⚠️ برهنگی نسخه شکست خورده غرب
فردیناند دریفوس (نماینده مجلس ملی فرانسه):
"الان دیگه حرفه فاحشگی، عملی شخصی به حساب نمی آد، بلکه به شکل تجارت و حرفه منظمی دراومده که نمایندگان و دست اندرکارانِ اون سود کلانی به دست میارن.
امروزه، این کار وکلایی داره که دخترها و دوشیزه هارا فراهم می کنند تا به چنین مراکزی بفروشند.
این حرفه بازارهای منظمی داره که دخترهای نوجوان، به شکل کالای تجارتی در اونها وارد و از اونجا صادر میشن و بیشترین تقاضای این بازارها برای دخترهای کمتر از ده ساله.
📕دختران آفتاب، ص١٢٦
#پویش_حجاب_فاطمے
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 #کدامین_گل 🇮🇷
✍خاطرات شهید فرهاد شاهچراغی
● #قسمت_یازدهم
●نویسنده :مجیدخادم
از همان کوچه روبهرو طنابی به طرفش پرتاب شد.بار اول نرسید و دوباره جمع شد توی کوچه و بار دوم سرطناب افتاد جلوی پایش . خسته جهید و با دو دست حریصانه طناب را چنگ زد. یکی دو تیر کنارش روی آسفالت کمانه کرد سر دیگر طناب از توی کوچه روی آسفالت کشیدش تا لب جوی پیاده رو و بعد دو نفر با سرعت و نیم خم و راست دویدند و دست و پایش را گرفتند و کشیدن توی کوچه.
آنجا دو سه مجروح دیگر هم بودند که پیکان استیشنی داشت عقب سوارشان میکرد تا ببردشان توی کوچه پروانه.
کنار دیوار کپه سنگ جمع کرده بودند و کنارش صندوق چوبی کوچکی با چهار شیشه پر از مایع که سرشان فتیله داشتند
یکیش روشن شد و کسی دوید و پرتش کرد به ساختمان ساواک .به دیوار بیرونش خورد و منفجر شد صدای گلوله ها لحظهای بیشتر و مداوم شد و با شعله پای دیوار که خاموش میشد قطع شد و بقیه سنگ و آجر پرت می کردند به طرف صدای شلیک ها.
تا خود بازار و زندان کریم خان و شهربانی چسبیده به آن بود و از همین بود دود و شعار و سنگ و شلیک.ماشین هایی که آدم می آوردند و مجروح می بردند آمبولانس هایی که توی کوچه ها داد می زدند« ملافه »مردمی که از خانه ها ملحفه می آوردند.کپه کپه یا از ترس، از پنجره پرت میکردند کف کوچه ملحفههای سفید به رنگی بعضی ها را همان موقع از روی تشک و پتو باز کرده بودند و در سوزن قفلی بهشان مانده بود.
دو پرستار مرد ملحفه ها را از کف کوچه و خیابان جمع می کردند یا از دست زنها می گرفتند و می ریختن توی آمبولانس در حال حرکت.
ساعت نزدیک ۳ بود . جلوی دانشگاه چهارراه ادبیات سخنرانی سرپایی تمام شده بود اضافه شلوغ تظاهرات می خواست به سمت پادگان مرکز پیاده حرکت کند یکی توی جمع داد میزد :«منظم.منظم»
توی حیاط دانشگاه شهناز با مریم و طاهره حرف می زدند خبری از فرهاد پیدا نکرده بودند ولی طاهره از مجروحیت توی بیمارستان شیراز شنیده بود که فرهاد را دیده نزدیک کلانتری ۳ که سقوط کرده بود وسط درگیری سالم.
نزدیک ظهر همان روز ،روی پشت بام بانک ملی سنگر گرفته بود.
با صدای کمانه کردن تیر روی دیوار بانک سرش را می دزدید. تیرها از روبرو می آمدند از روی پشت بام شهربانی کل و کلانتری یک.
یک خیابان بین آنها و بانکملی فاصله است. مردم از همه طرف به همان خیابان هجوم آورده اند و شهربانی را سنگباران کردهاند. چسبیده به پشت شهربانی زندان کریم خان است و چند مغازه آن طرفتر شهربانی کلانتری یک.
کل مجموعه را از چهار طرف خیابانها محاصره کردهاند .
از بالای دیوار های بلند زندان و از بین کنگرههای برج های چهار گوشه از سربازها به خیابان تیر می اندازند مردم می دوند و سنگ می اندازند و پناه می گیرند و هر لحظه تعدادشان بیشتر می شود.
انگار کل شهر مچاله شده تا زندان بزرگ را توی چند گشت زندانی کند پشت زندان سمت مسجد سپهسالار تیراندازی کمتر بود.صدای تیر که می آمد میدویدند پشت درخت ها و دیوارها و توی کوچه ها بعد دوباره بیرون می ریختند با دست پر سنگ میانداختند و کوکتل مولوتوف.
