلاب افکند و به منظور سرنگونی رژیم در فعالیت های انقلاب شرکت فعالانه ای داشت . ایشان علاقه زیادی به اسلام داشتند تا اینکه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و اسلام شروع شد . در این هنگام از طرف کارخانه 45 روز به جبهه اعزام شد و پس از آن مرتباً ایشان با مرخصیهای بدون حقوق به جبهه می رفتند و همیشه می گفتند تا خرمشهر آزاد نشود دست از جبهه و جنگ و دفاع بر نمی دارم . تا اینکه در 6 خرداد ماه سال 1361 در عملیات بیت المقدس مجروح و سپس اسیر و بعد هم به درجه رفیع شهادت نائل شدند و پیکر پاک ایشان هم اکنون در کربلا به خاک سپرده شده است . شهید مردی متواضع و یکپارچه صداقت بود و می گفت : هر کاری می کنید باید برای جلب رضای خدا باشد . @byadshohada
🌷به یاد شهدا🌷
🇮🇷 سیره شهدا 🇮🇷 📝 مستاجر بود... برای تامین زندگی زیر بار خیلی از شغل ها که موجب گرفته شدن حریتش میشد نرفت! وقتی هم دستش خالی بود به میدان کارگران شهر میرفت و بعنوان کارگر بنایی سرکار میرفت! گاهی لباس روحانیت به تن داشت و دست‌هایش اثر کچ کاری!! جمله سردار ذوالنور در مراسم وداع با پیکر شهید علی تمام زاده تعبیر زیبایی بود: "گردی از دنیا بر دامن این شهید ننشسته بود" @byadshohada
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 می روم تا با ریختن خون خود بر سینه دشت های ایران اسلامی ندای هل من ناصرینصرنی حسین (ع) را پاسخ گویم . شما را به وحدت در راه خدا و اطاعت از امرش دعوت می كنم . @byadshohada
😊 لبخندشهدایی 😊 رزمنده ها خیلی شهید همت رو دوست داشتند . حاجی اومده بود برا سرکشی ، که بچه ها از شدت علاقه ریختند سرش . یهو شنیدم که شهید همت گفت : "بی انصاف ها انگشتم رو شکستید !" اما هیچ کس توجه نکرد . دو روز بعد دیدیم حاجی انگشتش رو گچ گرفته . @byadshohada
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷 نام شهيد علي بسطامي تاریخ و محل شهادت 7/3/67 مهران گروه دفاع مقدس زندگینامه نامش علی بود وزادگاهش منطقه ملکشاهی در استان ایلام، تولدش سال1342 ه ش.تا پایان مقطع دبیرستان درس خوانده بود .او با شکار و تیر اندازی و کوهنوردی که اجداد ،پدر و برادرانش در آن مهارت خاصی داشتند آشنا بود .آمیختگی این روحیه با آن جوهره پاک و اصیل از او سرداری سر افراز ،درد آشنا و عاشق قرآن ساخته بود که با ایمان راسخ به انقلاب اسلامی و کوشش در راه پیروزی آن و ایثار و فداکاری در نبرد حق علیه باطل در جبهه های نبرد حق علیه باطل در جبهه های غرب و جنوب کشور . داشتن مسئولیتهای حساس فرماندهی حفاظت اطلاعات ، فرماندهی گردان ،فرماندهی اطلاعات و عملیات در لشگر11امیرالمومنین وحضوردر عملیات مهمی چون عاشورا ،الفجر 9 ،کربلای 4 ،کربلای 10 ،والفجر 10 ودهها نبرد چریکی شاهدی برمردانگی ودلیری اوست. می جنگید و از مقتدایش علی (ع) آموخته بود اخلاص را .تا اینکه در صبحی صادق و در پگاهی سرخ در میدان مین جبهه مهران ،خورشید عمرش به خون نشست و در روز 7/ 3/ 1367 بر بال خونین شهادت به سوی محبوبش شتافت و نام ماندگارش بر سینه تاریخ تا ابد خواهد درخشید . @byadshohada