eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
680 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست. کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است. ارتباط باخادم الشهدا👇 @Mehrabani1364 🔽تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔻گذرتان به بهشت زهرا تهران افتاد حتماً بر سر مزار این دوقلوهای شهید بروید! برادران دو قلوی شهیدی که هیچ‌گاه مادر و پدری زائر مزارشان نبوده است!! نوجوان‌هایی که سال ۶۱ امدادگران خستگی‌ناپذیر گردان سلمان بودند. عملیات مسلم ابن عقیل در منطقه سومار اولین‌باری بود که آنها پا به جبهه گذاشته بودند. همرزمان این دو شهید می‌گویند وقتی نامه‌ به خط مقدم می‌آمد، معمولاً ثابت و ثاقب غیبشان می‌زد! یک‌بار یکی از رزمندگان متوجه شد وقتی همه گرم نامه خواندن هستند و خبر سلامتی خانواده و عکس‌هایشان را با وجد نگاه می‌کنند، دوقولوها دست در گردن هم در کنج سنگر، گریه می‌کنند. بعدها که موضوع را جویا شدم، فهمیدم آنها بی‌سرپرست هستند و هر بار دل‌شان می‌شکند که کسی آنسوی جبهه چشم انتظارشان نیست. عکس‌های کودکی و زنبیل قرمزی که در آن سر راه گذاشته شده‌اند را بغل کرده گریه می‌کنند. چندی بعد ثاقب در مجتمع نگهداری خودش به دلیل مجروحیت دعوت حق را لبیک گفته و ثابت نیز بعد از چند سال تحمل مجروحیت از استنشاق گازهای شیمیایی به نزد برادر می‌شتابد و او نیز شهد شهادت را می‌نوشد. 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 ✫⇠قسمت :3⃣2⃣ دمِ غروب، دیدیم عده ای روی پشت بام اتاقی که ما توی آن نشسته بودیم راه می روند، پا می کوبند و شعر می خوانند. وسط سقف، دریچه ای بود که همه خانه های روستا شبیه آن را داشتند. بچه ها آمدند و گفتند: «آقا صمد و دوستانش روی پشت بام هستند.» همان طور که نشسته بودیم و به صداها گوش می دادیم، دیدیم بقچه ای، که به طنابی وصل شده بود، از داخل دریچه آویزان شد توی اتاق؛ درست بالای کرسی. چند نفری از دوستانم هم به این مهمانی دعوت شده بودند. آن ها دست زدند و گفتند: «قدم! یاالله بقچه را بگیر.» هنوز باور نداشتم صمد همان آقای داماد است و این برنامه هم طبق رسم و رسومی که داشتیم برای من که عروس بودم، گرفته شده است. به همین خاطر، از جایم تکان نخوردم و گفتم: «شما بروید بگیرید.» یکی از دوستانم دستم را گرفت و به زور هلم داد روی کرسی و گفت: «زود باش.» چاره ای نبود، رفتم روی کرسی بقچه را بگیرم. صمد انگار شوخی اش گرفته بود. طناب را بالا کشید. مجبور شدم روی پنجه پاهایم بایستم؛ اما صمد باز هم طناب را بالاتر کشید. صدای خنده هایش را از توی دریچه می شنیدم. با خودم گفتم: «الان نشانت می دهم.» خم شدم و طوری که صمد فکر کند می خواهم از کرسی پایین بیایم، یک پایم را روی زمین گذاشتم. صمد که فکر کرده بود من از این کارش بدم آمده و نمی خواهم بقچه را بگیرم. 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
⚘﷽⚘ ✅ نصیحت بسیار مهم شهدا جدی گرفته ایم زندگی دنیایی را و شوخی گرفته ایم قیامت را، ڪاش قبل از اینڪه بیدارمان ڪنند؛ بیدارشویـــم... ❤️ شهید حسین معزغلامی 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