تیرهایی که شلیک می شدند بیشتر به در و دیوار می خوردند سربازهای روی برج ها هم میترسیدند درست نشانه گیری کنند فقط تک تیر شلیک می کردند تا مردم را بترساند .گاهی هم کسی تیر می خورد یکی از مردم از جلوی مسجد با کلت کمری ۳ تیر پشت سر هم شلیک کرد به کنگرههای روی برد و پرید پشت کیوسک تلفن.
شیشه های کیوسک که از جواب شلیک پایین ریخت، از پشت باجه پرید بیرون و با ۲ تیر هوایی دوید توی مسجد.
سمت دیگر زندان طرف میدان قدیم, یکی دونفر کف خیابان تیر خورده و افتاده بودند یکی شان که توی پایش تیر خورده بود خودش را روی زمین کشید و تا کنار جو پرید و خودش را انداخت داخل جوی آب.
درگیری اصلی جلوی در شهربانی بود، روبروی بانک ملی. روی پشت بام بانک مسلح بودند فرهاد هم بینشان بود و به جای بلندگوی دستی بزرگش اینبار مسلسلی بزرگ همراهش بود. شلیک رگبار مسلسل جهت همه تیر هایی که از سمت شهربانی می آمد را به سوی پشت بام بانک کشیده بود.
سرباز ها و افسرها جرات نمی کردند از کلانتری و شهربانی بیرون بیایند تا به بانک برسند و مردم هم جرات نمی کردند در شهربانی نزدیک شوند فقط گلولههای کج هدف و ترس آلود رد و بدل می شدند.
محمود دوکوهکی هم کنار فرهاد دراز کشیده و با ام یک تیراندازی میکند چند نفر دیگر ردیف کنار هم به آنها که سنگ میاندازند پشت سر آنها سنگر گرفتهاند.
دوکوهکی لحظهای سرش را بالا میآورد تا شلیک کند که پسرش می سوزد از ماست شدن گلولهای و سوزش و درد شب آذر به سرش را پایین می برد و رو برمی گرداند تا به پشت سری ها بگوید سرتان را بالا نکنید که دیگر دیر شده است. تیر مستقیم به نفر پشتی خورده و صورتش را از هم پاشیده
ادامه دارد..✒️
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهد
خورشید
در دستهایشان بود
و ڪوه پشت سرشان
کوهها لرزیدند ، اما آنها نه ...
#مردان_بی_ادعا
#صبحتون_بخیـــــر
#دلاتـــــون_شھـــــدایـــــے
#روزتون_معطر_با_عطر_و_بوی_شهدا
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔴به کارگزینی سازمانش درخواست مینویسد ک چون منبع درامددیگری هم دارم حقوقم زیاد است از حکمم کم کنید.
عامل پیروزی در۸ سال جنگ سخت وجود اندیشه های متعالی چون شهیدذبیح الله عالی بود ک خودشان را ب انقلاب بدهکار میدیدند.
اما جنگ امروز را داریم با طلبکارن از انقلاب میبازیم.
#روایت_مقاومت
اقازاده ایرونی
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
هدایت شده از کلام وحی
🔴 ناگواریها تقصیر خودمان است.
📍ﻣَﺂ ﺃَﺻَﺎﺑَﻚَ ﻣِﻦْ ﺣَﺴَﻨَﺔٍ ﻓَﻤِﻦَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَﻣَﺂ ﺃَﺻَﺎﺑَﻚَ ﻣِﻦْ ﺳَﻴِّﺌَﺔٍ ﻓَﻤِﻦْ ﻧَّﻔْﺴِﻚَ ﻭَ ﺃَﺭْﺳَﻠْﻨَﺎﻙَ ﻟِﻠﻨَّﺎﺱِ ﺭَﺳُﻮﻟﺎً ﻭَﻛَﻔَﻲ ﺑِﺎﻟﻠَّﻪِ ﺷَﻬِﻴﺪﺍً
(سوره نساء آیه ۷۹)
📍(ﺍی ﺍﻧﺴﺎﻥ!) ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ نیکی ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺳﺪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺑﺪی ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﺳﺪ ﺍﺯ ﻧﻔﺲ ﺗﻮﺳﺖ. ﻭ (ﺍی ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ) ﻣﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩم ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻳﻢ ﻭ ﮔﻮﺍهی ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭﻩ ﻛﺎفی ﺍﺳﺖ.✳✳✳
📍ﺑﻪ ﺗﻌﺒﻴﺮ یکی ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎ، ﺯﻣﻴﻦ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ می ﮔﺮﺩﺩ، ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ قسمتی ﻛﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺍﺳﺖ، ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻃﺮﻑ ﺩﻳﮕﺮ ﺗﺎﺭﻳﻚ ﺍﺳﺖ، ﭼﻮﻥ ﭘﺸﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﻛﺮﺩﻩ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ، ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻧﻮﺭ می ﺩﻫﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ می ﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﮔﻔﺖ: ﺍی ﺯﻣﻴﻦ ﻫﺮ ﻛﺠﺎی ﺗﻮ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﻛﺠﺎی ﺗﻮ ﺗﺎﺭﻳﻚ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ می ﺑﺎﺷﺪ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺧﻄﺎﺏ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻫﺮ نیکی ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺳﺪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﺑﺪی ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺳﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺍﺳﺖ.
