#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#یکم_صفر_ورود_کاروان_اسراء_به_دمشق
#الشام_الشام_الشام
یکم ماه صفر اسراء اهلبیت علیهم السلام را بعد از سه روز معطلی وارد شهر شام کردند.
لشکریان وقتی به چهار فرسخی شهر شام رسیدند، نامه ای به یزید نوشتند تا او را از رسیدن اسراء کربلا خبردار کنند.
#یزید_خبیث هم دستورداد که پشت دروازه تا #سه_روز صبرکنید تاشهر رازینت کنند وسپس ازهر دروازه ای که خواستید واردشوید که همه آماده #استقبال هستند.
امام سجاد علیه السلام به #نعمان_بن_منذرمدائنی فرمود: مصیبتی شدیدتر از #ورود_به_شام ندیدم.
عرض کرد چگونه بود؟
فرمودند ظالمان هفت مصیبت برسر ما آوردند:
#اول آنکه ستمگران درشام اطراف مارا با شمشیرهای برهنه ونیزه ها احاطه کردند وبا کعب نیزه به ما حمله میکردند و درمیان جمعیت بسیار نگه داشتند وساز و نی و #دف وطبل میزدند.
#دوم آنکه سرهای شهدا را درمیان هودجهای زنها واطفال ماقرار دادند، سرپدرم و سرعمویم #عباس را در برابر چشم عمه هایم زینب و ام کلثوم علیهماالسلام نگه داشتند، و سر برادرم علی اکبر و پسرعمویم قاسم را در برابرچشم سکینه وفاطمه خواهرانم می آوردند وبا سرها بازی میکردند، وچه بسیار سرها بود که بر زمین درمیان دستها وپاهای اسبان می افتاد.
#سوم اینکه زنهای شامی ازبالای بامها، آب وآتش برسر ما میریختند، آتش به عمامه ام افتاد، چون دستهایم رابه گردنم بسته بودند، نتوانستم آن راخاموش کنم، #عمامه ام سوخت، وآتش به سرم رسید وسرم رانیز سوزاند.
#چهارم این بود که ازطلوع خورشید تانزدیک غروب درکوچه وبازار با ساز و آواز مارا گردش دادند ومیگفتند: ای مردم بکشید این #خارجی ها راکه دراسلام هیچ گونه احترامی ندارند.
#پنجم آنکه مارا از شتران پیاده کردند وبه یک ریسمان بستند وبه درخانه های یهود ونصاری عبور دادند وبه آنها میگفتند: اینها همان اهل بیتی هستند پدران شما راکشتند. امروز شما انتقام بگیرید وتلافی کنید.
ای نعمان، تمام یهودیان ونصرانیان آنچه خواستند از #خاک وسنگ وچوب به طرف ما انداختند.
#ششم آنکه مارا به بازار برده فروشان بردند ومیخواستند بجای غلام وکنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آنها #مقدور نساخت.
#هفتم اینکه محل سکونت مارا درمکانی قرار دادند که #سقف نداشت، روزها را از گرما وشب ها از سرما آرامش نداشتیم، واز #گرسنگی وتشنگی وخوف کشته شدن آسایشی برای مانبود...
ازینجا سِرِّ سخن امام سجاد علیه السلام معلوم میشود که سخترینِ مصائب را فرمودند: امان از شام...
"الشام الشام الشام"
📚تذکرةالشهداء ج۲ص۳۶۳
📚رمزالمصیبة ج۳ص۲۵۹
📚سحاب رحمت ص۷۳۶
📚سوگنامه آل محمد ص۴۹۵
@bynolharamyn
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دهم_صفرخروج_کاروان_اسراءازشام_بطرف_کربلا
#دهم_صفرروزدفن_وخروج_بعضی_از_رؤوس_مطهر
دهم ماه صفر بنابر مشهور اسراء آل الله به همراه سرمطهر سیدالشهداء علیه السلام و دیگر رؤوس از شام به طرف کربلا راه افتادند.
بنابر اقوال مختلف تعدادی از رؤوس مطهر دردمشق مدفون گردید. وبدستور یزید بعضی ازسرها به مصر ومدینه وایران و مناطق دیگری چرخانده شده وبعصی دفن گشت. ودرمکانِ #دفن_رؤوس اختلاف است.
بعدازمجالس متعدد، #یزید اهلبیت راچند روز درخرابه ای جای دادکه #سقف نداشت. روزها ازشدت گرما پوست آنان سوخته وپاره شده بود وشبها ازسرما پناه نداشتند. دیوارش شکافهای بزرگی داشت که ازکوچه داخل #خرابه پیدابود واهلبیت ازترس خراب شدن دیوارها درامان نبودند. این خرابه معبر عبور ومرور مردم بود واسراء درگوشه ای ازآن جای داشتند.
بادستور یزید سرمطهر سیدالشهداء راشبی به دروازه شام وگاهی ازمناره مسجد #آویزان میکردند. گاهی دستورمیداد #سر رابه کاخ اوببرند وشرابخواری میکرد وگاهی ازدرب کاخ وگاهی درمقابل خرابه آویزان میکردند.
وبقیه سرهارا ازدربهای مختلف مساجدشهر آویزان کردند. صورت مطهرسیدالشهداء راسیاه کرده بودند ولی بازمثل #خورشید میدرخشید.
آل الله نیز دراین چند روز درخرابه عزاداری میکردند. چون درراه هرگاه صدا گریه بلندمیشد باتازیانه وکعب نیزه برسرشان میکوبیدند.
در #شهادت_حضرت_رقیه نیزاهل حرم مثل روزعاشورا بیتاب شدند وصدای #زجه وگریه بلندشد.
بالاخره یزید وقتی #اوضاع جامعه برضد خود دید برای ظاهرسازی به #امام_سجاد علیه السلام گفت: "اذکر حاجتک الثلاث"سه چیز بخواهید تاانجام دهم.
حضرت فرمودند سرمطهر پدرم رابه من بدهید.
دوم "أن تردّ علینا ماأخذ منّا" آنچه ازما #غارت کردید برگردانید. یزید گفت بهتر ازآن میدهم.
فرمودند نمیخواهیم #ارزانی خودت باد. آنچه که بردند لباسهای جده ام فاطمه، مقنعه ها، #گردنبند وپیراهنهای حضرت بود که غارت کردند.
وسوم مارا به حرم جدمان برگردان. ما به سوی کربلا رفته وازآنجا به مدینه برمیگردیم.
📚ریاض القدس ج۲ص۳۳۰
یزید خبیث برای اذیت بیشتر دستورداد #محامل وشترانی آماده کنند وطلا و #زیورآلات واموال زیاد ولباسهای فاخری رادرمحامل گذاشتند. پس یزیدگفت این #پولها راعوض خون حسین بردارید.
صدای ناله بلندشد حضرت ام کلثوم علیهاالسلام فرمودند چه #بی_حیایی ای ملعون، تمام دنیا برابر یک موی برادرانم نمیشود وسرمبارک خود راچنان بر #چوبه_محمل کوبیدند که سرحضرت #شکست وخون تازه برکجاوه جاری شد واهل حرم آن اموال رابیرون ریخته وحرکت کردند.
📚عین الدموع ص۹۷
📚بحارالانوار ج۴۵ص۱۹۷
@bynolharamyn