✳️ بیکاری مردان به دلیل مقاومت همسرانشان در برابر #کشف_حجاب
قانون کشف حجاب گذشته از آنکه باعث نارضایتی بسیاری مردان و زنان گردید، موجب خانهنشین شدن نیمی از زنان نیز شد. از آنجا که بسیاری از زنان به دلیل تقید به چادر و پوشش اسلامی، حاضر نبودند بدون حجاب در محافل عمومی حاضر شوند، خانهنشینی و انزوا را به بیرون رفتن ترجیح دادند. این موضوع، گاه به از دست دان شغل همسران این زنان نیز منجر میشد:
«خانم قهرمانی نخستین معلم زبان فارسی و دوست من از جمله افراد بسیار بصیری بود که به سؤالات فراوانم درباره فرهنگ با دقت پاسخ میداد. او در حالی که چشمانش برق میزد اظهار داشت که غیرقانونی کردن حجاب به وسیله رضاشاه ناراحتی فراوانی ببار آورد. پدر این خانم وکیل مجلس بود. رضا شاه دستور داده بود که تا بازگشائی مجلس هیچیک از اعضای دولت حق ندارند همسر خود را در چادر نگاه دارند. خانم قهرمانی میگفت طی دو ماهی که به باز شدن مجلس مانده بود در خانه آنها حالت هیجان زده ای حکمفرما بود. ضمن گفت و شنود و خنده، برای مادرشان لباس غربی تهیه میکردند.
سرانجام روز موعود فرا رسید، مادرش لباس خود را پوشیده درشکهای هم دم در حاضر شد. ولی به هیچ وجه قادر نبود بدون چادر از درگاه خانه قدم بیرون بگذارد. پدرش یکساعت زانو بر زمین زد و با زنش محاجه نمود، چون میدانست که اگر راضی نشود کار خود را از دست میدهد. ولی خانم راضی به رفتن نشد و آقای قهرمانی دو ماه بعد استعفا کرد.»1
1-سینیا هلمز، خاطرات همسر سفیر، ترجمه اسماعیل زند، تهران، نشر البرز، صص 135- 136
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ #گرانی شدید مسکن در دهه 1350
در دهه 40 و 50 ش قیمت نفت بالا رفت و رشد اقتصادی کشور افزایش بیسابقهای یافت. اما همراه با رشد، تورم نیز افزایش یافت و قیمت بسیاری از کالاها به یکباره افزایش یافت. تورم در بخش مسکن نیز بسیار بالا بود و مردم به خصوص قشرها و طبقات پایین جامعه، توانایی تهیه و اجاره یک خانه ساده را نیز نداشتند:
«همراه با رونق، تورم هم از راه رسید. اگر می توانستید خانه ای سه یا چهار خوابه پیدا کنید، ماهی سه تا چهار هزار دلار اجاره بها داشت، هتلها برای ذخیره جا روش «فیالمجلس» را بکار میبستند و اغلب اوقات زیر بار ذخیره جا از قبل نمیرفتند. برای مبارزه با این وضع شرکتها بطور دائم در هتلها اتاق می گرفتند. بسیار اتفاق میافتاد که دوستان و آشنایان با حال عصبانی تلفن میکردند و کمک میخواستند. خانمی از بانک جهانی پس از آنکه سه شب را در پستویی در هتل هیلتون سر کرده بود برای اقامت در سفارتخانه نزد ما آمد.
مسکن برای ایرانیان متوسط الحال هم به صورت مشکل وحشتناکی درآمده بود. بهای مستغلات به اندازه باورنکردنی بالا رفته و کرایه خانه بطوری زیاد شده بود که خانه ای با کرایه پائین کمتر در دسترس بود. از نزدیک شاهد تلاش زجرآور خانواده ای بودم که میخواستند خانه ای بزرگتر از اتاقی که در آن زندگی میکردند پیدا کنند. در ۱۹۷۹ راننده اتوبوسی میگفت که خانهاش را که دارای دو اتاق کوچک و مستراح توی حیاط و بدون آب لوله کشی بود به سی هزار دلار میخرند. وسیله گرم کردن این دو اتاق کوچک هم به یک بخاری نفتی محدود می گردید. در اتاقی مجاور مستراح هم آشپزی میکردند و برای همه خانواده فقط یک اجاق نفتی وجود داشت. ولی از برق استفاده میکردند. مشکلات اقتصادی بر همه اثر گذاشت، ثروتمندان، البته، ثروتمندتر شدند. با اینکه حداقل دستمزد به دو برابر که مقدار معتنابهی بود افزایش یافت، تورم مانع تحقق انتظارات محرومین گردید.»1
1-سینیا هلمز، خاطرات همسر سفیر، ترجمه اسماعیل زند، تهران، نشر البرز، ص 199
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ تصویری از حسین علاء نخست وزیر لحظاتی پس از ترور
در سال 1334، #حسین_علاء نخست وزیر وقت پهلوی، تصمیم گرفت تا ایران را به پیمان استعماری سنتو ملحق سازد. این عمل بامخالفت فدائیان اسلام مواجه شد و آنان نیز ترور علاء را پیریزی میکنند. در 25 آبان به مناسبت درگذشت سیدمصطفی کاشانی، فرزند آیتاللَّه سیدابوالقاسم کاشانی رهبر مذهبی ملی شدن صنعت نفت، مراسمی در مسجد شاه تهران برگزار شد و در ساعت چهار بعداز ظهر، حسین علاء نخستوزیر پهلوی وارد مسجد شد. در شبستان مسجد، به طرف او شلیک شد ولی گلوله در لوله گیر کرد و خارج نشد. در نتیجه، ضارب با اسلحه به شدت به سر علاء کوبید که این عمل، خونریزی مختصری در سر او ایجاد کرد.
