سه روز در مسجد 💜 چقدر دل انگیز است💔 که در خانه ی خدا سه روز مشغول عبادت هستیم🤲 روز اول تولد پسر ابوطالب امیرالمومنین علیه السلام بود⚘ مولودی پخش شد و همه با صدای مولودی برپا شدند 💙همه روزه بودند👌 و مشغول عبادت 🤲برای روزه اولی ها چقدر ثانیه ثانیه سخت بود 🙃اما تحمل کردن به عشق اهل بیت بعد از عبادت و گوش دادن مولودی افطار برپاشد☺️ اول نماز بعدا افطار 😋 چقدر خوب بود تونستیم روز اول رو روزه بگیریم روز دوم وای غوغا بود شهادت بانوی ما حضرت زینب بود چقدر اشک بر چشمانمان جاری شد😭 چقدر سینه زنی کردیم چقدر اشک هایمان برای اهل بیت زیاد بود آه و ناله ها از ته دل بود 😭🖤 روز بعد هم همینطور بر چشمانمان آب جاری بود 💔 دلم میخواست برم کربلا پیش آقام 🕌 روز آخر دیگه نایی برامون نمونده بود گریه هایمان اشک هایمان 💔 برای بانو اشک ریختیم برای اقا اشک ریختیم 😭 این سه روز رو همه روزه بودن بعد از پخش چند تا مستند اهدای جوایز شروع شد 😍 چقدر خادم ها کمک کردن چقدر سختی کشیدن از اهل بیت بهترین ها رو براشون میخوام 🫀❤️ بعد از اذان و میل افطار می تونستیم بریم بیرون از همه کمال تشکر رو داریم 🌸 ✍ محیا شکوری #روایت_مسیر_عاشقی ↲ #محله_انبیاء • ↳ |˹ @camsha کـامشـا ˼|

دنیای خادمی دنیای عجیبیه... روز ها و ماه ها و سال ها را می‌گذرانیم تا به روز های خدمت برسیم لحظات ناب با خدا بودن و خدمت به عاشقان اباعبدالله... یک خادم تمام آیات قرآن،تمام احادیث و از نزدیک زندگی می‌کنه همه جلوه های بهشت و از نزدیک تماشا میکنه... این سه روز هم یه اتفاق خاص بود که داشتیم به مهمونای خدا خدمت میکردیم تک تک لحظه ها ناب و خاص بود... تک تک لحظات جلوه های خدا،دست خدا، آغوش خدا .... رو میدیدم تک تک لحظه هارو باید ثبت می‌کردیم... ما بودیم و میدیدیم... همه بودن و داشتن حسین عزیز خدارو واسطه قرار میدادن برای عاقبت بخیری... یا عزیزالله... ببین مارو بخر مارو ببر مارو به گریه های دختر کم حجابی که داشت برمی‌گشت به آغوش خدا... به نماز شبایی که دختر کوچولو ها خوندن... به قرآن خوندن های پیر غلامت... مارو عاقبت به خیر کن عزیزالله... خیر ما شمایی... 🖋دل نوشته های یک خادم #روایت_مسیر_عاشقی ↲ #محله_انبیاء • ↳ |˹ @camsha کـامشـا ˼|