eitaa logo
منتظـران مهدی زهراییم✨
160 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
187 ویدیو
19 فایل
«به نام خالق هستی» دانه ی کوچک قلب سرد و بی روحم با نور گرم انتظار جوانه میزند✨🌱 کجایی مولای من؟ چقدر دیگر باید صبر کرد؟ با نور گرم انتظار دلم را برای آمدنت روشن نگه میدارم ای آقای من! یا صاحب الزمان ادرکنی🤲🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگینامه مختصر شهیده زینب کمایی 🥀🌷🌷🥀🌷🥀🥀📜📜 در خرداد ماه سال 1346 در شهر آبادان به دنیا آمد. مادرش زنی دل آگاه و علاقه مند به و به خصوص (ع) و (س) بود. پدر او نیز کارگر پالایشگاه نفت آبادا بود و با دسترنج اندک کارگری خود خانواده نه نفره اش را سرپرستی می کرد. ٪زینب دوران دبستان و دو سال از دوره راهنمایی را در آبادان سپری کرد و از کلاس سوم دبستان تحت تاثیر تربیت آگاهانه مادر و شرکت در جلسات حجاب اسلامی را انتخاب کرد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مدرسه راهنمایی و مسجد محله به فعالیت های فرهنگی و تربیتی مشغول شد. علاقه زیادی به رهبر انقلاب حضرت امام خمینی داشت. گرایش به دیدگاه های حضرت امام تاثیر عمیقی در نوع نگاه به زندگی و ادامه فعالیت هایش بر جای گذاشت. با شروع جنگ تحمیلی در سال 1359 به همراه خانواده مجبور به ترک شهر و دیار کودکی اش شد. پس از مهاجرت به اصفهان و سپس شاهین شهر اصفهان او در سایه حمایت های مادرش به فعالیت های فرهنگی از جمله شرکت در کلاس های اعتقادی جامعه زنان و عضویت در بسیج و فعالیت های پرورشی و تربیتی دبیرستان 22 بهمن شاهین شهر پرداخت. در این زمان چهار عضو خانواده کمایی در جبهه مشغول به خدمت بودند. به دلیل فعالیت های مستمر و تلاش های بی وقفه اش جهت تغییر وضعیت فرهنگی شاهین شهر/پس از گذشت شش ماه از حضورش در این شهر هدف سازمان منافقین قرار گرفت و درشب اول فروردین سال 1361 در راه بازگشت از مسجد تا خانه توسط اعضای این گروه ربوده و به رسید و پیکر پاکش پس از سه روز جستجوی نیروهای امنیتی و خانواده کشف گردید. منافقین در طی ارسال نامه و تماس تلفنی مسئولیت ترور را برعهده گرفتند. چهارده ساله و دانش آموز سال اول دبیرستان در سال ترور کور منافقین به شکل مظلومانه ای به شهادت رسید و همراه با شهدای فتح المبین در گلستان اصفهان به خاک سپرده شد. 💔🖤💔🖤💔 💔🕊
شرح حال این دختر کم سن و سال خواندنی است: فرزند ششم و چهارمین دختر خانواده بود. پدرش به خاطر علاقه اش به نام های اصیل ایرانی نام او را میترا گذاشته بود. قبل از انقلاب نه تنها و ترک نمی شد، بلکه در میان خانواده و دوستانش به رعایت مشهور بود. همیشه از اینکه نامش میترا است رنج می برد و پدرش را به این خاطر ملامت می کرد. بعد از انقلاب با هم فکری برخی از دوستان هم عقیده اش نام را انتخاب کرد. اگر کسی میترا صدایش می کرد،جواب نمی داد. پس از پیروزی انقلاب،فعالیت های به شکل مستمر آغاز شد. او علاوه بر شرکت در کلاس های مختلف عقیدتی،اخلاقی و دوره های نظام بسیج،در اکثر فعالیت های انجمن اسلامی مدرسه به طور فعال شرکت می کرد. در تابستان سال 1360 پدرش در شاهین شهر اصفهان خانه ای خرید و خانواده را به آنجا برد. زینب با آنکه تازه به آن شهر رفته بودند، فعالیت های خودش را آغاز کرد.چون غالب مردم شاهین شهر غیر بود. گروهک های ضد انقلاب، بالاخص منافقین، در آنجا بسیار فعالیت می کردند. مبارزات وسیع خود را علیه بد و ضد آغاز کرد. سعی می کرد دوستان مدرسه ای خود را تا آنجا که می تواند ارشاد کند.اومعتقد بود انسان ها همه خوبند و این جامعه و محیط است که افراد را از فطرت خدایی­شان دور می کند.می گفت«با انجام کارهای فرهنگی و اخلاقی می توان فطرت خفته این گونه افراد را بیدار کرد.» ترک نمی شد. در دل شب را به سر می انداخت و به پهنای صورت اشک میریخت می گفت. روزهای دوشنبه و پنجشنبه می گرفت و ، نان و نمک می خورد. می گفت«می خواهم مثل (ع) کنم.» همیشه می کرد. قبل از نیز کرده بود. در اسفند ماه سال 1360 در تمیز کردن خانه برای عید نوروز به مادرش کمک کرده بود و از او خواسته بود که بگذارد روز آخر سال برای خواندن مغرب و عشاء به برود. آن نماز، آخرین نماز 15 ساله بود. وقتی از مسجد بر می گشت منافقان او را با چادرش خفه کردند و به شهادت رساندند. خانواده او بعد از دو روز جنازه اش را پیدا کردند. پزشک قانونی اعلام کرده بود که او به خاطر چثه ضعیفش با همان فشار اول به شهادت رسیده است. پیکر او را با پیکر سیصد وشصت شهید عملیات فتح المبین در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپردند. 💔💔💔💔 شهیده زینب کمایی 🖤💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مـن ایࢪانـم ٺو عـࢪاقے چـہ فـࢪاقـے💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا