#سلام_بر_ابراهیم 🕊
#قسمت20
پوریای ولی:
مسابقات قهرمانی باشگاه ها در سال 1355 بود. مقام اول مسابقات، هم جايزه نقدی ميگرفت هم به انتخابی کشــور ميرفت. ابراهيم در اوج آمادگی بود.
هرکس يک مسابقه از او ميديد اين مطلب را تأييد ميكرد. مربيان ميگفتند: امسال در 74 کيلو کسی حريف ابراهيم نيست. مسابقات شروع شــد. ابراهيم همه را يکی يکی از پيش رو برميداشت. با چهار کشتی که برگزار کرد به نيمه نهائی رسيد. کشتی ها را يا ضربه ميکرديا با امتياز بالا ميبرد
به رفقايم گفتم: مطمئن باشــيد، امسال يه کشتيگير از باشگاه ما ميره تيم ملی. در ديدار نيمه نهائی با اينکه حريفش خيلی مطرح بود ولی ابراهيم برنده شد. او با اقتدار به فينال رفت.
حريف پايانی او آقای محمود.ك بود. ايشان همان سال قهرمان مسابقات ارتش های جهان شده بود.
قبل از شروع فينال رفتم پيش ابراهيم توی رختکن و گفتم: من مسابقه های حريفت رو ديدم. خيلي ضعيفه، فقط ابراهیم جون، تو رو خدا دقت كن. خوب کشتی بگير، من مطمئنم امسال برا تيم ملی انتخاب ميشی.
مربی آخرين توصيه ها را به ابراهيم گوشــزد ميکرد. در حالی که ابراهيم بندهای کفشش را ميبست. بعد با هم به سمت تشک رفتند.
روای:ایرجگرائی
زنـدگی نامه شهید ابراهیم هادی 💜
●➼┅═❧═┅┅───┄
با #کانال_کمیل همراه باشید 🌹
⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱
@canale_komail