🇮🇷 دختر شینا 🇮🇷
قسمت :8️⃣5️⃣2️⃣
#فصل_نوزدهم
پدرشوهرم با تعجب نگاهم کرد و گفت: «کی گفته؟!»یک دفعه برادرم زد زیر گریه.من هم به گریه افتادم. قرآن را باز کردم. وصیت نامه را برداشتم. بوسیدم و گفتم: «صمد جان! بچه هایت هنوز کوچک اند، این چه وقت رفتن بود. بی معرفت، بدون خداحافظی. یعنی من ارزش یک خداحافظی را نداشتم.»دستم را روی قرآن گذاشتم و گفتم: «خدایا! تو را قسم به این قرآنت، همه چیز دروغ باشد. صمدم دوباره برگردد. ای خدا! صمدم را برگردان.»پدرشوهرم سرش را روی دیوار گذاشت. گریه می کرد و شانه هایش می لرزید. خدیجه و معصومه هم انگار فهمیده بودند چه اتفاقی افتاده. آمدند کنارم نشستند. طفلی ها پا به پای من گریه می کردند. سمیه روی پاهایم نشسته بود و اشک هایم را پاک می کرد. مهدی خیره خیره نگاهم می کرد. زهرا بغض کرده بود.پدرشوهرم لابه لای هق هق گریه هایش صمد و ستار را صدا می زد. مهدی را بغل کرد. او را بوسید و شعرهای ترکی سوزناکی برایش خواند؛ اما یک دفعه ساکت شد و گفت: «صمد توی وصیت نامه اش نوشته به همسرم بگویید زینب وار زندگی کند. نوشته بعد از من، مرد خانه ام مهدی است.»
قسمت :9️⃣5️⃣2️⃣
#فصل_نوزدهم
و دوباره به گریه افتاد.
برادرم رفت قاب عکس صمد را از روی طاقچه پایین آورد
همه به طرف عکس دویدند. یکی بوسش می کرد. آن یکی نازش می کرد. زهرا با شیرین زبانی بابا بابا می گفت.برادرم دستش را رو به آسمان گرفت و گفت: «خدایا! صبرمان بده. خدایا! چطور طاقت بیاوریم؟! خدایا خواهرم چطور این بچه های یتیم را بزرگ کند؟!»
کمی بعد همسایه ها یکی یکی از راه رسیدند. با گریه بغلم می کردند. بچه هایم را می بوسیدند. خانم دارابی که آمد، ناله ام به هوا رفت. دست هایش را توی هوا تکان می داد و با حالت مویه و عزاداری می گفت: «جگرم را سوزاندی قدم خانم. تو و بچه هایت آتشم زدید قدم خانم. غصه تو کبابم کرد قدم خانم.»زار زدم: «تو زودتر از همه خبر داشتی بچه هایم یتیم شدند.»خانم دارابی گریه می کرد و دست ها و سرش را تکان می داد. بنده خدا نفسش بالا نمی آمد. داشت از هوش می رفت.
آن شب تا صبح پرپر زدم. همین که بچه ها می خوابیدند. می رفتم بالای سرشان و یکی یکی می بوسیدمشان و می نالیدم. طفلی ها با گریه من از خواب بیدار می شدند.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🎊اینم هدیه دهه فجر امسال🎊
💢اگه تا حالا نمی تونستید خوب از انقلاب دفاع کنید، دیگه نگران نباشید
✅هرکس خواست انقلاب را زیر سوال ببره، آدرس سایت زیر را بهش بدین و دیگه تمام
https://eftekhar1357.ir
☝️همه جا منتشر کنید که #جهاد_تبیین یعنی همین
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
✍️ امام علی (ع) می فرماید : 🌺🍃
امـ✨ـر به معـ✨ـروف ونهی از منکر ، نه مرگی
را نزدیک می کند ونه رزق و روزی انسـ✨ـانی را
کاهـ✨ـش می دهد .
نهج البلاغه خطبه 156
#پویش_حجاب_فاطمی ✨
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 دختر شینا 🇮🇷
قسمت :0️⃣6️⃣2️⃣
#فصل_نوزدهم.آن شب جگرم کباب شد. تا صبح زار زدم. گریه کردم. نالیدم و برای تنهایی بچه هایم اشک ریختم.از درون مثل یک پاره آتش بودم و از بیرون تنم یخ کرده بود. همسایه ها تا صبح مثل پروانه دورم چرخیدند و پابه پایم گریه کردند. نمی توانستم زهرا را شیر بدهم. طفلکم گرسنه بود و جیغ می کشید. همسایه ها زهرا و سمیه را بردند.
