بَچّهِهِیئَتي
- رباب دمِ در منتظره .. پردهی گوشهی خیمه رو بالا داد دید آقا هی میاد سمتِ خیمه ، هی برمیگرده ..
- قنداقه غرقِ خونِ علي رو گرفته دورِ سرِ #أبیعبدلله میگردونه .. هی میگه :
* تو فقط غصه نخور ؛ صد #علياصغر به فدات ؛
اصلا دادمش، بلکه بگیری سپَرش گردانی💔(:...