#کلام_وحی
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
🔸شهید مهدی زین الدین :
🌹هر گاه شب جمعه #شهدا را یاد کردید، آنها شما را نزد "اباعبدالله" (ع) یاد میکنند.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔴 بعضیها میگویند:
#حجاب حس زیباییطلبی انسان را میمیراند!
✔️ اما در حدیثی از :
💠 امام صادق"علیه السلام" آمده که؛
"خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد ولی این زیبایی باید از راه #حلال باشد"
💠 علی"علیه السلام" میفرماید:
" حجاب زیبایی زن را پایدار میسازد "
زیبایی انسان فقط به زیباییهای ظاهری او محدود نمیشود. "زن" تن نیست !!
چه بسیار زنانی که در طول تاریخ ظاهر زیبایی نداشتند یا کسی از زیباییهای ظاهری آنها آگاه نشد ولی خود، زیباییها و ارزشهای والای انسانی را در جهان آفریدند.
✅ اسلام با ابراز زیباییها مخالف نیست، فقط میخواهد این زیباییها هر جایی نباشد و محدود به همسر باشد ، تا عواطف لطیف زن صدمه ندیده و امنیت او نیز تأمین گردد.
🖇 ۱. مکارم الاخلاق: ۱۸۱
۲. غررالحکم و دررالکلم: ۱۲۶
#پویش_حجاب_فاطمے
🇮🇷 #کدامین_گل 🇮🇷
✍خاطرات شهید فرهاد شاهچراغی
● #قسمت_دوازدهم
●نویسنده :مجیدخادم
مردمان پایین تقریباً همه دست خالی اند و با سنگ حریف شهربانی و کلانتری نمی شوند ،ولی دم به دم تعدادشان بیشتر می شود.یک ماشین ارتشی بینشان می ایستد و یک درجه دار و چهار سرباز سریع از آن پیاده می شوند و ماشین به سرعت دور میشود.
می دوند هر ۵ تا شان پشت قفسه آهنی کنار دیواره بانک ملی . همه مسلح هستند یک جوان کوکتل مولوتوف در دست پشت قفسه سنگر گرفته و با دیدن آنها می خواهد با وحشت فرار کند که درجه دار دستش را می گیرد و می گوید: «ما برای کمک آمدیم مال نیرو هوایی هستیم»
تیری که به سینه دیوار سنگی بانک میخورد کمان می کند و از روی سرشان رد میشود و و می نشاندشان پشت قفسه روی زمین.
درجه دار می گوید:«چطور میشه رفت اون بالا؟»
جوان در کوچک پشتی راه پله دار بانک ملی را نشان میدهد . از پله های باریک مجروحی را پایین میآورند و سرباز های نیروی هوایی از پله ها بالا می دوند.
تیراندازی از روی پشت بام به کلانتری و شهربانی شدت میگیرد .از توی حیاط کلانتری دود آتش کوکتل مولوتوف ها بلند شده و همه جای حیاط را پوشانده .مردم تمام خیابان را پر کردهاند و دیگر دارند پای دیوارهای ساختمان میرسند تا هجوم ببرند به طرف در آهنی بزرگ شهربانی.
از روی برج های زندان و پشت بام کلانتری و شهربانی دیگر صدای شلیک به گوش نمی رسد انگار هیچ کس دیگر تو ایشان نیست چند نفر از درها بالا میروند در کلانتری که باز میشود،سیل جمعیت هجوم میبرد به داخل.
فرهاد همراه چند نفر دیگر سوار ماشین می شوند تا بروند سمت میدان ستاد سمت ساختمان ساواک.
خبر سقوط شهربانی زودتر به آنجا رسیده اما هنوز صدای تیراندازی می آید.
مردم تمام بلوار روبروی ساواک تا پشت در را پر کردند فرهاد حال می خورد میان جمعیت.
بسیاری از مردم تازه رسیده اند اما از آنها که می جنگیدند، دیگر انگار خبری نیست یا شهید شدهاند و یا مجروح و یا رفتهاند جاهای دیگر درگیری.