فردا صبح دوست و آشنا و فامیل با چند مینی بوس از قایش آمدند؛ با چشم های سرخ و ورم کرده. دوستان صمد آمدند و گفتند: «صمد را آورده اند سپاه.» آماده شدیم و رفتیم دیدنش. صمدم را گذاشته بودند توی یک ماشین بزرگ یخچالی. با شهدای دیگر آمده بود. در ماشین را باز کردند. تابوت ها روی هم چیده شده بودند. برادرشوهرم، تیمور، کنارم ایستاده بود. گفتم: «صمد! صمد مرابیاورید.خیلی وقت است همدیگر را ندیدیم.» آقا تیمور از ماشین بالا رفت. چند تا تابوت را با کمک چند نفر دیگر پایین آورد. صمد بین آن ها نبود. آقا تیمور تابوتی راگذاشت جلوی پایم و گفت: «داداش است.»برادرها، خواهرها، پدر، مادرش و حاج آقایم دورتادور تابوت حلقه زدند. دلم می خواست شینا پیشم بود و توی بغلش گریه می کردم. این اواخر حالش خوب نبود. نمی توانست از خانه بیرون بیاید. جایی کنار صمد برای من و بچه ها نبود.
✫⇠قسمت :1️⃣6️⃣2️⃣
#فصل_نوزدهم.نشستم پایین پایش و آرام گریه کردم و گفتم: «سهم من همیشه از تو همین قدر بود؛ آخرین نفر، آخرین نگاه.»پدرشوهر و مادرشوهرم بی تابی می کردند. از شهادت ستار فقط دو ماه گذشته بود. این دومین شهیدشان بود. برادرهای صمد تابوت را برداشتند و گذاشتند توی آمبولانس. خواستم سوار آمبولانس بشوم، نگذاشتند. اصرار کردم اجازه بدهند تا باغ بهشت پیشش بنشینم. می خواستم تنهایی با او حرف بزنم، نگذاشتند. به زور هلم دادند توی ماشین دیگری. آمبولانس حرکت می کرد و ما دنبالش. صمد جلوجلو می رفت، تندتند. ما پشت سرش بودیم، آرام و آهسته. گاهی از او دور می شدیم. گمش می کردیم. یادم نمی آید راننده چه کسی بود. گفتم: «تو را به خدا تندتر بروید. بگذارید این دم آخر سیر ببینمش.»
راننده آمبولانس را گم کرد. لحظه آخر هم از هم دور بودیم. دلم تنگ بود. یک عالمه حرف نگفته داشتم. می خواستم بعد از نه سال، حرف های دلم را بزنم. می خواستم دلتنگی هایم را برایش بگویم. بگویم چه شب ها و روزها از دوری اش اشک ریختم. می خواستم بگویم آخرش بدجوری عاشقش شدم.
به باغ بهشت که رسیدیم، دویدم. گفتم: «می خواهم حرف های آخرم را به او بگویم.» چه جمعیتی آمده بود. تا رسیدم، تابوت روی دست های مردم به حرکت درآمد. دنبالش دویدم.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
﷽
🔴 جهاد تبیین؛ یک فریضه قطعی و فوری
🔹 فرمان جهاد رهبر انقلاب:
یک سیاست قطعی رسانههای معاند جمهوری اسلامی این است که واقعیتها را تحریف کنند و مشغولند. شما مطلقاً از پیشرفتها، از نقاط مثبت، نقاط قوت، مطلقاً نشانهای در این مجموعهی امپراتوری رسانهای غرب مشاهده نمیکنید. به همین جهت است که جهاد تبیین یک فریضه قطعی و فوری است.۱۴۰۰/۱۱/۱۹
#پاسخ_به_شبهاتوشایعات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧕حجاب یعنی حیا
🔶 تبرج یعنی زنان در زمان جاهلیت
سخنرانی استاد دکتر رفیعی
#پویش_حجاب_فاطمے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 دختر شینا 🇮🇷
قسمت :2️⃣6️⃣2️⃣
#فصل_نوزدهم .دیدم تابوت آن جلو بود و منتظر نماز. ایستادم توی صف. بعد از نماز، صمد دوباره روی دست ها به حرکت درآمد. همیشه مال مردم بود. داشتند می بردندش؛ بدون غسل و کفن، با همان لباس سبز و قشنگ. گفتم: «بچه هایم را بیاورید. این ها از فردا بهانه می گیرند و بابایشان را از من می خواهند. بگذارید ببینند بابایشان رفته و دیگر برنمی گردد.»صدای گریه و ناله باغ بهشت را پر کرده بود. تابوت را زمین گذاشتند. صمد من آرام توی تابوت خوابیده بود. جلو رفتم. خدیجه و معصومه را هم با خودم بردم. من که این قدر بی تاب بودم، یک دفعه آرام شدم. یاد حرف پدرشوهرم افتادم که گفت: «صمد توی وصیت نامه اش نوشته به همسرم بگویید بعد از من زینب وار زندگی کند.»کنارش نشستم. یک گلوله خورده بود روی گونه سمت چپش. ریش هایش خونی شده بود. بقیه بدنش سالم سالم بود. با همان لباس سبز پاسداری اش آرام و آسوده خوابیده بود. صورتش مثل آن روز که از حمام آمده بود و آن پیراهن چهارخانه سفید و آبی را پوشیده بود، قشنگ و نورانی شده بود.»می خندید و دندان های سفیدش برق می زد. کاش کسی نبود. کاش آن جمعیت گریان و سیاه پوش دور و برمان نبودند.
