#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#چهاردهم_صفر_شهادت_حضرت_محمد_بن_علی علیهماالسلام (محمد بن ابی بکر)
.
چهاردهم صفر سال ۳۹هجری قمری مطابق با بیست و یکم تیر سال ۳۸هجری شمسی جناب محمد بن علی علیهماالسلام معروف به محمد بن ابی بکر به شهادت رسیدند.
مادرشان جناب #اسماءبنت_عمیس هستند که بعدازمرگ #ابوبکرملعون بامولا ازدواج کردند وجناب محمد ازسن ۳سالگی درخانه حضرت تربیت شدند.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: به او محمدبن ابوبکر نگویید. #محمدپسرخودم_است اورا محمدبن علی بخوانید.
اوازپدرش ابوبکر بسیارمتنفربود ونفرینش میکرد همچنین #عمروعثمان راملعون میدانست.
#جناب_محمد ازطرف حضرت امیر علیه السلام حاکم مصر شد ودرجنگ صفین از سرداران سپاه بود.
بعدازجریان جنگ صفین وخیانت حکمین، معاویه برای اینکه #مصر رابه چنگ خود درآورد با #عمروعاص_لعین سپاهی رابرای جنگ بطرف مصرفرستاد. اوضاع مصرآشفته شد. عمروعاص رخنه کرده و عزلت نشینان عثمانی راتحریک کردکه برای خونخواهی عثمان بامحمد بجنگد.
فلذا امیرالمؤمنین علیه السلام ازمحمد خواستند به کوفه برگردد تاکاردیگری به او محول کنند وجناب مالک اشتر راحاکم مصر قراردادند. وآن نامه معروف رابرای حضرت مالک نوشته که حاوی سرمشق دینداری وزندگی وبرقراری عدالت وحکومتداری بود، که به اقرارتمام ادیان این نامه ازعجایب است.
#حضرت_مالک پنجم ذیقعده سال ۳۸قمری بطرف مصرحرکت کردند.
#معاویه_خبیث وقتی این خبر راشنید به شدت ترسید وبانقشه ای جناب مالک رادر راه مصر درمنطقه #قلزم مسموم کرده وبه شهادت رساند.
عمروعاص در #شمال_مصر بالشکری ۶هزارنفری آماده جنگ شد. #عزلت_نشینان_عثمانی به فرماندهی #معاویه_بن_حدیج ملعون درمصر با ۱۰هزارنفر به آنان پیوستند. نانجیبی ازقبیله #خثعم فرمانده #لشکرفلسطین بود و #ابوالاعور ولدالزنا فرمانده #لشکراردن بود وهمه به #لشکرمصر حمله کردند.
#جناب_محمد باآنان مقابله فرمود ولی افرادش اورا تنهاگذاشته وفقط دوهزارنفر ماندند که جانانه جنگیدند اما لشکرشکست خورد وجناب محمد اسیرشد و درسن ۲۸سالگى بدستور معاويه وعمروعاص ملعون توسط معاویه بن حدیج خبیث بوسيله #زهر به شهادت رسيد.
بعدازشهادت، اورا درشكم حمارمرده اى گذاشتند وسوزاندند. قبرمنصوب به او ازمابقى بدن سوخته آن بزرگواراست.
مولا ازشنیدن خبرشهادت جناب مالک وجناب محمد بسیار #گریه کردند ودرفراق آنان سوختند و قاتلینشان رالعنت فرمودند.
ازآن روزتا بحال اهل خلاف هنگامى كه كنارقبر جناب محمد میروند پشت به قبرمیكنند وبراى #ابوبكرخبیث فاتحه میخوانند!
📚فيض العلام ص۲۴۹
📚مصباح المتهجد ص۷۳۳
📚مستدرک سفينةالبحار ج۶ص۲۹۴
@bynolharamyn
مهدی جان میدانی آقــاجان
خواب مانده ایم
از همان روز اول، همان روز در #سقیفه، همان موقع کنار #درخانه
میدانی اگر خواب نبودیم کار به پهلوی #مادر نمی رسید
به خار در چشمان پدر نمی رسید
به #جگرسوخته #مجتبی
به ظهر #عاشورا، به #زندان، به #زهر
به غربت یتیمی نمیرسید
اگر خواب نبودیم کار به انتظار شما نمی رسید…
به #انتظار فصل تو تمام فصل ها گذشت...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@bynolharamyn
2.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبر یک کاسه است. هر بار که کاسه صبرم پُر می شود، می دهمش به دست #خدا . او کاسه صبر را از دستم می گیرد و خالی می کند و دوباره پس می دهد.
این کاسه هی پُر و خالی می شود ؛ هی پُر و خالی می شود ؛ هی پُر و خالی...
گاهی به من می گوید : قشنگش کن. شیرینش کن. #صبرجمیل!
صبر اما #تلخ است. مزّه #زهر می دهد. شِکَرِمی ریزم توی آن،شِکَرِ #شُکر . دارچین می پاشم روی آن؛ دارچینِ #دعا. می گویم ببین شیرینش کردم . تزیینش کردم.
می گیرد و یک کاسه ی بزرگتر می دهد. می گوید همه چیز را بریز توی همین .هم #نعمت را و هم #نقمت را. هم #سفیدبختیها و هم #سیاهبختی هایت را.
کاسه کاسه صبر بین ما رد و بدل می شود.
انگار قرار است تمام دریاچه های خشک و خالی جهان به کاسه کاسه صبر من پُر شود.
می گویم : اگر کاسه ام بشکند ، صبرم را در چه بریزم؟
می گوید : آن روز دستم را پیمانه می کنم برایت.
امروز انگار همان روز است.
کاسه ام شکسته ، دستش اما پیمانه است...
﴿فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا﴾
[ المعارج: 5]
پس #صبر كن صبرى نیکو
@bynolharamyn