﷽ ⛔️شبهه: فیلم شبکه های اجتماعی ما باید با واقعیت روبرو شویم که چه پیش خواهد امد و باید بدانیم نیت همینه نیت انقراض بشریته تاکنون حدود دو میلیارد نفر واکسن زدند بر اساس گفته مونتینه (ویروس شناس و برنده جایزه نوبل) هر کسی این واکسن ها رو دریافت کرده باشه در دفعات بعد دچار..... (خلاصه شده) ❇️ پاسخ : این شخص نه تخصصی دارد و نه آنچه از قول یک ضدواکسن بیان می‌کند درست است. وی دانشمند یا متخصص در این حوزه نیست. کشیشی است متعصب با لیسانس انسان‌شناسی ( درحوزه علوم انسانی نه زیستی !) پدر آلکسیس بوگنولو کشیش مدرس فلسفه اسکولاستیک ( توماس آکویناس ) همان فلسفه حاکم کلیسای قرون وسطی در رم است‌ که قصد دارد با تشکیل ارتش شوالیه‌ای، از کاتالولیک ها دفاع کند. او مدافع دورانی است که مخالفان را با حکم امثال این عالیجنابان، زنده زنده در آتش می‌سوزانند و طاعون را که بیش از نیمی از مردم اروپا را به هلاکت رساند مجازات خداوند می‌دانستند. اکنون نیز این متحجر، بدون تخصص و فهم لازم برای آنچه بیان می‌کند؛ متوسل به شایعه‌ اینترنتی شده است که کوچکترین اساس علمی ندارد. آنهم با انتساب دروغ به سخنان مونتنیه وی مهملی را در باره مرگ قریب الوقوع واکسن‌زده‌ها منتشر می‌کند که هیچ اساس علمی ندارد در حالیکه منحنی‌های واکسن در کشورهای پیشرفته نشان از اثربخشی واکسن در کاهش مرگ و میرها دارد. پی نوشت: این ابلهان با ترویج افکار غلط موجب شده‌اند که عده‌ای از زدن واکسن خودداری کنند که خود عامل تاخیر در چرخش اپیدمی و ایجاد سویه‌های جدید خواهد بود. آمار نشان داده سویه‌های جدید در کشورهایی رخ داده که کمترین میزان واکسیناسیون در آنزمان را داشته‌اند. هند و پرو نمونه‌های آن هستند. سرنوشت خود و خانواده را به سخنان پوچ اینگونه یاوه‌گویان مخبط نسپارید. 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 راز سید مسعود رشیدی جوانی که می‌گفتند حتی بلد نبود سلام کند، چه بود که بیست وسه روزه خداوند او را خرید و شهید شد؟! ❤️ شهید سید مسعود رشیدی ❤️ 👌 حتما حتما حتما ببینید 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🍃 عفتـــ مختص زنانــ نیستــ‼️ 🍃مرد همـ باید عفیفــ باشد‼️ 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 ✫⇠قسمت :4⃣2⃣ طناب را شل کرد؛ آن قدر که تا بالای سرم رسید. به یک چشم بر هم زدن، برگشتم و بقچه را توی هوا گرفتم. صمد، که بازی را باخته بود، طناب را شل تر کرد. مهمان ها برایم دست زدند. جلو آمدند و با شادی طناب را از بقچه جدا کردند و آن را بردند وسط اتاق و بازش کردند. صمد باز هم سنگ تمام گذاشته بود؛ بلوز و شلوار و دامن و روسری هایی که آخرین مدل روز بود و پارچه های گران قیمت و شیکی که همه را به تعجب انداخت. مادرم هم برای صمد چیزهایی خریده بود. آن ها را آورد و توی همان بقچه گذاشت. کفش و لباس زیر و جوراب، با یک پیراهن و پارچه شلواری و صابون و نبات. بقچه را گره زد و طناب را که از سقف آویزان بود به بقچه وصل کرد و گفت: «قدم جان! بگو آقا صمد طناب را بکشد.» رفتم روی کرسی؛ اما مانده بودم چطور صدایش کنم. این اولین باری بود که می خواستم اسمش را صدا کنم. اول طناب را چند بار کشیدم، اما انگار کسی حواسش به طناب نبود. روی پشت بام می خواندند و می رقصیدند. مادرم پشت سر هم می گفت: «قدم! زود باش. صدایش کن.» به ناچار صدازدم: «آقا... آقا... آقا...» خودم لرزش صدایم را می شنیدم. از خجالت تمام بدنم یخ کرده بود. جوابی نشنیدم. ناچار دوباره طناب را کشیدم و فریاد زدم: «آقا... آقا... آقا صمد!» ادامه دارد...✒️ 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
