eitaa logo
🌷به یاد شهدا🌷
682 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
21 فایل
امروزفضیلت زنده نگهداشتن یادوخاطره ی #شهدا کمتراز #شهادت نیست. کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است. ارتباط باخادم الشهدا👇 @Mehrabani1364 🔽تبادل داریم
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️یادمان بماند خیل عظیم شهدا بدون اینڪہ ما را ببینند و بشناسند.. برای ما رنجها ڪشیدند! ☀️صبحتون منور با یاد شهدا ☀️ 🌷 @byadshohada🌷 بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 سعی کنید که یکی از افرادی باشید که همیشه سعی در زمینه سازی برای ظهور صاحب الامر دارند و بکوشید اول خود و بعد جامعه را پاک سازی کنید و دعا کنید که این انقلاب به انقلاب جهانی آقا امام زمان متصل شود . پس اگر می خواهید دعاهایتان مستجاب شود به جهاد اکبر که همان خودسازی درونی است بپردازید. 🌷 @byadshohada🌷 بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد
💐 سیره شهدا 💐 آخرین مسئولیت شهید پلارک، فرمانده دسته بود. در والفجر 8 از ناحیه دست و شکم مجروح شد، اما کمتر کسی می دانست که او مجروح شده است. اگر کسی درباره حضورش در جبهه از او سوال می کرد، طفره می رفت و چیزی نمی گفت. یک دفعه در جبهه خواستیم از یک رودخانه رد شویم. زمستان بود و هوا به شدت سرد بود. شهید پلارک رو به بقیه کرد و گفت: « اگر یکنفر مریض بشه، بهتر از اینه که همه مریض بشن. » یکی یکی بچه ها را به دوش کشید و به طرف دیگر رودخانه برد. آخر کار متوجه شلوار او شدیم که یخ زده بود و پاهایش خونی شده بود. 🌷 @byadshohada🌷 بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد
😊 لبخند شهدایی 😊 پیرمردی گوشی را برداشت و بعد ازیکی دو تا سرفه گفت : بهشت زهرا بفرمائید راستش من کار دیگری داشتم وقصدم هم اذیت کردن نبود اما نمی دانم چی شد که یک دفعه یاد خوشمزگی بچه های جبهه افتادم و باخود گفتم بگذار یه خورده سر به سر پیرمرد بگذارم ((این بود که تا گفت بهشت زهرا بفرمایید . گفتم شهیدان زنده اند؟ با تعجب پرسيد يعني چه معلومه كه زنده اند بر منكرش لعنت .گفتم 😩پس لطفا وصل كنيد قطعه بيست و سه .)) گفت : چي ؟ ترسيدم بهم بدوبيراه بگوييد كه گوشي را گذاشتم زمين و گفتم ما نبوديم !!!! 🌷 @byadshohada🌷 بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷 نام شهید دکتر حسن آیت تاریخ و محل شهادت جلوی درب منزل - 14/5/60 گروه ترور زندگینامه شهيد دكتر حسن آيت در سال 1317 شمسي در نجف آباد اصفهان ديده به جهان گشود. وي پس از اخذ ديپلم، وارد دانشگاه شد و در رشته‏هاي ادبيات و روزنامه‏نگاري و حقوق، مدرك كارشناسي و در علوم اجتماعي مدرك كارشناسي ارشد و سپس دكتراي علوم انساني را دريافت نمود. دكتر آيت در آغاز نهضت اسلامي در ارتباط با چاپ و پخش اعلاميه‏هاي امام خميني(ره) دستگير و زنداني گرديد و پس از آزادي از زندان به تدريس در دانشگاه‏هاي كشور مشغول شد. وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي از طرف مردم اصفهان به نمايندگي مجلس خبرگان قانون اساسي و از طرف مردم تهران به نمايندگي نخستين دوره مجلس شوراي اسلامي انتخاب شد و در شوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي نيز عضويت يافت. شهيد دكتر حسن آيت از جمله افرادي بود كه در مجلس خبرگان قانون اساسي، براي به تصويب رساندن ماده مربوط به ولايت فقيه، تلاش‏هاي موثري انجام داد و بعدها عليه بني‏صدر، رييس جمهور خائن، افشاگري‏هاي زيادي نمود. اين شهيد والامقام سرانجام در 14 مرداد 1360 در تهران، جلوي درب منزل، از سوي منافقان كوردل به درجه شهادت نائل آمد و در بهشت زهرا به خاك سپرده شد. 🌷 @byadshohada🌷 باماباشهدابمانید🖕🖕🖕