#شرح_عکس : حسین علاء نخست وزیر لحظاتی پس از ترور ، با سر باند پیچی شده در مسجد شاه تهران
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ زدوبند #مطبوعات_درباری با مقامات پهلوی
نزدیکی به رجال با نفوذ، یکی از راههای ورود به مجالس عصر پهلوی بود. در سند زیر میبینیم که عباس شاهنده، از چهرههای مطبوعاتی عصر پهلوی، از طریق ارتباط با منوچهر اقبال، مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران در سال 1342 به دنبال ورود به مجلس شورای ملی بوده است. در بخشی از سند میخوانیم «عباس شاهنده پس از ملاقات با دکتر اقبال به دوستان نزدیک خود اظهار داشته: که قریباً کرسی نمایندگی بیجار را اشغال خواهد کرد و عدهای از نمایندگان مجلس از جمله صادق احمدی معتقدند به مجرد تعویض دولت آقای علم، عباس شاهنده به مجلس خواهد آمد.»
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ تصویری از افتخارالسلطنه معشوقه #عارف_قزوینی
افتخارالسلطنه دختر #ناصرالدین_شاه از عایشه خانم یوشی از زنان مورد توجه شاه بود. این دخترعلاوه بر وجاهت ذاتی، صاحب ثروت نیز بود زیرا تنها وارث مادرش عایشه و خاله اش لیلاخانم شده بود که به ملاحظه سوگلی بودن هر دو نزد شاه، دارای ثروت فراوانی بودند. او با پسردایی اش ابراهیم نوری ازدواج کرد و صاحب سه دختر و یک پسر شد اما چند سال بعد عاشق نظام الدوله خواجه نوری شد و همسر و فرزندانش را رها کرد و به خانه او رفت. نظام الدوله نیز ثروتش را به باد داده بود و پس از مرگش، افتخار السلطنه در اواخر عمر با عسرت زندگی کرد در حالی که از فخرالدوله امینی، برادرزاده اش کمک شهریه می گرفت. او دلدادۀ عارف قزوینی بود و عارف نیز بدو عشق سرشار داشت که به وصال نینجامید. عارف تصنیف «افتخار آفاق» را برای افتخارالسلطنه سروده است.