✫⇠قسمت :3️⃣6️⃣2️⃣
#فصل_نوزدهم
دلم می خواست خم شوم و به یاد آخرین دیدارمان پیشانی اش راببوسم. زیر لب گفتم: «خداحافظ» همین. دیگر فرصت حرف بیشتری نبود. چند نفر آمدند و صمدم را بردند. صمدی که عاشقش بودم. او را بردند و از من جدایش کردند. سنگ لحد را که گذاشتند و خاک ها را رویش ریختند، یک دفعه یخ کردم. آن پاره آتشی که از دیشب توی قلبم گر گرفته بود، خاموش شد. پاهایم بی حس شد. قلبم یخ کرد. امیدم ناامید شد. احساس کردم بین آن همه آدم، تنهای تنها هستم؛ بی یار و یاور، بی همدم و هم نفس. حس کردم یک دفعه پرت شدم توی یک دنیای دیگر، بین یک عده غریبه، بی تکیه گاه و بی اتکا. پشتم خالی شده بود. داشتم از یک بلندی می افتادم ته یک دره عمیق.
کمی بعد با پنج تا بچه قد و نیم قد نشسته بودم سر خاکش. باورم نمی شد صمد آن زیر باشد؛ زیر یک خروار خاک. هر کاری کردم بگذارند کمی کنارش بنشینم، نگذاشتند. دستم را گرفتند و سوار ماشین کردند. وقتی برگشتیم، خانه پر از مهمان بود. دوستانش می آمدند. از خاطراتشان با صمد می گفتند. هیچ کس را نمی دیدم. هیچ صدایی نمی شنیدم. باورم نمی شد صمد من آن کسی باشد که آن ها می گفتند. دلم می خواست زودتر همه بروند. خانه خالی بشود. من بمانم و بچه ها. مهدی را بغل کنم. زهرا را ببوسم. موهای خدیجه را ببافم. معصومه را روی پاهایم بنشانم. در گوش سمیه لالایی بخوانم.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔴⚫️لاشخورها بر جنازه مونا حیدری
ماجرای قتل مونا حیدری بار دیگه لاشخورها را دور هم جمع کرده تا از این جسم بی جان، خوراک رسانه های فاسدشون را تامین کنند و از این ماجرا برای هجمه به ایران و فرهنگ اسلام بهره برداری کنند اما واقعیت ماجرا کاملا برعکس است و متهم اصلی خود اینها هستند...
واقعیت ماجرا را اینجا بخوانید:
https://eftekhar1357.ir/
لاشخورها-بر-جنازه-ی-مونا-حیدری
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔸شهید مهدی زین الدین :
🌹هر گاه شب جمعه #شهدا را یاد کردید، آنها شما را نزد "اباعبدالله" (ع) یاد میکنند.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
💠امام خامنهای:
شما روایت کنید حقایق جامعه خودتان و #انقلاب را اگر روایت نکنید دشمن روایت میکند
#جهاد_تبیین
#پاسخ_به_شبهاتوشایعات
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همسرم همش غر میزنه!
✅ تعامل وتغافل
🎵#استاد_شجاعی
#کلیپ
#پویش_حجاب_فاطمی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑💐 فرا رسیدن سالروز ولادت جواد الائمه حضرت امام محمد تقی علیه السلام مبارک باد
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 دختر شینا 🇮🇷
✫⇠قسمت :4️⃣6️⃣2️⃣
#فصل_نوزدهم
بچه هایم را بو کنم. آن ها بوی صمد را می دادند. هر کدامشان نشانی از صمد توی صورتشان داشتند. همه رفتند. تنها شدم. تنها ماندم. تنها ماندیم. مهدیِ سه ساله مرد خانه ما شد.