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان دور نشو! باور کن وقتی نیستی اینجا حتی برای "آه" کشیدن هوا کم است...! #صبحتون_شهدایی🌷 ☀️ @byadshohada ☀️
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 به تعلقات دنیایی بی‌اعتنا باشیم که همه رفتنی هستند و آنچه ماندنی است آن چیزی است که برای خدا باشد. همیشه مراقبت از خویش را داشته باشیم که مهمترین عامل برای صعود بسوی او مراقبت از خویشتن است. 🌷 @byadshohada🌷 بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد
🌻 سیره شهدا 🌻 یکی از پنج شش نفری بود که اولین بار توانستن کار آزمایشگاهی زنجیره غنی‌سازی چهار درصد را انجام بدهند. قرار بود رئیس جمهور بهشان جایزه بدهد، ولی اسمش را نفرستادند. حتی دیدار رهبر که رفتند، مصطفے را نبردند. مصطفی حرفش را می‌زد. چند وقت بعد دعوایش شد و آمد بیرون. یکبار هم سراغ هیچ کدام از رفقایش که توی دولت کاره‌ای شده بودند، نرفت. رفت یک شرکت دیگر سازمان. می‌گفت «می‌خوام کار کنم». آنجا شد مأمور خرید؛ ایستاد و کار کرد. 🌷 @byadshohada🌷 بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد
😊 لبخند شهدایی 😊 256 بفرستید برای اینکه شناسایی نشیم تو مکالمات بی سیم برای هر چیزی یک کد رمز گذاشته بودیم.کد رمز آب هم 256 بود.من هم بی سیم چی بودم .چندین بار با بی سیم اعلام کردم که 256 بفرستید.اما خبری نشد .بازهم اعلام کردم برادرای تدارکات 256تموم شده برامون بفرستید ، اما خبری نمی شد .تشنگی و گرمای هوا امان بچه ها را بریده بود. من هم که کمی عصبانی شده بودم و متوجه نبودم بی سیم رو برداشتم و با عصبانیت گفتم مگه شما متوجه نیستیدبرادرا؟ میگم 256 بفرستید بچه ها از تشنگی مردند.تا اینو گفتم همه بچه ها زدند زیر خنده و گفتند با صفا کد رمز رو که لو دادی.اینجا بود که متوجه اشتباهم شدم و با بچه ها زدیم زیر خنده و همه تشنگی رو یادشون رفت. 🌷 @byadshohada🌷 بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷 نام سرلشگر خلبان شهید عباس بابایی تاریخ و محل شهادت عملیات برون مرزی - 15/5/66 گروه دفاع مقدس زندگینامه سردار رشيد اسلام، سرلشكر خلبان، عباس بابايي، در سال 1329 ش در قزوين به دنيا آمد و در سال 1348 به دانشكده خلباني نيروي هوايي راه يافت. وي پس از گذراندن دوره آموزش مقدماتي، براي تكميل دوره به آمريكا رفت و دوره خود را در آمريكا با موفقيت سپري كرد. شهيد بابايي با دارا بودن تعهد و تخصص، در مرداد 1360 به فرماندهي پايگاه هشتم هوايي اصفهان رسيد. اين سردار رشيد اسلام، قسمت اعظم حضور خود را در پروازهاي عملياتي گذراند و سه هزار ساعت پرواز كرد. سرلشكر بابايي با روحيه شهادت‏طلبي به همراه شجاعت و ايثاري كه در طول سال‏هاي دفاع مقدس به نمايش گذاشت، صفحات نوين و زريني بر تاريخ نيروي هوايي افزود و تنها در دو سال آخر عمر، بيش از شصت ماموريت جنگي را با موفقيت كامل به انجام رساند. اين خلبان غيور ارتش اسلام سرانجام در پانزدهم مرداد 1366 ش برابر با عيد قربان، در يك عمليات برون مرزي به شهادت رسيد و در تشييعي با شكوه در گلزار شهداي قزوين به خاك سپرده شد. وي در هنگام شهادت، معاون عملياتي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران بود. 🌷 @byadshohada🌷 باماباشهدابمانید🖕🖕🖕
از #شهيدبابايى پرسيدند: عباس جـان چه خبر؟ چه كار ميکنى؟ گفت به نگهبانى #دل مشغوليم که #غيرازخدا كسی وارد نشود. ☀️صبحتون منور به نگاه شهدا☀️ 🌸 @byadshohada 🌸
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 نگاه های خود را کنترل کنيد تا بتوانيد حسين و ائمه و شهدا را ببينيد و زيارت کنيد .بينی خود را از بوهای حرام نگه داريد تا بوی حسين و عشق را بشنويد. با زبان خود غيبت نکنيد و تهمت نزنيد تا بتوانيد با مولايتان صحبت کنيد... 🌷 @byadshohada 🌷 بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد
🌹 سیره شهدا 🌹 یاری خواستن از خداوند برای ادای تکلیف الهی همچون نماز در اول وقت و عنایت همیشگی خداوند. یکی از هم رزمان شهید حمیدرضا نوبخت، درباره اهمیت دادن این شهید بزرگوار به نماز اول وقت نقل می کند: «با حمیدرضا در جزیره مینو بودیم. روزی برای انجام دادن کاری سوار بر خودرو شدیم و به طرف اهواز حرکت کردیم. فصل تابستان بود و گرمای طاقت فرسای خوزستان همه را اذیت می کرد. ناگهان در نزدیک های اهواز، حمیدرضا خودرو را کنار جاده متوقف کرد. دلیل توقف را پرسیدم. او گفت: مگر صدای اذان را نشنیدی؟ به او گفتم: تا اهواز راهی نمانده است و در آنجا زیر سرپناهی نماز می خوانیم. حمیدرضا نگاه معنی داری به من کرد و گفت: تو از کجا می دانی تا اهواز ما زنده هستیم؟ سپس با مقدار آبی که در ماشین داشتیم، وضو گرفتیم و همان جا نماز را در اول وقت به جا آوردیم» 🌷 @byadshohada 🌷 بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد
😊 لبخند شهدایی 😊 مأمور عراقی پرسید: اسمت چیه؟! - عباس اهل کجایی؟! - بندر عباس اسم پدرت چیه؟! - بهش میگن حاج عباس! کجا اسیر شدی؟! - دشت عباس! افسر عراقی که کم کم فهمیده بود طرف دستش انداخته و نمی خواهد حرف بزند محکم به ساق پای او زد و گفت: دروغ می گویی! او که خود را به مظلومیت زده بود گفت: - نه به حضرت عباس (ع) !! 🌷 @byadshohada 🌷 بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد
خاطره ای از 🌷 پوتینها مال بیت الماله... 💎 @byadshohada 💎
🌷به یاد شهدا🌷
خاطره ای از #شهید_علی_سیفی🌷 پوتینها مال بیت الماله... 💎 @byadshohada 💎
📖 🌷 🌷 🔹یه روز بعد از ظهر ڪه شبش قرار بود برای آخرین بار به جبهه اعزام بشه اومد برای سر زدن و خداحافظی. 🔸همین ڪه من رو دید چشمش خورد به پوتین هام.(پوتین های ڪهنه و پاره ای داشتم) 🔹بعد از سلام و احوال پرسی بهم گفت : پوتین هاتو با پوتینای من عوض می ڪنی !؟ 🔸نگاه ڪردم و دیدم پوتینهای علی نو و تمیزه ... مثل اینڪه یڪ ساعت قبل از حرف زدن با من بهش پوتین نو تحویل داده بودند. 🔹چون شوخ طبع بود گفتم شاید داره شوخی می ڪنه. اما نه ڪاملا جدی بود. 🔸گفتم: علی برای چی میخوای این پوتین های منو بگیری؟ خودت ڪه پوتین نو داری؟ 🔹چیزی نگفت فقط اصرار داشت ڪه این ڪار رو انجام بدم. 🔸بعد از اصرار فراوون گفت : عملیات نزدیڪه من برم یا شهید می شم یا ... میخوام اگه خدا خواست و شهید شدم با پوتین های ڪهنه شهید بشم و این پوتینای نو رو لااقل یه نفر دیگه استفاده ڪنه. اینا برای بیت الماله. نباید به بیت المال ضرر زد. ✌️ ✍ راوی: دوست شهید 🌹 💎 @byadshohada💎 ─═इई 🍃🌷🍃ईइ