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ اخباری مخوف از دیکتاتوری #رضاخان
پس از #اشغال_ایران توسط #متفقین در شهریور 1320 و تبعید رضا خان درباره قتل های صورت گرفته در دوران زمامداری دیکتاتور اخبار متنوعی منتشر شد که برخی از آنها حکایت از جنایتهای مهلکی دارد که جز در زندانهای مخوف استالین نمی توان نمونه های آن را یافت. در یکی از اخبار مربوط به این موضوع که در 12 دی ماه سال 1320 شمسی در «ستاره هفتگی» منتشر شده بود می خوانیم:
«چندی قبل در عمارتی که تا سه ماه پیش در اجاره بهداری شهربانی در خیابان سوم اسفند بود بقایایی از اسکلت انسانی که مربوط به سه نفر می باشد در یکی از باغچه ها پیدا کردند. این بقایای استخوانهای که بوده است؟ چرا در آنجا چنین چیزی پیدا گردید؟ مگر بهداری شهربانی در عین حال قبرستان مجرمین هم بوده است؟ آیا این بقایای استخوانهای فرخی و امثال اوست که در آن محل نابودشان می کردند و برای اختفای جنایات در باغچه دفن می نمودند؟»
cafetarikh.com
@cafetarikh
✳️ سهم خواهی و نتایج آن بر #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت
سهم خواهی از قدرت همیشه افتی است که می تواند عرصه سیاست را تهدید کند. این درباره ایران عصر #مصدق نیز صادق است. ماجرایی که به روایت حسین مکی درباره عبدالقدیر آزاد و از خاطرات عمیدی نوری ذکر می شود، نمونه ای کوچک در این زمینه بود:
«وقتی دکتر مصدق وزیر شد جلسه جبهه ملی را دستور داد در منزلش تشکیل شود. عبدالقدیر گفت من 8 وزیر باید در کابینه داشته باشم. دکتر مصدق گفت آخر نمی شود. گفت شهرداری مال من، دو وزیر را باید حتما بپذیری. یکی دکتر مباح یکی هم والا نژاد. من ]حسین مکی[ به او گفتم آقا ما داریم یک جنگ بزرگ میهنی با انگلیسی ها می کنیم باید نخست وزیر را آزاد در کارش بگذاریم که کابینه ای به نظر خود تشکیل دهد. عبدالقدیر گفت من نمی توانم این حرف را بپذیرم زیرا ما سالها مبارزه کردیم حالا که حکومت را بدست آوردیم اگر نمی بایستی در آن شرکت داشته باشیم چطور می توانیم از آن دفاع و حمایت نماییم؟ البته هیچ کدام ما به حرف او اهمیت ندادیم، او هم از همان روز از دکتر مصدف ناراضی شد و علاقه به مخالفت با او پیدا کرد...»1
1-ابوالحسن عمیدی نوری، یادداشت های یک روزنامه نگار، جلد پنجم، به کوشش: مختار حدیدی و جلال فرهمند، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر، 1396، ص 40
cafetarikh.com
@cafetarikh
هدایت شده از پژوهشکده تاریخ معاصر
✳️ سند / پول تو جیبی #رضا_پهلوی در ایران چقدر بوده است؟ / ولیعهد ۱۷ ساله ۵۰۰ برابر هر ایرانی و ۲۴۰ برابر کارمندان عالیرتبه حقوق می گرفت!
40 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاید گرد فراموشی بر خاطر تاریخی ما نشسته است. به یاد نیاوریم چرا همه ملت از حکومت #محمدرضا_پهلوی ناراضی بودند برای یادآوری آن ایام، سندی به دست ما رسیده است که نشان میدهد در بهمن ماه سال 1356 حقوق رضا پهلوی #ولیعهد 17 ساله ایران 600 هزارتومان بود و علاوه براین حقوق بودجه دفتر وی نیز 600 هزار تومان میشد.
این در حالی است که تولید ناخالص داخلی در سال 57 معادل 498 میلیارد و 700 میلیون تومان بوده است. این رقم با احتساب جمعیت 35 میلیون نفری ایران در سال 57، نشان میدهد درآمد سرانه سالانه هر ایرانی در همان دوره معادل 14 هزار و 248 تومان بود براساس این آمار درآمد ماهانه هر فرد ایرانی 1187 تومان بوده است. یعنی متوسط درآمد هر ایرانی در سال 57 معادل 1187 تومان بوده است. در حالی که درآمد ماهانه پسر 17 ساله شاه 600 هزار تومان در همون سال ذکر شده است. معادل 505 برابر متوسط درآمد سرانه هر ایرانی است.
البته این مبلغ با توجه به سن ولیعهد پول تو جیبی منظور می شده است که او نه همسری داشته و نه خرجی این درحالی است که کارمند عالی رتبه وزارت امور خارجه آن زمان 2 هزار و پانصد تومان حقوق دریافت میکرد با یک حسب سر انگشتی حقوق ولیعهد برابر با حقوق 240 کارمند عالی رتبه وزارت امور خارجه بود.
#منبع آمار تولید ناخالص داخلی متعلق به بانک مرکزی است
@iichs_ir
❌ نفوذ #جریان_چپ در ارتش شاهنشاهی
رژیم بر موضوع نفوذ گرایشات چپ بر ارتش نگران بود؛ زیرا میدانست در درازمدت ممکن است بسیاری از افسران ردههای پایین تحت تأثیر گرایشات چپ قرار گیرد. هرچند این طبقه از افسران درجات پایین، قدرت و نفوذ چندانی نداشتند، ولی موفقیت هریک از سازمانهای مخالف رژیم در جلب آنها، اهمیت زیادی داشت، زیرا آنان فرماندهان بلاواسطه سربازان تحت امر خویش بودند و میتوانستند در پشتیبانی از مخالفان و یا سرکوب آنها نقش اساسی ایفا کنند. بدین ترتیب، نارضایی در میان افسران جزء، در آن دوران تهدید بزرگی علیه رژیم شاه بود.»
برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید؛
https://b2n.ir/027125
@cafetarikh
❌ سیاست خارجی #رزم_آرا
انتخابات شانزدهم مجلس ملی در سال 1328 برگزار شد؛ اما با کشته شدن هژیر انتخابات تهران مجدداً صورت گرفت و علی رزمآرا به عنوان نخستوزیر انتخاب شد. وی در عرصه داخلی و خارجی چندین اصول را در پیش گرفت که نزدیکی با شوروی و دور کردن آمریکا از صحنه سیاست ایران در هماهنگی با سیاست انگلیس مهمترین آنها بود:
«برنامه سیاست خارجی رزم آرا که در راستای سیاست بریتانیا بود در سه موضوع خلاصه میشد: رفع بحران و بهبود مناسبات با شوروی، بریدن پای آمریکاییها از ایران و بالاخره به تصویب رساندن قرارداد الحاقی نفت و اجرای آن. رزم آرا در اجرای این هدفها ابتدا وارد مذاکره با شورویها شد و تلاشهای او به امضای موافقتنامه بازرگانی بین دو کشور در ۱۳ آبان ۱۳۲۹ و رفع تشنجات مرزی انجامید. سپس دست به اقداماتی زد که هدف آن خارج کردن امریکاییها از صحنه سیاست ایران بود. قطع برنامههای فارسی صدای امریکا که از فروردین ماه آن سال از رادیو تهران پخش میشد، مخالفت با اعزام چند گردان از سربازان ایرانی به جبهه جنگ کره، بازگرداندن افسران ایرانی که برای گذراندن دوره تخصصی به ایالات متحد اعزام شده بودند، پایان دادن به خدمت ماکس تورنبرگ و سایر مستشاران آمریکایی سازمان برنامه و مهمتر از همه احتمالا فرار دادن سران حزب توده از زندان و نزدیکی با شورویها از جمله اقداماتی بود که آمریکاییها را به ماهیت حکومت رزم آرا آشنا ساخت.»1
1. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، از پایان جنگ جهانی دوم تا سقوط رژیم پهلوی، تهران، مؤلف، 1368، صص 32- 33
cafetarikh.com
@cafetarikh
❌ توجیه شاه برای فقدان #دموکراسی در ایران
شاه اعتقادی به دموکراسی نداشت. او به خوبی آگاه بود که اعمال و اجرای دموکراسی قدرت او را محدود خواهد کرد. از این رو در مواقعی با اذعان به این موضوع، با دلایل مختلف به توجیه عدم حکومت دموکراتیک در کشور میپرداخت و به نبود آن اعتراف میکرد:
«شاه در نطقی که هنگام مسافرت اخیر خود (که هنوز هم در مسافرت است ایراد کرد)، دو نکته جالب به خبرنگاران گفت: یکی اینکه امریکا نباید برای همیشه پدربزرگ ملل کوچک باشد، دیگر اینکه ایران تا وقتی فقط ده درصد مردم آن بیسواد نباشند نمیتواند از دمکراسی غربی برخوردار باشد. این دو نکته در روز جمعه گذشته که بعضی از دوستان خصوصی قابل اطمینان من حضور داشتند مورد بحث قرار گرفته، من گفتم البته ایشان فعلاً بر مرکب غرور یکهتازی سوارند و هیچ مجال و امکانی برای بحث و انتقاد درباره نطقهای ایشان فعلا نیست. ولی اگر من روزنامه داد را مثل قبل از سال ۱۳۴۰ انتشار میدادم و به شیوه همیشگی خود در اطراف این دو نکته بحث مینمودم که اولاً برای ایشان که فعلاً خود را رهبر ملت ایران و مشغول سیاست کلی کشور بر خلاف قانون اساسی که از مصونیت مبری میباشند میدانند، صلاح نبوده و نیست که چنین حرفی بزنند. زیرا با این اعتراف که او پدر بزرگ ملل کوچک است در حقیقت تصدیق نمودهاند که ایران کشور کوچکی است که آمریکا برایش پدربزرگی کرده است، یعنی ولایت بر ایران داشته است. در حالی که ما معتقدیم که ایران کشوری است مستقل که اختیار اداره آن را اراده ملی در دست دارد نه دولت خارجی، آن هم دولت امریکا»1
1.ابوالحسن عمیدی نوری، یادداشتهای یک روزنامهنگار، جلد 6، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1397، صص 709- 710
cafetarikh.com
@cafetarikh