اما نه، صمد هم بود؛ هر لحظه، هر دقیقه. می دیدمش. بویش را حس می کردم.
آن پیراهن قشنگی را که از مکه آورده بود، اتو کردم و به جا لباسی زدم؛ کنار لباس های خودمان. بچه ها که از بیرون می آمدند، دستی روی لباس بابایشان می کشیدند. پیراهن بابا را بو می کردند. می بوسیدند. بوی صمد همیشه بین لباس های ما پخش بود. صمد همیشه با ما بود.
بچه ها صدایش را می شنیدند: «درس بخوانید. با هم مهربان باشید. مواظب مامان باشید. خدا را فراموش نکنید.»
گاهی می آمد نزدیکِ نزدیک. در گوشم می گفت: «قدم! زود باش. بچه ها را زودتر بزرگ کن. سر و سامان بده. زود باش. چقدر طولش می دهی. باید زودتر از اینجا برویم. زود باش. فقط منتظر تو هستم. به جان خودت قدم، این بار تنهایی به بهشت هم نمی روم. زود باش. خیلی وقت است اینجا نشسته ام. منتظر توام. ببین بچه ها بزرگ شده اند.
دستت را به من بده. بچه ها راهشان را بلدند. بیا جلوتر. دستت را بگذار توی دستم. تنهایی دیگر بس است. بقیه راه را باید با هم برویم...»
✫⇠قسمت : آخر
#فصل_نوزدهم
#نحوه_شهادت_شهیدستارابراهیمی
در عملیات کربلای ۵ زمانی که ماموریت گردان حاج ستار در عملیات تمام شده بود و در حال برگشت بودند، فرمانده گردان بعدی به علّت پاتک دشمن به شهادت رسید. ستار به عنوان جایگزین فرمانده گردان برای ادامه عملیات رفت. از کانال در حال تیراندازی بود که ترکش به سرش اصابت کرد و به شهادت رسید. بچهها جنازهاش را به عقب آوردند تا به دست دشمن نیفتد. بعد از شهادت حاج ستار از رادیوی عراق اعلام شده بود که ستار ابراهیمی کشته شده است.
حاج ستار ابراهیمی هژیر، فرمانده گردان ۱۵۵ لشکر انصارالحسین (ع) در کربلای ۵ منطقه عملیاتی شلمچه در تاریخ ۱۲ اسفند ۶۵ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
☝️معنویت بعد از انقلاب⁉️
❎حتما شما هم زیاد شنیدین که میگن مردم قبل از انقلاب معنویت شون بیشتر بود و حالا کم تر شده
⁉️بنظرتون این واقعا درسته ؟!
📺یه بار برای همیشه اینجا پاسخش را ببینید تا بدونید 👇
https://eftekhar1357.ir/آیا-معنویت-بعد-از-انقلاب-بیشتر-شده-یا-کم/
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نظر امام خمینی و رهبر انقلاب درمورد #حجاب_اجباری
❌ صحبت های کمتر منتشر شده مقام معظم رهبری در خصوص #کشف_حجاب ها و مشروبات الکلی !!
#پویش_حجاب_فاطمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ | #حاج_قاسم
🔰 شهید حاج قاسم سلیمانی: عقل و قدرت و شجاعت شهید عماد مغنیه در کنترل ایمانش بود.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#ریحانه 🧕🏻
خورشیدبآاینهمھ عظمتش🌞
جذبرنگمشڪےچآدر منمیشود😉
یادگارمادرمزهرا عظمتش
چندبرابرخورشیداست...🥰💚
#پویش_حجاب_فاطمی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
●خود را سیراب کنید از معرفت به آنچه که گذشته است در تاریخ انقلاب و دفاع مقدس. (امام خامنه ای ۱۳۸۷/۰۲/۱۴)
●فرمانده دلاور گردان عمار لشکر ۲۷ حضرت محمد رسول الله(ص)، بهمن ۱۳۶۲، بهمنشیر، روستای ابوشانک
📎پ ن : سخنرانی قبل ازآغاز عملیات تاریخی والفجر۸
#سردار_شهید_ابراهیم_اصفهانی🌷
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🌺اوصاف علی به گفتگو ممكن نیست
🌼گنجایش بحر در سبو ممكن نیست
🌸ماندم كه علی را به چه تشبیه كنم
🌼تشبیه علی جز به علی ممكن نیست
🌹 میلاد باسعادت
🌹 شاه مردان امیرالمومنین
🌹 علی علیهالسلام و روز پدر مبارک باد🎊🎊
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شعرخوانی زیبا
در فضائل امیرالمومنین
در محضر رهبر معظم انقلاب
حتما گوش کنید
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
#در_همین_حوالی
اسفند ماه حاج قاسم سلیمانی در مصلی بابل ...
