مصیب‌عظیم💔(: @calbe118

خادمِ حرمِ بی‌بی نقل میکرد ... میگفت اینجا هر بچه‌ای بیاد برا خآنوم عروسک میاره.. یه شب دید یه دختر‌بچه اومد ؛ ی چیزی رو تو دستش هی به سینه‌اش فشار میده .. میگه رفتم جلو ببینم ماجرا چیه ..؟ دست گذاشتم رو سرش گفتم خوش اومدی دخترم این چیه تو دستت ؟ یهو بغض صداشو گرفت.. گفت عمو دیشب بابام از این خانوم برام تعریف کرد.. عمو برا #رُقیه روسری آوردم...💔(:

شب سوم، شب عاشورای خیلیاست ...

اره شب؛ شبِ بچه‌ غیرتیاس.... میدونی چرا..؟

چون وقتی #سَر رو وارد خرابه کردن ؛ رو کرد به عَمه گفت: عمه‌زینب کمکم‌ میکنی سَر بابامو بَغَل کنم؟ سَر رو که تو آغوش گرفت .. به بابا نگفت تشنمه ، نگفت گرسنه‌ام ، نگفت همه‌ی تَنَم درد میکنه ... صدا زد ببین بابا: عمه‌هام کُتک میخورن ... بابا خواهرام #معجر به سَر ندارن ... بابایی دامنَ‌م آتیش گرفته ... باباااا عمه جلو نامحرما #زمین‌میخوره🥀 #شَبِ_سوُم³ #روضه #محرم_الحرام

ولی طاقتم اونجا تموم شد که مداح خوند.... "من که بابایم #علی به وقتِ نماز داد انگشتری به اهلِ نیاز مادرم #فاطمه سه لَیلُ نهار کَرد افطارِ خویش را ایثار... خب.......؟؟؟ بابا ؛ من خودم گوشواره میدادم💔 دُر به آن نابکار میدادم ... پس بگو #تازیانه کَم بزنند دُخترم ؛ دُخترانه‌ام بزنند.....🥀

نمیدونم چجوریه که نه قَلَم بس میکنه نه دیده میخواد که نبینه نه مغز میتونه روضه‌هاتو یادش بره نه #قَلب میخواد دست از روضه‌َت بِکِشه:)))💔🚶‍♂

شما رو نمیدونم ولی مدام پلی میشه تو مَغزَم ؛ "پیشِ پای #شاهزاده،کُجا نونُ خرمآ میندازن؟ "

بابایی فدات بشه #موهات سفید شده ....💔(: @calbe118

الهم‌عجلِ‌وَلیکَ‌الفرج.. التماس‌دعآ..✨ انشاءلله فردا هم عرض ادب کنیم محضرِ #خانوم‌رقیه‌سادات به خاطر ِ پُرحرفیِ امشب شرمنده و َ یآعلي🤝🚶‍♂

هرکی‌ رد‌ شد‌ بهش میگفت:بچه‌ میمیره‌ نزن‌ نزن... #رُقَیّه‌سادات³¹⁵

بابا بیا یه چیزی بگم درِ گوشِت.. اصلا بازار بدونِ عمو #عَبّآس قشنگ نیست .