💚 💚برخاتم اوصیاء،مهدے صلوات 💚برصاحب عصر ما،مهدے صلوات 💚خواهے ڪه خداوند بهشتت ببرد 💚بفرست تو بر حضرت مهدے صلوات 💚اَللّهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّدٍ 💚وَ آلِ مُحَمَّدٍ 💚وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
همسر گرامی! من و تو می دانیم که انقلاب اسلامی که همان اسلام است اکنون در زمان و مکانی واقع شده است که برای پیروزی آن نباید از هیچ کمکی دریغ کرد. باید به دیگران بفهمانیم که اسلام، قربانیان بزرگی از آغاز تاکنون داده و راحت به دست ما نرسیده و باید برای آن، طبق وظیفهای که داریم و خدا از ما خواسته کوشش کنیم. سستی ما در این زمان باعث میشود تا در روز قیامت مورد مؤاخذه و بازخواست خدا قرار گیریم و آن وقت است که پاسخی برای گفتن نداریم. اکنون که سعادت این را یافته ام که در جبهه ستیز با کفار به مصاف با آنها برخیزم و اکنون که خداوند با ناسپاسی های بسیارم بر من منت گذارده و این نعمت بزرگ را به من عطا فرموده ، بر خود فرض   می دانم که هر آن به درگاه خدا استغاثه کنم که ای خدای بزرگ ، من بیگناه نیستم که معذور باشم و نیرومند نیستم که غلبه کنم و گریزگاهی ندارم که بگریزم پس تو مرا بیامرز. سفارشی به شما امت رزمنده ... این را بدانید که ابرقدرتهای چپاولگر ، سلطه جو، خموشی شما را می خواهند . حضور خود را در صحنه همچنان حفظ کنید و در برابر مصائب چنان استواری از خود نشان دهید که آهن از خجلت به آبی مبدل گردد. . به سراغ وصیت نامه های شهدا بروید که سرچشمه گرفته از اسلام و وصیت نامه های ائمه معصومین . 🌷 ●ولادت : ۱۳۳۸/۸/۱۰ یزد ●شهادت : ۱۳۶۶/۵/۱۴ سردشت ، عملیات نصر۷ 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 ✫⇠قسمت :5⃣2⃣ قلبم تالاپ تلوپ می کرد و نفسم بند آمده بود. صمد که صدایم را شنیده بود، از وسط دریچه خم شد توی اتاق. صورتش را دیدم. با تعجب داشت نگاهم می کرد. تصویر آن نگاه و آن چهره مهربان تپش قلبم را بیشتر کرد. اشاره کردم به بقچه. خندید و با شادی بقچه را بالا کشید. دوستان صمد روی پشت بام دست می زدند و پا می کوبیدند. بعد هم پایین آمدند و رفتند توی آن یکی اتاق که مردها نشسته بودند. بعد از شام، خانواده ها درباره مراسم عقد و عروسی صحبت کردند. فردای آن روز مادر صمد به خانه ما آمد و ما را برای ناهار دعوت کرد. مادرم مرا صدا کرد و گفت: «قدم جان! برو و به خواهرها و زن داداش هایت بگو فردا گلین خانم همه شان را دعوت کرده.» چادرم را سرکردم و به طرف خانه خواهرم راه افتادم. سر کوچه صمد را دیدم. یک سبد روی دوشش بود. تا من را دید، انگار دنیا را به او داده باشند، خندید و ایستاد و سبد را زمین گذاشت و گفت: «سلام.» برای اولین بار جواب سلامش را دادم؛ اما انگار گناه بزرگی انجام داده بودم، تمام تنم می لرزید. مثل همیشه پا گذاشتم به فرار. خواهرم توی حیاط بود. پیغام را به او دادم و گفتم: «به خواهرها و زن داداش ها هم بگو.» ادامه دارد...✒️ 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