◽️مهدیه رجاییفر #دختر_شهید مدافع حرم با بیان خاطرهای از دیدارش در اسفندماه سال گذشته با سردار #شهید_سلیمانی میگوید:
◽️" در یادواره شهدای #بابل ابتدا به دیدارشان رفتم بعد از آن دلنوشته خواندم، وقتی به حضورشان رفتم ایستادند و دستشان را روی سینهشان گذاشتند من تعجب کردم و گفتم من دختر کوچک شما هستم
◽️گفتند البته که دختر کوچک من هستیدمن به خاطر #پدرت که چنین دختری بزرگ کرده میایستم؛ خیلی برایم جالب بود که یک سردار پر ابهت چگونه مرهم دل دختر شهید میشود..
◽️در دیدار خصوصی که به حضورشان رسیدیم گفتم: ما دلمان به شما و #حضرت_آقا قرص است خندیدند و سرشان را تکان میدادند؛ گفتم از خانطومان و بابام خبری ندارید، ما فرزندان شهدا خیلی منتظر هستیم
گفتند مطمئن باش باباتونو برمیگردونیم
◽️چون گریه کرده بودم برای اینکه دلجویی کنند یک انگشتر به من و به مادرم و برادرانم دادند. در دیدار به سردار گفتم: اگر ممکن است نصیحتم کنید گفتند: "برایت کتباً کنار عکس بابات نوشتم که #باباتم شاهد باشه
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
﷽
⛔️شبهه
عکس نوشته فضای مجازی
به دخترت نگو، حجابت رو رعایت کن تا آسیب نبینی
به پسرت بگو، اگر کسی حجاب نداره؛ حریم داره
به خودت اجازه نده مزاحمش بشی
به دخترت نگو، بلند بلند نخند زشته...
به پسرت بگو، حق نداره راجع به بلند خندیدن دخترا نظر بده
❇️پاسخ
فکر خوبیه!
🔺 از این به بعد، درب خونه هاتون رو قفل نکنید، روی ماشین ها هم دزدگیر نذارید به جاش به دزدها بگید دزدی نکنند و دزدی کار بدیه!
🔺 توی مدرسه ها هم از کسی امتحان نگیرید، به جاش به دانش آموزها بگید علم خیلی ارزشمنده و باید با شوق و اشتیاق درس بخونید.
🔺جملات به ظاهر زیبا گاهی احمقانه ترین جملات تاریخ هستند!
🔺حکم حجاب حکم خداوند است و در پس آن حکمت هایی نهفته است!
https://b2n.ir/u83302
🔺 مشکل اصلی این متن این است که یک طرف را دیده در حالی که اسلام دو طرف را دیده و برای آن برنامه داده است.
⬅️اسلام به زن میگوید حجاب داشته باش و به مرد میگوید حق نداری به نامحرم نگاه کنی و ایجاد مزاحمت کنی
⬅️اسلام به زن میگوید بلند بلند نخند و به مرد میگوید حق نداری در مورد خندیدن زن قضاوت کنی
♻️اسلام به ما میگوید هم مراقب اموالمون باشیم، هم دزدی نکنیم.
#پاسخ_به_شبهاتوشایعات
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 شاید زنده نمونم این چیزها روبگم
🔺برای گرفتاریهای فرهنگی جامعه امون باید......
#تصویری
#پویش_حجاب_فاطمے
🛑🏴 سالروز وفات عقیله بنیهاشم حضرت زینب کبری(س) تسلیت باد
🔹هر روز، روضه داشت حسینیهی دلش
🔹این مدّتی که بود بدون برادرش
🔹وقت سفر چقدر غریبانه پر کشید
🔹مثل حسین، سرور و سالار بی سرش
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
💬 رتبههای جهانی ایران که گفته نمیشود
🔸 رضا قیومیپور پژوهشگر و نویسنده کتاب ایران ۲٠: بازرسان بینالمللی اذعان کردهاند از شرایط مراقبتهای بهداشتی اولیه در ایران شگفتزده شدهاند؛ نرخ کاهش مرگ و میر نوزادان هم در ایران آنقدر خوب بوده که جزو ۱٠ کشور برتر دنیا هستیم و رتبه دهم نرخ رشد امید به زندگی هم در اختیار ماست ولی اینها بخوبی روایت نشده.
#پاسخ_به_شبهاتوشایعات
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