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
🔸شهید مهدی زین الدین : 🌹هر گاه شب جمعه را یاد کردید، آن‌ها شما را نزد "اباعبدالله" (ع) یاد می‌کنند. 🌷 @byadshohada 🌷
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره ای شنیدنی از زیارت شب جمعه کربلا از راه دور. اشکتون جاری شد شهدا رو یاد کنید 🌷 @byadshohada 🌷
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷 نام شهید گمنام حجت الاسلام مصطفی ردانی پور تاریخ و محل شهادت منطقه حاج عمران- 15/5/65 گروه دفاع مقدس زندگینامه شهيد مصطفي رداني‏پور در سال ۱۳۳۷ش در اصفهان قدم به عرصه حيات گذاشت. پدرش از راه كارگري و مادرش از طريق قالي‌بافي امرار معاش مي‌كردند و از عشق و محبت سرشاري نسبت به ائمه اطهار (ع) برخوردار بودند. سخت‌كوشي و تلاش، با زندگي مصطفي عجين شده بود به‌طوري‌كه در شش سالگي به مغازه كفاشي رفت و در ايام تحصيل نيز نيمي‌ از روز را به كار مشغول بود. هنگامي‌كه براي تحصيل به هنرستان رفت، نتوانست جو طاغوتي و فاسد آن زمان را تحمل نمايد، درنتيجه با مشورت يكي از علما به كسب علوم ديني پرداخت. مصطفي سال اول طلبگي را در حوزه علميه اصفهان سپري كرد و پس از آن براي بهره‌مندي از محضر فضلا و بزرگان راهي قم شد و حدود شش سال در مدرسه حقاني به تحصيل خود ادامه داد. هم‌زمان با رشد قيام مردم، با تمام وجود در جهت ارشاد آنان وارد عمل شد و با استفاده از فرصت‌ها براي تبليغ به مناطق محروم كهگيلويه و بويراحمد و ياسوج سفر نمود و در سازمان‌دهي حركت خروشان مردم آن خطه تلاش بسيار كرد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي‌ و تشكيل سپاه پاسداران، مصطفي با عضويت در شوراي فرماندهي سپاه ياسوج، فعاليت‌هايش را در مسير ارائه خدمات فرهنگي به آن منطقه محروم، آغاز كرد. مقاومت در مقابل خوانين منطقه و مبارزه با كشت ترياك، نقش تعيين‌كننده‌اي در سرنوشت آينده مردم آنجا داشت. با آغاز حركات ضد انقلاب در كردستان، با وجود علاقه بسيار به درس و حوزه‌، دوباره آنجا را ترك گفته به كوه‌هاي كردستان عزيمت كرد و سپس براي دفاع از مرزهاي ميهن راهي جبهه دارخوين شد و سلاح بر دوش به تقويت روح و رشد معنوي رزمندگان پرداخت. حضورش در عمليات‌هاي والفجر ۱، والفجر ۲، محرم و... تأثير به‌سزايي در روحيه مقاومت و ايستادگي رزمندگان داشت. هم‌زمان با تشكيل تيپ امام حسين (ع)، به جانشيني فرماندهي آن انتخاب شد. وي قبل از آن نيز فرماندهي سپاه ياسوج، نمايندگي امام (ره) در سپاه کردستان، جانشين فرمانده لشکر ۱۴ امام حسين (ع)، فرماندهي قرارگاه فتح سپاه، فرمانده لشکر امام زمان (عج) را بر عهده گرفته بود. حجت‏الاسلام والمسلمين رداني‏پور ۲۵ ساله بود كه با همسر يكي از شهدا ازدواج كرد و دو هفته پس از ازدواجش يعني پانزدهم مرداد سال ۱۳۶۵ش در منطقه حاج‌عمران درحالي‌كه فرماندهي لشگر امام حسين (ع) را به عهده داشت، سلوك سرخ خود را به بي‌نهايت رساند. 🌷 @byadshohada🌷 باماباشهدابمانید🖕🖕🖕
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 باید برای خودمون چند تا ترمز و عقب گرد موقع نزدیک شدن به گناه بذاریم تا به راحتی مرتکب گناه نشیم... 🌷 @byadshohada 🌷 بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد
🌹 سیره شهدا 🌹 اذن شهادت... 🔹سید ابراهیم خودش می گفت: دفعه اول که به سوریه اعزام شدم در عملیات تدمر خمپاره درست خورد کنار من ولی به من چیزی نشد ،گفتم شاید مشکل مالی دارم خدا نخواسته شهید بشم ، آمدم ایران و مباحث مالی خودم را حل کردم . دفعه دوم که رفتم سوریه، باز خمپاره خورد کنار من و به من چیزی نشد، گفتم شاید وابستگی به خانواده و بچه هاست که نمیذاره شهید بشم ؛ آمدم ایران و از بچه ها دل بریدم و برای بار سوم که به سوریه اعزام شدم در عملیاتی ترکش خوردم و مجروح شدم ولی شهید نشدم ، به ایران که آمدم نزد عارفی رفتم و از او مشكلم را پرسیدم ، ایشان گفتند:من كان لله كان الله له، تو برای خدا به جبهه نمی روی برای شهادت می روی، نیتت را درست کن خدا تو را قبول می کند... پدرش می گفت : این دفعه آخر مصطفی(سيدابراهيم) عجیب بال و پر درآوره بود دیگر زمینی نبود .. رفت و به آرزويش رسيد.. 🌷 @byadshohada 🌷 بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد
😊 لبخند شهدایی 😊 🍅کمپوت گوجه 🍅 داشتم تو جبهه مصاحبه می گرفتم کنارم ایستاده بود که یه هو خمپاره اومد و بوممممم ... . نگاه کردم دیدم ترکش بهش خورده و افتاده زمین.دوربینو برداشتم رفتم سراغش.بهش گفتم : تو این لحظات آخر زندگی اگه حرفی صحبتی داری بگو ... در حالی که داشت اشهد و شهادتینش رو زیر لب زمزمه می کرد گفت: من از امت شهید پرور ایران یه خواهش دارم. اونم اینه که وقتی کمپوت می فرستید جبهه خواهشا پوستشو نکنید! بهش گفتم :بابا این چه جمله ایه!قراره از تلویزیون پخش بشه ها... یه جمله بهتر بگو برادر ... با همون لهجه اصفهانیش گفت : اخوی آخه نمی دونی تا حالا سه دفعه به من رب گوجه افتاده! 🌷 @byadshohada 🌷 بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد
🇮🇷 زندگی نامه شهدا 🇮🇷 نام شهید سید محمد سیدی تاریخ و محل شهادت پیرانشهر- 16/5/62 گروه دفاع مقدس زندگینامه سید محمد سیدی، ملایر اسفندماه 42 در این زمان به دنیا آمد و در تاریخ 16 مردادماه1362 در پیرانشهر به شهادت رسید . جوانی که در سن 20 سالگی از زمین به آسمان پرواز کرد 🌷 @byadshohada🌷 باماباشهدابمانید🖕🖕🖕
🇮🇷 کلام شهدا 🇮🇷 تنها يک خواهش از شما دارم که هريک به سهم خود و به نوبه خود براي خدا و اسلام از جان خود دريغ نکنيد. مواظب باشيد استعماري که ما با مشت خالي از در بيرون کرديم در آن زمان که شما زندگي مي کنيد از پنجره وارد نشود... 🌷 @byadshohada 🌷 بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد
☘️ سیره شهدا ☘️ حسن آقا هر موقع که روز های آخر هفته به محل می رفتند به بهانه ی جلسه برای بچه های محل هدیه تهیه می کردند ، اعم از خوراکی،هدیه مادی و... . ایشون پنجشنه غروب ها در محل جلسه ی حلقه صالحین برگذار می کردند وتا قبل از اذان مغرب همراه با بچه ها قرآن تلاوت می کردند و همینطور آن ها را به حفظ_قرآن تشویق می کردند و موقع اذان مغرب هم نماز_جماعت بر پا می کردند. حسن اقا به این معتقد بودند که تنها راه رسیدن به سعادت ازراه قرآن واهلبیت به دست می آید به همین خاطر بچه هارا به قرائت وحفظ ،قرآن و احادیث ائمه تشویق می کرد.وهدف این بزرگوار از انجام این جلسات همین بود. 🌷 @byadshohada 🌷 بہ ما بپیوندیـــــــ👆👆👆ــــــد