یکی از اتاق های کلانتری آتش گرفته و مردم از سر و کول هم بالا می روند که بریزند توی اتاق ها هر دو ساختمان کاملاً تخلیه شده می گویند همه از در های مخفی فرار کرده اند .افسر ها و سربازها در آخرین لحظات لباس شخصی پوشیده بودند و قاطی مردم شده بودند توی لحظه هجوم به داخل ساختمان ها. این را می شد از لباسهای نظامی که کف اتاقها افتاده بود فهمید ملت بی توجه از روی لباس ها رد می شد ند.
عکس های شاه از روی دیوارها به ضرب سنگ و چوب شکسته می شدند و فرو افتادن یک نفر داشت با دیلم در چوبی یکی از اتاق ها را از جا در می آورد توی شلوغی و هیاهو و سر و صدای مردم یکی روی پشت بام ای بین کلانتری و شهربانی مرکزی رفته بود و داشت داد میزد.«خاموش کنید آتیش را ،وگرنه همچون میریم رو هوا»
امار مهمات شهربانی را پیدا کرده بودند چند نفر باقی مانده شعله ها را با پتو خاموش میکردند و بقیه از در و دیوار می خوردند انبار زیرزمین شهربانی کل بود به اندازه تمام محوطه جلوی زندان کریم خان وسعت داشت، بزرگ بود که هرچه مردم از پله ها پایین میرفتند پر نمی کشد لحظهای از هیبت صندوق های چوبی بزرگ پروم شده مهمات سکوت و سکون ای آمیخته با وحشت همه را در بر گرفته بود تا آنکه دو نفر یکی از صندوقها را روی چند صندوق دیگر به زور هل دادند و با ضربه افتاد روی موزاییک و در شکست و تفنگهای نو با پوشالهای بینشان پخش شدند که کف انبار.همه «ام یک»
بعد همین طور صندوق ها پشت سر هم باز می شدند و اسلحه ها فشنگ ها و کلت های کمری تمام زمین را پوشاندند. صندوق ها آنقدر سنگین بودند که نمی شد همینطور آن را بیرون برد . هر کس هر چقدر می توانست بر می داشت میرفت .دوتا ام یک در دست و دو تا زیر بغل و جیب ها پر از فشنگ و پشت کمربندها ۴یا ۵ تا کلت .بلند که می شدند که اغلب زمین می خوردند روی پله ها یا کف حیاط از دستشان نمیافتاد و دیگر برنمی گشتند که آنها را بردارند.
اولین صندوق نارنجک که باز شدن نصف جمعیت از ترس فرار کردند بیرون .خیابانهای اطراف هنوز جمعیت به سمت ساختمان های تسخیر شده سرازیر بود
ادامه دارد..✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀مهرت به کائنات برابر نمی شود
🥀داغی ز ماتم تو فزونتر نمی شود
🥀از داغ جانگداز تو ای گوهر وجود
🥀سنگ است هر دلی که مکدر نمی شود
▪️شهادت امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد🏴
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
❌🎥 نکته مهم رهبر انقلاب در مورد شهید باقری در سال ۹۲
شهیدی که راه ۲۵ ساله را در ۲ سال طی کرده است
۹۲/۹/۲۵
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
10.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙«کُجایید اِی شَهیدانِ خُدایی»، قطعهای که نوحه شد
یک سال بعد از پیروزی انقلاب، قطعه موسیقی «کُجایید اِی شَهیدانِ خُدایی» براساس غزلی از مولانا و با خوانندگی بیژن کامکار ساخته شد؛ پس از دوران دفاع مقدس و در یادوارههای شهدا و مجالس مختلف، مداحان بسیاری آن را بهصورت نوحه خواندند.
🌷 @byadshohada 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔴آنکه تو را آفرید
📍الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ
فِي أَيِّ صُورَةٍ مَّا شَاءَ رَكَّبَكَ
(سوره انفطار آیات ۷و۸)
📍ﻫﻤﺎﻥ کسی ﻛﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﻓﺮﻳﺪ ﻭ ﺍﻧﺪﺍﻣﺖ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﻧﻴﻜﻮ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﻣﺘﻌﺎﺩﻝ ﻭ ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ
ﻭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻧﻘﺶ ﻭ ﺻﻮﺭتی ﻛﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺮﻛﻴﺐ ﻛﺮﺩ .✳✳✳
📍 شیرازی در کتابش، با سند خود نقل کرده است که حسن بن علی بن ابی طالب(ع) درباره آیه شریفه مذکور فرمود: خدای سبحان، علیّ بن ابی طالب(ع) را در صلب ابوطالب، به صورت محمّد(ص) آفرید. از این رو، شبیهترین مردم به رسول خدا(ص) علی(ع) بود، و حسین بن علی(ع) شبیهترین مردم به فاطمه(س) است و من شبیهترین مردم به خدیجه کبری(س) هستم.✴✴✴
#کلام_وحی